آفتابنیوز : آفتاب: بهزاد نبوی اظهار داشت: «آقای خاتمی نه تنها مناسب ترین، بلكه تنها كاندیدایی است كه امكان پیروزی دارد».
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، بهزاد نبوی، عضو شورای مرکزی سازمان، در پایان جلسهای که به مناسبت بزرگداشت سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر در محل دفتر مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برگزار شده بود، به سوالات حاضرین در خصوص «طرح تحول اقتصادی دولت» و «انتخابات ریاست جمهوری آینده» پاسخ گفت.
وی در پاسخ به این سوال که طرح تحول اقتصادی مربوط به دولت نهم است یا از سالها قبل در دستور کار دولتهای قبلی بوده است، این موضوع را بحثی دانست که از سالها قبل مطرح بوده و در این خصوص افزود: «بعد از جنگ به یاد داریم که اعلام شد؛ مرغ و تخم مرغ از سهمیهبندی بیرون میآید و به جای مابه التفاوت قیمت آزاد و سهمیهبندی، یارانه نقدی پرداخت میشود».
نبوی ادامه داد: «طرح هدفمند کردن یارانهها، عمدتاً توسط کسانی مطرح میشد که اصولاً مخالف تداوم پرداخت یارانهها بودند و بحث پرداخت یارانه نقدی به اقشار نیازمند را با این هدف مطرح میکردند که این کار پیش برود، شاید هم پرداخت یارانه نقدی به سرنوشت پرداخت نقدی یارانه مرغ و تخم مرغ که هرگز پرداخت نشد، دچار شود، چرا که اساساً مکانیزمی هم برای پرداخت آن وجود نداشت».
وی با تأکید بر اینکه بحث یارانه نقدی و هدفمند کردن یارانهها بحثی قدیمی است که در مجلس ششم و در جریان تدوین برنامه چهارم هم مورد توجه قرار گرفت، منظور از آن را، تعلق گرفتن یارانه به کسانی ذکر کرد که نیازمند هستند و در خصوص مکانیزم اجرایی آن نیز گفت: «آنهایی که اعتقاد به حذف یارانهها داشتند، عمدتاً اینگونه پیشبینی میکردند که سازمانها و نهادهای تأمین اجتماعی را برای کمک به دهکهای فقیر فعالتر کنند».
وی در خصوص دیدگاه خود در این زمینه اظهار داشت: «ما در خصوص بحث یارانهها اولاً در اصل موضوع و چند و چون آن صحبت داریم. آیا این رقمی که فیالمثل در زیر قبضهای برق به عنوان یارانه پرداختی از سوی دولت نوشته میشود و به نظر میرسد مقدمه حذف یارانهها در این زمینه باشد، صحیح است؟ ما معتقدیم که اصولاً آن میزان یارانهای که در قبضها نوشته میشود، صحیح نیست».
نبوی با اشاره به آشنایی خود نسبت به امور مربوط به نیرو گفت: «در سال 82 یک شرکت خارجی که در ایران برای تأسیس نیروگاه سرمایه گذاری میکرد، حاضر بود گاز و سوخت مورد نیازش را از ما به قیمت بین المللی(به قیمت آن زمان) خریداری کند و برقش را نیز به قیمت بین المللی به ما بفروشد. خود من شاهد یک مورد قرارداد بودم که قیمت درخواستی آن شرکت برای هر کیلو وات ساعت برق تحویلی در محل نیروگاه، 1/1 سنت یعنی 011/0 دلار یا حدود 10 تومان بود. به عبارت دیگر این کار سودی داشت که از محل فروش محصولش به قیمت یاد شده، بازگشت سرمایهاش را نیز طی چند سال میسر میساخت. گر چه در حال حاضر قیمت سوخت چند برابر سال 1382 است، مع الوصف به نظر میرسد که قیمت واقعی برق و میزان یارانه آن، این عددی نیست که در قبض برق نوشته میشود».
عضو شورای مرکزی سازمان با ذکر اینکه پرداخت یارانه، یک بیماری در اقتصاد به حساب می آید، خاطر نشان کرد: «این بیماری علل و عواملی دارد که باید برطرف شود تا امکان حذف یارانه وجود داشته باشد».
وی افزود: «وقتی در یک کشور، قدرت خرید پایین و درآمد ملی و سرانه، به دلیل پایین بودن تولید ملی، سطح سرمایهگذاری و سطح بهرهوری پایین است، نمی توانیم بگوییم همه چیز را به قیمتی که فی المثل در آمریکا فروخته می شود میفروشیم، اما دستمزد را به قیمت ایران می دهیم».
نبوی ادامه داد: «یک مهندس تازه کار در آمریکا احتمالاً حدود 5000 دلار حقوق میگیرد و ما نمیتوانیم به آن مهندس در ایران 500 هزار تومان حقوق بدهیم. بنابراین نمیتوانیم به او بگوییم نیازهایت را با قیمتهای آمریکا خریداری کن. آنهایی که تز حذف یارانهها را میدهند، میگویند به ما چه ربطی دارد، مبنای ما نظام عرضه و تقاضا است، مهندس هم در این نظام، 500 هزار تومان قیمت دارد و ما مقصر نیستیم».
وزیر اسبق صنایع اظهار داشت: «یک نظام، متکفل امور ملت است و نمیتواند بگوید به من چه. بنابراین ما معتقدیم که برای حذف یارانهها بتدریج باید قدرت خرید مردم را بالا برد، نه اینکه یک کمیته امداد به وسعت کل کشور ایجاد کرد و مادام العمر همه را حقوق بگیر وابسته به دولت نمود. در آن صورت است که به جای اینکه 90 هزار میلیارد تومان یارانه ادعایی را بین مردم تقسیم کنیم، که فقط الگوهای تقاضای جدید ایجاد کرده و نرخ تورم را بالا ببرد، بهتر بود درآمدهای سرشار نفتی را، که طی سه سال اخیر بسیار بیش از این 90 هزار میلیارد تومان بوده صرف سرمایه گذاریهای عظیم زیربنایی و تولیدی میکردیم و ظرف 5 سال، سرمایه گذاریها که به بهره برداری می رسید، تولید بالا می رفت، اشتغال ایجاد میشد، سطح درآمد بالا میرفت و آن وقت است که اگر یارانهها را بتدریج حذف میکردیم، مشکلی پیش نمیآمد».
رئیس ستاد بسیج اقتصادی دولت شهید رجایی با اشاره به مخالفان پرداخت یارانهها در گذشته گفت: «هیچکس تابحال نظرش این نبوده است که یارانهها حذف شود و 7 دهک مردم بشوند حقوق بگیر دولت».
نبوی با اشاره به «طرح تحول اقتصادی» دولت نهم گفت: «با این برنامه، میخواهند 7 دهک جامعه را حقوق بگیر دولت کنند و هر ماه در خانه آنها را بزنند و بگویند بیا این حقوق را بابت حذف یارانه بگیر».
وی با اشاره به نامعلوم بودن میزان یارانههای نقدی و مدت پرداخت آن افزود: «چنانچه میزان این یارانهها را امروز بر مبنای قیمت نفت 120 دلار محاسبه کنند و فردا قیمت این نفت به 50 دلار کاهش یابد، قهراً یارانهها هم به 40% میزان فعلی نزول خواهد یافت و اگر اینها آمدند برای هر خانوار مستمری معین کردند و فردا قیمت نفت پایین آمد، آیا می توانند این مستمری را کم کنند»؟
نبوی با بیان اینکه پرداخت مقدار معین پول به هر خانوار، آن را در حکم حقوق مکتسبه در خواهد آورد که دیگر کسی نمیتواند آن را کاهش دهد، تأکید کرد: «بر اساس اطلاعاتی که ما داریم، کسانی که طرفدار نظریه حذف سوبسید هستند معتقدند ابتدا باید سوبسید را حذف کرد تا رفتار مردم نسبت به حذف آن سنجیده شود. زیرا شما چه میدانید وقتی که نرخ بنزین مثلاً به لیتری 1200 تومان افزایش یافت، میزان مصرف به چه میزانی خواهد رسید و به تبع آن چقدر یارانه از این بابت صرفه جویی میشود».
وی در ادامه گفت: «بنابراین بر اساس این نظریه؛ ابتدا باید سوبسید حذف شود و تأثیر آن بر الگوی مصرف و میزان یارانه ای که صرفه جویی میشود معلوم شود، تا مشخص گردد به چه دهک هایی، چه مقدار و به چه شکلی میتوان پرداخت».
