با آغاز حرکات یک گروه هکری همزمان با اعتراضها و ناآرامیها بود که ماجرای هک شدن زیرساختهای اینترنتی نهادهای دولتی و حاکمیتی ایران مطرح شد. البته بعدا کارشناسان فنی اظهار کردند آنچه آن گروه هکری انجام میداد درواقع هک کردن سایت و دسترسی به محتوا و خروجی آن نبوده، بلکه ایجاد ترافیک کاذب برای اخلال در سرور پشتیبانی کننده و درنتیجه از دسترس خارج شدن سایتها بوده است.
زمان زیادی از این اتفاقها سپری نشده که شامگاه شنبه ۱۶ مهر ماه درحالی که تلویزیون در بخش خبری خود در حال پخش سخنانی از مقام معظم رهبری بود، بهنام گروه دیگری که پیشتر نیز با ادعای هک کردن دوربینهای زندان اوین، به انتشار فیلمهایی از برخی اتفاقات داخل زندان اقدام کرده بود، اینبار تصاویر نامربوط و موهنی از قاب تلویزیون پخش شد. اتفاقی که علاوه بر آنکه توسط بسیاری از مردم دیده شد، توسط رسانههای ماهوارهای خارج از کشور نیز بهشدت مورد توجه قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، با توجه به اینکه سازمان صدا و سیما پیشتر نیز شاهد اتفاق مشابهی از این دست بوده، پرسشهایی جدی درباره این اتفاقها و تکرار آن پدید آمده که با توجه به سکوت مطلق مسؤولان و دستاندرکاران رسانه ملی تا ساعتها پس از این رخداد، عملا به ابهامهای جدی نزد عامه و اهالی رسانه انجامید؛ شرایطی که یک سوی آن نیز به شایعاتی درباره از جنس "هک اینترنتی" نبودن این اتفاقها ایجاد کرده است؛ چرا که برخی بر این باورند که با توجه به اینترنتی نبودن سیستمهای صداوسیما و بهنوعی ایزوله بودن آنها، عملا امکان نفوذ از طریق اینترنت وجود ندارد.
در همین راستا حسن نجفی سولاری که تا سال ۱۳۸۶ به عنوان رییس مرکز تولید و فنی سیما در سازمان صدا و سیما مشغول بوده، میگوید: «کادر رسمی که به این مجموعه تعلق دارد، چطور ممکن است دست به چنین کاری بزند؟ فکر میکنم این اتفاق از جای دیگری رخ داده است. در زمان خود ما یک کارمند که میخواست وارد سازمان شود، از چند جا کنترل و گزینش میشد. بنابراین از افراد در داخل سیستم بعید است که این کار را انجام دهند».
او میافزاید: «اگر یادتان باشد، چند ماه پیش نیز از سران گروهک منافقین چیزهایی روی آنتن رفته بود و بعد ظاهرا مشخص شد که روی سیگنال ماهواره صدا و سیما رفته و ماهواره را از خارج از کشور یک لحظه هک کرده بودند. البته این موضوع را باید یک متخصص ماهواره دقیق شرح دهد. کل ماجرا را هم کارشناسان امنیتی باید بررسی کنند که آیا سازمان صدا و سیما الان ترکیب نیروی انسانی و ساختارش به نحوی است که افرادی دست به چنین اقدامهایی بزنند؟»
سولاری ادامه میدهد: «زمانی که من در سازمان بودم، افرادی که آنجا مشغول به فعالیت بودند، همه بچههایی بودند که قبل و بعد از انقلاب مبارزر بودند و درگیر زندگی سازمان که میشدند، شب و روزشان را میگذاشتند و زحمت میکشیدند و همه تعلق خاطرشان به مردم بود. خود من اوایل انقلاب چند شبانه روز خانه نمیرفتم و خب تعلقاتی داشتیم. نمیدانم ترکیب نیروی انسانی موجود صدا و سیما با این همه تغییرات که کرده آیا روالهای گذشته را رعایت میکنند؟ آیا واقعا نیروها از انسانهای توانا انتخاب میشوند که تعلق سازمانی داشته باشند؟»
با این اوصاف، چند پرسش باقی است که هر ذهن مخاطبی در انتظار دریافت پاسخهای آنها میتواند باشد:
۱- اصل اتفاق از چه جنس بوده است؟ آیا به "هک" اینترنتی یا روشهای مشابه مربوط است یا آنچه که به "نفوذ" تعبیر میشود؟
۲- با توجه به اینکه صدا و سیما بهعنوان "رسانه ملی" توصیف میشود و با توجه به اینکه آنچه پخش شده، در نهایتِ خطوط قرمز قرار داشته است، علت تعلل در ارایه توضیح و یک عذرخواهی احتمالی یا بدیهی در چیست؟
۳- اگر این اتفاق برای رسانهای داخلی غیر از صداوسیما - که قطعا از این حد از ضریب نفوذ عمومی هم برخوردار نیست - بیفتد، سطح و جنس برخورد با آن رسانه و کارکنانش چگونه خواهد بود؟
۴- آیا قرار است در آینده نیز شاهد وقوع چنین اتفاقهایی باشیم و این موضوع رفته رفته به امری طبیعی که هر چند وقت یکبار رخ میدهد، تبدیل شود؟
نجفی سولاری، از مدیران فنی پیشین سازمان صداوسیما، به ایسنا میگوید: «من به عنوان یک متخصص معتقدم که رسانه باید روایت اول را خودش انجام دهد تا جلوی شایعات هم گرفته شود».