کد خبر: ۷۸۲۴۵
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۲:۱۲
درباره احتمال کاندیداتوری خاتمی ‌در انتخابات ریاست جمهوری

بودن یا نبودن؛ مسئله این نیست!

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- سرویس سیاسی: کمتر از یک سال تا برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی است. آن هم در وضعیتی که شرایط عمومی‌کشور به واسطه عملکرد نه چندان درخشان دولت نهم در عرصه‌های مختلف، مردم را با معضلات آزار دهنده‌ای دست به گریبان کرده و بخش عمده‌ای ار آنان را از اجرای وعده‌های رییس دولت در تیرماه 84 که بعضا حتی طی این سه سال و اندی از اساس تکذیب شدند (وعده آوردن نفت سر سفره‌های مردم از آن جمله بود) ناامید کرده است. در این میان اما احمدی‌نژاد هم دست به کار شده تا این فضا را بشکند و برخی طرح تحول اقتصادی را در همین راستا ارزیابی می‌کنند، شاید از قِبَل اجرای نسبتا موفق آن پایگاه مردمی‌ تازه‌ای برای رییس دولت دست و پا شود تا وی با دستی پرتر به کارزار انتخابات سال آینده پای بگذارد. 

اصول‌گرایان اما به امید احمدی‌نژاد نمانده‌اند که رسانه‌های وابسته به این طیف هر روز رقیبی تازه در برابر رییس دولت می‌یابند که مدعی کسب جایگاه او شود و لیست بلند‌بالایی از قالیباف شهردار و لاریجانی رییس مجلس گرفته تا توکلی اقتصاددان و حداد برکنار شده از ریاست دستگاه تقنین را به نمایش می‌گذارند. 

حکایت اصلاح طلبان اما حکایت دیگری است. بخش قابل توجهی از سران و بدنه احزاب، محمد خاتمی ‌را یگانه منجی جریان خویش می‌بینند. رییس جمهوری که با رأی 20 میلیونی در خرداد 76 رکوردی تازه ثبت کرد و خیل عظیم مردم را پشت سر خویش دید تا شاید بتواند با اتکا به این پشتوانه اصلاحات مدنظر مردم را اعمال کند. 

او موفق هم بود تا حدودی که توانست در ادامه اقدامات دولت سازندگی بحث زیرساخت‌های اقتصادی را سامان بخشد و پروژه‌های بزرگی همچون عسلویه را به سرانجام برساند و در حوزه آزادی‌های عمومی ‌نیز فصل تازه‌ای را رقم بزند که بهار مطبوعات بخشی از آن است. 

از همین است که کم نیستند کسانی که معتقدند خاتمی‌ در مجموع دوران نسبتا موفقی را پشت سر گذاشت تا جایی که روز رفتن نیز همچنان محبوبیت نسبی خویش میان افکار عمومی‌ را حفظ کرده بود؛ بگذریم از معضلاتی که گاهی پیش آمد و او را در ادامه راه با مشکل مواجه کرد تا آن جا که از قدرت‌های پنهانی سخن بگوید که رییس جمهور را «تدارکاتچی» و گوش به فرمان می‌خواستند. 

حالا بخشی از احزاب اصلاح‌طلب و بدنه مردمی ‌آن‌ها خواستار حضور مجدد خاتمی ‌در کارزار ریاست جمهوری هستند تا اقبال عمومی ‌به وی پایانی باشد بر ترکتازی‌های طیف افراطی جریان راست. آنان برای طرح این درخواست دلایلی دارند: 

اول- محبوبیت و رأی آوری بالا: هواداران حضور خاتمی ‌در عرصه انتخابات آینده حساب ویژه‌ای بر محبوبیت وی باز کرده‌اند. آنان معتقدند رییس جمهوری که در دور دوم ریاست جمهوری رأی بیشتری نسبت به دور اول کسب کرده و هیچگاه از نظر اقتصادی و سیاسی زمینه بدی از او در جامعه به‌ وجود نیامده و به خاطر عدم حضور در هیچ کجای ساختار طی سه سال اخیر می‌تواند با موضعی منتقدانه وارد عرصه شود، خودبه خود خواهد توانست رقیب قدری در برابر رییس دولت نهم باشد. آنان معتقدند حتی اگر احمدی‌نژاد از تمامی ‌ابزارهای علنی و غیرعلنی برای پیروزی بهره ببرد نمی‌تواند فاصله و اختلاف آرای خویش با خاتمی ‌را پر کند و اینچنین است که او را بهترین و مطمئن‌ترین گزینه برای نمایندگی اصلاح طلبان معرفی می‌کنند.
 