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به نیات پشت پرده اجرای «طرح تحول اقتصادی» دولت گفت: «البته متأسفانه هنوز ابعاد ایده نقدی کردن یارانهها مشخص نیست و شاید هنوز به صورت طرح درنیامده باشد، معالوصف شنیده شده که بناست ابتدا با این فرمهایی که توزیع کردند، از چند ماه مانده به انتخابات، شروع کنند به توزیع پول در بین مردم و یارانهها را هم حذف نکنند. اگر این اطلاعات صحیح باشد، منظور این است که چند ماه مانده به انتخابات، همه دعاگو باشند. اگر قدیم شایعه بود که هر کس به فلان نامزد رأی دهد، یک نوبت چلوکباب به او میدهند، حالا ماهانه پول 100 نوبت چلوکباب را به او می دهند».
نبوی با بیان اینکه اصولاً ضمانت اجرایی برای توانایی حذف یارانهها پس از پرداخت معادل نقدی آن وجود ندارد گفت: «در این صورت آیا میدانید چه فاجعهای برای کشور ایجاد میشود»؟
وی اشکال کار دست اندرکاران کنونی اداره کشور را این دانست که تصمیماتشان عمدتاً با هدف کسب رأی اتخاذ و اجرا می شود و مصالح ملی و منافع کشور برایشان مطرح نیست.
نبوی افزود: «ممکن است گفته شود این همان تزی است که در گذشته هم مطرح شده است و اینها شجاعت اجرای آنرا دارند. در واقع این اتهامی به دست اندرکاران فعلی است! چرا که اینها به محضاینکه روی کار آمدند، اولین اقدامی که انجام دادند، تثبیت قیمتها بود. افزایش قیمت بنزین را هم که با یک نسبتی سالانه انجام میشد، متوقف کردند و برنامه چهارم را اصلاح کردند که قیمتها نباید بالا رود. حتی به یاد داریم که دولت برای افزایش قیمت بنزین از 80 به 100 تومان، چقدر مقاومت کرد و تلاش کرد مسئولیت آنرا به گردن مجلس هفتم بیاندازد، حالا جای سوال دارد که در این مجموعه چه تحولی ایجاد شده است که 9 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری به این نتیجه رسیده است که کل 90 هزار میلیارد تومان یارانهها را حذف کند. روشن است که کمتر کسی باورش می شود که اینها با قصد و نیت حل یک معضل کهنه در کشور این کارها را انجام دهند».
نبوی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینكه "آیا حزب مشاركت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در انتخابات آینده ریاست جمهوری كاندیدایی دارند یا نه"؟ گفت: «در مورد سازمان و مشاركت آنچه كه من میدانم این است که؛ این گروهها تا به حال آقای خاتمی را نه تنها مناسبترین، بلكه تنها كاندیدایی دانستهاند كه در شرایط فعلی، امكان پیروزی دارد. اگر تصور شود كه آقای خاتمی در مقابل احمدی نژاد ممكن است در یك انتخابات سالم رأی نیاورد، به طریق اولی هیچ فردی در این كشور با حداقل شعور سیاسی وجود ندارد كه تصور كند در بین اصلاح طلبها وغیر اصلاح طلبها فرد دیگری میتوانیم بیابیم كه در مقابل احمدی نژاد رأی بیاورد».
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتقاد از برخی اظهار نظرها گفت: «برخی دوستان بعضاً میگویند؛ مگر در سال 76 كه آقای خاتمی كاندیدا شد، كسی باورش میشد كه ایشان رأی بیاورد؟ اكنون نیز ممكن است این واقعه تكرار شود. من هم قبول دارم كه تا یکی دو ماه قبل از دوم خرداد هیچكس باورش نمیشد آقای خاتمی 20 میلیون رأی بیاورد. همچنین قبول دارم كه امكان تكرار آن واقعه محال نیست، ولی همانگونه كه آن واقعه آن روز هم قابل پیش بینینبود، اكنون هم ما نمیتوانیم براساس امر غیر قابل پیش بینی و بر مبنای تصادفات و احتمالات عمل كنیم. ما نمیتوانیم چشم بسته یك فردی را كاندیدا كنیم به این امید كه شاید او هم مانند خاتمی، دوم خردادی دیگر به وجود بیاورد. ما مجبوریم كه بر اساس عقل، تجربیات و تحلیلهایی كه داریم تصمیم گیری كنیم».
