علی متقیان عضو هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ در یادداشتی، به مظلومیت رسانه در گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه پرداخته است.
مشروح این یادداشت را در ادامه بخوانید:
«این روزها با انتشار مجموعهای از اطلاعات مربوط به تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه، نقل قولهایی در رسانهها و محافل زبانزد شده است؛ اتهامهای متعددی به افراد و شخصیتهای حقیقی و حقوقی نسبت داده شده که هر یک به عنوان متهم یا خطاکار و و خلافکار دستبهدست شده و حتی با محتوای آن برخوردهای متفاوت میشود. بعضی اطلاعیه میدهند که این گزارش اصل نیست و قابلیت انتشار عمومی نداشته، دیگری اطلاعیه میدهد که هیچگونه قراردادی با فولاد مبارکه نداشتم و دیگری اساس گزارش را زیر سوال میبرد و دیگری میگوید مربوط به دولت گذشته است و مدیریت فعلی از این فسادها مبرا هستند و روابط عمومی سازمان حسابرسی که مسؤلیت حسابرسی را عهدهدار بوده، اطلاعیه داده گزارش را مخدوش میداند و دهها اطلاعیه و نظر موافق و مخالف!
آنچه موجب شد این سطور قلمی شود، مظلومیت رسانههای نظام اسلامی است که در این گزارش بینهایت مورد کملطفی قرار گرفتند. لیستی منتشر شد که تقریباً نام تمام رسانههای نامدار و معروف و غیر معروف در آن ذکر شده بود پس از انتشار لیست رسانهها به دلیل مشارکت رسانهها در اختلاس، رسانههایی که نامشان در لیست بود و مبلغ بیشتری دریافت کرده بودند از سوی همکاران و دیگران مورد هجمه قرار گرفتند که رسانهها هم در به ثمر رسیدن این اختلاس نقش داشتهاند! در این لیست بلندبالایی که برای رسانهها منتشر شده، مشخص نیست که رسانه بابت چه اقدامی این مبلغ را دریافت کرده است! از آنجا که دستاندرکاران رسانهها در برابر اتهامات به خود معمولاً سکوت اختیار میکنند و بر خلاف اینکه نظرات همه را اهم از موافق و مخالف منتشر میکنند، در مورد اتهامات به خود، علیرغم داشتن امتیاز رسانه، سکوت اختیار کرده و قضاوت را به دیگران واگذار میکنند.
از آنجا که اینجانب دیگر در رسانهها مسئولیتی ندارم، این نکات را جهت دفاع از همکاران عزیز و زحمتکش و مظلوم سابقم قلمی میکنم. شاید به یاری صاحب لوح و قلم، اثری در تهیهکنندگان و خوانندگان گزارشها داشته باشد و از این پس نگذاریم ساحت مقدس رسانه و اطلاعرسانی آلوده به اتهاماتی شود که در شأن رسانه نبوده و نیست.
این روزها و سالهای قبل یکی از درآمدهایی که برای رسانهها در نظر گرفته شده، تبلیغات، آگهی و رپورتاژهای خبری است که همگان با محتوای آن آشنا هستند. این تبلیغات و انتشار آن در رسانهها به حدی رسمی و قابل قبول است که در معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی، ادارهای تحت عنوان آگهیهای دولتی داریم. وظیفه این اداره این است که آگهیهایی که از سوی ادارات دولتی برای انتشار و تبلیغ و اطلاعرسانی ویژه تهیه میشود، به صورت عادلانه بین رسانهها تقسیم کند؛ به صورتی که هم درآمد رسانهها از طریق آگهی بالا رفته و هم آگهیها در یک رسانه خاص و جهتدار منتشر نشود. پس اصل آگهی و انتشار آگهیهای تبلیغاتی در مطبوعات و رسانههایی که دارای مجوز از معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و فعالیت آنان تأیید شده، قابل قبول است.
دامنه این آگهیها به حدی وسعت پیدا کرده که صداوسیمای جمهوری اسلامی علاوه بر تشکیلات عریض و طویل بازرگانی، در برنامهها و بین سریالها و ... آنچنان به تبلیغ پفک و نوشابه و دوغ و اقلام مصرفی میپردازد که بعضاً ببیننده را خسته کرده و بعضاً به صورت ریتمیک پخش میکند که کودکان با علاقه فراوان به آن توجه میکنند و علاقهمند میشوند.
انتشار این همه تبلیغات در رسانهها نشان چیست؟ بنده به اثربخشی این تبلیغات در اقتصاد جامعه نگاهی ندارم بلکه در اثربخشی این تبلیغات در اقتصاد رسانه و روی پا ایستادن آن معتقدم و مسلم است که رسانهها با تبلیغات و انتشار آگهیها بخش عمده مشکلات خود را برطرف میکنند. از سویی دیگر تا آنجا که اطلاع دارم در رسانههای معتبر بخش آگهیها و بازار را از بخش خبر جدا کرده و هیچگونه ارتباطی بین تحریریه خبر و بازرگانی و بازار و رپورتاژهای تعریف نشده و هیچگونه ارتباطی بین این دو دیده نمیشود.
دلیل عدم ارتباط تحریریه با بخش بازرگانی رسانه روشن است اما برای آگاهی دستاندرکاران تهیه گزارش، بازگو میکند که دلیل این جدایی این است که در رسانه معتبر و خوشنام، اصل بر این است در صورتی که تشکیلاتی اعم از خصوصی و خصولتی و بخش خصوصی به رسانهای آگهی داد، انتظار نداشته باشد که در بخش خبر خطاهای او را نادیده گرفته و مجیزگوی آگهیدهنده باشند. این جدایی ساحت خبر از آگهیهای بازرگانی به این دلیل است که فرداروزی تشکیلات آگهیدهنده خلاف کار از آب درآمد یا کارهای ناشایستی انجام داد یا به دلایل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نام او از صفحه روزگار حذف شد، شاهدان حذف این تشکیلات نبش قبر نکرده و اظهار فضل نکنند که فلان رسانه یا همه این لیست بلندبالا از رسانهها با تشکیلات خلافکار همکاری داشته و طبق این سند دریافتی داشتهاند.
نکته دیگر در تحریریه خبر اتفاق میافتد. مقامی که امروز مسئولیت دارد، هر روز خبرهایش، در رسانهها منتشر میشود و تیتر اول روزنامهها و سرفصل خبر صداوسیماست. این مقام به هر دلیلی برکنار، عزل، دستگیر و زندانی میشود، درست است به آرشیو اخبار رسانهها و صداوسیما مراجعه کرده و آماری به دست آوریم و اعلام کنیم که این رسانهها از این مقام معزول چه تعداد خبر منتشر کردهاند، این افشاگری که نه، این برخورد نامناسب با رسانه، مرگ رسانه و اطلاعرسانی را به دنبال دارد. راه درست این است که در انتشار اینگونه گزارشهای تحقیق و تفحص، نگاه تخصصی داشته و قبل از انتشار اتهامات، با متخصصان آن رشته مشورت کرد و بازخورد تخصصی آن را در جامعه پیشبینی کرد.
دستاندرکاران رسانههای ما در جامعه اسلامی که مسئولیت اطلاعرسانی را به عهده دارند، آنچه به عنوان خبر روز و اطلاعرسان حال منتشر میکنند بر اساس وقایع اتفاقیه روز است و اتفاقاتی که روزها و ماهها و سالهای بعد میافتد را نباید به گردن رسانهها انداخت؛ چرا که رسانه وضعیت حال افراد را در نظر داشته و دارد.
البته رسانهها در تحلیلهایشان و گزارشها هشدارهایی داده و میدهند که بعضاً پذیرفته نشده است و بعدها که پردهها کنار زده شد این گزارشها جای خود را باز میکند. مسئولیتی که این گزارش تحقیق و تفحص به عهده دستاندرکاران تهیه گزارش و گزارشهای بعد گذاشته، این است که معاونت مطبوعاتی باید تمامقد از رسانههایی که در این مورد، در چهارچوب وظایف قانونی خویش، با فولاد مبارکه قرارداد بستهاند، دفاع کرده و ساحت رسانه را از این اتهامات پاک نگهداشته و متخلفان را اعلام و به دست قانون سپرده تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.
نکته دیگر اینکه مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترمی که در تهیه این گزارش نقش داشتهاند، حداقل در زمینه رسانهها، در گزارش خود تجدید نظر کرده و اسامی رسانههایی را که طبق مقررات و در چهارچوب مصوبات معاونت مطبوعاتی آگهی دریافت کردهاند، از لیست خارج کرده و با رسانههایی که از مقررات خارج شده و در لاپوشانی خطاها به کمک خلافکاران رفته به جامعه معرفی کنند تا به عنوان «باج نیوزها» از صفحه رسانهای کشور خارج شوند.
و همکاران رسانهای نیز البته توجه دارند که مواظبت کنند دامن و ساحت خبر آلوده به اینگونه اتهامات نشده و در مواقع ضروری از خود و رسانهها دفاع کنند. متأسفانه در این واقعه دوستان و همکاران سابق بنده به صورت جدی به میدان نیامدند و طوری برخورد نکردند که از این پس در گزارشها، رسانهها را شریک جرم خاطیان و اختلاسگران ندانسته، بلکه به عکس رسانهها را به عنوان چشم بیدار و هوشیار به جامعه معرفی کرده تا همیشه چشم و گوش مبارزهکنندگان با مفاسد باشند و اگر خدایناخواسته اینگونه نشان داده شود که رسانهها هم شریک جرم اختلاسگران و خلافکاران هستند دیگر ره بهجایی نخواهیم برد و مسیر به ناکجاآباد هدایت میشود و بایستی فریاد زد، فاین تذهبون.»