دوم- شناخته شده بودن: دلیل دیگری که برای الزامی‌بودن حضور خاتمی‌ در انتخابات طرح می‌شود، شهرت وی است. گویندگان این موضوع بر این عقیده‌اند که هر کاندیدایی جز خاتمی‌ از سوی اصلاح طلبان برگزیده شود، مسلما در مقایسه با رییس جمهور سابق کار به مراتب مشکل‌تری برای شناساندن خود به افکار عمومی ‌دارد و این عدم شناخت انرژی زیادی را به هدر خواهد داد. 

سوم- توانایی وخدت بخشی: بسیاری معتقدند حضور هیچ کس جز خاتمی‌نمی‌تواند وحدت اصلاح طلبان که در دو انتخابات اخیر به‌وجود آمده را حفظ کند و مانع از تفرق و اختلاف در میان اصلاح طلبان شود. 

چهارم- آشنایی به مدیریت کلان: می‌گویند دو دوره حضور خاتمی‌در بالاترین مسند اجرایی کشور از او مدیری آشنا به مسائل و موانع ساخته که می‌تواند در اسرع وقت با بهره گیری از مدیران متخصص، کشور را از عقبگردی که در آن گرفتار آمده است رها کرده و به مسیر اهداف کلان مصرح در قوانین دست بالایی چون سند چشم انداز بیست ساله بازگرداند. 

همگان با این موضوع که خاتمی‌از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است موافق هستند، در این که او شناخته شده‌ترین فرد در میان اصلاح طلبان است نیز شکی نیست. آشنایی با مسائل کلان از طرف فردی که 8 سال رییس جمهور بوده است غیر قابل کتمان است و این که خاتمی‌«بیش از دیگران» می‌تواند وحدت بخش باشد نیز مورد قبول اکثر ناظران است.

اما این تمام ماجرا نیست. اگر بگذریم از کسانی که با توجه به نتایج دو انتخابات اخیر اساسا انتخابات را سالم نمی‌دانند و توصیه به تحریم می‌کنند، برخی منتقدان می‌پرسند در صورت حضور خاتمی‌ و پیروزی احتمالی وی در انتخابات نتیجه دولت 4 ساله وی چه خواهد بود؟ 

آیا موانعی که باعث شد حرکت دولت هشتم به کندی پیش رود با پیروزی مجدد خاتمی‌ یک شبه از میان می‌رود؟ تکلیف قدرت‌های پنهانی که نام «دولت پنهان» را یدک می‌کشند چه خواهد شد؟ آیا آنان که او را «تدارکاتچی» می‌خواستند دیگر سنگ اندازی نخواهند کرد؟ 

آیا خاتمی ‌می‌تواند اهداف خویش را در قالب دولتی چهارساله پیش ببرد؟ آیا در صورت حضور بی قید و شرط خاتمی‌ در عرصه انتخابات وی می‌تواند از تمامی ‌نیروهای سیاسی موجود در کشور انتظار همراهی داشته باشد؟ 

منتقدان معتقدند «حضور یکجانبه خاتمی» در عرصه انتخابات اگرچه به «وحدتِ بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان» خواهد انجامید اما همچنان موجب زیر یک چتر رفتن «تمام» اصلاح طلبان نخواهد شد. 

این بحث‌ها زمانی شدت بیشتری گرفت که شنیده شد «مجمع روحانیون مبارز» قصد دارد به تنهایی از خاتمی ‌دعوت کند به عرصه بیاید. به دلایل بالا بود که بسیاری از علاقه‌مندان جریان اصلاحات اگرچه با اصل حضور خاتمی‌ در عرصه انتخابات مخالفتی نداشتند اما به مخالفت با «شیوه اعلام این حضور» پرداختند. آنان برای این مخالفت دلایلی داشتند: 

اول- آنان نگران بوده و هستند که حضور یکجانبه خاتمی ‌موجب نارضایتی در بدنه جریان اصلاحات و بیشتر در میان طیف‌های سنتی این جریان شود که احساس نادیده گرفته شدن در آن‌ها ایجاد می‌شود. 

دوم- زمزمه‌هایی مبنی بر کاندیداتوری برخی چهره‌های شاخص مورد حمایت دیگر احزاب اصلاح طلب به گوش می‌رسد که تا به امروز تقریبا مسکوت مانده که دلیل آن را می‌توان در طرح احتمال کاندیداتوری خاتمی‌جست و جو کرد که از آن جمله می‌توان به کاندیداتوری احتمالی آقای کروبی اشاره کرد. که شاید ورود «یکجانبه» آقای خاتمی ‌این طرح‌ها را از حالت مسکوت در آورد. 

اولین موضوع از آن جهت اهمیت دارد که این بار خاتمی ‌اگر به مقام ریاست جمهوری بازگردد، برای حل معضلات پیش رو به کمک تمامی‌ نیروهای سیاسی احتیاج دارد و گذشتن از حتی «بخشی از پتانسیل اصلاح طلبان» می‌تواند وی را در به انجام رساندن اهدافش با مشکل مواجه کند. از سوی دیگر نکته دوم نیز می‌تواند به شکستن آراء اصلاح طلبان بیانجامد که نتیجه محتوم آن چیزی جز عاقبت تفرق در انتخابات 84 را به دنبال نخواهد آورد که همانا پیروزی رییس دولت نهم یا یک کاندیدای غیر اصلاح‌طلب دیگر در انتخابات را منجر خواهد شد. 

منتقدان اما تنها به انتقاد بسنده نمی‌کنند که راه حل‌ها و پیشنهادهایی هم برای هواداران حضور خاتمی ‌در چنته دارند. از جمله اجرای پیشنهاد حزب کارگزاران سازندگی که طرح «انتخاب دموکراتیک» کاندیدای اصلاح طلبان را مطرح کرده است.

بسیاری معتقدند حضور خاتمی‌در یک جمع اصلاح طلبانه با حضور تمامی‌طیف‌ها و در معرض رأی قرار گرفتن وی پیش از حضور در عرصه انتخابات می‌تواند بخش قابل توجهی از مشکلات پیش گفته را مرتفع سازد. چنین کاری نه تنها شأن چهره‌ای همچون وی را پایین نخواهد آورد بلکه علاوه بر آن که بار دیگر «تقید» وی به «سازوکارهای دموکراتیک» را به اثبات می‌رساند، وزن وی به عنوان کاندیدایی که به شیوه‌ای دموکراتیک برگزیده شده است را بالا برده و طیف وسیع‌تری از بدنه جریان اصلاح طلب را با او همراه خواهد کرد. 

امکان دارد منتقدان بگویند اگر خاتمی‌ در چنین نشستی رأی لازم را به دست نیاورد چه؟ آن هنگام چه باید کرد؟ باید اذعان داشت که چنان چه کاندیدایی در میان همفکران خویش حائز اکثریت قاطع نشود حضور وی در عرصه تا حد زیادی بلاموضوع خواهد بود که هیچ گزاره و گزینه‌ای در سیاست وحی منزل به حساب نیامده و نمی‌آید. 

خاتمی ‌اما اگر (آنچنان که هوادارانش پیش بینی می‌کنند) از این میدان به سلامت گذر کند هنوز هم کارهای بسیار و مسیر دشواری پیش رو دارد که باید به عنوان کسی که قرار است کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات آینده باشد، به رایزنی با دیگر چهره‌های اصلاح طلب و اعتدال گرا بپردازد تا حمایت آنان را نیز جلب کند.

اگر زمزمه‌هایی مبنی بر کاندیداتوری افرادی همچون حجت‌الاسلام مهدی کروبی وجود دارد مطمئنا از آن رو نیست که آنان به وضعیت کشور آگاهی ندارند بلکه احتمالا به دلیل نگرانی‌هایی است که از تکرار مشکلات دوران ریاست جمهوری خاتمی ‌در دوره مجدد دارند. 

خاتمی‌ باید با آنان به مذاکره بپردازد، انتقادات را بشنود و آنچنان که خود می‌داند برای حل مشکلات راه حل‌هایی بیابد و تضمین‌هایی بدهد تا آنان نیز با فراغ بال بیشتری در عرصه حضور یابند.

خاتمی‌ باید حمایت نهادهای مدنی و جریان‌های تأثیرگذاری چون دانشجویان را نیز کسب کند زیرا نسل جدید دانشجویان دیگر «رأی احساسی» به صندوق‌ها نخواهند انداخت و اینچنین است که پیش از ورود به کارزار انتخابات باید آنان را دید، به دغدغه‌هایشان گوش فرا داد، انتقاداتشان را بررسی و پیشنهاداتشان را در روند تصمیم گیری‌ها اعمال کرد و آن گاه انتظار حمایت مجدد داشت. 

