محسن هاشمیرفسنجانی در یادداشت «ضرورت حفظ دستاوردها» نوشت: بهرغم خسارات جنگ توانستیم ایران را بسازیم ولی متأسفانه چند سالی است به بهانه مبارزه با دشمن اشکالات داخلی پیدا کردیم. دو جریان به اصطلاح چپ و راست در مبارزات سیاسی سادگی به خرج دادند.
با استقبال از ترمیم روابط ایران و عربستان، راهبردی که آیتالله هاشمیرفسنجانی براساس فهم عمیق خود از جهان اسلام از سال ۱۳۷۶ بدون میانجیگری از سفر پاکستان در اجلاس کنفرانس اسلامی با امیرعبدالله آغاز کرد و تا آخر عمر تأکید بر ضرورت همراهی و همکاری همه کشورهای اسلامی برای پایان دادن به جنگ و خونریزی و تنش در جهان داشت و میگفت که هر پدیدهای راهحل منطقی خود را دارد و حرکات افراطی بحران منطقه را تشدید میکند.
بعد از جنگ روابط با جهان تلطیف شد و فرصتی پیدا شد تا با استفاده از منابع خارجی و منابع داخلی کشور را بسازیم. زیر بناهای کشور را که در جنگ آسیبدیده، ساخته شد و به شرایط عادی برگردانده شد. این کار فراز و نشیب داشت. آن تاریخ تا خروج ترامپ از برجام وضع ما با اروپا نسبتا خوب بود. دیگر آن نگرانیها را نداشتیم.
با شرق و کشورهایی مثل ژاپن، چین و هند هم خوب هستیم. ولی روابط ما با امریکا هیچ وقت شکل درستی نگرفته که البته انتخاب خودمان است. یعنی نظام ما نمیخواهد این وضع را عادی کند. شاید اگر بخواهیم، راه باشد. فکر میکنم آن مقداری که نظام مصلحت خود میدید، در تنشزدایی پیش رفته بود. حدی که توقعات بیجای آنها بود، باقی مانده است.
برای حفظ دستاوردها تنظیم آرمانگرایی با واقعیت چگونه ممکن است؟ اگر قبول داریم که اسلام واقعبینترین مکتب دنیا ست. اسلام از ما خواسته نه اینکه ما سلیقهای آرمانگرا شدهایم. احکام اسلام از لحاظ مادی، معنوی و واقعیتهای زمان و مکان قابل مانور و انعطافپذیر است. تعبیر اصل مصلحت در فقه اسلامی که از زمان پیامبر(ص) هم بوده و اختیارات حکومت ثابت و کم نیست و متناسب با زمان بالا میرود، نشان از واقعگرایی اسلام دارد. اجتهاد از افتخارات اسلام است. نگفتند امروز باید همان حرفهای ۱۴۰۰ سال پیش عملی باشد و تعداد زیادی از مسائل اجتماعی با تطور زمان عوض میشوند. فقه شیعه متطور است. بنابراین آرمانهای واقعی با واقعیتهای میدان میسازد. هیچ منافاتی بین آرمانگرایی اسلامی و واقعیتهای جامعه وجود ندارد و تا قیامت این گونه خواهد بود.
هدف اصلی این است که انقلاب اسلامی را ناکارآمد جلوه بدهند و وظیفه همه این است که به نسل جدید ثابت کنیم که این گونه نیست. لذا لازم است مردم مجددا ببینند کشورشان روز به روز مثل یک موجود زنده به طرف کمال حرکت میکند و مشکلات دین و دنیای آنها حل میگردد. حرکت اخیر با عربستان نمونه مثبتی بود که اثر خود را به سرعت گذاشت.