کد خبر: ۸۳۷۳۵
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۶:۴۰
مقاله ریچارد هاس در ساندی‌تایمز:

همه چالش‌های آقای رئیس جمهور

اوباما؛ دیپلماتیک‌ اما پرمطالبه
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- سرویس بین‌الملل: امیدهای بزرگی که حول ریاست جمهوری «باراک اوباما» وجود دارد خیلی خوب است. این امیدها به ما یادآور می‌شود که حس ضدآمریکایی بسیاری که به وضوح در سرتاسر دنیا وجود دارد دائمی نیست و احتیاجی هم ندارد که دائمی باشد.

اما انتظاراتی که از اوباما می‌رود مشکلی برای خود او هم هست. برآورده کردن این انتظارات کاری دشوار و در بعضی جاها محال است. بهار که بیاید هنوز خبری از کشور فلسطین نخواهد بود؛ تا آن هنگام پیمان تغییر آب و هوای جهان امضا نخواهد شد و به این زودی‌ها هم خبری هم از توافق تجارت جهانی، پایان فقر و قتل عام و بیماری‌ها نیست.

البته کارهای بزرگ نیاز به زمان و تلاش دارند، ولی مشکلات به همین جا ختم نمی‌شود. رییس‌جمهور جدید آمریکا با محدودیت‌های فوق‌العاده‌ای روبه‌رو است. به دلیل این محدودیت‌هاست که اگر کشورهای دیگر می‌خواهند ثبات و موفقیت استثنا نباشد و تبدیل به هنجار شود، باید کارهای بیشتری انجام دهند.
روشن‌ترین محدودیت پیش رو، وضعیت اقتصادی آمریکا است. فقط در چهار ماه گذشته دو میلیون شغل ناپدید شد. بخش املاک رو به نابودی می‌رود و تولید ناخالص داخلی آمریکا با نرخ بی‌سابقه‌ای دارد کاهش می‌یابد.

در نتیجه، اوباما ناگزیر است که بخش عمده‌ای از وقت و توجه خود را صرف احیای اقتصاد کند. موفقیت او در این عرصه، بیش از هر چیز دیگری تعیین‌کننده دید عمومی از دولت او خواهد بود، حتی با وجود این که او می‌داند که اگر به این مشکل بپردازد، مجبور است وعده‌های انتخاباتی دیگرش را به تعویق بیندازد.

محدودیت دوم تمام بحران‌هایی است که به رییس جمهور جدید خوش‌آمد می‌گویند. جنگ اسراییلی‌ها و فلسطینی‌ها ادامه دارد. اوضاع عراق هم در حال بهبود یافتن است ولی به هیچ وجه قانع‌کننده نیست.
 
اوباما باید در چند هفته بین حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران و زندگی با ایرانی که توانایی ساخت سلاح هسته‌ای دارد، یکی را انتخاب کند. 

دولت افغانستان طالبان را احیاشده می‌بیند و در نبرد با آن‌ها دچار مشکل شده است. پاکستان یک دوجین سلاح هسته‌ای دارد و میزبان خطرناک‌ترین تروریست‌های دنیا است و شاید دولت این کشور سقوط کند؛ همان خطری که کره شمالی هسته‌ای را هم تهدید می‌کند. 

بسیاری از این چالش‌ها بیشتر وضعیت‌هایی هستند که باید مدیریت شوند، تا این که مشکلاتی باشند که باید حل گردند.

محدودیت سوم ریشه در نظام بین‌الملل دارد. 

دوران تک‌قطبی بودن آمریکا به پایان رسیده است. اوباما پا به دنیایی می‌گذارد که در آن قدرت در تمام اشکال – نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی – خیلی بیش از قبل توزیع شده است. به این ترتیب، او باید با شمار زیادی از تهدیدها، آسیب‌پذیری‌ها و بازیگران مستقلی سر و کار داشته باشد که دوست ندارند با اراده آمریکا کار کنند.

اگر همکاری فعال دیگران نباشد، همه این‌ محدودیت‌ها باعث می‌شود که آمریکا نتواند به راحتی کارهایش را در دنیا انجام دهد و اوباما هم هیچ بختی برای تحقق تمام وعده‌هایش نخواهد داشت. 

از آن‌جایی که اوباما می‌خواهد بعضی از آن انتظارات را برآورده سازد، سایر کشورها بهتر است برای درخواست‌ها – و فشار – آمریکا، مبنی بر همکاری با این کشور به جای فعالیت علیه آن آماده شوند.

چین تحت فشار قرار داده خواهد شد تا ارزش واحد پولی خود را عوض کند. در حال حاضر ارزش پول چین به شکلی مصنوعی در سطوح پایین نگه داشته می‌شود. 

اگر ارزش آن افزایش یابد، صادرات چینی‌ها گران‌تر می‌شود و وارداتشان از کشورهای دیگر (از جمله آمریکا) ارزان‌تر. هم‌چنین انتظار می‌رود چین و سایر کشورهای در حال توسعه سهم خود را در ازای کاهش دفع کربن و آرام کردن تغییرات اقلیمی کره زمین ایفا کنند.

کشورهای اروپایی باید آماده دستور آمریکا برای حل چالش روزافزون امنیت در افغانستان باشند. البته این جا ربط ناتو به قضیه زیر سوال است، چون عموم چالش‌های امنیتی بزرگ که اروپا را تهدید می‌کند خارج از منطقه پیمان ناتو است.

از تمام کشورها درخواست خواهد شد که موانع بر سر پیمان جدید تجارت جهانی را بردارند. موانع تعرفه گمرکی و غیر آن باید برداشته شوند. از کشورهای ثروتمند خواسته می‌شود که یارانه‌هایشان را کم کنند و از فقیران هم درخواست می‌شود که بازارهایشان را باز کنند. 

سران عرب آمریکا را به دلیل ضعف‌هایش در سیاست در قبال خاور میانه مورد نکوهش قرار می‌دهند و از آن‌ها پرسیده خواهد شد که چقدر آماده هستند که دولت عراق را قدرتمند سازند. وقتی جنگ بین اسراییل و حماس فروکش کند، این مساله قطعا پیش خواهد آمد که کشورهای عربی برای حمایت از میانه‌روهای فلسطینی و صلح با اسراییل چه خواهند کرد. 

روسیه و چین فشار بسیاری از سوی اوباما خواهند دید تا ایران را از رفتن به سوی غنی‌سازی اورانیوم دلسرد کنند. این کار شامل تحریم‌های بیشتر سیاسی و اقتصادی خواهد شد و حتی برای تشدید تحریم‌ها شاید از حملات محدود نیروهای نظامی هم حمایت شود.

این لیست طولانی است، ولی به راحتی می‌توان آن را بسیار طولانی‌تر هم ساخت. کشورهای دنیا اغلب از دولت «جرج بوش» ناراضی بودند که این هم به محتوا و هم به فرم سیاست خارجی او برمی‌گشت. 

حالا دیگران درخواهند یافت که آلترناتیو تک‌قطبی بودن آمریکا چندجانبه‌گرایی است که نیاز به تمایل و توانایی آن‌ها برای تخصیص منابع برای حل چالش‌ها دارد. اوباما از بوش دیپلماتیک‌تر خواهد بود، ولی احتمالا مصرتر هم خواهد بود و درخواست‌های بیشتری خواهد داشت.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین