چند روز قبل مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن پسر ۱۷ سالهاش خبر داد. او گفت: پسرم پدرام برای رفتن به آموزشگاه زبان سوار بر خودروی مدل بالایم خانه را ترک کرد، اما بعد از آن دیگر از او خبری نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود و در حالی که نگران سرنوشت پسرم بودم، شخصی ناشناس با تلفن همراهم به صورت اینترنتی تماس گرفت.
او مدعی بود که پسرم نزد آنها است و برای آزادی او ۳۰ میلیارد تومان باید پرداخت کنم. صدای فریادهای پسرم را هم میشنیدم که کمک میخواست و التماس میکرد کتکش نزنند. مرد ناشناس مرا تهدید کرد که از این موضوع به پلیس حرفی نزنم، اما من با اینکه میترسم بلایی سر پسرم بیاورند، با این حال ترجیح دادم موضوع را به پلیس خبر دهم.
با شکایت مرد ثروتمند به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات پلیسی آغاز شد. درحالی که بررسیها برای رازگشایی از این آدمربایی ادامه داشت، مرد جوان همان شب همراه پسرش به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد که آدمربایان پسرش را رها کردهاند.
پسر ۱۷ ساله زمانی که در مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، از ماجرای آدمربایی گفت: در بزرگراه امام علی در حال حرکت بودم و میخواستم به کلاس زبان بروم که ناگهان خودروی پژویی با چهار سرنشین مقابل ماشینم پیچید و تصادف کردیم. پیاده شدم و خواستم به پلیس زنگ بزنم که آنها مدعی شدند خودشان پلیس هستند. بعد به بهانه اینکه من گواهینامه ندارم و تخلف کردهام، گفتند باید مرا به اداره پلیس ببرند. هرچه گفتم با پلیس ۱۱۰ تماس میگیرم آنها اجازه ندادند و من همراه سه مرد سوار خودروی پژو شده و یکی از آنها سوار خودروی من شد. اما ناگهان سر مرا زیر صندلی کرده و به خانهای که نمیدانم کجای تهران بود، بردند. در آنجا مرا شکنجه داده و کتک زدند و با پدرم تماس گرفته و درخواست ۳۰ میلیارد تومان برای آزادی کردند. ساعاتی بعد از این آدمربایی آنها متوجه شدند که پدرم به پلیس گزارش داده و پلیس در جستوجوی آنها است، به همین دلیل مرا سوار خودرویشان کرده و به محلی خلوت برده و کنار خودروام رها کردند.
به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات برای دستگیری آدمربایان و روشن شدن واقعیت ماجرا ادامه دارد.