پیش از این در چند نوبت و به بهانه و دلایل مختلف از حضور تماشاگران در ورزشگاههای فوتبال ممانعت شده است. بیشترین بحثی که این ممنوعیت به همراه داشته مربوط به عدم صدور مجوز برای زنان علاقهمند به فوتبال است. پیشتر سازمان لیگ فوتبال ایران بدون اینکه به طور مستقیم به این مورد اشاره کند که، چون نتوانستهاند مجوز ورود زنان تماشاگر را به ورزشگاه بگیرند، به بهانه کرونا تماشاگران فوتبال را از حضور در ورزشگاه محروم کردند. خود کرونا هم که داستانی مجزا بود و تا مدتها مانع از حضور تماشاگران در ورزشگاه شد.
با این حال حتی زمانی که میزان شیوع کرونا بسیار اندک و واکسیناسیون هم کامل صورت گرفته بود، مجوز حضور افراد در محیطهای فرهنگی و مذهبی ازجمله سینما در فضای سرپوشیده و مداحی و نماز جمعه که بخشی از آن در فضای سرپوشیده صورت میگرفت صادر شد، ولی همچنان به تماشاگران فوتبال اجازه ورود به ورزشگاه داده نمیشد! این موضوع نهایتا بعد از آنکه دولت توانست مجوز ورود تعداد بسیار اندکی از تماشاگران زن به ورزشگاه را بگیرد، حلوفصل شد و چندین هفته، بازیهای لیگ برتر ایران با حضور تماشاگران برگزار شد. البته با توجه به اتفاقات اخیری که رخ داده، این بازیها دوباره بدون تماشاگر شده و مشخص نیست چه زمانی قرار است دوباره درهای ورزشگاه به روی تماشاگران گشوده شود.
این موضوع و همچنین مسئله عجیب ضبط پاسپورت چهرهای بینالمللی مثل علی دایی، سوژهای برای کنفرانس خبری مجید میراحمدی معاون امنیتی وزیر کشور شد تا درباره آن توضیحاتی دهد. معاون امنیتی وزیر که تقریبا گفتوگوی بسیار مفصلی درباره مرگ مهسا امینی و اعتراضات در ایران داشته، در انتهای صحبتهایش اشارهای هم به ضبط پاسپورت علی دایی کرد و گفت: «آن رفتار اصلاح و گذرنامه علی دایی به او تحویل داده شده است. او سرمایه کشور ماست و عزت ایران را میخواهد. دوستان خودشان رفتند و گذرنامه را به علی دایی تحویل دادند».
معاون امنیتی وزیر البته توضیحی تکمیلی در این مورد نداده که چرا پاسپورت علی دایی باید ضبط شده و به او برگهای برای رفتن به دادگاه انقلاب داده شود؟ او حتی نگفت که منظورش از «اصلاح آن رفتار» با جریمهای برای فرد یا ارگانی که چنین رفتاری با علی دایی داشتهاند همراه شده است یا نه. این مورد البته چندان مربوط به بحث کنونی نیست، چون دلیلی که مجید میراحمدی برای بدون تماشاگر شدن بازیهای لیگ برتر عنوان میکند، موضوع مهمی است که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. «علاقهمندیم بازیهای باشگاهی در شرایط مناسب و با حضور تماشاگران برگزار شود، اما به دلیل سناریوی کشتهسازی، نگرانی امنیتی داریم».
شاید معاون امنیتی وزیر، بخشی از واقعیت درباره عدم ورود تماشاگران فوتبال به ورزشگاه را بیان کرده باشد، ولی مسئله اینجاست که آیا طرح چنین مواردی برای ورزشگاههای فوتبال ضروری است؟ «نگرانی امنیتی» در کنار موضوع حساسیتبرانگیز دیگری همچون «سناریو کشتهسازی» مواردی است که خیلی ساده و راحت میتواند به تحریک مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا و همچنین فیفا بینجامد. این موضوع وقتی بیشتر پررنگ میشود که ماجرای قبلی محرومیت تیمهای ایرانی از میزبانی در رقابتهای آسیایی مرور شود. پیشتر و پس از اتفاقات سال ۹۸، مسئولان فدراسیون فوتبال مجبور شدند چند هفته بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران را به تعویق بیندازند و به نوعی آن را تعطیل کنند. ابراز نگرانی یکی از مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون در همان روزها کافی بود تا بهانهای دست نهادهای بینالمللی داده شود و میزبانی از ایران گرفته شود.
این موردی است که محمد دادکان، رئیس سابق فدراسیون فوتبال هم همان زمان به آن اشاره کرده و گفت: «قبلا درباره این موضوع صحبت کرده و گفته بودم وقتی پنج هفته لیگ تعطیل میشود و مسئولان فوتبال کشور میگویند به خاطر امنیت بازیها را لغو کردهاند این مسائل دلیلی میشود که مسئولان AFC از آن به عنوان بهانه استفاده کنند تا مشکلاتی را برای فوتبال ما ایجاد کنند. ما در درجه اول خودمان چنین مشکلی را درست کردیم و گفتیم در ورزشگاههای ما امنیت وجود ندارد و بازیها را به همین خاطر لغو کردیم. در آن زمان مدیران باشگاهها کجا بودند که بگویند بازیها را لغو نکنید و بگذارید با تعداد تماشاگر کم بازی کنیم؟ نباید با اینگونه حرفها و تصمیمها گزک به دست کمیته مسابقات AFC میدادیم».
آن روزها خبری از اظهارنظرهای امنیتی اینچنینی یا هشدار درباره سناریو کشتهسازی هم نبود و تیمهای ایرانی از میزبانی در رقابتهای مهم محروم شدند. حالا هم به قراری، بدون بررسی اتفاقات گذشته، نهتنها دوباره فوتبال و دیگر رشتههای ورزشی به دلیل مسائل امنیتی بدون تماشاگر شدهاند، بلکه موارد دلهرهآوری هم کنار آن مطرح شده که سختی کار را بیشتر کند. ضمن اینکه در این همین زمینه هم پرسشها فراوان است و نمیتوان پذیرفت وقتی حتی اجازه بردن یک بطری آبمعدنی ساده به داخل ورزشگاه داده نمیشود، چطور باید نگران سناریوی خطرناکتر بود؟ آیا از چنین اظهاراتی تعبیر به وجود مشکل در برقراری تأمین امنیت برای رقابتهای ورزشی نخواهد شد؟ اصولا بیان این جملات با اینکه عدهای از مسئولان دلخوش به میزبانی از تماشاگران جام جهانی فوتبال در ایران هستند، در تضاد نیست؟