کد خبر: ۸۳۹۲۸
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۰:۱۸
در گفتگو با نیوزویک و واشنگتن‌پست مطرح شد:

البرادعی: سیاست غرب در برابر ایران شکست خورده است

قطعنامه‌های شورای امنیت به جایی نرسید
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- سرویس بین‌الملل: آیا محمد البرادعی، به عنوان دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سرعت فعالیت‌های هسته‌ای ایران را کم کرد تا اطمینان حاصل کند دولت بوش به این کشور حمله نخواهد کرد؟ این همان چیزی است که بسیاری از [اعضای] دولت قبلی، و همین‌طور متخصصان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای با پیش‌زمینه‌های سیاسی مختلف، بدان باور دارند. هفتۀ گذشته، در «نشست اقتصاد جهانی» در داووس، البرادعی با خبرنگار نیوزویک-واشنگتن‌پست صحبتی داشت تا از سابقۀ خود دفاع کند. چکیده‌ای از این مصاحبه در ادامه می‌آید. 

برخی [افراد] در ایالات متحده ادعا می‌کنند شما بین سال‌های 2003 تا 2007 از ایران محافظت کردید چون نمی‌خواستید شاهد حملۀ نظامی آمریکا به این کشور باشید. با نگاهی به گذشته، آیا فکر می‌کنید به ایران اجازه دادید از حد بگذراند؟ 
این کاملاً سوءتفاهم است. ما هرچه می‌توانستیم در ایران انجام دادیم تا اطمینان حاصل کنیم که سابقه و وضعیت فعلی برنامۀ هسته‌ای آنها را فهمیده‌ایم، و تا آنجا که در محدودۀ اختیارات‌مان است آنها را وادار کنیم تا روراست باشند. مردم فکر می‌کنند ما خدا هستیم، می‌توانیم از مرزها رد شویم، درها را باز کنیم و... [اما] ما چنین اختیاراتی نداریم... من افتخار می‌کنم که در حیطۀ اختیارات محدودی که داریم، توانسته‌ایم دامنۀ حساس‌ترین بخش از برنامۀ [هسته‌ای] ایران یعنی برنامۀ غنی‌سازی را بفهمیم. و این برنامه اکنون تحت بازرسی کامل آژانس قرار دارد. 

برنامۀ غنی‌سازی ایران اکنون تحت بازرسی است؟ 
ما می‌دانیم آنها چقدر اورانیوم غنی‌شده تولید می‌کنند. 

اورانیوم بسیار غنی‌شده؟ 
اورانیوم کم غنی‌شده. حتی قبلاً ایران بیش از این همکاری می‌کرد. اما زمانی که پروندۀ آنها در سال 2005 به شورای امنیت فرستاده شد... همکاری‌شان را قطع کردند. آن یک تصمیم سیاسی بود... من شش سال است که می‌گویم سیاست اعتمادسازی میان غرب (و خصوصاً ایالات متحده) و ایران، کاملاً شکست خورده است. ما حتی یک قدم هم پیش نرفته‌ایم. 

آیا فکر می‌کنید اعتمادسازی امکان‌پذیر است؟ 
فکر می‌کنم ممکن است. من به صورت خصوصی و عمومی گفته‌ام که این اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه گفتگوی مستقیم برقرار شود. 

منظورتان از «این اتفاق نمی‌افتد» چیست؟ 
اعتمادسازی. شما نمی‌توانید اعتماد داشته باشید، مگر اینکه گفتگوی مستقیم داشته باشید. اوباما می‌گوید که حاضر است بدون پیش‌شرط، گفتگوی مستقیم (بر مبنای احترام دوجانبه) داشته باشد. من می‌گویم که وقت این کار قطعاً رسیده است. 

پس فکر می‌کنید اوباما کار درستی انجام می‌دهد؟ 
بله. این کار، همان قطعۀ گمشده از پازل است.... مسائل امنیت منطقه‌ای، خصوصاً در خاورمیانه، حتی یک قدم پیشرفت نخواهند کرد مگر اینکه شما دور یک میز بنشینید و دربارۀ نارضایتی‌های انباشته‌شده در طول 56 سال گذشته میان ایران و جامعۀ بین‌الملل بحث کنید: از 1953، زمانی که CIA و MI6 محمد مصدق (اولین دولت منتخب ملی) را برکنار کردند، تا بحران گروگان‌گیری در سال 1979. اینها مربوط به گذشته می‌شوند، اما وضعیت فعلی اساساً رقابت قدرت در خاورمیانه میان ایران (که ایدئولوژی خاص خود را دارد) و ایالات متحده و برخی همسایگان ایران است. 

پس فکر می‌کنید، مسئله «ایران در برابر غرب» است؟ 
خوب، این یک رقابت میان ایران و غرب است. ایران می‌خواهد که نقشش به عنوان یک قدرت امنیتی منطقه‌ای، به رسمیت شناخته شود. آنها احساس می‌کنند در حال حاضر قدرتمندترین کشور در منطقه هستند، و این تا حدی صحیح است. 

آنها می‌بینند که اگر شما فن‌آوری لازم برای تولید یک سلاح هسته‌ای در کوتاه‌مدت را داشته باشید، این کار به شما قدرت، اعتبار و امنیت می‌دهد. بنابراین [مسئلۀ هسته‌ای] بحثی امنیتی است که به میزان نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، به نارضایتی‌های غرب از ایران (پیرامون اتهام حمایت ایران از گروه‌های تندرو)، و به سابقۀ ایران در زمینۀ حقوق بشر، مربوط می‌شود. 

همۀ این مسائل، صحیح هستند؛ اما اینکه دو سوی اقیانوس‌ها بنشینیم و به همدیگر بد و بیراه بگوییم، اینها را حل نخواهد کرد. وقتی شما ایران را [بخشی از] «محور شرارت» می‌خوانید، نباید انتظار داشته باشید آنها بگویند «خوب، ما هم برنامۀ هسته‌ای‌مان را کنار می‌گذاریم». 

مشخصاً آنها به دنبال امنیت‌شان هستند، و دیده‌اند که اگر شما سلاح‌های هسته‌ای یا حداقل فن‌آوری [هسته‌ای] داشته باشید، تا حدی در برابر حمله ایمن هستید... اوباما که می‌خواهد ورق را برگرداند، به عقیدۀ من، راه درست را می‌رود... 

نگرانی پیرامون ایران... آن است که اگر آنها فناوری [هسته‌ای] را به دست آورند، از NPT خارج می‌شوند، اورانیوم بسیار غنی‌شده تولید می‌کنند و سلاح می‌سازند. این «اگر»ها بر مبنای «من به نیات آتی ایران اعتماد ندارم» هستند... چرا دنیا دربارۀ ژاپن نگران نیست، که چرخۀ کامل این فناوری را دارد؟ زیرا این اعتماد وجود دارد که این کشور به دنبال تولید سلاح‌های هسته‌ای نیست. 

اما دولت ژاپن هرگز نگفته که به دنبال نابود کردن اسرائیل است. 
مشخصاً حرف‌های تند و تیز زیادی از سوی ایران زده شده است، هرچند آن‌طور که من می‌فهمم، ایران به دنبال راه‌حل «یک کشور» [برای حل مناقشۀ اسرائیل و فلسطین] است؛ نه اینکه، آن‌طور که در رسانه‌ها می‌گویند، اسرائیل باید از روی نقشه محو شود. 

و شما خوب می‌دانید که راه‌حل «یک کشور» به معنای پایان حیات اسرائیل است، زیرا تعداد فلسطینی‌ها بیشتر از یهودی‌ها است. 
من در این باره موضع نمی‌گیرم... ما باید گذشته را فراموش کنیم و بدانیم که مسئله‌ای در حال حاضر داریم. خاورمیانه در حال رادیکال‌تر شدن است. ایران در جهان اسلام بسیار محبوب است. شما باید میانه‌روها را تقویت کرده و راه‌حلی بیابید. ایران می‌تواند عنصری بسیار مثبت در امنیت خاورمیانه باشد.