اینچنین است که حضور مجدد آقای خاتمی ‌در عرصه انتخابات آنچنان که گفته می‌شود ساده به نظر نمی‌رسد. باید دانست که منتقدان، نه با آمدن یا نیامدن خاتمی‌بلکه با «چگونگی» نقش آفرینی وی در تضاد و تعارض هستند که این موضوع «ورود یکجانبه خاتمی» به عرصه انتخابات را واجد تبعات جبران ناپذیری می‌نماید. او باید آنچنان حساب شده پا به عرصه بگذارد که لااقل پیش از رأی گیری نیمی‌از راه را رفته باشد. او سرمایه‌ای ملی برای تمامی‌ نیروهای اعتدال گرا و اصلاح‌طلب است و نباید بی‌گدار به آب زند. 

نه به قصد نسخه‌پیچی برای کسی که سال‌ها در مقام ریاست جمهوری منشأ خدمات انکار ناپذیر بوده بلکه برای انعکاس دیدگاه‌های مختلف پیرامون حضور خاتمی ‌در عرصه انتخابات لازم است دیدگاه آن دسته از افراد را نیز بازگو کرد که معتقدند «خاتمی ‌باید حتی با عقلای جناح راست که این روزها از منتقدان جدی احمدی نژاد محسوب می‌شوند، به مذاکره و رایزنی بپردازد و آنان را مجاب کند که حضور رییس جمهوری تحول خواه اما معتدل و روادار نیاز امروز ایران است تا کشور با فراغ بال بیشتری از بحران‌های پیش رو به سلامت گذر کند» و آن هنگام است که می‌توان او را در قامت کاندیدای منتقدان دولت دید و انتظار پیروزی وی در فردای انتخابات را عقلانی یافت.

در غیر این صورت چنانچه برخی گروه‌ها بخواهند با ساده سازی مسائل، به شکلی احساسی و تنها با تکیه بر محبوبیت خاتمی، حضور زودهنگام وی در عرصه را اعلام کنند، نتیجه گوارایی در انتظار جریان اصلاح طلبی و آقای خاتمی‌ نخواهد بود و متأسفانه باید فردای رأی گیری، گوش به رسانه‌ها سپرد و منتظر خبرهایی بد نشست.

حالا فرصت تصمیم گیری است. فرصتی برای خاتمی ‌تا با سبک سنگین کردن اطلاعاتی که از وضعیت فعلی کشور، جریان حاکم و اصلاح طلبان همفکر خویش در اختیار دارد، تصمیم بزرگ خویش را بگیرد. تصمیمی‌که اگر فارغ از جوسازی‌ها و خبرسازی رسانه‌های مخالف و موافق اتخاذ شود، مطمئنا واجد برکات بسیار برای کشور و جریان تحول‌خواهی خواهد بود. 

حضور یکجانبه، حضور مشروط یا عدم حضور؟ همه منتظرند تا ببینند در خلوت خاتمی‌ سرانجام کدام راه اقبال بیشتری می‌یابد؟

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۲:۴۰ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
خودتان راخسته نكنيد.بازهم خودشه.
ناشناس
|
-
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
مشكلات كشور ما در سال 84 تا87 چنان شده كه خيلي جرات ميخواهد كسي براي اصلاح اين مشكلات وارد ميدان رييس جمهوري شود و اين نكته قوت احمدي نژاد است و اگر در 4ساله دوم هم به همين روند مشكلات بيشتر شود بايد او را مادامالعنر رييس جمهور نمود
ناشناس
|
-
|
۱۴:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
شتر در خواب بيند پنبه دانه
محبوبيت بالا و شناخته شده بودن خاتمي را در اقبال مردمي!! ياران خاتمي در انتخابات مجلس ديديم داداش
ناشناس
|
-
|
۱۶:۳۶ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
اقاي خاتمي واقعآ در جمهوري اسلامي بلارقيب است در طول صدارتش با وجود تنگ نظريهاي مخالفان خصوصآ اهالي صدا و سيما .همكاران با شخصيت ودانا را توانسته بود بكار گيرد نه اينكه يك عده صفر كيلومتر را بياورد تازه بطور توهين اميزي انها را رد كند حد معلومات خودش را ميدانست و اگر بخواهد اين بار مسپوليت قبول كند حداقل بايد اهالي صدا وسيما را از فك وفاميلهاي خودش بياورد و فكري هم براي لاريجاني رپيس مجلس بشود و روحانيون از او پشتيباني كنند نه اينكه معتقد باشند كه ضرباتي كه خاتمي زده از صدر اسلام تاكنون كسي چنين ضربه اي به اسلام نزده است
ناشناس
|
-
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
مطمپن باشيد فقها و حقوق دانان شوراي نگهبان سكوت نخواهند كرد و به توصيه سركارخانم رجبي صلاحيت او رد خواهد شد اما با علم به رد صلاحيت خاتمي و اطمينان به آن خاتمي باز هم بايد بيايد.
ناشناس
|
-
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
جاي تاسف است كه به گفته اين دوستمان فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان گوش به فرمان خانم رجبي هستند .
ناشناس
|
-
|
۱۸:۳۷ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
اگر وحدت ملي مي خواهيد و حل مشكلات و حل بي برنامه گي ها و ....
چرا دنبال يك شخصيت خوش نام كه تمام گروه ها چه اصوالگرا و چه اصلاح گرا را به وحدت بكشاند نميرويم

حجت الاسلام حسن خميني كه از لحاظ محشر است
و البته در صورت قبول نكردن ايشان ممكن است ولايتي و يا روحاني و .... گزينه هاي قابل بررسي باشند
ناشناس
|
-
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۴
0
0
بعلت عدم دسترسي خاتمي به مكانهاي كليدي آمدنش كاملا بي فايده خواهد بود ومشكلات همچنان پا برجا كاري ازدستش برنخواهد آمد
ناشناس
|
-
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
خود نويسنده در جايي از متن گفته اند كه راي جوانان به اقاي خاتمي در دوره هاي قبل احساسي بوده است واين سخن خود نشانگر چگونگي رييس جمهور شدن ايشان است؛وعده ازادي به جوانان تحت فشار از سختگيريها ،
ناشناس
|
-
|
۱۵:۲۸ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
خدا كند فردي همچون خاتمي بيايد كه ُ داراي تجربه مديريت كلان ُ خوش سيما ُ روحاني معتدل ُ داراي تدبير در سيياست بين الملل و مشاور پذير باشد .و اي كاش ايشان نقاط ضعف خود را رفع نمايد .
ناشناس
|
-
|
۱۵:۵۰ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
واقعا دولت احمدي نژاد ديگر قابا تحمل براي مردم نيست
ناشناس
|
-
|
۱۹:۴۳ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
بهتر است بروي كانديداتوري آقاي خاتمي صحبت نكنيد چون او قطعا و انشاءاله رد صلاحيت مي شود به نظر مي اين هشت سال هم وي شانسي رپيس جمهور شد
ناشناس
|
-
|
۲۰:۳۲ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
من فكر ميكنم كه ما به لحاظ عادت تاريخي ِ‌ هنوز هم فكر ميكنيم كه بايد يك نفر منجي ما باشد و كشور ما را از اين وضعيت برهاند. البته اگر اين يك نفر برنامه اي براي آشتي ملي ملت ما داشته باشد و بتواند به اجرا در آورد بد نيست . تا زماني كه ما جناح بندي و منافع فردي و گروهي را اصل بدانيم به اتحاد كلمه نخواهيم رسيد و روز به روز اوضاع بدتر خواهد شد. با يك گل بهار نميشود.كار هاي اساسي كه دولت نهم انجام داد اگر قبلي ها انجام ميدادند تا حال همه چيز بهتر و سامان داده تر شده بود.ما هميشه منتظر ميمانيم كه مشكلات به حد انفجار برسد بعد برايش كاري بكنيم. اما دولت نهم اين كار را كرد و ما را مقابل اينها قرار داد. آنچه ما نميپسنديم چهره واقعي خودمان است كه در آينه دولت مشاهده ميكنيم.
ناشناس
|
-
|
۲۲:۴۳ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
خاتمی سالها بوده چه کرد
ناشناس
|
-
|
۲۲:۵۰ - ۱۳۸۷/۰۵/۱۵
0
0
به نظر من حسن روحاني بهترين گزينه است چون مي تواند درمقابل احمدي نژاد بايستاد و طيف هوادار او هم نمي تواند از روحاني انتقاد كند چون در اين صورت بايد از خودشان نيز انتقاد كنند نياز امروز ايران فردي با قدرت و ميانه است كه قدرت اجرايي هاشمي درزمان رياست جمهوري را داشته باشد افراد ضعيف به درد نمي خورند جايگاه رياست جمهوري بايد تقويت شود تا كارايي داشته باشد كاري كه در زمان احمدي نژاد وخاتمي نشد وبا انتقادات بيجاي سياسي اعتبار خود را تا حدود زيادي از دست داد.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین