این دلایل موجب میشوند که برخی مادران، به خود حق بدهند و خود را قانع کنند که جنینشان را سقط کنند و معمولاً هم تنها چیزی که ذهنشان خطور نمیکند یا جدی نمیگیرند، نگاه شرع مقدس اسلام به این عمل است؛ در حالی که از دیدگاه فقه شیعه، سقط جنین از روی عمد، حرام است و در این حکم، اختلافی میان آنها نیست و فرقی هم نیست بین این که جنین از راه مشروع ایجاد شده باشد یا نامشروع؛ همچنین بنا به اجماع فقها در حرمت سقط جنین، فرقی میان مراحل مختلف جنین نیست؛ بنابراین، پس از انعقاد نطفه و استقرار نطفه در جدار رحم که مبدأ رشد جنین است، سقط آن حرام میشود.
سقط جنین، خواه قبل از دمیدن روح در جنین باشد یا بعد از آن و خواه با رضایت والدین باشد یا بدون رضایت آنها، در همة این حالات حرام است. البته ناگفته نماند بعضی فقهای شیعه سقط جنین را در مواردی مجاز دانستهاند مثل موردی که سلامتی مادر در خطر باشد یا جنین ناقص باشد و...؛ اما همین موارد مجاز هم بیدر و پیکر و بیقاعده و ضابطه نیست؛ شروط متعددی باید در کار باشد تا چنین کاری مجاز شمرده شود.
متاسفانه باید اعتراف کرد که اتفاقی که کم و بیش در جامعة ما افتاده این است که قبح این کار تا حدی شکسته شده و مثلا برخی از مادران با خود میگویند: «شکم خودمه، بچة خودمه اختیارش رو دارم؛ تازه هنوز هم همچین بچه نشده، کسی هم متوجه نمیشود، پس به کسی ربطی ندارد».
همین مادران را اگر بگویی بچة دو سالهات را ببر توی آشپزخانه با چاقوی گلویش را ببر، حیرتزده و ناراحت و میگوید مگر من «جانی»ام؛ در حالی که جانی، جانی است و فرقی نیست بین اینکه محل ارتکاب قتل، شکمت باشد یا آشپزخانهات. نشان به آن نشان که در سقط جنین غیرشرعی باید دیه داد و حتی طبق نظر بعضی فقها، گاه قصاص ثابت میشود.
موضوع گرایش به سقطهای غیر مجاز یا اصطلاحاً سقطهای جنایی از مواردی است که نیاز به کار توسط مسئولان و پرداختن توسط رسانههاست.
شناخت ریشهها و علل و تلاش برای رفع زمینههای رسیدن به این تصمیم خطرناک و غیر انسانی، آن هم در شرایط بحران جمعیت و کاهش زاد و ولد وظیفه مهم مسئولان است.