روزگاری در محله دکتر اقبال از خانههای مسکونی چند طبقه خبری نبود و کشاورزان انگشتشمار در خانههای یک طبقه و حیاط دار زندگی میکردند. خانههای آجری و سنگ نما کنار یکدیگر جا گرفته و سکوت و خلوتی جای خود را به شلوغی و ازدحام جمعیت داده است.
خیابان اصلی محله دکتر اقبال به نام «اقبال» شهرت دارد که اکنون محل تردد خودروهایی است که قصد دارند وارد بازار امین الملک و میدان ابوذر شوند و کم عرضی خیابان شلوغی محله را بیشتر به رخ میکشاند. شهروندانی که در دهههای ۳۰ و ۴۰ در محدوده محله دکتر اقبال زندگی میکردند به یاد دارند که رودخانهای با آب زلال از وسط دشت وسیع کشاورزی عبور میکرد که به آن جلوهای خاص داده بود.
«یاور حقیقی» از ساکنان قدیمی محله دکتر اقبال که ۶۹ سال از خدا عمر گرفته در دفتر خاطرات ذهنش نکاتی را به یاد میآورد: «در قدیم تنها کاری که اهالی به آن مشغول بودند، کشاورزی بوده، چرا که با وجود گاو داری در خیابان امین الملک (سابق) نیاز به علوفه از جمله یونجه باعث شده بود که کشت و درو یونجه بیشتر از هر محصول دیگری برایشان سود و منفعت داشته باشد، بنابراین فقط از این راه امرار معاش میکردند و از این جهت به این محله «یونجه زار» تهران میگفتند و بازار خرید و فروش این محصول داغ بود.
وی که خودش در عنفوان جوانی از کشاورزان قدیمی محله دکتر اقبال بوده این دوره را به خوبی به یاد دارد که پس از شیوع بیماری دامی و تلف شدن دامهای گاوداری بزرگ «حاج نایب»، محصول یونجه دیگر خریدار نداشت و به ندرت صاحبان دامداریهای خارج از شهر و شهرستانها به اینجا میآمدند تا این محصول کشاورزان را بخرند، چون از نزدیکترین جا آن را تهیه میکردند. بنابر این با کسادی بازار یونجه، صاحبان زمینهای کشاورزی در اواخر دهه ۵۰ تصمیم گرفتند که زمینهای کشاورزی را خشک کرده و با قطعه بندی زمینها با متراژهای مختلف به قیمتهای ناچیز ۱۰۰ تا ۳۰۰ تومان به مردم بفروشند.
مهاجرت اقوام مختلف و آغاز ساخت وساز
در گذشته روستاها و شهرستانهای کشور اغلب فقر و کمبود امکانات بیداد میکرد و این موضوع باعث شده بود که گروهی از ساکنان روستاها به شهر تهران مهاجرت کنند و از آنجایی که سکونت در حاشیه شهر تهران آسانتر و کم هزینهتر از داخل شهر بود، عدهای هم جذب اینجا شدند.
«اکبر ناصری» از شهروندان قدیمیاین محله میگوید: «در قدیم ساخت و ساز آزاد بود و هر کس هر طور که میخواست میتوانست خانه بسازد و کسی مانع کار نمیشد. این موضوع باعث شد تا در مدت چند ماه تعداد منازل مسکونی ساخته شده در این محدوده به ۵۰ تا ۶۰ خانه برسد و کم کم نیازها و خواسته هایشان هم بیشتر شد.»
فعالیتهای خداپسندانه افراد نیکوکار
به گفته اهالی قدیمی محله، دکتر محمد اقبال اولین فردی بود که برای رفع محرومیتها و کمبودهای ساکنان محله پیشقدم شد. این فرد، علاوه بر خدمات درمانی و پزشکی رایگان به کودکان و نوجوانان، پس از اطلاع از فقر خانوادههای ساکن در این محدوده، به صورت مخفیانه و شبانه به در خانههای آنها مراجعه میکرد و ارزاق و خواربار ضروری زندگی را برایشان میبرد.
به گفته شهروندان، فعالیت خیرخواهانه و خداپسندانه دکتر اقبال هیچ وقت از ذهن اهالی دور نمیشود، چون هر وقت به تابلوی خیابان دکتر اقبال نگاهی میاندازند به یاد روزهایی میافتند که این فرد به در خانه یک یک اهالی مراجعه میکرد تا اگر بیماری در خانه دارند، آنها را رایگان معاینه کند، جالب اینکه گاهی اوقات آن فرد هزینه خرید داروهای مورد نیاز اهالی را هم پرداخت کرده است.