روزنامه فایننشال تایمز در مقالهای به مساله تمام شدن مهمات پایه و اساسی غرب و درسهایی پرداخته که سیاستگذاران دفاعی غرب از جنگ اوکراین خواهند گرفت: «فرانسه ۱۸ هویتزر سزار را به کییف فرستاده است، یعنی یک چهارم داراییهای خود از این سامانه توپخانهای پیشرفته. اما جایگزینی همین ۱۸ هویتزر با هویتزرهای جدید، برای شرکت فرانسوی "نکستر" حدود ۱۸ ماه زمان خواهد برد.
جنگ اوکراین ناکافی بودن انبارهای تسلیحاتی غرب را آشکار ساخته است، خصوصا گلولههای حیاتی توپخانهها که - هرچند به چشم نمیآیند اما - نقش بسیار پررنگی در این جنگ دارند. کمبود ظرفیت تولید، کمبود نیروی کار و اختلالات زنجیره تامین (خصوصا تراشههای کامپیوتری) بدین معناست که پر کردن این انبارها بسیار زمانبر خواهد بود.
به گفته مقامات و تحلیلگران دفاعی، این کمبودها از بیخیالی و احساس کفایت کاذب غرب در برابر تهدیدات وجودی پس از پایان جنگ سرد خبر میدهد، تهدیدی که اکنون با تمایل غرب به حمایت نظامی از اوکراین آشکار شده است. تمایل بیمارگونه به تسلیحات پیشرفته و فناوریهای روز و "تولید ناب" موجب نادیده گرفته شدن اهمیت انبارهای کیتهای اساسی شده است. (تولید ناب یکی از روشهای تولید است که از ویژگیهای آن میتوان به تمرکز بر کیفیت و حذف انبارهای اضطراری محصولات موجود اشاره کرد.)
جیمی شی، یکی از سیاستگذاران سابق ناتو و از اعضای کنونی اندیشکده انگلیسی "چتم هاوس" گفت: جنگ اوکراین این درس را به ما میدهد که هنوز هم عناصر کلاسیک توپخانه، نیروی زمینی و تصرف مناطق، برگ برنده جنگها هستند. موازنه نظامی که از سبک قدیم به روشهای جدید تغییر پیدا کرده، باید به عقب بازگردد.
شاید بتوان گفت که این کمبودها اکنون دامنگیر توانایی غرب در کمک به کییف شده باشند. به گفته الکس ورشینین، متخصص آمریکایی تدارکات، مجموع تولید سالانه گلولههای ۱۵۵ میلیمتری توپخانه در آمریکا نمیتواند نیاز اوکراین را حتی به مدت دو هفته تامین کند. او معتقد است که مناقشه اوکراین نشاندهنده "بازگشت جنگافزارهای صنعتی" است.
جیمی شی وضعیت کنونی را با "بحران بزرگ گلوله" در جنگ جهانی اول مقایسه میکند، یک رسوایی در سال ۱۹۱۵ که در خلال آن، استفاده گسترده از گلولههای توپ، ذخایر تسلیحاتی انگلیس را خالی کرده و کمبود تسلیحاتی را رقم زد که تلفات جانی بسیار و استعفای نخستوزیر وقت را در پی داشت.
بن والاس، وزیر دفاع انگلیس نیز گفته است که کشورهای غربی در جنگهای طولانی مدت مانند جنگ اوکراین و روسیه دچار مشکل خواهند شد، چرا که ذخایر مهماتشان نسبت به تهدیدی که با آن مواجه هستند "کافی نیست". در سال گذشته میلادی در یک رزمایش شبیهسازی شده، مهمات ارتش انگلیس در کمتر از هشت روز به پایان رسید.
هیچ کس باور نمیکند که کمکهای غرب به اوکراین دارد تسلیحات اساسی غرب را به اتمام میرساند. مقامات میگویند که بخش عمده تجهیزاتی که غرب به اوکراین داده همچنان در دسترس بوده یا میتوان آنها را با سامانههای مشابه جایگزین کرد، چرا که بودجه دفاعی ۶۶ میلیارد دلاری سال گذشته روسیه، حتی در کنار بودجه ۲۹۳ میلیارد دلاری چین هم در برابر بودجه ۱.۱ تریلیون دلاری کشورهای ناتو به چشم نمیآید.
اما مشکل آنجاست که ناتو بخش بزرگی از بودجه خود را صرف توسعه و ساخت سامانههای پیشرفته مانند جنگندهها کرده است، سلاحها و تجهیزاتی که در این جنگ به اوکراین ارسال نکرده است. بخش عمده تسلیحات غرب در ۲۰ سال گذشته به جای آنکه برای مقابله با نبردهای سنگین توپخانهای و تانکی در جنگهایی مانند اوکراین در انبارها ذخیره شود، صرف شرکت در نبردهای ضدشورش در خاورمیانه شده است.
چند دهه تکیه بر روش تولید ناب، بازده مالی و یکپارچهسازی صنعتی موجب تشدید مشکلات تامین شده و مانعی بر سر راه آن دسته از برنامهریزان نظامی بوده که علاقهمند به نگهداری موجودیهای گران قیمت تسلیحات بودهاند.
کمبود اندوختههای تسلیحاتی در انگلیس بدین معنا بود که لندن اخیرا مجبور شد سامانههای توپخانهای هویتزر را از یک طرف سوم - احتمالا یک دلال بلژیکی - خریداری کرده و سپس به اوکراین تحویل دهد. آمریکا نیز در حال حاضر تنها با پنج پیمانکار نظامی کار میکند، در حالی در دهه ۱۹۹۰ واشنگتن ۵۱ پیمانکار نظامی داشت.
یک مشاور دفاعی غربی گفت: از دیرباز میگفتند که غرب هرگز دوباره درگیر یک جنگ صنعتی نخواهد شد؛ در نتیجه، هیچ کس به فکر ظرفیت و توانایی افزایش سریع تولید تجهیزات کلیدی نبوده است.
تولیدکنندگان تسلیحاتی غربی حالا در تقلای تامین قطعات و مواد کمیاب برای ساخت تسلیحات و مهماتی هستند که تا همین اواخر به آنها نیاز چندانی نداشتند. به گفته شرکت "ریتیان" برخی از اجزای الکترونیک موشکهای استینگر که آخرین بار ۲۰ سال پیش در مقیاس عمده تولید شدند، دیگر در بازار موجود نیستند.
الکس کرسول، مدیرعامل گروه "تالس" در انگلیس که سازنده موشکهای ضدتانک NLAW موردعلاقه اوکراین است، گفت: انگلیس اندوختههای دفاعی خود را تمام کرده اما در سرمایهگذاری کافی برای اجتناب از کهنگی و ازکارافتادگی شکست خورده است.
از سوی دیگر، آمریکا نیز حدود یک سوم انبارهای موشکی راکتانداز چندگانه ساخت لاکهید مارتین خود را به اوکراین ارسال کرده است، موشکهایی که کییف برای هدف قرار دادن دشمن در پشت خطوط مقدم به آنها نیاز دارد.
یک مقام سابق پنتاگون که اکنون در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل فعالیت میکند، پر کردن جای خالی این موشکها با نسخههای قدیمیتر را دشوار میداند، چرا که در نسخههای قدیمی این موشکها از کلاهکهای خوشهای استفاده شده است. این در حالیست که امروزه استفاده از تسلیحات خوشهای ممنوع اعلام شده است.
علاوه بر غرب، به باور مقامات و تحلیلگران، روسیه نیز از مشکلات تدارکاتی رنج میبرد. اورالواگنزاود، یک تولیدکننده تسلیحاتی روسیه این روزها به صورت سهشیفت کار میکند تا تانکهای قدیمی را بازسازی کند. بخشی از مهمات مورد نیاز روسیه نیز از انبارهایی در بلاروس تامین میشود.
با این حال، مارک گالئوتی، یک متخصص امور روسیه در انگلیس گفت، انتصاب معاون سابق وزارت دفاع روسیه به عنوان فرمانده کل نیروهای این کشور در اوکراین، به ارتش روسیه "قدرت آتش سازمانی" زیادی در مسکو میدهد تا "صدای بلندتری" داشته و "اقتصاد" را آنطور که میخواهد تغییر دهد.
متخصصان نظامی از آغاز حمله روسیه به اوکراین در حال مطالعه این جنگ بودهاند تا به اطلاعاتی درباره ماهیت جنگ مدرن دست یابند. به گفته یک محقق ارشد در اندیشکدهای انگلیسی، درس اول در نتایج این تحقیقات «اهمیت حفظ ذخایر پایه و اساسی» است.
این محقق گفت: این چیز جدیدی نیست، اما چیزی است که خیلی وقت است فراموش کردهایم. داشتن مهمات ارزانقیمت که بتوان در مقیاس بزرگ از آنها استفاده کرد، حیاتی است. غرب باید یاد بگیرد که نباید همیشه به دنبال (سلاحهای) خوشساخت و ممتاز برود، بلکه باید دریابد که این سلاحهای ممتاز و سرآمد، نهایتا قرار است با چیزهای ساده عملیاتی شوند.»