محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین معتقد است کسی نمیتواند با نظام دربیفتد، میگوید اگر کسی فکر کند در کشور با رای جمع کردن میتواند در مقابل نظام بایستد اشتباه میکند. وی درباره دیدارش با چهرههای برجسته نظام میگوید این دیدارها اغلب حکم صله رحم را دارد و در دیدارش با روحانی به او توصیه کرده که بعد از ریاست جمهوری نه باید خاتمی و نه باید احمدینژاد بشوید، خودتان را کنار نکشید و در این فضا بمانید.
گفتوگوی با محمدرضا باهنر به این شرح است:
مساله حجاب نباید تبدیل به یک مقوله سیاسی شود
آقای رئیسی مصوبه سال ۸۴ در مورد عفاف و حجاب را ابلاغ کردهاند که برخی حواشی و حساسیتهایی ایجاد کرده است. اگر دقت کنید، گشت ارشاد هم فعالتر شده است. در کنار فشارهای اقتصادی مردم رفتارهای محدودکننده و بعضا خشونتآمیز حساسیتهای زیادی را در جامعه ایجاد کرده است. رهبری هم درباره رفتار ضابطان تذکر جدی دادهاند در کنار اینها صحبت از محدودیت دسترسی بانوان بدحجاب به خدمات عمومی مطرح شده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
مقداری این حساسیتها بحث محتوایی و معنادار است. بالاخره یک سری قوانین و مقررات در کشور وجود دارد و همه باید به آن احترام بگذارند. یک زمانی حضرت امام میفرمودند در جمهوری اسلامی اگر کسی از چراغ قرمز هم رد شود، علاوه بر اینکه جریمه میشود باید بداند که مرتکب کار حرام شده است و نباید این اتفاق بیفتد. یک موقع ما در احکام اصلی اسلام هم این را داریم. نمیخواهم مجوزی بدهم، اما یک کسی بعضی وقتها نماز را از روی لاابالیگری میخواند و بعضی وقتها نمیخواند. یک کسی هم هست که میگوید اصلاً نماز در اسلام نیست و خدا نیازی به نماز ما ندارد و من الا و بلا نماز نمیخوانم میدانید که اگر این دومی مسلمان باشد و یکی از فروع دین را انکار کند، حکمش ارتداد است.
یک موقع کسی ممکن است بگوید گرم است من نمیتوانم زیر چادر و مقنعه باشم. یک مقداری هم موهایش دیده میشود یک موقعی یک کسی ممکن است این را در مقام پرخاش و برخورد با نظام یک اسلحه بکند. طبیعی است که با این موارد برخورد میشود و حد و حصری هم ندارد. یک زمانی آقای احمدینژاد میگفت یک شاخه و دو شاخه از موی بانوان بیرون باشد، مشکلی ایجاد نمیکند. اما گاهی این دو شاخه میشود چهار شاخه اگر شد ۴۰ شاخه و بعد ۴۰۰ شاخه و اگر روسری رفت کنار و یواش یواش شلوار هم کوتاه شد و دامن هم آمد بالا چه میشود. حد و مرزی دارد یک جاهایی باید به مقررات اجتماعی احترام بگذارند. ما کاملاً با افراط و تفریط مخالف هستیم. یعنی این مسئله حتماً نباید تبدیل به یک مقوله سیاسی شود که یک عده بخواهند مخالفت خودشان را از طریق کنار زدن حجاب مطرح کنند. از آن طرف هم اینکه مواظب باشیم گوشه موی کسی دیده نشود به مسائل شخصی افراد برمیگردد.
اگر کسی فکر میکند با رای جمع کردن میتواند مقابل نظام بایستد اشتباه فکر میکند
رهبری در یکی از فرمایشاتشان تاکید کردند که در کشور ما آزادی بیان، عقیده و فکر داریم و هر کسی فکر کند خلاف نظر حاکمیت حرفی بزند، بازداشت میشود یا با او برخورد میشود، درست نیست. اما این روزها شاهد رفتار متفاوت برخی نهادها و دستگاهها هستیم به طور مثال شاهد بازداشت آقای مصطفی تاجزاده، تعدادی از فعالان فرهنگی و برخی اعضای خانوادههای کشتهشدگان آبان ۹۸ بودیم. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید من چارچوب اصلی را خدمت شما عرض کردم. احزاب و فعالان سیاسی هم چارچوبی دارند اصل ۱۱۰ قانون اساسی یکسری اختیارات را برای رهبری تعریف کرده قانون اساسی هم میثاق ملی ما است. سیاستهای کلی نظام را رهبری تعیین میکنند و همه موظف هستند در چارچوب سیاستهای نظام باشند. مجلسیها یک ایرادی که به ما میگیرند، میگویند شما شورای نگهبان دوم شدهاید. ما برخی ایرادات را به قوانین میگیریم و میگوییم این خلاف سیاستهای کلی نظام است. اگر کسی فکر کند در کشور با رای جمع کردن میتواند در مقابل نظام بایستد اشتباه میکند. یعنی در کل دنیا نمیتوانید یک کشور و یا یک حکومت شما پیدا کنید که بشود با روش دموکراتیک در مقابل نظام حاکم بر آن کشور ایستاد.
من بارها این را گفتهام و الان هم دوباره تکرار میکنم فرانسه به اینکه یک کشور دموکراتیک بوده مشهور است و سابقه دموکراسی آن هم از انقلاب کبیر فرانسه طولانی است. همین الان قانون اساسی فرانسه یک اصل دارد که میگوید نظام حاکم بر فرانسه لاییک است. هر کشوری یک نظام حاکم دارد یکی لیبرال دموکرات و دیگری اسلامی است. در قسمت دوم قانونی که میگوید نظام حاکم بر فرانسه لاییک است آمده که این نظام با هیچ روش دموکراتیکی قابل تغییر نیست. یعنی چه؟ یعنی اگر ۹۰ درصد مردم فرانسه هم یک روزی بیایند رای بدهند که ما این اصل را نمیخواهیم نمیشود. یعنی تمام دنیا یک سری اصول ثابت دارند که این ربطی به رای مردم ندارد یک زمانی آن اصل ثابت شده است قانون اساسی بوده یا حکومتی بوده یا رای گرفتند این اصل ثابت است و قابل تغییر نیست.
ما متاسفانه در مجلس ششم این مشکل را داشتیم. اصلاحطلبان وقتی در مجلس ششم رای آوردند مقداری مشکل پیدا کردند و گفتند ما میخواهیم مجلس را از رسمیت بیندازیم. زمان هفتم تیر سال ۶۱ بمب منفجر شد و تعدادی از نمایندهها، وزرا و رئیس قوه قضاییه شهید مظلوم آیت الله بهشتی، شهید شدند و یک تعدادی از نمایندگان مصدوم شدند این نمایندهها روز بعد با برانکارد به مجلس رفتند تا مجلس از عدد نیفتد بعد در مجلس ششم یک تعدادی تحصن کردند و گفتند ما این کار را میکنیم که مجلس از ظرفیت بیفتد.
کسی نمیتواند با نظام در بیفتد
یک تعدادی از معاونین وزرا و ائمه جمعه هم با هم تفاهم کرده بودند یک روز صبح از خواب بیدار شدند و گفتند کار را زمین بگذاریم و بگوییم ما دیگر این نظام را نمیخواهیم خب معلوم است با آنها برخورد میشود. کسی با آنها شوخی ندارد. کسی نمیتواند با نظام در بیفتد. واقع قضیه این است که طرف میآید میگوید نظام جمهوری اسلامی خیلی خرابکاری کرده و جمع کنید بروید ما داریم میآییم. یکی این ادبیات را به کار میبرد خب این حرف اعلام جنگ است یک موقع هم برخی میگویند آقای نظام، ما سیاستهای کلی نظام را قبول داریم، اما فضای انتخابات را باز کنید. مثلا در ماجرای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی این کار خوبی نبود شما اگر فلان کار را میکردید بهتر بود. یک موقع طرف رقیب احزاب است، اما یک موقع طرف رقیب نظام است. رقیب نظام را هیچ کشوری تحمل نمیکند و این خیلی طبیعی است. همان داستان فتنه سال ۸۸ است.
در سال ۸۸ من یک هفته بعد از انتخابات پیش مهندس موسوی رفتم، آقای عسگراولادی و آقای پرورش هم بودند. به ایشان گفتم آقای موسوی۱۳ میلیون رای خوب و درست حسابی گیرتان آمده، این آرا را نگهدار و با اینها کار کن، در مقابل نظام نایست. گفت نه تقلب شده است. گفتم اگر انتخابات را باطل کنند و مجدد انتخابات برگزار کنند و رای نیاوری چه کار میکنی گفت دوباره میگویم تخلف شده است. گفتم این که نمیشود. خودش رایهای خود را خراب کرد مردمی هم که طرفدارش بودند را پشیمان کرد و حماسه ۹ دی اتفاق افتاد.
