از پشت دوربین صدایی میگوید سی و پنجمین کارگر است؛ سی و پنجمین کارگری که از شدتِ گرمای هوا غش کرده و او را با برانکارد میبرند تا به هوش بیاورند…
چند روزیست فیلمی در فضای مجازی دست به دست میشود که نشان میدهد تعدادی از کارگرانِ پالایشگاه آبادان از شدتِ گرمای هوا بیهوش شدهاند. کارِ سخت و طولانی در هوایِ شرجی و دمای بالای ۵۰درجهی سانتیگراد؛ کارگران را روانهی بیمارستان کرده است. آمار دقیقی از تعدادِ کارگرانی که دچار گرمازدگی شدهاند، در دست نداریم، اما به نظر میرسد تعداد آنها کم نیست. از ابتدای تابستان تعدادی از کارگران از جنوب ایران با ما تماس گرفتهاند و از کار در گرمای هوا گفتهاند؛ از اینکه در بدترین ساعات روز در گرمایِ تابستان، بدونِ کوچکترین تمهیدات و البته مزایایی، کار میکنند و کسی هم اعتراضشان را پاسخگو نیست.
کارکردن در گرمای بالا البته همیشه به بیهوشی و چند ساعت بستری شدن در بیمارستان ختم نمیشود؛ مرگِ کارگران براثر گرمازدگی بارها اتفاق افتاده است. گرمای داغِ تابستان وقتی با زیادهخواهیِ کارفرمایان همسو میشود، جان میگیرد. وقتی ضمانتی برای اجرای قوانین وجود ندارد، ضمانتی هم برای حفظِ جانِ کارگران نمیتوان یافت. نمیتوان با خوشبینی امیدوار بود که هر آنچه قانون برای حفاظت از جانِ کارگران معین کرده است، رعایت شود.
به گفتهی علیرضا میرغفاری (رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی کارگری پالایشگاه دهم مجتمع گاز پارس جنوبی)؛ فشارِ کارِ زیاد در هوای شرجی و دمای بالا به خصوص در کارهای سنگین، یعنی کارهایی مثل جوشکاری و برشکاری و کار در ارتفاعات، به شدت انرژیِ کارگران را تحلیل میبرد. به همین دلیل نیاز است که هر چند ساعت یکبار کارگران ریکاوری شوند یا مایعاتِ لازم به بدنشان برسد اما این اتفاق نمیافتد.
او میگوید: کمیتههای حفاظت فنی و ایمنی بهداشت باید در این مورد تشکیل و راهکارهایی برای این وضعیتِ کارگران ارائه دهند اما در عمل چنین نمیشود. کارگران در هوای گرم به همان سختیِ قبل کار میکنند و قوانینی که قرار است کارگران را از چنین وضعیتِ خطرناکی نجات دهد، به کارشان نمیآید.
قانون برای کنترل چنین وضعیتِ چه تدابیری اندیشیده است؟ هاجر صمدی (کارشناس ایمنی و بهداشت حرفهای محیط کار) در پاسخ به این سوال میگوید: تنشهای حرارتی هم در گرما و هم در سرما میتواند خطرناک باشد. برای کنترل این تنشها وزارت بهداشت در سال ۹۵ دستورالعملی را در این زمینه بروزرسانی و ابلاغ کرد که این دستورالعمل حکم یک راهنما را دارد. در این دستوالعمل تنشهای حرارتی تعریف و چگونگیِ پایش و اندازهگیریِ آن بیان شده و بعد در مورد کنترلِ این تنشها و پیشگیری از عوارض آن صحبت شده است.
راهکارهایی برای کنترلِ تنش حرارتی محیط کار
این کارشناس ایمنی و بهداشت حرفهای ادامه میدهد: برای کنترل تنشهای حرارتی محیط کار راهکارهای زیادی وجود دارد. به طور مثال، استفاده از سپرهای حرارتی و یا عایق میتواند برای کاهش این تنشها موثر باشد. اما در مورد کارگرهایی که در پالایشگاهها و در محیط خارج از کارگاهها فعالیت میکنند، نمیتوان این اقدامات را انجام داد. در واقع به این دلیل که گرمای هوا در خارج از کارگاه را نمیتوان مانند فضای بسته کنترل کرد بنابراین راهکارهای کنترلی برای محیط خارج از کارگاه خیلی کم است اما همان اندک راهکارهای موجود هم میتواند به شدت تأثیرگذار باشد.
صمدی در ادامه به این راهکارها اشاره میکند: یک راهکار مدیریتی در پالایشگاهها و فضای گرم این است که کار، صبح زود مثلا ساعت شش آغاز شود و در ساعات پیکِ گرما یعنی از ساعت دوازده تا سه کارگران دست از کار بکشند و در استراحت باشند.
در خصوص اجرایی شدنِ این راهکار ازعلیرضا میرغفاری سوال پرسیدیم. به گفتهی او؛ معمولا از ساعت دوازده تا دو – دو و نیم زمان ناهار و نماز است اما این به معنایِ آن نیست که کارگران میتوانند به کمپ بروند و دوشی بگیرند و سرحال شوند، بلکه در حدِ همان خوردنِ ناهار و خواندن نماز است. ضمن اینکه در این مدت خیلی از کارگران مشغول به کار هستند؛ به خصوص گاهی پیش میآید که کار باید سریع به اتمام برسد که در این صورت کارگران حتی در این بازهی زمانی هم مجبور به کار میشوند و نمیتوانند استراحت کنند.
راهکارِ دومی که صمدی به آن اشاره میکند بهرهمندیِ کارگران از وسایل حفاظت فنی و ایمنی است. او به لباسِ کارِ مخصوص فضای گرم اشاره میکند و میگوید: لباس کار در کنترلِ تنشهای ناشی از فضای گرم بسیار تاثیرگذار است و میتواند شرایط جوی را برای کار مساعدتر کند اما در این مورد کارگران خیلی وضعیتِ خوبی ندارند. حتی لباسهایی وجود دارد که درون آن خنککننده تعبیه شده اما الزامی برای استفاده از این لباسها در قراردادها و پیمانها دیده نشده است.
این کارشناس ایمنی و بهداشت حرفهای همچنین به آموزش کارگران برای پیشگیری از این وضعیت اشاره میکند و میگوید: گرما به یکدفعه باعث بیهوشی نمیشود پس اگر کارگر آموزشهای لازم را ببیند، میتواند از بروز وضعیتِ بحرانی جلوگیری کند. در واقع توجه به علائمِ هشدار باید به کارگر آموزش داده شود. کارگر باید بداند که تعریق زیاد و حالت تهوع خطرناک است و باید از آب استفاده کند. یا اینکه کارگر باید بداند که ۷روز طول میکشد که با آب و هوای جدید سازگار شود بنابراین در این مدت باید از نمک بیشتر استفاده کند.
به گفتهی صمدی؛ در تنشهای حرارتی در گرما احتمال ایست قلبی بسیار زیاد است اما به این مرحله رسیدن سریع اتفاق نمیافتد. در واقع بدن خیلی سریع به گرما واکنش نشان نمیدهد و میتواند خود را مدیریت کند اما اگر در این بازهی زمانی که بدن در تلاش است که با وضعیت کنار بیاید با رساندن مایعات و نمک کمکش نکنیم، تعادل به هم میخورد و اتفاقی که نباید میافتد. بنابراین همانطور که گفتم آموزش به کارگران خیلی مهم است و میتواند تا حدود زیادی از وقوع بحران جلوگیری کند.
وظیفهی اجرایِ این دستورالعملها بر عهدهی چه کسی است؟
وظیفهی اجرایِ این دستورالعملها برعهدهی چه کسی است؟ برای پاسخ به این سوال باید به مواد ۸۵ و ۹۱ و ۹۳ قانون کار رجوع کرد.
ماده ۸۵ قانون کار میگوید: «برای صیانت نیروی انسانی و منابع مادی کشور رعایت دستورالعملهایی که از طریق شورای عالی حفاظت فنی (جهت تأمین حفاظت فنی) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (جهت جلوگیری از بیماری حرفهای و تامین بهداشت کار و کارگر و محیط کار) تدوین میشود، برایکلیه کارگاهها، کارفرمایان، کارگران و کارآموزان الزامی است.»
همچنین طبق ماده ۹۱ قانون کار؛ «کارفرمایان و مسئولان کلیه واحدهای موضوع ماده ۸۵ این قانون مکلف هستند بر اساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تامین حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوقالذکر را به آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و اجرای دستورالعملهای مربوطه کارگاه میباشند.»
در ماده ۹۳ نیز آمده است: «به منظور جلب مشارکت کارگران و نظارت بر حسن اجرای مقررات حفاظتی و بهداشتی در محیط کار و پیشگیری از حوادث و بیماریها در کارگاههایی که وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ضروری تشخیص دهند کمیته حفاظت فنی و بهداشت کارتشکیل خواهد شد.»
وقتی پایِ سودِ پیمانکاران در میان باشد...
طبق این مواد، مسئولیتِ اصلیِ حفظِ ایمنی و بهداشت محیط برعهدهی کارفرماست و او باید تدابیر لازم در این زمینه را ببیند و دستورالعملهایی که از طریق شورایعالی حفاظت فنی و وزارت بهداشت صادر میشود را رعایت کند. اما وضعیت در محیط کار چگونه است؟ در این موردِ به خصوص، آیا قوانین آنطور که باید اجرایی میشوند؟ آیا کارفرمایان دستوالعملِ مربوط به کاهش تنشهای حرارتیِ مصوب سال ۹۵ را رعایت میکنند؟
صمدی پاسخ منفی به این سوال میدهد. او مشخصا به پتروشیمیها اشاره میکند و مهمترین دلیلِعدم اجرایی شدنِ این اصول را حضورِ پُرشمار و پُرقدرتِ پیمانکاران میداند و میگوید: در پالایشگاهها که بیشتر شاهدِ بروز چنین حوادثی هستیم، پیمانکاران در همه جا حضور دارند و این بر اجرایی نشدنِ این دستورالعملها تاثیر دارد. خیلی اوقات کارگرهایی که به طور مستقیم با وزرات نفت و کارفرمای اصلی کار میکنند این مشکلات را ندارند اما بحث ایمنی و بهداشت کار برای افرادی که با پیمانکاران کار میکنند، رعایت نمیشود.
صمدی بیتوجهیِ پیمانکاران به اصول ایمنی و بهداشت و عدم نظارتِ کارفرمای اصلی به کارِ پیمانکار را دلایلِ به همپیوستهی بروز چنین وضعیتی میداند. او میگوید: در محیطهای بزرگی مثل پتروشیمیها بحث ایمنی و بهداشت کار مهم است و در پیمانها این موارد لحاظ میشود و اتفاقا برای آن هزینههای خوبی هم در نظر گرفته میشود، یعنی برای رعایتِ این اصول به پیمانکاران پول میدهند اما از آنجا که در طولِ انجامِ پیمان، کارفرما خیلی به کار پیمانکار نظارت ندارد، بنابراین پیمانکار هم به آن توجهی نمیکند و این اصول را نادیده میگیرد.
این کارشناس ایمنی و بهداشت به یک اتفاقِ شایع در بین پیمانکاران اشاره میکند: وقتی مدتِ پیمان به پایان میرسد، پیمانکار برای اینکه بتواند پول خود را از کارفرمای اصلی بگیرد و صورت وضعیتش رد شود باید مدارک رعایتِ این اصول را به کارفرما بدهد و در اینجا پیمانکار به راحتی مدرکسازی میکند درحالیکه هیچ کدام از آن اصول را در طول کار رعایت نکرده است.
صمدی میگوید: طبق قانون کار کارفرما موظف است نظارت عالیه بر مسائل ایمنی و بهداشت حرفهای پیمانکار داشته باشد اما نظارتی وجود ندارد. نه تنها کارفرما نظارتی بر کار پیمانکار ندارد بلکه در پتروشیمیها اصلا بازرس کار و شبکه بهداشت حضور ندارند. درحالیکه باید با بازرسی و نظارت بر کارِ پیمانکار راهِ استثمارِ کارگران را بست و اجازه نداد پیمانکار هر بلایی که میخواهد بر سر کارگر بیاورد.
آنها که معتقدند برای ساختن باید پا روی جانِ کارگران گذاشت...
تجربهی سه دهه حضورِ پیمانکاران در بازار کار ایران نشان داده است که بیشتر آنها برای رسیدن به سودِ بیشتر به راحتی از ابتداییترین حقوق کارگران میزنند و برای آنکه پولِ بیشتری به جیبشان برسد حتی حاضرند با جانِ کارگران نیز بازی کنند. اگرچه نمیتوان نقشِ پیمانکاران در بیاثرشدنِ مواد حمایتی قانون کار را نادیده گرفت اما نباید دلیلِ وقوع چنین اتفاقاتی را تماما به حضورِ پیمانکاران در بازار کار ایران تقلیل داد.
مشکل اصلی تفکری است که معتقد است برای ساختن باید پا روی جانِ کارگران گذاشت. تفکری که در زبان از ارزش کارگران و نقشِ بیبدیلِ آنها در توسعه میگوید اما در عمل کمترین ارزشی برای آنها قائل نیست. تفکری که به دنبال مقرراتزدایی از قانون کار و بیاثرکردنِ هرچه بیشترِ مواد حمایتیِ قانون کار است. مشکل، تفکری است که اصالت را در سودِ بیشتر میبیند و برای رسیدن به این هدف بر هیچ اخلاق و قانونی پایبند نیست. تفکری که باید با قانون کنترل شود و اگر قوانین ضمانتِ اجرایی و قدرتِ لازم را نداشته باشند نمیتوانند در مقابل آن بایستند.
وقتی قانون کار به عنوانِ مهمترین قانون حمایتی از کارگران ضمانتِ اجرایی لازم را نداشته باشد بنابراین آنها که به دنبالِ سودِ بیشتر هستند به راحتی پا روی هر قانونی میگذارند. در چنین فضایی مرگِ کارگران استثنا نیست، بلکه هر روز و هر لحظه و به هر دلیلی خطرِ مرگ در کمینِ کارگران است.