آفتابنیوز : آفتاب-سرویس فرهنگ و اندیشه: سریالهای مناسبتی سازمان صدا و سیما چند سالی است كه رواج بسیاری گرفته است. گاهی موضوعی ماورایی، گاهی سوژهای طنز آمیز و در برخی دیگر درامی اجتماعی افكار و ذهنیت ایرانیان ر ا برای مدتی مشغول به خود میسازد.
تاثیرات این سریالها بر مردم به حدی است كه تا هفتهها ادبیات و محاورات مردم را تحت الشعاع قرار میدهد. اینكه آیا تداوم این تاثیرات میتواند منجر به تغییر فرهنگ عمومی شود یا نه سوالی است كه نیار به گذر زمان و تحقیقات جامعه شناسان و متخصصان امور رسانه دارد.
اما آنچه فرای این موضوع از دیدگاه این نگارنده حائز اهمیت است عادتی است كه ما ایرانیان ظاهراً قادر به ترك آن نیستیم و آن معترض بودن به همه چیز است؟
از یاد نبردهایم كه هنگام پخش مجموعه سریالهای مهران مدیری و سبك خاص كار وی كه در هر مجموعه ادبیات خاص به خود را وارد محاورات مینمود بسیاری از زبان شناسان و اهالی ادب و هنر فریاد نابودی زبان فارسی را بر می آوردند! اما آیا زبان فارسی نابود شد؟
یا زمانی دیگر پخش سریالی با عنوان «اغماء» موجی از اعتراض پزشكان این مرزو بوم را در پی داشت كه كجایید تا ببینید كه اعتماد ملت به پزشكان خدشه دار شد! گو اینكه در هر قشری متخلف پیدا نمیشود و همه ما بی عیب و نقصیم.
حالا صحبت از سریال «بزنگاه » است. ایرادهای ساختاری و فنی امری است كه در هر اثری اعم از دیداری، شنیداری یا نوشتاری وجود دارد اما بررسی این موضوعات فرآیندی متخصصانه و منتقدانه را می طلبد.
به راستی اگر با طرح هر قصه در فضای رسانه گوشهای از كشور دچار التهاب شود آیا سوژهای برای ساخت پروژههای سینمایی و سیمایی باقی خواهد ماند؟ آیا فقر فیلمنامه نویسی در كشور با وجود داشتن یكی از غنیترین ادبیات جهان به این دلیل نیست كه هر روز بر خطوط قرمز خود افزودهایم؟
صحبت دفاع از رویكردهای رسانهای سازمان صدا و سیما نیست. چراكه عملكرد رسانه ملی بویژه در عدم طرح متكثر دیدگاههای سیاسی مورد انتقاد جدی است. اما در این مورد خاص به نظر میرسد بیصبری ما ایرانیها در مواجهه با كوچكترین انتقادات و طرح بسیار خفیف برخی از اشكالات اجتماعی احتمالی مان علت این ماجراهاست.
ما انسانهای كاملی نیستیم پس نباید انتظار داشته باشیم كه انعكاس رسانهایمان جدای از ماهیت وجودیمان باشد.
ضمن آنكه قصه با وجود خیر و شر های خود شكل میگیرد و تا یك قصه نویس ابعاد شخصیت شر قصه خود را تشریح نكند خیر قصه نمایان نخواهد شد.
پس بهتر است به جای اعتراضات گاه و بیگاه بپذیریم كه ما هم میتوانیم بیتوجه به قشری از اجتماع كه بدان تعلق داریم مرتكب خطا شویم! كه اگر اینگونه نبود دستاوردهای سیاسی ،اقتصادی، فرهنگیمان بیش از اینها بود.
بسط این نگاه ماهیت سیاسی هم دارد چراكه واقع نگری در عرصه ملی با تعریف و تمجید بی دلیل و پوپولیسم سازگار نیست.
بزنگاه اینبار رسانه ملی، اولین آنها نبوده است و شاید آخرین آنها نیز نباشد. ولی جای این پرسش در گوشه ذهنمان باشد كه آنقدرها كه می پنداریم و برایمان ذهنیت سازی میكنند خوب نیستیم .
(با تشکر روابط عمومی انجمن[...] تهران بزرگ)
!!!!