یکی از برنامههای سرگرمی ساز در تلویزیونهای مختلف دنیا و البته شبکههای داخلی و حتی پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی تولید آثار مرتبط با استعدادیابی است که گاهی با استقبال مخاطبان نیز مواجه میشود و البته از چند جنبه قابل بررسی است که نگاه برنامه سازان در این باره چیست؟
آیا برنامههای استعدادیابی صرفا به دنبال یافتن چهرهها و استعدادها هستند؟
آیا این برنامهها با هدف سرگرمی سازی تولید میشوند؟
آیا این دست برنامهها صرفا یک بیزینس هستند؟
آیا این برنامهها میتوانند استعدادهای مختلف را در حوزههای متفاوت معرفی کنند؟
چند درصد این برنامهها در طول این سالها موفق عمل کردند؟
آیا قول و قراری که بین آنها و شرکت کنندگان بسته میشود به عمل میرسد؟
نکتهای که در ساخت برنامههای مرتبط با استعداد یابی در رسانههای مختلف تولید میشوند با هر هدفی در قدم اول میتوانند موقعیتی برای سرگرمی سازی و ایجاد هیجان و جذابیت باشند، اما برخی از این آثار مانند عصر جدید، محفل و ... بازخوردی اجتماعی نیز دارند و برخی نه تنها بازخوردی در جامعه نشان نمیدهند که روی آنتن یا حتی در خروجی پلتفرمها هم نمیتوانند جذابیتهای یک اثر رسانهای را برای جذب مخاطب به همراه داشته باشند.
طبیعتا ساخت برنامهای با نگاه استعداد یابی نیازمند تحقیقات و مطالعه اجتماعی بسیار است و نمیتوان متصور شد که میشود با حضور چند چهره مرتبط و یک اتاق فکر معمولی برنامهای با هدفی معین و مشخص تولید شود.
شناخت چهرههای مرتبط در عرصههای مختلف از جمله هنری، ورزشی، علمی، ادبیات و ... جدا از آزمون و خطاهای ابتدایی و تحقیقات وسیع میدانی نیازمند راستی آزماییهایی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد.
این روزها که برنامه سازی در مدیومهای با سناریو و سازوکارهایی کاملا حرفهای در حال انجام است و مخاطب برای انتخاب آثار مورد علاقه اش حق انتخاب بیشتری نسبت به گذشته دارد نمیتوان به ساخت یک برنامه استعداد یابی معمولی بسنده کرد و طبیعی است که باید برنامه جدا از سر و شکل حرفهای دارای ساختاری نو و حضور چهرههایی باشد که تماشاگران و کارشناسان از دیدن آنها به وجد بیایند.
اتفاقی که در برنامه عصر جدید رخ داد بیش از آنکه به داوران خاص و اجرای متفاوت احسان علیخانی در یک دکور عجیب و غریب مرتبط باشد به شرکت کنندگانی ارتباط داشت که از فیلترهای مختلف عبور کرده بودند و تحت نظارت کارشناسان دورههای آموزشی را پشت سر گذاشته و در مراحل مختلف برنامه حضور داشتند.
در برنامه محفل شاهد حضور افرادی در سنین مختلف در یک دورهمی قرانی هستیم که هر کدام جایگاه یک معجزه را در بحث استعداد و توانمندی و خلاقیت در ذهن مخاطب متبادر میکنند و در برخی از اوقات میتوانند جدا از ایجاد لحظاتی برای سرگرمی، الگوسازی، آموزش و. افراد مختلف را به کتاب آسمانی نزدیک کنند.
آیا دیگر برنامههای استعداد یابی تلویزیون نیز با همین فرمان پیش میرود؟
آیا شبکه سه در بحث استعداد یابی فوتبالی موفق عمل کرده است؟
آیا چهرههایی که در برنامه آوای جادویی رخ در رخ داوران نامدار موسیقی را در هنر آواز در ژانرهای مختلف تست میکنند دورههای مختلف را پشت سر گذاشتند و حالا در این مسابقه شرکت میکنند؟
البته در نمونههای دیگر تلویزیونهای دنیا هم شاهد آثار قوی و ضعیفی هستیم که گاهی اوقات با برد و باختهایی مواجه است، اما نکتهای که در این مقال میتوان به آن نگاهی دیگر داشت داستان اجرا در برنامههای استعدادیابی میباشد که به نوعی موتور محرک و کاتالیزور اصلی شکل گیری برنامه و جهت گرفتن قضاوت و حضور شرکت کنندگان است.
نمیتوان به واسطه روابط اجرا در هر برنامه تلویزیونی یا غیر تلویزیونی را بر عهده گرفت چرا که اجرای برنامههای مختلف نیازمند شناخت از ژانر موضوع و البته تکنیک اجرا در مقابل دوربین است.
ما در ساخت یک برنامه تلویزیونی بر اساس زمان پخش، مخاطب، شبکه، ساختار، موضوع، گروه سنی و ... مجری برنامه را انتخاب و او را بر اساس معیارهای متفاوتی مانند ژانر کارگردانی میکنیم.
این که بدون هر فاکتور ویژهای افراد مختلف بتوانند روی صندلی اجرای یک برنامه استعدادیابی بنشینند به همان اندازه خطرناک است که بتواند فرمان یک ماشین آخر سیستم را به یک راننده ناکاربلد سپرده و از جان همه مسافران عبور کند.
تجربه نشان داده است برنامههای متوسط با یک اجرای استاندارد به اقبال رسیده اند، اما یک اجرای ضعیف نمیتواند یک برنامه قوی را حتی به موقع و آن طور که باید و شاید برای مخاطب تبیین کند.
با تمام این اوصاف باید گفت برنامههای استعدادیابی در هر گونهای نیازمند تحقیقات وسیع در مورد شرکت کنندگان، راستی ازمایی، انتخاب داوران کاربلد و ... است و نمیتوان به واسطه نام و عنوان افراد آنها را برای کار تخصصی قضاوت و حتی آموزش انتخاب کرد چرا که هر دو نیازمند تواناییهایی است که شاید به داستان تخصص افراد گذری نداشته باشد.
در پایان باید گفت برنامههای استعدادیابی از نمره قابل قبولی در رسانه ملی برخوردار هستند چرا که در این سالها چهرههای نامداری حداقل در عرصه موسیقی، بازیگری، اجرا، گویندگی تلویزیون، گزارش ورزشی معرفی شدند که هر کدام مشخصا استعدادهایی هستند که با چنین فراخوانی فرصت عرض اندام و دیده شدن گرفتند.