روز پنجشنبه، ۷ اردیبهشتماه، نشست یک روزه و محرمانهای با عنوان «حقِ آب» به منظور بررسی حقوق آب و حقابه زایندهرود از دیدگاه علمی، فقهی و حقوقی، با حضور اساتید دانشگاهی و غیر دانشگاهی در دانشگاه اصفهان برگزار شد. چنین نشستی در سال گذشته نیز مانند امسال بدون حضور خبرنگارارن برگزار شد. با توجه به صرف زمان و نیز صرف هزینههای بسیار از بیتالمال برای برگزاری چنین نشستهایی، نتیجه و خروجی چنین جلساتی همچنان بر مردم پنهان و پوشیده است! در حالی که این حق مسلم مردم است که بدانند مبالغ و هزینههایی که به آنها تعلق دارد، در این جلسات دقیقا صرف چه اموری میشود و چنین نشستهایی چه خروجی و ثمرهای داشته و دارد.
علیرغم اینکه از مدتها پیش، اطلاع رسانی گستردهای در خصوص برگزاری این نشست انجام شده بود و از خبرنگاران به منظور پوشش دادن اخبار و مباحث مربوط به این نشست، نیز دعوت شده بود، در زمان برگزاری نشست از ورود خبرنگاران به این جلسه ممانعت شد و پس از آن نیز مسئولین برگزار کننده از انتشار اخبار و گزارش در رابطه با آنچه که در این جلسه گذشته بود خودداری کردند.
آنها تنها به بیان یک جمله اکتفا کردند و آن اینکه: «این یک نشست محرمانه بود»!
و افرادی که در این نشست سخنرانی کردند عبارتند از:
آیت الله مبلغی (مدرس حوزه علمیه قم وعضو مجلس خبرگان رهبری)، حجت الاسلام امیرقلی جعفری (نماینده مردم بروجن درمجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون کشاورزی، آب ومحیط زیست مجلس)، مسعود زارعی (عضو هیئت علمی دانشگاه نجف آباد)، امید شیرزاد (عضوعلمی دانشگاه یزد)، قدرت الله نوروزی (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان)، زینب پورخاقان (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان)، حسین زمانی (مدیر کل حقوقی شرکت مدیریت منابع آب کشور)، اسفندیار امینی (مدیر اجرایی اتاق اصناف کشاورزی مرکز استان اصفهان و رئیس کمیسیونهای حقوقی و آب و خاک اتاق اصناف کشاورزی کشور).
حال سوالی که در این رابطه اذهان را به خود مشغول میکند این است که چرا باید از حضور خبرنگاران در چنین نشست مهمی جلوگیری شود؟ مگر چه مباحثی در خصوص حقوق آب و حقابه زایندهرود وجود دارد که باید سربسته و محرمانه بماند؟ اگر زایندهرود را بهعنوان یک میراث ملی میشناسیم، آیا دیگر جایی برای صحبت محرمانه میماند؟ آیا وقت آن نرسیده است که صداقت و شفافیت را جایگزین سیاستهای پنهانی و صحبتهای درگوشی کنیم و به مردمان نشسته در انتظار بگوییم چه بر سر زایندهرود آوردهایم؟
زایندهرود بزرگترین رودخانه مرکزی ایران است و روزگاری که این رودخانه جاری بود، به این خطه زندگی و آبادانی میبخشید و این روزها، ایامی که آب را به یغما میبرند، برکت هم از این خطه رخت بربسته است. آب که به تاراج برود، زمین سست میشود و فرو مینشیند و هوا نیز غبار آلود میشود. به بیان علمی؛ حقآبه رودخانه که داده نشود، در زمین فرونشست ایجاد میشود و تالابها نیز خشک میشوند. تالابها که خشک شوند ریزگردهای آلوده به آلایندههای مضر در هوا پراکنده میشوند و هزاران مشکل و آلودگی زیست محیطی سلامتی انسان را تهدید میکند.
به گفته کارشناسان حوزه آب، زاینده رود بهعنوان یک اکوسیستم و تغذیهکننده منابع آب زیرزمینی است. این رودخانه تنها یک کانال آبرسانی نیست که هر زمان بتوان جریان آب در آن را قطع یا وصل کرد، بلکه یک زیستبوم دارای حقآبه محیط زیستی است که نقش مهمی نیز در تغذیه سفرههای آب زیرزمینی دارد؛ سفرههایی که خشک شدن آنها باعث فرونشست زمین شده است و بسیاری از سازهها و زیرساختها از جمله سازههای تاریخی اصفهان را تهدید میکند.
در چنین شرایطی بستن جریان این رودخانه به همراه برداشتهای کنترل نشده از آب زیرزمینی میتواند پیامدهای متعددی را از جمله فرونشست زمین بههمراه داشته باشد، با این حال آنچه بهعنوان مهمترین کارکرد زاینده رود مطرح میشود، نقش آن در تامین آب شرب بسیاری از شهرها و روستاها است و همین مساله باعث شده که به بهانه ذخیره آب برای مصارف شرب جریان این رودخانه قطع و تنها گاهی برای مصارف کشاورزی رهاسازی شود.
کارشناسان این حوزه بارها متذکر شدهاند که راه نجات زاینده رود مشخص است، در این رابطه موسسات تحقیقاتی و دانشگاهی، مطالعاتی را در این زمینه انجام دادهاند، اما متاسفانه بهجای حل ریشهای این مشکلات صرفا به راه حلهای موقتی بسنده میشود که این روشها در بلند مدت به زیستبوم آسیب وارد میکند و زایندهرود را به سمت ناپایداری بیشتر میکشاند.
اطلاع رسانی و پیگیری مسائل و مشکلات به منظور برطرف شدن آنها، از جمله رسالتهای مسلم یک خبرنگار است، که اگر اطلاع رسانی به موقع و صحیح صورت نگیرد، ممکن است اقدامی در جهت حل آن مشکل انجام نشود و بسیاری از مشکلات به بحرانهای حل نشدنی تبدیل شوند. به دلایل متعدد، خشکی زایندهرود این روزها به یک بحران زیست محیطی تبدیل شده است. به نظر میرسد علاوه بر اینکه مسئولین مربوط برنامه و راهکاری جدی برای حل این بحران ندارند، بیش از پیش به سیاست پنهان کاری و عدم شفاف سازی نیز متوسل شدهاند. جای تاکید دارد که زایندهرود یک میراث ملی است و جریان دائمی رودخانه یک مطالبه ملی است و در پایان به یاد داشته باشیم که نادیده گرفتن محیط زیست و دستکاری در طبیعت، نادیده گرفتن زندگی است.