وی با اشاره به اسامی آقایان عارف، نجفی، مهرعلیزاده، كروبی و ... كه كاندیداهای مطرح شده در بین اصلاح طلبان هستند و با ابراز احترام نسبت به همه آنها خاطر نشان كرد: «اگر فرض کنیم که آقای خاتمی در مقابل احمدی نژاد شكست بخورد، در آن شرایط بعید است افراد مذکور رأی آور باشند».
نبوی وضعیت امكان رأی آوری كاندیداهای بالقوه جناح مقابل را نیز در برابر احمدی نژاد، در حال حاضر مناسب ارزیابی نكرد و اظهار داشت: «جناح راست سنتی و محافظه كاران، امروز شاید بیش از ما می خواهند فرد دیگری غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود، ولی واقعیتش این است كه آنها هم كسی را ندارند. به هر حال این همه سفر استانی ممکن است برای کشور سود چندانی نداشته باشد، ولی حداقل رأی احمدینژاد را می تواند بالا ببرد. دریافت 15 میلیون نامه در این سفرها و دادن بین 50 هزار تا یك میلیون تومان به هر یك از آنها و ایجاد سیستمی كه هر چند یك بار با اینها تماس بگیرند و ضمن احوال پرسی، از كمبودها و مشكلاتشان سوال كنند، به هر حال تأثیر خود را نزد اقشاری از جامعه برجای می گذارد».
وی سپس اینگونه نتیجه گیری كرد: «پس بی دلیل نیست كه مشاركت و سازمان می گویند اگر بخواهیم در انتخابات پیروز شویم، تنها كسی كه می تواند این امكان را به ما بدهد، آقای خاتمی است».
نایب رئیس مجلس ششم با بیان اینكه برخی از دوستان، در شرایط فعلی، پیروزی یک فرد عاقل و معتدل از جناح محافظهکار را هم پیروزی میدانند خاطر نشان كرد: «در این صورت به دلیل اینكه وضعیت خیلی قابل قبولتر از شرایط فعلی خواهد شد، من هم خدا را شكر خواهم كرد. اما حتی اگر ما هم نظرمان مانند آنان باشد، در عالم واقع، چنین فردی كه رأی آور هم باشد وجود ندارد. بنابراین بازهم اگر كسی است كه امكان رأی آوری داشته باشد، آقای خاتمی است».
نبوی در ادامه در خصوص امكان رد صلاحیت خاتمی، آن را بحثی منتفی دانست كه هزینه خیلی بالایی دارد و طرح این موضوع را ناشی از نگرانی جناح حاكم نسبت به امكان رأی آوری خاتمی ارزیابی كرد.
وی در خصوص پروژه هایی كه این روزها از چپ و راست تدارك دیده شده است و بر امكان ردصلاحیت خاتمی تأكید دارد، گفت: «اینها فقط برای این است كه آقای خاتمی را از آمدن منصرف كنند و الا عاقلانه نیست كه روزنامه كیهان 10 ماه قبل از انتخابات بنویسد "اگر خاتمی بیاید، شورای نگهبان ردصلاحیتش می كند". عقل حكم میكند كه آنها صبر كنند خاتمی بیاید و آنگاه اگر توانستند وی را ردصلاحیت كنند وکمترین هزینه را بپردازند».
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین خطاب به كسانی هم كه از منظر دوستی می گویند ابتدا باید مطمئن شد كه آقای خاتمی ردصلاحیت نمیشود و یا رأی آوری ایشان قطعی است گفت: «شما چگونه میخواهید مطمئن شوید كه وی ردصلاحیت نمی شود؟ در خصوص امكان رأی آوری خاتمی نیز می گوییم شما كه میگویید رأی آوری خاتمی قطعی نیست، رأی آوری چه كسی را نه تنها بین اصلاح طلبان، بلكه در بین همه رقبای بالقوه و احتمالی احمدی نژاد قطعی می دانید»؟
نبوی درخصوص موضوع كاندیداتوری آقای عبدالله نوری نیز گفت: «ما نسبت به ایشان ارادت داریم و چنانكه آقای خاتمی كاندیدا نشوند و ایشان برای كاندیداتوری بیایند، امكان دارد از وی حمایت كنیم، اما از كسانی كه عبدالله نوری را امروز و در شرایطی كه هنوز وضعیت نامزدی خاتمی مشخص نیست مطرح می كنند، سوال این است كه اولاً بر اساس كدام دلایل و نظرسنجیها رأی آوری وی را قطعی سنجیدهاید، ثانیاً اگر معتقد باشید كه خاتمی ردصلاحیت می شود، آیا در این صورت عبدالله نوری ردصلاحیت نمی شود»؟
وی برخی طرح كنندگان امروز عبدالله نوری را بخشی از تحریمیون گذشته دانست و افزود: «آنها خودشان هم به خوبی می دانند كه اگر شرایط فعلی حاكم باشد، آقای نوری اساساً نمیتواند در صحنه انتخابات وارد شود».
نبوی در نتیجهگیری این بخش از اظهارات خود گفت: «بنابراین همه دلایل به ما حكم میكند كه خاتمی را مناسبترین نامزد بدانیم، در عین حال معتقدیم برای هر كاندیدای دیگری هم كه می خواهد فعال شود، مانعی وجود ندارد. چرا ما میگوییم خاتمی- خاتمی؟ چون در حال حاضر ما عقب تر از همه كسانی هستیم كه كاندیدای آنها برای شركت در انتخابات اعلام آمادگی كرده است. ما در مرحلهای هستیم كه می خواهیم كاندیدای خود را راضی به شركت در انتخابات كنیم و در مقابل هم، ابر و باد و مه و خورشید و فلك در كارند كه خاتمی نیاید».
وی در ادامه در خصوص چگونگی كمك به جلب رضایت خاتمی برای نامزدی تأكید كرد: «باید نخبگان، روشنفكران، هنرمندان، فرهنگیان، شخصیتهای دینی و علمی و ... از مركز و استانها با ایشان دیدار كنند، نظر بدهند و به آمدن تشویقشان كنند. باز هم تأکید میکنم ما هنوز در مرحله فعالیت تبلیغاتی برای كاندیدایمان نیستیم و هنوز در مرحله تعیین كاندیدا به سر میبریم».
نبوی در خاتمه و در پاسخ به سوالی كه نظر وی را در خصوص علت سختی شكست دادن احمدی نژاد، از میان دلایلی همچون «میزان محبوبیت و آرای واقعی وی» و یا «چیزهای دیگر»؟!! جویا شد اظهار داشت: «اولاً فقط چیزهای دیگر نیست. احمدی نژاد از یك پایه رأی حداقلی برخوردار است. همان 15 میلیون نفری كه نامه نوشتهاند و هر چند وقت یك بار به آنها زنگ میزنند، به هر حال تأثیرگذار هستند. البته بنده منکر «چیزهای دیگر» و حمایت برخی قدرتها و نهادها از ایشان نیستم. نشانههای آن را هم این روزها مشاهده میکنید».
نبوی افزود: «ما در دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد چنین شرایطی بودیم؛ رقیب آقای خاتمی انواع حمایتها را داشت اما آقای خاتمی نداشت و 20 میلیون رأی آورد. البته این دفعه رقابت همانطور که گفتم سختتر است».
عضو شورای مركزی سازمان مجاهدین با اشاره به نظرسنجی انجام شده اخیر كه در سطح شهرهای بزرگ و كوچك و روستاها انجام شده است، نسبت آرای خاتمی به احمدی نژاد را 55 به 27 ذكر كرد و افزود: «طرف مقابل هم این واقعیتها را میداند و به همین دلیل است كه اینگونه آتش تهیه روی آقای خاتمی میریزند. باید مراقب بود و خدای ناكرده به دنبال سراب نرفت. یعنی اگر میخواهیم پیروز شویم، باید به دنبال خاتمی برویم. در حال حاضر هم پروژه ما راضی كردن خاتمی است و همه هم باید در این جهت كمك كنند».
بنابراين بهتر است ايشان سر آقايي خود بماند و نوبت را به جوانترها بدهد و اشتباه آقاي هاشمي رفسنجاني را تكرار ننمايد .
بنده آقاي خاتمي را دوست داشته و به ايشان احترام مي گذارم و دلم نمي خواهد قرباني هوا و هوس برخي گروههاي بي وفا و متقلب شود .