آفتابنیوز : آفتاب- محمد رادنیا: موضوع خودکفایی کشور در تولید محصولات کشاورزی و به خصوص خودکفایی در تولید گندم در طول فعالیت دولت نهم بارها مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گرفته است. اما با آغاز سال 87 شدت نیاز به واردات گندم امکان پنهان کاری را از میان برد و مجال تبلیغ بیشتر در این زمینه را از دولت گرفت.
این در حالی بود که پیش از این دولت با اعلام اینکه چندان جای نگرانی بابت خشکسالی وجود ندارد وزارت بازرگانی را مکلف به واردات دو میلیون تن گندم کرد و این میزان را برای مصرف سال 87 کافی دانست اما پس از گذشت چهار ماه از ابتدای سال و شروع فصل خرید دولت رقم واردات را 5 میلیون تن و چند روز پیش به 6.1 میلیون تن افزایش داد. اکنون کارشناسان با تخمین رقم تقریبی تولید، واردات هفت میلیون تن گندم برای سال جاری را ضروری میدانند.
دکتر بهزاد قرهیاضی معاون آموزش و تحقیقات وزارت کشاورزی دولت خاتمی و مدیر گروه فناوریهای نو در مرکز تحقیقات استراتژیک، که سوابق طولانی در حوزههای مختلف علمی و مديريت علمی كشور از جمله بنيانگذاری و رياست پژوهشكده بيوتكنولوژی كشاورزی و ریاست دانشكده كشاورزی و منابع طبيعی صومعه سرا دارد و تاکنون بیش از 150 مقاله علمی در نشريات معتبر داخلی و بينالمللی و همايشها و سمينارهای داخلی و خارجی منتشر کرده است در یک گفتوگوی تفصیلی با آفتاب به تشریح وضعیت خودکفایی در محصولات کشاورزی و میزان صحت ادعای دولت در این خصوص پرداخته است که بخش اول آن در پی میآید:
ـ آقای دکتر ضمن تشکر از وقتی که در اختیار «آفتاب» قرار دادید در ارتباط با بحث خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، مسئولان دولت نهم و وزیر کشاورزی بارها از برنامه خود در این مورد و حتی دستیابی به آن در محصولاتی چون گندم سخن گفتند اما اکنون نیاز 6 میلیون تنی کشور به واردات گندم مطرح و حتی مجوز آن پس از تصویب مجلس صادر شده است، به نظر جنابعالی علت این مساله چیست؟
از دو سال پیش و حتی قبل از آن در مقاطع مختلف ملاحظات خود را در باب خودکفایی تولید گندم اعلام کردم. اعلام کردم که کشور در تولید گندم خودکفا نشده و متولی مدیریت بخش کشاورزی و شخص آقای اسکندری برای بقا در مسند وزارت ناگزیر از برگزاری جشنها و طرح ادعاهایی در خصوص خودکفایی گندم است.
ـ دولت مشکل خشکسالی را برای واردات مطرح میکند این موضوع تا چه اندازه در نیاز شش میلیون تنی واردات گندم موثر بوده است؟
اینکه مشکلات طبق معمول با فرافکنی به گردن میزان بارش یا عملکرد مدیران سابق انداخته شود دیگر برای دولت کارگشا نیست چرا که مقالات ما در سه سال گذشته، هشدارهای کارشناسان کشاورزی و نامه 54 استاد دانشگاه به وزیر همه و همه موجود است و پاسخهای آقای اسکندری به این انتقادات هم موجود است.
در سال 85 و 86 که سالی رویایی و مناسبترین سال بارندگی در کشور طی 50 سال گذشته بود، برخلاف ادعاهای وزیرکشاورزی حدود یک میلیون و 600 هزار تن واردات گندم داشتیم. که البته تنها برای اینکه گفته شود ایران به جرگه کشورهای صادرکننده گندم پیوسته است، اطلاعرسانی درستی در مورد آن صورت نگرفت و در سال 86 مختصری از این میزان واردات (حدود 500 هزار تن) با هدف تبلیغاتی مذکور از سوی ایران صادر شد. در واقع در دو سال 85 و 86 که بارندگی مناسبی داشتیم چند برابر سالهای 84 و 83 که مربوط به فعالیت دولت قبل بود واردات گندم صورت گرفت و با این حال خود را در تولید این محصول خودکفا میدانستیم!
در سال 83 و 84 واردات گندم تقریبا قطع شده بود و اگر چه به اعتقاد من و کارشناسان قطع واردات گندم در این سالها که در سایه تلاش مدیران وقت، کارشناسان و از همه مهمتر کشاورزان و مساعدت اقلیمی حاصل شده بود را نمیتوان برابر با خودکفایی این محصول در نظر گرفت اما به هر حال دستاوردی بود که با حضور مهندس اسکندری در وزارت کشاورزی از میان رفت.
ـ به اعتقاد شما کشاورزی کشور با واردات انواع محصولات و 6 میلیون تن گندم چه موقعیت و جایگاهی خواهد داشت؟
در شرایطی که میتوانستیم با تدبیر نیاز به واردات کمتری داشته باشیم و حداقل اگر واردکننده گندم شدیم مانند گذشتههای نه چندان دور (قبل از سال 83) صادرکننده حبوبات، سیبزمینی، پنبه و میوه باشیم؛ نه تنها واردکننده عظیم گندم شدیم بلکه به دلیل برخی اصرارهای غیرکارشناسانه و فناوری ستیزانه در مدیریت ارشد بخش کشاورزی، خودکفایی کشور در حبوبات، سیبزمینی، پنبه و بسیاری از محصولات دیگر را نیز از دست دادیم و برای نخستین بار به جرگه واردکنندگان این محصولات پیوستیم.
ـ در ارتباط با کاهش بارندگی و میزان ارتباط آن با محصولات کشاورزی بیشتر توضیح دهید؟ آنچه که مسلم است امسال شرایط بارندگی مناسبی برای تولید گندم دیم نداشتیم اما آیا عدم مساعدت جوی برای تولید گندم دیم که بهانهای برای واردات چند میلیون تن گندم را فراهم کرد در مورد شکر هم صدق میکند.
چگونه در سال 83 با واردات تنها 190 هزار تن شکر هیچگونه کمبودی در کشور احساس نمیشد. در این سال با برنامهریزی که داشتیم قرار بود در سال 85 به طور کامل نیاز به واردات شکر ایران از دنیا برطرف و حتی برای همیشه قطع شود. این خودکفایی میتوانست واقعی و پایدار باشد برای اینکه زیرساختهای پژوهشی، تولیدی، زنجیره کامل حمایتی، کارخانه، مزرعه چغندر و همه و همه به نحوه مناسبی تدبیر و تنظیم شده بود.
اما در فاصله کمی بعد از وزارت آقای اسکندری در دولت نهم تعرفه شکر به نزدیک صفر تقلیل یافت و در سه سال گذشته پنج میلیون تن شکر وارد کشور شد. آیا دولت برای واردات شکر هم میتواند توجیه خشکسالی را عنوان کند. آیا در سال 85 ما خشکسالی داشتیم که دو میلیون و 481 هزار تن شکر وارد کشور کردیم آیا در سال 86 خشکسالی داشتیم که بیش از یک میلیون تن شکر وارد کشور شد؟
- مسئول این تصمیمات را چه شخص، نهاد و یا وزارتخانهای میدانید؟
ریشه مشکلات و معضلات کشور و حتی تورم که برگرده اقشار محروم و مستضعف فشار سنگینی وارد کرده است در وزارت بازرگانی که البته باید نام آن را وزارت واردات تغییر داد و وزارت کشاورزی است که ناخودکفایی را در سطح کشور حاکم کرده است.
در بند 38 سیاستهای کلی قانون برنامه چهارم توسعه که به توشیح مقام معظم رهبری رسیده و ابلاغ شده آمده است که «سیاست ما باید تامین امنیت غذایی کشور با تاکید بر تولید از منابع داخلی و تاکید بر خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی باشد».
حال باید پرسید که آقای اسکندری در چه محصولاتی کشور را خودکفاتر کردند. آیا کاهش تولید چغندرقند به یک سوم پیش از مسئولیت وی در وزارت کشاورزی ناشی از عملکرد نامناسب او نیست؟ آیا مجلس نباید در جهت احقاق حقوق ملت و حقوق رهبر معظم انقلاب که رهنمودهای ایشان در این خصوص، در قالب سیاستهای کلی بیان شد از مسئول بخش کشاورزی سوال میکرد که چرا سطح زیر کشت پنبه به نازلترین سطح در 50 -60 سال گذشته تقلیل یافته است؟ آیا امروز در کشور امنیت غذایی آنچنان که مقام معظم رهبری خواستهاند با تکیه بر تولید داخلی ایجاد میشود یا از راه واردات این محصولات؟
این عملکرد را چگونه میتوان ارزیابی کرد؛ که نفت خام را بفروشد و به جای آن شکر، جو، ذرت، تمرهندی، انبه، آناناس مالزی و گندم وارد کند؟!
ادامهدارد...