مسئلۀ هسته‌ای، صرفاً بخش کوچکی از کل ماجرا است. مسئلۀ هسته‌ای، مسائل امنیتی، سیاسی و اقتصادی فراوانی را به دنبال می‌آورد. شما باید یک بستۀ عالی [برای ایران] فراهم کنید. و این همان چیزی است که اوباما از آن حرف زده است. 

در طول هشت سال گذشته، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را افزایش داده است. 
بله. و این هم بخشی از همان سیاست شکست‌خورده است، زیرا آن سیاست شکست‌خورده به دنبال آن بود که پیش از دست یافتن ایران به فناوری انرژی هسته‌ای، راه‌حلی بیابد. آن سیاست از این نظر هم شکست خورده است. اما همان‌طور که گفتم، آنهایی که عجولانه می‌گویند «ما از ایران حفاظت می‌کرده‌ایم»، [باید توجه کنند که] ما هر سه ماه یک‌بار گزارش می‌دادیم که ایران همکاری کامل یا شفافیت کاملی که می‌خواسته‌ایم را نداشته است، یا ایران از نظر روشن‌سازی [برخی مسائل] باید کارهای زیادی انجام دهد. 

شورای امنیت سه قطعنامه تصویب کرد. این قطعنامه‌ها به کجا رسید؟ آیا ما را به جایی رساند؟ به جای اینکه بگویند آژانس از ایران محافظت می‌کرده است، آیا آنها به سیاست‌های خودشان نگاه کرده‌اند؟ ما هرآنچه از لحاظ فنی می‌توانسته‌ایم، انجام داده‌ایم و انجام خواهیم داد. و [آمریکایی‌ها هم] باید در سیاست خود تجدید نظر کنند. 

آیا فکر می‌کنید شانسی برای موفقیت گفتگوها وجود داشته باشد؟ 
باید امتحان کرد. ممکن است گفتگو جواب ندهد، اما من می‌دانم که اکثر ایرانی‌ها (خصوصاً جوانان) مایلند روابطی عادی با ایالات متحده داشته باشند. آنها می‌خواهند بخشی از جامعۀ بین‌الملل باشند.

هنگامی که بوش به قدرت رسید، ایالات متحده صحبت با کرۀ شمالی را متوقف کرد. نتیجه آن شد که کرۀ شمالی، بمب هسته‌ای تولید کرد. هنگامی که شما صحبت کردن با ایرانی‌ها را متوقف کردید، آنها به فناوری‌ای دست پیدا کردند که سیاست شما می‌خواست از دستیابی ایرانی‌ها به آن فناوری جلوگیری کند

... شما به یک رویکرد جدید نیاز دارید، و من خوشحالم که اوباما فوراً این مسئله را فهمیده است. من امیدوارم ایرانی‌ها نیز بفهمند که اوباما دستش را به سوی آنها دراز کرده است، و آنها نیز باید با آژانس همکاری کنند تا حداکثر شفافیت ایجاد شود... کسانی که در دولت قبلی [آمریکا] بودند، و می‌گفتند [آژانس] از ایران محافظت می‌کند، باید به سیاست‌های شکست‌خوردۀ خودشان نگاه کنند. 

شما با پشتیبانی ایالات متحده به عنوان دبیرکل آژانس انتخاب شدید، و بعداً ایالات متحده رفتار بدی با شما داشت. 
در هنگام انتخاب من برای سومین بار بود که جان بولتون (نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل) تلاش کرد جلوی انتخاب مجدد من را بگیرد. اما آنها حتی یک کشور را هم پیدا نکردند که علیه من موضع بگیرد، و نهایتاً، من بنا به اجماع و با پشتیبانی آمریکا مجدداً انتخاب شدم. 

شما می‌توانید با رییس یک سازمان بین‌المللی مخالف باشید؛ چون ما قرار نیست سیاست‌های یک کشور خاص را پیاده کنیم. ما باید مستقل باشیم، اما باید همواره بی‌طرف و عینی قضاوت کنیم. اگر سازمانی مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان دلال یک کشور خاص معروف شود، مرگ آن سازمان فرا رسیده است. 

فکر می‌کنید این همان کاری است که آمریکا از شما می‌خواسته است؟ 
وقتی ما در سال 2003 گفتیم که «[شواهدی مبنی بر] تولید سلاح هسته‌ای توسط ایران ندیده‌ایم»، آنها خوششان نیامد. 

آژانس این حرف را زد؟ 
ما هیچ اثباتی مبنی بر اینکه ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد، ندیدیم... در سال 2007، [گزارش] «برآورد اطلاعاتی ملی» [در آمریکا] گفت که «بله، ایران ممکن است برخی مطالعات انجام داده باشد، اما کارهای خود را در سال 2003 متوقف کرده‌اند». 

ما در مورد ایران سربلند بیرون آمدیم، [همان‌طور که] قبلاً هم در مورد عراق سربلند بیرون آمده بودیم. ما جار و جنجال راه نمی‌اندازیم که «ما راست می‌گفتیم، آنها اشتباه می‌کردند». آنها باید بفهمند که ما باید همچنان همان چیزی را گزارش دهیم که می‌بینیم.

متخصصان می‌گویند که شما به ایران سخت نگرفته‌اید. 
اگر شورای امنیت قادر نبود تغییری در ایران ایجاد کند، چگونه چنین انتظاری را از آژانس دارند؟ ما از هر ابزار ممکن، تطمیع ایران، تحت فشار قرار دادن ایران، انجام بازرسی‌ها، استفاده کرده‌ایم.

آنها می‌گویند که از ابتدای سال 2007، شما کاملاً به ایران سخت گرفته‌اید. 
ما همیشه سخت گرفته‌ایم. ما هیچ تغییری نکرده‌ایم. آنچه آنها خوششان نمی‌آید این است که می‌گویند من از بیرون گود حرف می‌زنم. من کار خودم را انجام می‌دهیم، اما کار من به سیاست‌های آنها بستگی دارد. در بسیاری از موارد، عمومی و خصوصی، به آنها می‌گفته‌ام: «شما باید با سیاست خود از من پشتیبانی کنید، و سیاست [فعلی] شما جواب نمی‌دهد.» 

مردم می‌گویند شما به خاطر حمله به یک راکتور هسته‌ای در سوریه، شدیداً از اسرائیل انتقاد کرده‌اید. و می‌گویند شما به خاطر ساختن یک راکتور هسته‌ای، به سوریه سخت نگرفته‌اید
من از آن جهت شدیداً با اسرائیل برخورد کردم که این کشور قواعد بین‌المللی در مورد استفادۀ یکجانبه از قوۀ نظامی را زیر پا گذاشته بود، و آنها پیش از بمباران کردن [راکتور روسیه] اطلاعات را در اختیار ما نگذاشتند. [در صورت داشتن این اطلاعات،] ما می‌توانستیم به سرعت تشخیص دهیم که آیا سوریه در حال ساخت یک راکتور هسته‌ای است یا خیر. 

تا اینجا، تقصیر ماجرا بر گردن آمریکا هم هست، زیرا آنها این اطلاعات را یک سال و نیم پس از بمب‌گذاری در اختیار داشتند. اکنون ما تمام تلاش خودمان را می‌کنیم تا ببینیم سوریه [در این محل] چه کار می‌کرده است؛ اما این مسئله هم مشابه با ایران است. من نمی‌توانم الآن بگویم که سوریه در حال ساخت تأسیسات هسته‌ای بوده است، چون ما الآن داریم سعی می‌کنیم بفهمیم سوریه در این تأسیسات چه کار می‌کرده است.

به کدام یک از دستاوردهای خود افتخار می‌کنید؟ 
من افتخار می‌کنم که الآن به آژانس به عنوان ابزاری معتبر برای حفظ صلح و امنیت جهانی نگاه می‌شود، و با سیاست‌های اوباما برای خرکت به سمت خلع سلاح، آژانس همچنان نقشی مهم‌تر را پس از رفتن من بازی خواهد کرد.

شما ایستادید و  محکم گفتید که نه عراق و نه ایران، هیچ‌کدام برنامۀ هسته‌ای نداشته‌اند. 
فکر می‌کنم مردم به سیاست‌مدارها اعتماد ندارند، و به دنبال کسی می‌گردند که حقیقت را بگوید بدون آنکه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه داشته باشد... و این همان کاری است که ما انجام می‌داده‌ایم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین