کد خبر: ۸۲۹۱۸۸
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۳

مسمومیت زنجیره‌ای دانش آموزان و چاره بحران بی اعتمادی

اتفاقات اخیر از ۹ آذر ماه را باید مورد به مورد، مدرسه به مدرسه، شهر به شهر و استان به استان به تفکیک بررسی کرد. بخصوص مسمومیت‌های مدارس قم که نزدیک به سه ماه فقط محدود به این شهر بود و سپس با اتفاقات در استان‌های دیگر، بظاهر متوقف شد. باید به استناد مدارک، دقیقا به تفکیک گفته شود هر یک از این اقدامات کار کیست؟ و چه جریان فکری در آن دخیل بوده است؟
مسمومیت زنجیره‌ای دانش آموزان و چاره بحران بی اعتمادی
آفتاب‌‌نیوز :

روزنامه اطلاعات در یادداشتی با عنوان «مسمومیت و چاره بحران بی اعتمادی» به قلم جمیله کدیور این گونه آورده است: عملیات روانی یکی از شیوه‌های مهم برای پیشبرد اهداف است. عملیات روانی اقداماتی پیچیده، چند لایه و بخشی از یک پروژه فراگیرتر، اعم از جنگ و اقدامات نظامی، مبارزات سیاسی در کارزار‌های انتخاباتی، فعالیت برای کسب قدرت در سطوح مختلف، یا اقدامات اقتصادی است. تلاش اصلی در عملیات روانی، دستکاری ذهنی و مغزشویی از طریق سلطه بر فکر، ذهن، اراده و قلب مخاطب به منظور تضعیف روحیه، ایحاد یاس، تاثیر بر افکارو رفتار و بالاخره تسلیم او در جهت اهدافی مشخص است. پیش فرض‌های کلیدی در عملیات روانی جهل و بی اطلاعی مخاطب، صحیح تلقی کردن داده‌های منتشره توسط مخاطب و عدم تحقیق در مورد درستی اطلاعات و تبلیغاتی است که او را هدف قرار می‌دهد.

تکنیک‌های عملیات روانی متعدد است. از جمله می‌توان به تکنیک‌های زیر در تبلیغات اشاره کرد: گردش شایعات و اطلاعات جعلی، تلفیق اطلاعات دروغ با اطلاعات درست، پاره حقیقت گویی، تعمیم افراطی، مبالغه و بزرگ نمایی اخبار بی اهمیت و کوچک نمایی اخبار مهم، نفرت پراکنی و اهریمن سازی، برچسب زنی، ایجاد تردید در أصول و ارزش‌های مورد قبول جامعه مخاطب، دامن زدن به دوقطبی سازی و تفرقه میان مردم، دمیدن بر شکاف میان مردم و حاکمیت، القای ترس به منظور تضعیف روحیه و أراده مخاطب، حرمت شکنی افراد متنفذ و مقبول وموثر جامعه، تکرار گزاره‌ها برای جا انداختن پیام در ذهن مخاطب.

در جریان مسمومیت‌های زنجیره‌ای اخیر در مدارس، گذشته از مواردی که مطابق اطلاعات منتشره ممکن است ناشی از هیجان و استرس دچار عوارض و بدحالی شده و نوعا اکثر این افراد نیز متاثر از تبلیغات و عملیات روانی برای ایجاد هراس و واهمه بین دانش آموزان بوده اند، عاملان موارد باقیمانده دیگر هم هر که باشند، از قریب به اتفاق تکنیک‌های عملیات روانی از جمله موارد فوق الذکر بهره گرفته و تبلیغات خود را با اسم رمز حملات شیمیایی و به منظور ارعاب و ناامنی راه انداختند.

از همان ابتدا عملیات روانی گسترده‌ای به موازات اقدامات در مدارس، از سوی رسانه‌های رسمی و غیر رسمی، کاربران شبکه‌های مجازی، و بعضی جریان‌های سیاسی و فکری که به احتمال قریب به یقین اتاق فکر‌های اجرای مسمومیت‌ها هم در بین آن‌ها هستند، با هدف دامن زدن به بحران بی اعتمادی و ناکارآمدی به جریان افتاد. به عبارتی قضیه مسمومیت‌های زنجیره ای، مثل هر اقدام مهم دیگر سیاسی، نظامی و اقتصادی، دو بخش مرتبط به هم داشته و دارد: اول، نفس عملیات و اجرای قدم به قدم آن. دوم، عملیات روانی و تبلیغاتی که هم برای منحرف کردن توجه‌ها از عاملان اصلی به سمت دیگران به جریان افتاد و هم برای تحقق اهدافی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت. عملیات روانی در این طرح بسیار محاسبه شده و دقیق، مدیریت و اجرا شد.

نظر به اینکه بسیاری از اقدامات یا داده‌هایی که توسط مقامات مسئول در کشور اطلاع رسانی می‌شود، به طور جدی و دقیق توسط اتاق فکر مسمومیت‌ها تحلیل محتوا می‌شود و در عملیات احتمالی فیزیکی و عملیات روانی مورد استفاده قرار می‌گیرند، نحوه اطلاع رسانی پیرامون پی گیری‌های به عمل آمده بسیار مهم است. اطلاع رسانی باید به گونه‌ای باشد که هم نیاز‌های خبری جامعه را به طور کامل برطرف کند، هم حس امنیت و اعتماد مخدوش شده مردم را بازگرداند، هم اقتدار و ابهت و کارایی نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی را به تصویر بکشد و هم مسیر تعقیب مجرمین را دچار خدشه نکند.

با توجه به عملیات چندلایه و ترکیبی تبلیغاتی که در جریان مسمومیت‌های زنجیره‌ای در مدارس، روان و امنیت مردم ایران را هدف گرفته است، و ضعف اطلاع رسانی‌های به عمل آمده طی ماه‌های نخست در فم، اقداماتی چند توسط کارگروه ویژه ستاد مدیریت بحران را ضروری می‌دانم:

یک. همزمان با بررسی دقیق مسمومیت‌های اخیر، نتیجه برخی مسمومیت‌های گذشته (بعنوان نمونه مسمومیت دانش آموزان اهوازی در ۶ اردیبهشت سال جاری) و احتمال ارتباط آن‌ها با هم اطلاع رسانی شود.

دو. اتفاقات اخیر از ۹ آذر ماه را باید مورد به مورد، مدرسه به مدرسه، شهر به شهر و استان به استان به تفکیک بررسی کرد. بخصوص مسمومیت‌های مدارس قم که نزدیک به سه ماه فقط محدود به این شهر بود و سپس با اتفاقات در استان‌های دیگر، بظاهر متوقف شد. باید به استناد مدارک، دقیقا به تفکیک گفته شود هر یک از این اقدامات کار کیست؟ و چه جریان فکری در آن دخیل بوده است؟

سه. مسمومیت‌ها صرفا محدود به جنبه‌های بهداشتی، علمی، آموزشی، سیاسی و امنیتی نیست. بخش رسانه‌ای موضوع که نقش مهمی در مقابله با عملیات روانی دارد، توسط دست اندرکاران بطور جدی مغفول مانده است.

چهار. ضروریست تا نهایی شدن بررسی ها، روشن شدن علل مسمومیت‌ها و معرفی عاملان، وزارت کشور به انتشار بیانیه‌های روزانه ادامه دهد.

پنج. با توجه به اینکه در مدارس مختلف، علل مسمومیت‌ها متفاوت بوده، به جای طرح اطلاعات کلی، مسمومیت‌ها به تفکیک هر شهر یا استان با ذکر تاریخ و اسم مدارس و تعداد مسمومین و علت مسمومیت‌ها و عاملین آن بیان شوند و اگر همچنان ابهامی موجود است، به ابهامات و تکمیل اطلاعات در بیانیه‌های بعدی اشاره شود. چنین شیوه‌ای هم موجب شفافیت بیشتر خواهد بود و هم باعث جلب اعتماد مردم نسبت به نهاد‌های درگیر با موضوع می‌شود.

شش. از واژه‌های مبهم و چند منظوره در بیانیه‌های صادره و اظهارات اجتناب شود. چون دقیقا همان واژه‌ها مبنای تحلیل رسانه‌ها قرار می‌گیرند و اظهارات و اقدامات تحت الشعاع آن قرار می‌گیرد. واژه‌هایی همچون مواد تحریک کنندهر محرک در بیانیه‌های وزارت کشور یا در اظهارات معاون وزیر بهداشت از جمله این واژه‌ها است. مردم باید بدانند منظور از «مواد محرک» که موجب چنین التهابی در جامعه شده، دقیقا چه بوده است؟

هفت. سخنگویی با دقت و محاسبه وزن کلمات امر اطلاع رسانی مسمومیت‌ها را بر عهده گیرد. سخنگویی که اظهاراتش متفاوت با بیانیه‌های صادره وزارت خانه متبوع خود و یا متناقض با اظهارات مقامات عالیرتبه کشور و حتی متفاوت از دیگر اظهارات خود تلقی نشود. یکی از انتقادات اساسی که به عملکرد دستگاه‌های مرتبط با موضوع وارد است، تناقض یا تفاوت اظهارات نه فقط بین

وزارت خانه‌ها و دستگاه‌های مرتبط، بلکه در گفته‌های یک مسئول با اظهارات سابق و لاحق خودش یا تعارض با اظهارات مقامات مافوق یا همکار در یک وزارت خانه است.

به عنوان نمونه، توجه خوانندگان را به اظهارات معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور در روز ۱۶ اسفند جلب می‌کنم. ایشان در اظهاراتش در مورد عاملان بازداشت شده، می‌گوید: «مواردی هم که جنبه غیر معاندانه داشتند نیز ارشاد شدند» اظهاراتی که شبهه مخالفت با اظهارات رهبری در روز ۱۵ اسفند مبنی بر اینکه «کسانی اگر چنانچه محکوم شدند، عفوی هم در مورد این‌ها وجود نخواهد داشت؛ این را همه بدانند؛ و حتماً بایستی مجازات بشوند» را به ذهن مخاطب متبادر می‌کرد. رئیس قوه‌قضائیه نیز در ۱۵ اسفند با تاکید بر برخورد قاطعانه و بدون اغماض در مورد مسمومیت‌ها گفته بود: «اقدام برای مسمومیت دانش‌آموزان، از مصداق‌های اصلی افساد فی‌الارض است.» هر چند معاون یاد شده وزیر کشور در گفتگویی دیگر و در توضیح اظهارات قبلی خود و یحتمل بعد از دیدن بازخورد‌های منفی اظهارات اولیه، شب هنگام ۱۶ اسفند گفت: «برخی «غیر معاندان ارشاد شده» دانش‌آموزان بودند.»، ولی همان اظهارات اول او همچنان مبنای تحلیل‌های فراوانی در عملیات روانی رسانه‌های جریان رسمی و رسانه‌های مجازی قرار گرفت. البته جای این سوال اساسی نیز باقی است که کدام نهاد در مورد غیر معاند بودن متهمین و ارشاد آن‌ها در موضوعی به این اهمیت با این سرعت اخذ تصمیم کرده بود؟

اظهارات نامبرده (۱۶ اسفند) هم با اظهار نظر دیگر خودش و هم با بیانیه سوم وزارت کشور نیز که همان روز منتتشر شده، تفاوتی جزئی داشت. به عبارتی در حالی که ایشان در اظهار نظر اول خود می‌گوید: «براساس اقدامات اطلاعاتی و تحقیقاتی در ۵ استان تعدادی از افراد شناسایی و دستگیر شدند.» در اظهار نظر دوم و بیانیه سوم وزارت کشور (۱۶ اسفند ۱۴۰۱) به «شش استان خوزستان، آذربایجان غربی، فارس، کرمانشاه، خراسان و البرز» اشاره می‌شود نه پنج استان.

هشت. برگزاری نشست‌های مرتب رسانه‌ای با حضور سخنگوی ستاد بحران در کنار نمایندگان مطلعی از وزارت خانه‌های بهداشت، آموزش و پرورش، اطلاعات، و دیگر نهاد‌های درگیر جهت پاسخگویی به رسانه‌ها و افکار عمومی می‌تواند نقش مهمی در بازگشت آرامش و امنیت خاطر و اعتماد مردم داشته باشد.

نهم. نظر به نزدیک بودن تعطیلات نوروز و احتمال استمرار تحقیقات، اطلاع رسانی و تغذیه خبری مردم در ایام تعطیلات بسیار مهم است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین