آفتابنیوز : آفتاب: حساب ذخیره ارزی به منظور ذخیرهسازی مازاد درآمدهای نفتی و استفاده از آن در راه توسعه طراحی شده بود. اگرچه تا کنون در دستیابی به اهداف تاسیس این حساب توفیقی حاصل نشده است اما منابع ارزی ذخیرهسازی شده در این شرایط میتوانست کمکی برای اقتصاد ما باشد که به گفته کارشناسانی چون حسن مرادی که سابقه نمایندگی در مجلس و مدیرت در وزارت نفت را دارد چنین فرصتی در حال حاضر به دلیل استفاده از درآمدهای نفتی از دست رفته است.
حسن مرادی در عین حال معتقد است به دلیل عدم وابستگی و پیوستگی بنیانها و بازارهای مالی ایران به بازارهای مالی جهانی، زیان مالی کمتری از این بحران در مقایسه با سایر کشورها به ایران میرسد.
وی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی آفتاب درباره کف بهای نفت در بازارهای جهانی تصریح کرد: «در حال حاضر قیمت نفت در بسیاری از کشورها به قیمت تولید آن نزدیک شده است».
عضو سابق کمیسیون انرژی توضیح داد: «بحران سال 1973 و جهش قیمت نفت موجب شد تا بسیاری از کشورها به استحصال و استخراج نفت از منابعی که فعالیت در آنها توجیه اقتصادی نداشت روی آورند. در حال حاضر نیز اگر توجیه تولید نفت از بین رود، تولید بخصوص در مناطقی که گران تمام میشود متوقف و میزان عرضه کاهش مییابد. این مسئله عاملی برای ثابت ماندن قیمت نفت در یک سطح مشخص است».
این کارشناس انرژی افزود: «از سوی دیگر عرضه نفت و قیمت آن تابع شرایط اقلیمی و سرمای هوا در جهان است. اگر درجه برودت هوا در ماههای پیشرو کاهش یابد تقاضا برای نفت افزایش خواهد یافت. البته در این صورت کشورهای غربی از ذخایر انباری استفاده میکنند اما این ذخایر دایمی نیست و به هر حال افزایش سرما بر افزایش یا تثبیت قیمت نفت اثرگذار خواهد بود».
به اعتقاد مرادی قیمت نفت در بازارهای جهانی هیچگاه از مرز 30 دلار نزول نخواهد کرد.
این استاد دانشگاه درباره قیمت نفت در بودجه سال 88 نیز گفت: «اگر بخواهیم بودجه 88 حاشیه امنیت داشته باشد باید قیمت نفت را در حدود 30 تا 35 دلار درنظر بگیریم».
وی در مورد صادرات گاز و منابع حاصل از آن در شرایط کاهش درآمدهای نفتی گفت: «افزایش در حدود 50 میلیون مترمکعبی مصرف گاز نسبت به سال گذشته در حالی که هنوز سردی هوا به اوج نرسیده انتظار صادرات گاز را از بین میبرد».
عضو کمیسیون انرژی مجلس هفتم اظهار داشت: «در حال حاضر در حدود 5 درصد از گاز تولیدشده در داخل صادر میشود که اعتباری برای ایران به عنوان دومین دارنده منابع گازی به حساب نمیآید».
مرادی درباره تاثیر این بحران بر ایرانیان و اقتصاد ایران اظهار داشت: «این بحران از سویی بر ایرانیان خارج از کشور اثر گذاشت و باعث کاهش سرمایه آنها شد. در این میان سرمایهگذاران ایرانی که بدون مطالعه و بر اساس تبلیغات توخالی منابع داخلی و سرمایههای خود را تبدیل به ویلا و آپارتمان در کشورهای و شهرهای حاشیه خلیجفارس به خصوص دبی کرده بودند به دلیل کاهش شدید قیمت ملک در این کشورها به شدت متضرر شدند. از سوی دیگر در داخل کشور نیز از طرفی نرخ ارزهایی مانند پوند تا یک چهارم سقوط کرد و بر درآمد ارزی ما تاثیر گذاشت و قدرت خرید را کاهش داد. از طرف دیگر درآمدهای نفتی ایران نیز بر اثر کاهش تقاضا کل در دنیا و متعاقب آن سقوط شدید قیمت نفت کاهش یافت».
وی ادامه داد: «اگرچه در برخی صنایع همچون فولاد کاهش قیمتها به ضرر ما نبود اما در مجموع با توجه به اینکه اقتصاد ایران تکمحصولی و وابسته به درآمدهای نفت است این بحران تاثیر منفی بر اقتصاد ما دارد؛ به گونهای که از این پس درآمدهای نفتی تنها به مصرف بودجه کشور میرسد و امکان ذخیره از محل مازاد درآمدهای نفتی وجود ندارد».
عضو کمیسیون انرژی مجلس هفتم معتقد است که بحران مالی جهانی ریشه در سوءمدیریت سرمایهداری در غرب، هزینههای جنگ و لشکرکشی به جهان، «چاپ دلارهای بدون پشتوانه» و سودجویی بانکها و موسسات مالی آمریکا در ارائه وام به متقاضیان دارد.
او درباره این بحران مالی بازارهای بینالمللی میگوید: «بانکها و موسسات مالی و بانکهای آمریکا با پرداخت وامهای خرید مسکن که در برخی موارد حتی بیش از ارزش مسکن مورد معامله بود موجب شدند تا متقاضیان این وامها تقریبا به طور مجانی صاحب خانه شوند و این در حالی بود که برخی از این افراد توان بازپرداخت این وامها را نداشتند. بنابراین پس از مدتی این املاک از وامگیرندگان پس گرفته و به حراج گذاشته شد».
وی افزود: «از سوی دیگر سپردهگذاران این بانکها نیز که شاهد وضع نابسامان بانکها بودند برای برداشت سپردههای خود به این بانکها مراجعه کردند. این سرآغاز بحران مالی آمریکا بود».
مرادی گفت: «پس از مدتی بحران بازارهای مالی آمریکا به اروپا، چین، ژاپن و سایر کشورهای جهان سرایت کرد و آنان نیز درگیر بحران مالی شدند».