رسالت در سرمقاله خود نوشت: چشم بستن بر نارضایتیها هرچند کوچک و انگشتشمار و حتی ناآگاهانه فقط به بایگانی شدن آن در ذهن معترضان میانجامد که با بروز نارضایتی دیگر سرباز میزند و ضمیمه نارضایتی دیگری میشود.
باید در جای خود گلایه، ابهامات و مطالبات را شنید و به آن پاسخ داد. با این شیوه بستر موجسواری معاندان و دشمنان نظام محدود و قدرت مانور از آنها بیشازپیش گرفته میشود. اگر ابهامات و ریشه نارضایتی مردم به رسمیت شناخته شود، میتوان با ریشهیابی و آسیبشناسی، نارضایتی را به رضایتمندی اجتماعی بدل کرد.
اتفاقات، حوادث و رویدادهایی که منجر به بروز نارضایتی شده است از اشتباهات سهوی مدیریتی گرفته تا مطالبات اجتماعی، صنفی و… اگر مورد اغماض قرار گیرند و تلاش و اقدامی جهت جبران آن صورت نگیرد، سبب میشود بخشی از بدنه اجتماعی تصور کند نادیده گرفته میشود و ماحصل این بیتوجهی، آسیب دیدن سرمایه اجتماعی و ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان است.
پاک کردن ظاهر مسائل به حذف اثرات آن در جامعه منجر نمیشود. بحثی که سبب بروز نارضایتی، خشم و حتی هیجانزدگی جمعی از مردم شده را باید دید و به آن پاسخ داد؛چشم بستن بر نارضایتیها هرچند کوچک و انگشتشمار و حتی ناآگاهانه فقط به بایگانی شدن آن در ذهن معترضان میانجامد که با بروز نارضایتی دیگر سرباز میزند و ضمیمه نارضایتی دیگری میشود.