در هر چند قدم یک نفر شبیه او را میبینید. در میانه راه یکی دیگر که به سگی غذا میدهد دیده میشود. سگ را کنار خودش دارد تا کسی به او حمله نکند و بتواند با خیال راحت مواد بکشد. سگ بینوا هم نا ندارد. انگار دود مصرف صاحبش حسابی گیجش کرده. مردم از حضور بیرویه معتادان در پارک میثاق گلایه دارند. صبح اول وقت که وارد پارک میشوید چند معتاد را با فاصله از هم میبینید، برخی در حال استعمال و برخی خواب هستند. مردم محلی نگران اوضاع این پارک در محله باغ آذری تهران هستند و میگویند میانه روز که میشود حضور معتادان متجاهر، مصرفکننده و توزیعکننده به چندین برابر میرسد.
قرار بود در مدت دو ماه معتادان از خیابانها جمع شوند و دیگر تهران منظری از حضور متجاهرین نداشته باشد، اما به نظر میرسد بعد از دو سال از این وعده همچنان معتادان در معابر و خیابانها جولان میدهند. شهرداری منطقه ۱۶ برای تغییر چهره خیابانها همه معتادان را از معابر جمع و به پارکی در همان حوالی با نام پارک میثاق هدایت میکند و معتقد است که اگر این اتفاق رخندهد کودکان ما هر روز از کنار این افراد رد میشوند و معابر از حضور معتادان پر خواهد ماند. شاید این پارک را صحنه تمامعیار معابر محله شوش و باغ آذری بدانیم.
پایتخت تجربه حضور معتادان متجاهر در پارکها را هم دارد. سالهای قبل پارک زندگی، پارک شوش و پارک حقانی برای همین هدف در نظر گرفته شد، اما پس از چندی معتادان هنوز هم در خیابانها بودند و هم در پارکها! این پروژه با شکست مواجه شد، اما شهرداری منطقه ۱۶، منطقهای که بزرگترین آسیبش حضور معتادان در معابر است، چه تدبیری میتواند داشته باشد؟ معتادان را از معابر جمع و به پارکها سرازیر کند؟ معتادان را با همکاری پلیس به مراکز ماده ۱۶ بفرستد یا آنکه دست از این نوع ساماندهیها بشوید؟ شاید راه چهارمی هم وجود داشته باشد. در گفتگو با کارشناسان از این گزینه چهارم سراغ میگیریم.
جالب است بدانید منطقه ۱۶ تهران، در جنوبشرقی پایتخت، از شمال با منطقه ۱۲ و آسیبهایش همسایه است. ترمینال جنوب، ایستگاه مرکزی راهآهن در این ناحیه قرار دارد و مجاورت با هرندی، شوش و بافت فرسوده، این منطقه را تبدیل به بستری برای اعتیاد و جرم کرده است.
شهرداری منطقه ۱۶ تلاش میکند تا معتادان متجاهر منطقه ۱۶ را از معابر جمع کند و با ساماندهی پارک میثاق سعی در ساماندهی و درمان معتادان دارد. فارغ از اینکه وظیفه شهرداری چیست، این نکته که پارک میثاق محلی برای تجمع معتادان شده است، جای تامل دارد.
سرازیر کردن معتادان به پارک میثاق برای پاکسازی
سیدمرتضی روحانی، شهردار منطقه ۱۶ تهران، در مورد جمعآوری معتادان متجاهر در پارک میثاق تهران توضیح میدهد: «با توجه به پیگیریهایی که در قرارگاه اجتماعی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم مراکزی داشته باشیم تا معتادان متجاهر را نگهداری کنیم و این اتفاق رخ داد. در این محدوده معتادانی با زخم باز، خانم و… وجود دارند که جمعآوری میشوند و برخی نیاز به مشاوره دارند.»
او ادامه میدهد: «بنا داریم تا در پارک میثاق، مرکزی ایجاد کنیم که مشاوره هم انجام شود. مرکزی برای موضوعات فرهنگی و ورزشی داریم با نام زمین میثاق، همچنین مسجد را هم فعال میکنیم. موضوع بعدی این است که پس از بازگشت، کار برایشان فراهم خواهیم کرد و نباید رها شوند.»
او میافزاید: «اگر در این محدوده این معتادان جمع نشوند، به محله میروند. اگر در همین محدوده آنها را نگه داریم و شناسایی کنیم و بدانیم چه کسانی هستند، فعالیت ما اثربخش خواهد بود. تا پیش از این برخی معتادان را جمعآوری میکردیم و برخی معتادان را هیچ ارگانی جمعآوری نمیکرد، ولی شهرداری منع پذیرشیها را هم جمعآوری میکند. الان در این زمان چیزی به عنوان منع پذیرش نداریم.»
پارک میثاق معدن آسیب اجتماعی است؛ نوجوانان در گوشهای فوتبال یاد میگیرند!
ایوب بوچانی، دبیر شورایاری بازار بزرگ شوش و محله باغ آذری و دبیر کارگروه معماری و شهرسازی منطقه ۱۶، معتقد است که جمعآوری معتادان از معابر و ساماندهی آنها در پارکها اقدام مثبتی نخواهد بود، چراکه این کار با تشدید حضور معتادان متجاهر در محله و منطقه ۱۶ روبهرو خواهد شد. او در اینباره به خبرنگار روزنامه «شهروند» میگوید: «متاسفانه معاونت اجتماعی شهرداری منطقه ۱۶ نظرخواهی از مردم نداشته است و از وقتی در بحث شورایاریها کملطفی شد، ارتباط شورایاران با شهرداری بهطور کل قطع شد.»
بوچانی ضمن گلایه از عدممشورت با مردم محله باغ آذری و بازار شوش برای اقدامات اجتماعی بیان میکند: «مشورت و نظرخواهی از ما نمیشود. پارک میثاق معدن همه آسیبهای اجتماعی از لحاظ معتادان متجاهر و پخش موادمخدر است. از سوی دیگر جوانان و نوجوانان در گوشهای تعلیم فوتبال میبینند. این دو با هم همخوانی ندارد. هر جا آموزش باشد، اگر آسیب باشد، ثمره آموزش از بین میرود.»
این معتمد محله باغ آذری به ورود شهرداری در حوزه معتادان متجاهر اشاره میکند: «زمانی که شهردار جدید آمد، شعاری درباره جمعآوری معتادان دادند. اقدامات خوبی هم انجام شد. قبلا میخواستند گرمخانه برای معتادان ایجاد کنند که خوشبختانه با کمک مردم و بازاریان اجازه این کار را ندادیم. چراکه محله باغ آذری با وجود آسیبهایش، محله گردشگری و ورودی خریداران است و به نوعی محله تجاری است.»
او ادامه میدهد: «برای حفظ شأن ظاهری محله باید توجه ویژهای از حیث زیباسازی صورت میگرفت. اگر بزرگترین گرمخانه تهران آنجا افتتاح میشد، این محله نابود میشد. پیگیر شدیم و این اتفاق رخ نداد. در دوره جدید میخواستند معتادان در شهر حضور نداشته باشند تا نماد تبلیغ برای جوانان نشوند. چراکه حضور معتادان ممکن بود تبلیغی باشد تا مردم به سمت آسیب اجتماعی یعنی پخش یا مصرف موادمخدر بروند. اما نیاز است اقدامات شهرداری ادامهدار باشد.»
بوچانی معتقد است: «اگر معتادان به پارک بیایند، آسیب اجتماعی ایجاد میشود. دو سه روز پیش تمام سیمهای مخابرات کوچه فداییان اسلام دزدیده شده بود. این محله پهنه تجاری است و مردم نیاز به تلفن دارند.»
«اعتراض بزرگی درباره اینکه پارک میثاق محل جمعآوری معتادان متجاهر شود، خواهیم داشت.» این جمله یکی دیگر از مواردی است که او بر آن تاکید میکند و در تشریحش ادامه میدهد: «آسیبهای آنجا تشدید میشود. هر گونه حرکتی در این رابطه با واکنش مردم روبهرو خواهد شد. دلیلش این است که بافت فرسودهای که این محله دارد، محل پخش موادمخدر است و با این اقدامات این روند تشدید میشود.»
دبیر شورایاری منطقه ۱۶ به بحث تجاری این محله و ضرر و زیانی که کاسبان از وجود معتادان میبینند، اشاره میکند: «بازاریان افزون بر ۴ هزار واحد تجاری فعال دارند. این کار و اقدام با واکنش تند بازاریان مواجه میشود. پیشنهاد میکنم اگر میخواهند معتادان را ساماندهی کنند، خارج از دید مردم این اتفاق رخ دهد.»
جداسازی معتادان متجاهر محکوم به شکست است!
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، از تجربه رفتار با معتادان میگوید: «یک فرد وقتی معتاد میشود، در همین جامعه دچار میشود و اگر قرار باشد برگردد، باید به همین جامعه بازگردد. نشاندار کردن پارکها به نام افراد معتاد، بالاترین خطای مدیریتی در حوزه شهری است. ما در قوانین جاری کشورمان این را پذیرفتیم که اگر معتادی درمان نمیشود، میتوان مواد کمخطر را جایگزین کرد که سیاست کلی نظام در سال ۸۵ همین است و ابلاغ هم شده است.»
او تاکید دارد که جایگزینی مواد کمخطر برای معتادان رسما پذیرفته شده است و در ادامه اعلام میکند: «حالا که پذیرفتیم و در قانون موادمخدر سال ۸۹ اصلاح شده است، بدین ترتیب رسما کاهش آسیب را پذیرفتیم. وقتی چنین قانونی داریم به این معنا است که در چنین شرایطی ما مردم را با اعتیادشان باید بپذیریم. ما تجربه جزیرهکردن حوزه اعتیاد را هم قبلا داشتهایم که محکوم به شکست شد. هر فرد و برنامهای که بخواهد افرادی را که درگیر آسیب اجتماعی هستند، از بطن جامعه جدا کند و سپس با نشاندار و برچسبدار کردن به نام افراد معتاد آنها را متمایز کند دچار خطای استراتژیکی شده است.»
موسویچلک این پروژهها را کارشناسی نمیداند و معتقد است این معتادان در این مکانها تجمع نمیکنند: «این نوع تصمیمگیریها پشتوانه کارشناسی ندارد و اگر هم داشته باشد، شواهد کارشناسی قوی ندارد.»
این مددکار اجتماعی پیشنهاد میکند که با متخصصان حوزه جلساتی گذاشته و قوت و ضعفهای این نوع طرحها احصا شود.
«در سیاست کلی و قانون موادمخدر و مبانی علمی کار با این گروهها، جداسازی این افراد غیرکارشناسی و محکوم به شکست است.» موسویچلک با بیان این مطلب نسبت به تغییر فضای عمومی هشدار میدهد و میگوید: «با این رویکردها فضای عمومی برای کودکان و افراد قابل استفاده نخواهد بود که چالشی جدی است. وقتی تجمع همه این افراد را داشته باشیم، بازتوانی آنها موضوعیتی ندارد.»
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از آسیبزایی این تصمیمات خبر میدهد و ضمن هشدار به این اقدام عنوان میکند که میزان مصرف و شرایط متفاوتی میان معتادان وجود دارد و این اقدامات آسیبپذیری بیشتری ایجاد میکند. او در ادامه میگوید: «این رویکرد برای افراد کمسن و زنان آسیبپذیری زیادی دارد. همچنین از نظر اقتصادی بر چنین محلاتی که اماکن ثابت و مشخصی دارند اثر اقتصادی میگذارد چرا که به محله برچسب میزنند.»
موسویچلک درباره تفکر خالیکردن معتادان از معابر توضیح میدهد: «چنین تفکری غلط است. مگر میشود جامعهای را که ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار معتاد دارد و ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بهطور دائم موادمخدر مصرف میکنند، از معابر جمع کرد. در خوشبینانهترین حالت اگر اعتیاد به موادمخدر سنتی باشد، معتاد انگیزه داشته باشد، مدت مصرف و میزانش کم باشد و حمایت روانی و اجتماعی داشته باشد، ممکن است افراد درون این دایره ۲۰ درصد به درمان پاسخ دهند و ترک کنند. سایرین همچنان مصرفکننده هستند و هر چه جلوتر میرویم شواهد نشان میدهد که تعداد این افراد بیشتر میشود.»
«برای چند میلیون نفر میخواهیم پارک بسازیم. اگرچه همه معتادان بیخانمان نیستند، ولی اگر هم پارکی بسازیم که دورش حصار بکشیم، اسمش زندان است.» این فعال حوزه آسیب اجتماعی با بیان این جمله پیشنهاد مشورت از سازمانهای مردمنهاد موفق را ارائه میدهد و میگوید: «به جای اینکه این برنامهها را بخواهند اجرا کنند، باید سراغ سازمانهای مردمنهادی که کارهای موفقی انجام دادهاند، برویم. امکان ندارد و تحت هیچ شرایط نمیتوان معتادان را از خیابان جمع کرد. ممکن است پلیس بگوید من در مدت ۲۴ ساعت معتادان را از خیابان جمع میکنم، اما این اقدام پاککردن صورت مسأله است.»
تجربههایی که باید بازخوانی شوند
پایتخت تجربه حضور معتادان در پارکها را دارد. این پارکها یکی دو تا هم نیستند. پارک زندگی، پارک حقانی، پارک شوش و حالا پارک میثاق! اما اصل قضیه این است: همه اینها روزگاری با طرح و ایدهای به محل ساماندهی معتادان تبدیل میشوند، اما هم مردم محله تاب این تصمیمات را ندارند و هم آنکه متخصصان نسبت به جداسازی معتادان متجاهر هشدار میدهند. با این همه به نظر میرسد اگر شهرداری تهران میخواهد اقدامی در رابطه با معتادان انجام دهد، به سازمانهای مردم نهاد موفق رجوع کند و ضمن دریافت ایده از مردم محله و با کارشناسی، تصمیمی در اینباره بگیرد. فراموش نکنیم شهرداری تهران تنها متولی جمعآوری معتادان متجاهر نیست و گاهی با اقدامات موردی خارج از محدوده فعالیتهای خود قدم برمیدارد. امید است تا مدیریت شهری با جمعآوری مسئولان ذیربط در قرارگاه اجتماعی به مدیریت یکپارچه شهری دست پیدا کند تا به تنهایی ساماندهی معتادان را به دوش نکشد. به این ترتیب هزینه هنگفت بینتیجه هم روی دست شهر نخواهد گذاشت.
منبع: شهروند