اگر آقای موسوی در سال ۸۸ عاقلانه برخورد میکرد دور بعد رئیس جمهور میشد
همانهایی که به مهندس موسوی رای داده بودند، به خیابانها آمده و شعار مرگ بر فتنهگر سر دادند. در مقابل نظام نمیشود ایستاد. برخی میگویند اسم مهندس موسوی را بردن جرم است است، ولی من همین الان هم میگویم اگر آقای موسوی سال ۸۸ عاقلانه برخورد کرده بود شاید دوره بعد رئیس جمهور میشد. ولی اینطور آدم خودش را خراب میکند و توقع دارد دیگران به آدم به به و چه چه بگویند. طبیعی است که اینطور نمیشود تازه الان ممکن است برخی بگویند این حصر خانگی چه زمانی تمام میشود. البته این حرفها خیلی وقت است که زده نمیشود. اما فکر میکنم با بیشترین رأفت، با آقایان مهندس موسوی و کروبی برخورد شده است. اگر قرار بود این آقایان محاکمه شوند ممکن بود خیلی داستانها پیش بیاید.
متاسفانه برخی فکر میکنند قوا باید علیه هم مملکت را اداره کنند
دولت حرکتی تحت عنوان جراحی اقتصادی انجام داد و ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کرد در این ماجرا اشکالات کجا است؟ به نظر میرسد در این رابطه اختلافاتی بین دولت و مجلس وجود دارد و هر یک تلاش میکند مسئولیت را به گردن دیگری بیندازد. چقدر ضرورت دارد الان به جای مقصرنمایی راهکاری برای برون رفت از این فضا داشته باشیم و رنگین کمانی از سلیقههای مختلف در مدیریت کشور حضور داشته باشند؟
این بحث کاملاً درست است. بحث تفکیک قوا را که خود آقای منتسکیو مطرح کرد معنایش این نبود که سه قوه علیه هم مملکت را اداره کنند. سه قوه باید با هم مملکت را اداره کنند. معنای تفکیک قوا همین است. هواپیمایی که چهار موتور است همه این موتورها باید به یک جهت باشند تا هواپیما بتواند تیکاف کند یا اگر قرار باشد چهار اسب به چهار طرف یک درشکه ببندند و هر اسب به سمت و سوی خود برود این کار، درشکه و مسافران را داغون میکند و اسبها هم خسته میشوند.
تعدیل اقتصادی باید از دولت مرحوم هاشمی انجام میشد، ما مقصر بودیم که نگذاشتیم
متاسفانه هنوز برخی فکر میکنند قوا باید علیه هم مملکت را اداره کنند. این نکتهای که شما فرمودید درست است. کار حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی کار بسیار سنگین و خطیری بوده و شاید دولت به همه ابعاد آن درست نگاه نکرده برخی افراد را نگاه کرده و برخی را نگاه نکرده است. این کاری بود که باید انجام میشد هر چه این کار به تاخیر میافتاد سختتر میشد. خدا مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را رحمت کند.
سال ۷۶ میخواست تعدیل اقتصادی را کامل کند و میگفت میخواهم تمام قیمتهای یارانهای را حذف کنم، چون به تورم ۴۹ درصدی خوردیم. آن زمان ما در مجلس بودیم و نگذاشتیم این کار را انجام دهد. شاید هم مقصر ما بودیم که نگذاشتیم و سرعت این کار را گرفتیم، اما این کار باید از همان موقع انجام میشد. حالا برخی میخواهند بگویند این کار انجام شده، اما مقصر ما نیستیم.
مجلس میگوید دولت خواست این کار را کند دولت هم میگوید نخیر مجلسیها میخواستند. اگر دیده باشید دولتیها هر زمان مصاحبه میکنند میگویند فلان مطلب را مجلس در قانون بودجه تصویب کرده و ما موظف بودیم قانون را اجرا کنیم مجلسیها هم میگویند دولت راهکارها را به ما نگفته است؛ بنابراین این یک اشکال بوده و باید هر دو گروه شانه خود را زیر بار مسئولیت بدهند.
اقتصاد کلان ما مشکل دارد و هیچ یک از دولتها مقصر نیستند
این که بخواهیم مشکلات را گردن هم بیاندازیم و فرافکنی بکنیم، در یک حکمرانی مطلوب مسموع نیست و گردن هم انداختن پسندیده نیست. بعد یک عده میگویند بانیان وضع موجود. دولت آقای روحانی ۴.۵ سال تورم را کنترل کرد و در آخر این تورم ترکید و روی۴۴ درصد رفت ببینید این باید برای ما هشدار باشد زمان آقای هاشمی ما تورم ۴۹ درصدی داشتیم، دوره دوم آقای احمدی نژاد تورم ۴۴ و ۴۵ درصدی، دوره دوم آقای روحانی هم همینطور بود. باید متوجه شویم که اقتصاد کلان ما مشکل دارد و هیچ یک از دولتها مقصر نیستند. اگر بخواهیم گردن همدیگر بیندازیم که بانیان وضع موجود تورم ۴۴ درصدی تحویل دادند؛ حالا شماها میخواهید چه کار کنید؟ میخواهید آن را روی۷ درصد بیاورید؟ همین هم راه حل دارد من نمیگویم راه حل ندارد، اما جراحی خیلی سختی میخواهد و همین مسائل پیش میآید.
خدای متعال چنین راهکار اقتصادی خلق نکرده که همه سود ببرند
دولت باید قفل کند و بگوید نمیگذارم به هزینههای من به هیچ عنوان اضافه شود. یعنی چه؟ یعنی حقوقها اضافه نشود، هزینههای دولت زیاد نشود. اگر بخواهد آن جراحی انجام شود باید کار را حکیمانه پیش ببریم. ما در مسائل اقتصادی هم هیچ راه حلی نداریم که همه سود ببرند هر تصمیم اقتصادی که گرفته شود یک عده ضرر و یک عده سود میکنند. ما باید به اصطلاح در علم اقتصاد مطلوبیت حداکثری داشته باشیم.
اگر بخواهیم به مطلوبیت افراد اضافه کنیم کار پیش نمیرود و خداوند متعال اصلاً چنین راهکار اقتصادی را خلق نکرده که همه سود ببرند. همواره در همه امور یک عده سود میبرند یک عده سود نمیبرند. یک عده از سودشان کم میشود، یک عده به سودشان افزوده میشود؛ بنابراین این کار لازم بود و حتماً باید انجام میشد دولت هم دست به جراحی سنگینی زده و خیلی باید در این مسئله با خرد حرکت کند. رفتارهای پیشینی و رفتارهای پسینی باید انجام شود. در برخی موارد هم ممکن است چالههایی وجود داشته باشد. دولت، مجلس و قوه قضاییه باید کمک کنند تا این چالهها را پر کنند و بتوانند بهرهوری را افزایش دهند.
به روحانی گفتم نه باید احمدینژاد و نه باید خاتمی بشوید، خودتان را کنار نکشید
اخیراً آقای روحانی دیدارهایی با آقایان سید حسن خمینی، سید محمد خاتمی و برخی چهرههای شناخته شده داشتند که رسانهای شد. گویا دیداری هم شما با آقای روحانی داشتید. دیدار شما تحت چه عنوانی بوده و چه مسائلی در آن مطرح شده است؟ برخی از تحلیلگران از دیدارهای آقای روحانی ناراحت شده و از آن به عنوان جلسه بانیان وضع موجود یاد میکنند. شما چقدر این مساله را میپذیرید؟
من قبلا در مورد خودم پاسخ دادهام. من با آقای روحانی ملاقات داشتم. با آقای لاریجانی حجت الاسلام ناطق نوری هم ملاقات داشتهام. البته آقای خاتمی را تقریباً چهار پنج سالی است که ملاقات دو نفره با ایشان نداشتهام. اینکه منعکس شود ما جلسهای با هم داشتیم، خیر اینطور نبوده است.
ما تقریباً بیست سال است که با هیئت رئیسه مجلس پنجم ماهی یک بار جلسه داریم. در آن جلسه من هستم آقای ناطق هست آقای تقوی و دوستان مجلس پنجم هستند. آقای روحانی قبل از ریاست جمهوریشان مرتب در آن جلسه شرکت میکردند، ولی در دوره ریاست جمهوریشان مقداری کار داشتند یا یک مقداری هم حال نداشتند و دیگر در جلسات شرکت نکردند. جلسات ما با آقای ناطق مستمر است و به اصطلاح به قول آقایان گعده است و از هر دری سخنی میگوییم، اما جلسه تصمیم گیری نیست و بیشتر حکم صله رحم را دارد.
در مورد آقای روحانی بعد از پایان دوره ریاست جمهوریشان به دیدنشان رفتم. یک ساعت هم نشستم و صحبت کردم. خلاصه بحث من هم با آقای روحانی این بود که آقای روحانی شما بعد از ریاست جمهوری نه باید خاتمی و نه باید احمدینژاد بشوید. دولت شما یک سری اقدامات مثبت و یکسری اشکالات هم داشته است. توصیه من به آقای روحانی این بود که خودتان را کنار نکشید و در این فضا بمانید.
البته ما شاید جزو معدود تشکلهای اصولگرا بودیم که بعد از پایان دولت آقای روحانی یک بیانیه مفصل دادیم و خدمات دولت و هم برخی اشکالات دولت آقای روحانی را بازگو کردیم. اینکه بگوییم یک دولت سیاه بوده و باید آن را آسفالت کنیم اعتقادی به این مسئله ندارم. با آقای روحانی همین یک ملاقات را داشتیم دیگر هم ادامه نداشت. ملاقات کاری هم نبود که بنشینیم و در مورد مسائل کشور صحبت کنیم. اینکه آقایان با هم ملاقات دارند را باید از خودشان سوال کنید.
با رقبای سیاسی خود دعوا نداریم
ما با آقای لاریجانی یکی دو نشست داشتیم الان هم در مجمع تشخیص ایشان را میبینیم، اما اینکه ملاقات کاری و برنامه ریزی شده باشد، این طور نبوده و بیشتر حکم صله رحم و دیدن دوستان را داشته است. روحیه من اینطور است. من بعد از انتخابات ۱۴۰۰ آقای روحانی را دیدم، آقای جهانگیری را دیدم، در همین دفتر از آقای زنگنه دعوت کرده و نشستیم باهم صحبت کردیم. با آقای رحمانی فضلی وزیر کشور دولت قبل و با آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی صحبت کردیم. در کنگره اخیر جامعه اسلامی مهندسین انواع و اقسام چهرهها بودند.
آقای ناطق، آقای صالحی، آقای محسن هاشمی، آقای خاندوزی و آقای حسینی، آقای اسلامی بودند. ما با رقبای سیاسی خود دعوا نداریم، رقیب سیاسی هستیم. ممکن است آقای جهانگیری خیلی از مواضع سیاسی من را قبول نداشته باشد و من هم خیلی از مواضع ایشان را قبول نداشته باشم. اما با هم قهر نیستیم مینشینیم باهم صحبت میکنیم. من جلسه کاری سیاسی با آقایان ندارم، اما آنها را میبینم و ابایی هم از این مسئله ندارم هر از چند گاهی هم تماسی هم با آنها میگیرم.
در آستانه انتخاب دور جدید اعضای مجمع صحبتهایی مبنی بر این است که آقای احمدینژاد با توجه به رد صلاحیتشان در دو انتخابات گذشته ریاست جمهوری، احتمالا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نباشند آیا خبری در اینباره وجود دارد؟
نمیدانم اطلاعی از این مسئله ندارم.
در مجمع با همدلی کار را جلو میبریم، اینطور نیست که کشمکشی باشد
به نظر شما چرا هیچگاه شاهد حضور هیچ خانمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیستیم؟
نمیدانم. واقعیت این است که در مورد این که ترکیب آینده مجمع چگونه میشود، آیا تحولات زیاد خواهد بود یا خیر، اطلاعی ندارم. اما یک نکته را بگویم، مخصوصا با هیئت عالی نظارتی که مصوب شد و بر سیاستهای کلی نظارت میکند، مجمع فعالیت خوبی دارد. همین الان ما جلسات فوق العادهای داریم که بر روی سیاستهای برنامه هفتم توسعه کار میکند. همه هم فعال هستند. دولت هم فعال است و با همدلی هم کار را جلو میبریم. اصلا هم اینطور نیست که کشمکشی باشد گاهی با مجلسیها فعال هستیم و کار میکنیم، اما اینکه در ترکیب آینده مجمع تحولات اساسی پیدا کند یا خیر واقعاً اطلاعی ندارم و باید منتظر بمانیم.
با تفکیک وزارت صمت و ایجاد وزارت بازرگانی موافقم
آیا با تفکیک وزارت صمت و ایجاد وزارت بازرگانی موافقید؟ برخی این را به نوعی فرار دولت از استیضاح آقای فاطمیامین قلمداد میکنند نظر شما در این مورد چیست؟
حتماً موافقم. وزارت صمت وزارت بسیار بزرگی است و و اداره آن کار هرکسی نیست. وزارت بازرگانی حتماً باید جدا شود. تجارت امروز اینگونه است برخی با تجارت مخالفند و میگویند تجارت مخالف تولید است. در حالی که تجارت میتواند مایه کمک تولید باشد. چون در تجارت صادرات و هم واردات است و باید مدیریت شود. من هم معتقدم وزارت بازرگانی باید از وزارت صمت جدا شود اگر در این مسیر مشکل آقای فاطمی امین هم حل شود که حل شده است.
اشکال دولت آقای روحانی این بود که تمام تخم مرغهایش را در سبد برجام گذاشت
آقای رئیسی در شعارهای انتخاباتی خود بارها تاکید کردند که معیشت مردم را به برجام گره نمیزنیم. اما بعد از یک سال علیرغم انکار برخی دولتمردان، فروش نفت ما همانطور که شما هم فرمودید کم شده است و برای خیلیها مسجل شده که بسیاری از مشکلات داخلی و منطقهای ما به تعیین تکلیف پرونده هستهای بستگی دارد ارزیابی حضرتعالی از فرسایشی شدن مذاکرات که رهبری هم نسبت به آن بارها تذکر دادهاند چیست؟
در زمان دولت آقای احمدی نژاد و روحانی گفتم که ۳۰ تا ۳۵ درصد مشکلات کشور مربوط به برجام و تحریمها است و ۶۰ درصد هم به ناکارآمدیهای داخلی خودمان باز میگردد. الان نمیخواهم درصدی تعیین کنم، اما حتماً اگر برجام حل شود در زندگی مردم و اقتصاد ما موثر است. اما ما در بازی برد باخت شرکت نمیکنیم، در بازی باخت باخت هم شرکت نمیکنیم. بازی باید برد برد باشد. مذاکره یعنی بایدیک امتیازی داد و یک امتیازی گرفت. مذاکره نوعی معامله است نمیشود که محکم آدم سر جایش باستد و بگوید من در این نقطه ایستادهام و همه باید به سمت من بیایند. مشخص است که این مذاکره به نتیجه نمیرسد.
اگر مذاکرهای که در آن برد باخت باشد حداقل تعهداتی را که ما میگوییم باید بدهند، ندهند و همانطور که رئیس جمهور آمریکا هم میگوید من امضا میکنم، اما ممکن است فردا زیر آن قرارداد بزنند، این هم میشود مذاکره برد باخت و ما در مذاکره برد باخت شرکت نمیکنیم. آقای رئیسی هم گفتند که ما کارهای کشور را متوقف به این موضوع نمیکنیم.
یکی از اشکالات دولت آقای روحانی این بود که همه تخم مرغهای خود را در سبد برجام گذاشت. بالاخره چند روز از استقرار آقای رئیسی در ریاست جمهوری گذشته بود که دیدیم ایشان به اجلاس شانگهای رفت و در آنجا برخی مسائل را حل کرد. یا در بحث کرونا برای واردات واکسن از طریق مذاکره با رئیس جمهور چین برخی مشکلات را حل کرد. بالاخره یک سری راهها و کارها را میشود در اقتصاد انجام داد. اقتصاد بر همه اینها ترجیح دارد.
زنگنه میگفت از دید آمریکاییها من بزرگترین قاچاقچی دنیا هستم
همین الان هم که آمریکا تحریم کرده و با ظالمانهترین شکل، حقوق را از ما سلب کرده و بیشترین فشارها را در حوزه دارو و غذا میآورد، اگر بخواهیم تحریمها را دور بزنیم میشود با خود شرکتهای آمریکایی معامله و مبادله کرد. اگر شرکتهای آمریکایی ببینند که سود بالا است میآیند معامله میکنند و میروند. یعنی اقتصاد اینطور است اگر تحریمها نباشد میتوانیم نفت خودمان را به قیمت جهانی به فروش برسانیم، ولی الان مجبوریم برای فروش نفت تخفیف بدهیم یا هزینههای بیمه و تغییر برند هم به آن اضافه میشود.
یک زمانی آقای زنگنه وزیر نفت با خنده میگفت از دید آمریکائیها من بزرگترین قاچاقچی دنیا هستم برای اینکه روزی یک تا یک و نیم میلیون بشکه نفت را قاچاقی میفروشم این هزینهها و زحمات وجود دارد، اما این که منتظر باشند ما در یک بازی برد باخت شرکت کنیم این کار را نخواهیم کرد و مسائل کشورمان را هم به برجام گره نزدهایم. گرچه حل شدن برجام روی اقتصاد ما حتماً تاثیر دارد.