کد خبر: ۷۹۸۵۷۷
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۵

چرا تعداد کتاب‌های سینمایی زیاد، اما شمارگانش اندک است؟

فهرست کتاب‌های سینمایی منتشر شده در ۶ ماه از سال برابر همه آن کتاب‌هایی است که در طول یک دهه به بازار نشر می‌آمد.
چرا تعداد کتاب‌های سینمایی زیاد، اما شمارگانش اندک است؟
آفتاب‌‌نیوز :

۱. تعداد زیاد، شمارگان کم. این داستان کتاب‌های سینمایی این سال‌هاست. اگر در دهه۶۰ تعداد انگشت‌شماری کتاب سینمایی در چاپ‌های متعدد منتشر می‌شدند، حالا داستان کاملا عکس شده است. تعداد قابل‌توجهی کتاب سینمایی منتشر می‌شود؛ کتاب‌هایی که علاقه‌مندان جدی سینما در دهه۶۰ آرزوی خواندنشان را داشتند، ولی آن موقع چیزی نبود جز مجله فیلم و «درک فیلم» و «شناخت سینما» و «نشانه‌ها و معنا در سینما» و یکی دو کتاب دیگر. حالا، اما فهرست کتاب‌های سینمایی منتشر شده در ۶ ماه از سال برابر همه آن کتاب‌هایی است که در طول یک دهه به بازار نشر می‌آمد.

۲. در عصر دسترسی و گستردگی منابع به سر می‌بریم. برای دانستن مشخصات یک فیلم نه نیازی به فرهنگ فیلم‌های سینمایی بهروز دانشور است و نه دایره‌المعارف سینمایی بیژن خرسند. دیگر کسی برای کسب اطلاعات بیشتر از فیلمی که تلویزیون در عصر جمعه پخش کرده، به مجله فیلم، نامه نمی‌نویسد. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت، می‌شود پاسخ سؤال‌هایی را گرفت که در گذشته به سختی و مرارت و صبوری به‌دست می‌آمد. در عصر دانلود و زیرنویس فارسی، دیگر کسی برای یافتن فیلمنامه «ماجرا»‌ی آنتونیونی، سراغ بساطی‌های خیابان انقلاب نمی‌رود؛ و شاید درست‌تر باشد که بگوییم کمتر می‌رود. تازه نسخه پی‌دی‌اف هر کتاب سینمایی قدیمی و نایابی هم در دسترس است.

هر فیلمی که بخواهید، هر کتابی که علاقه‌مند به خواندنش باشید و خلاصه هر محصول مرتبط به سینما، بسیار آسان‌تر از گذشته، در دسترس‌تان است. همه این‌ها خوب است و راهگشا و کار راه‌انداز. اگر در گذشته کل بضاعت ادبیات سینمایی‌مان درباره مثلا جان کاساوتیس در چند مقاله و گفتگو چاپ شده در نشریات عموما کمیاب قدیمی خلاصه می‌شد، حالا فقط در یک سال ۴کتاب پر و پیمان درباره این کارگردان درمی‌آید.

۳. به داخل کتاب‌ها و شناسنامه‌شان که نگاه می‌کنیم، اگر با تیراژ ۱۰۰۰نسخه‌ای مواجه بشویم، باید ذوق کنیم، چون اغلب کتاب‌های سینمایی با شمارگان کمتر از ۵۰۰ نسخه منتشر می‌شوند. برنده ماجرا کتاب‌هایی، چون «هنر سینما»‌ی دیوید بوردول هستند که کتاب درسی شده‌اند. زمان گذشته و در این فاصله از عشق به مشق شب رسیده‌ایم. به اینکه برای خوانده‌شدن بسیار، باید پای نمره و کلاس وسط باشد وگرنه در وضعیت عادی، مگر آدم بیکار است کتاب سینمایی بخواند.

دوستی می‌گفت با فردی مواجه شده که مدعی تدریس سینما و تحلیل فیلم بود و با افتخار می‌گفت در زندگی‌اش هیچ کتاب سینمایی را ورق نزده است. استاد همه دانش سینمایی‌اش را از طریق اینستاگرام به‌دست آورده بود و در همان فضا هم مشغول به اشتراک گذاشتن آن چیزی بود که از سینما آموخته بود. تحلیل فیلم بدون اینکه اصلا رابین وود و دیوید تامپسون را حتی بشناسی. به همین سادگی. خیلی هم عالی.

۴. از همین‌جاهاست که باید علت تیراژ پایین کتاب‌های سینمایی را جست‌وجو کنیم. البته که تیراژ کتاب در ایران کلا پایین است؛ و به شهادت آمار‌های موجود می‌توان گفت در دهه‌های پیش‌رو خیلی بیشتر از کتاب می‌خواندند. الان و در حوزه ادبیات سینمایی، کتاب‌های بسیاری، به شکلی که می‌شود نمادین خواندش، و برای جمعی بسیار محدود، منتشر می‌شود. حتما بخشی از ماجرا به گران‌بودن کتاب ارتباط دارد. قطعا خریداری کتاب سینمایی جزو اولویت‌های اصلی حتی علاقه‌مندان سینما هم نیست.

غم نان پدر هر عشقی را درمی‌آورد؛ عشق به سینما که جای خود را دارد. اما باز هم این تمام داستان نیست. همه آنچه در بند‌های قبلی این یادداشت آمد، تأثیر خود را گذاشته‌اند و نتیجه شده همین وضعیتی که می‌بینیم. همین انتشار نمادین کتاب سینمایی که البته باید قدردان گستردگی‌اش باشیم که اگر این بازار کساد است، در عوض متنوع هست.

همین تنوع و گستردگی کتاب‌های سینمایی را باید غنیمت بدانیم. به‌نظر می‌رسد ما با جمع محدود، اما ثابت‌قدمی مواجه هستیم که هنوز مخاطب کتاب‌های سینمایی است و این بازار متکثر، اما کساد هم بر همین اساس همچنان پابرجاست. اینکه هنوز دویست، سیصد نفری هستند که حاضرند دست به جیب شوند و جای ساندویچ، کتابی درباره فیلم نوآر بخرند. همین‌ها که هنوز مانده‌اند و میان این همه داستان و ماجرا هنوز به تئوری مولف فکر می‌کنند، باعث شده‌اند ناشران در عصر سهولت چاپ، این کتاب‌های سینمایی را همچنان منتشر کنند؛ و خلاصه اینکه این داستان همچنان ادامه دارد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین