آفتابنیوز : آفتاب: نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به سیامین سالگرد انقلاب اسلامی و ایام الله 22 بهمن اظهار داشت: «این طبیعی است که ملت به این مساله حساسیت داشته باشد که در این 30 سال چه کارهایی صورت گرفته است».
لازم است روحیه خوش بینی خود را حفظ کنیمبه گزارش سرویس سیاسی آفتاب، میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از فعالان جنبش دانشجویی با بیان این که سنگینی فضای بدبینی باعث میشود جنبههای مثبت انقلاب اسلامی مخدوش شود تاکید کرد: «لازم است در کنار نقدهای مشفقانهای که نسبت به وضع موجود داریم روحیه خوش بینی را نیز حفظ کنیم، البته نه خیال پردازانه بلکه واقعی».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به جمع جوان دانشجوگفت: «خیلی از دوستانی که در این جمع هستند اوایل انقلاب را تجربه نکردهاند. اما مهمتر آن است که قبل از انقلاب را هم ندیدهاند. اگر فضای قبل از انقلاب را باز کنیم خواهیم دید قدمی که به خاطر انقلاب برداشته شده، آن چنان تاثیرگذار و اثرات آن دراز مدت است که جایی برای ناامیدی نمیگذارد. مهمترین عامل این امید به تغییر فضای فساد و خفقان و خو گرفتن مردم به استبداد دوران قبل از انقلاب برمیگردد».
وی افزود: «قبل از انقلاب سرها رو به زمین خم بود و کسی جرات نگاه به چشمان دیگری نداشت. ما ملتی بودیم که به دلیل سلسلههای طولانی سلاطین و رژیمهای شاهنشاهی به استبداد خو گرفته بودیم. در دوره قاجار و پهلوی وابستگی هم به این مصائب اضافه شد. وقتی انقلاب پیروز شد حدود 60 هزار مستشار خارجی در ایران بودند و در مهمترین سازمانهای کشور حضور داشتند و جهت میدادند. ارتش، نیروی هوایی، سیستم اداری، صنعت و تمام اقتصاد ایران به نوعی در دسترس این افراد بود. حتی سیاست خارجی ما متاثر از قدرتهای جهان بود. ظاهرا در خلیج فارس قدرت نمایی میکردیم اما در جهت اهداف قدرتها بود. ممکن است تصور کنیم رژیم شاهنشاهی فروپاشید و مسئله تمام شد، اما مسئله مهمتر از اینها بود چرا که مشروعیت نظام شاهنشاهی از طریق علایم زبانی، نمادها، ادبیات و فرهنگ عمومی در طول تاریخ این سرزمین بازتولید میشد».
مهندس موسوی تاکید کرد: «نکته مهم آن است که انقلاب تقریبا تمام این نهادها و علائم و نشانههای طاغوت را عوض کرد به نحوی که امکان بازگشت و باز تولید مشروعیت رژیم قبل وجود نداشت. علیرغم فعالیتهایی که در سطح جهان علیه انقلاب انجام شد مانند کودتا، فشارها، ظهور گروههای تخریبی و بعد هم جنگ تحمیلی و مشکلات اقتصادی با این حال امکان بازگشت به آن فضا از بین رفت و این خود یکی از بزرگترین فرصتهایی است که در اختیار ملت ما گذاشته شد».
مشکلات نباید مانع دیدن دستاوردهای کلان انقلاب شود
وی یادآور شد : «این پرسش که آیا ما از این فرصت خوب استفاده کردیم یا نه؟ محل نقد و بررسی است اما مشکلاتی که ممکن است ما را احاطه کرده باشد نباید مانع دیدن دستاوردهای کلان انقلاب شود».
وی مطرح شدن اسلام را به عنوان راه حلی برای برطرف کردن مشکلات ملی عنوان کرد و گفت: «دلیل بقای انقلاب اسلامی در ایران این بود که عملا حل برخی مسائل ریشهای جز از راه اسلام امکانپذیر نبود. کشور همه راهها را بعد از جنگ با روسیه، دوران مشروطه، دوره رضاخان و محمدرضا پهلوی رفته بود و آخرین راه تحول در کشور برگشت به اسلام بود. در اینجا اسلام نه تنهاهدفی توحیدی و اعتقادی بلکه به عنوان راه حل مسائل ملی ما نیز مطرح است. هر راه حلی غیر از اسلام دردورنمای برگشت به دیکتاتوری، وابستگی، تفرقه در بین ملت، تجزیه قومیو مانند اینها قابل تصور است. پس باید توجه داشت که با توجه به نقدهای مشفقانه ای که مطرح است به جنبههای مثبت هم نگاه کنیم و امیدوار باشیم».
به گفتمان انقلاب کم توجهی شده استآخرین نخست وزیر ایران با اشاره به نقش مردم در اوایل انقلاب گفت: «به نظر من به گفتمان انقلاب کم توجهی شده است. این گفتمان برآمده از تلاش 200 ساله یک ملت است که در ادبیات و تاریخ دو قرن گذشته این سرزمین ریشه دارد و این گفتمان را نباید دست کم گرفت بنابراین باید توجه داشت نقدی که امروز نسبت به آن دوره میشود نقد یک گفتمان 200 ساله است و از این زاویه اگر نقدها را از جنبه جناحی فراتر ببریم اثرات بهتری میگیریم».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس درباره نقدهایی که به دولت وقت میشود، گفت: «یکی از بحثهایی که در مورد آن دولت مطرح میشود مسئله «دولت سالاری» است که اگر این نقد را بپذیریم باید بگوییم انقلاب اسلامی و حتی خود امام (ره) هم دولت سالار بوده است در حالیکه اصلا اینگونه نبود بلکه باید شرایط آن گفتمان را در نظر گرفت ضمن اینکه فهم شرایط جنگ و اهدافی که مردم به خاطر آن انقلاب کردند به ما کمک میکند تا آن فضا را درک کرده و نقد منصفانهای نسبت به آن دوران داشته باشیم».
شرایط جنگ قطعا با شرایط غیر جنگ متفاوت استمیرحسین موسوی با طرح اشتباه گرفتن دو زمان با هم تصریح کرد: «شرایط جنگ قطعا با شرایط غیر جنگ متفاوت است و خیلی ابتدایی است که فکر کنیم که هرچه در زمان جنگ به کار گرفته میشد در شرایط غیر جنگ هم میتواند به کار گرفته شود».
وی خاطرنشان ساخت: «ما به واکاوی دهه اول انقلاب، شناخت موفقیتها و ضعفهای انقلاب، استفاده از پتانسیل دهه اول و نیروهایی که در آن فضا قرار داشتند، نیاز داریم».
مهندس موسوی یادآور شد: «فضای امروز کشور نیز فضای عقیمی نیست و نیروی جوانی دارد که جهان را بهتر میشناسد و درک قوی نسبت به مسائل دارد و نمیتوان این دو نسل را با هم جایگزین کرد بلکه باید مکمل هم و در کنار هم باشند. در واقع همانطور که نیروی مدیریت کشور میتواند رو به سمت تحول و نزدیک به نسل معاصر باشد در عین حال نظام نباید تجربیات گذشته خود را از یاد ببرد و باید تمهیدی بیاندیشد تا از سرمایههای انقلاب هم استفاده کند. حذف یکپارچه مدیریتی که تجربه سنگینی را از سر گذرانده جبران ناپذیر است البته نشاندن نسل جدید در کنار نسل قدیم و وارد نمودن آنها به صورت تدریجی کار درست و عاقلانه است که در همه سطوح چه در مسائل سیاسی و چه در مسائل اقتصادی میتوان لحاظ کرد».
مهندس میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به طرح تحول اقتصادی، گفت: «ما برای هر طرح کلان و مهمی که بخواهد در مملکت تحول ایجاد کند باید برنامه داشته باشیم. چراکه فقط یک بار برای این کارها فرصت داریم و باید برای طرحهایی که آثار و مشکلاتی برای اقشار ضعیف دارد از نیروی کارشناسی کشور استفاده شود».
طرح تحول اقتصادی با قانون اساسی و سخنان امام و رهبری مغایر استوی تصریح کرد: «لایحه تحول اقتصادی که به مجلس تقدیم شده، بسیار وسیعتر از سیاست تعدیلی است که بعد از جنگ مطرح شد و چنانکه دیدیم آثار و عواقبی داشت. برای همین با توجه به آن تجربه باید نسبت به این موضوع مراقبت بیشتر و حساسیت بیشتری به خرج داده میشد. در این مورد هرچه دایره استفاده از نظرات کارشناسان و افراد دلسوز وسیعتر باشد، نتایج بهتری به دست میآید. نباید با تخصیص منابع کمیاب به طرحهایی که به صورت دراز مدت در کشور اثر گذارند، برای کسب محبوبیت یا رضایت آنی استفاده شود. یکی از دلایل اصلی رشد فساد به کارگیری منابع کمیاب در خدمت اهداف کوتاه مدت و روزمره است. هرچقدر منابع کمیاب در خدمت اهداف راهبردیتری قرار گیرد نتایج بهتری حاصل میشود. این، خود، فساد را کم میکند. فساد را با شناسایی دو سه فاسد و مچ گیری از آنها نمیتوان از بین برد بلکه باید زمینههای جرم خیزی و فساد محو شود اگر زمینهها وسیع باشد، مبارزه با افراد فاسد اثرگذار نخواهد بود و شاید هم شیوع فساد را بیشتر کند. یعنی به مردم تلقین کند که همه جا را فساد گرفته و کاری نمیتوان کرد».
مهندس موسوی افزود: «مسئله اصلی نفس اجرا شدن این لایحه است که به نظرمن با اصل 43و 44 قانون اساسی، و با نقشی که درحکومت اسلامی برای خدمت به قشرهای مختلف مردم تعیین شده است و با گفتهها و شنیدههای حضرت امام (ره) و رهبری سازگاری ندارد».
در زمینه سیاست خارجی نباید دچار توهم شویموی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به خطوط راهنمای کشور در زمینه سیاست خارجی از اعتقادات، ایدئولوژی و تجربیات تاریخی چند صد ساله کشور به عنوان اصول سیاست خارجی یاد و در عین حال تاکید کرد: «ما باید نگاه واقع گرایانه نسبت به جهان داشته باشیم. در دید واقع گرایانه، ما دچار توهم نمیشویم، حد آرمانها را میشناسیم و در حدی که میتوان آنها را به کار گرفت، منافع ملی و حیاتی خودمان را تعریف میکنیم. آن چیزی که امروز واقعا نیازمندیم این است که با تکیه بر اصولی که از قانون اساسی و خط امام (ره) بر میآید نگاه واقع گرایانه نسبت به جهان داشته باشیم و بر اساس آن مسائل خودمان را پیش ببریم نه اینکه آرزوها را به جای واقعیتهای بیرونی بگذاریم. گرچه این آرزو در جای خود میتواند به ما انگیزه حرکت دهد».
کسی میتواند چانهزنی کند که قدرت داشته باشد
پایبندی به اصول نباید با ماجراجویی در سطح جهان مخلوط شود
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: «البته در مسائل جهانی چانه زنی اهمیت دارد. اما کسی میتواند چانهزنی کند که قدرت داشته باشد و برای همین باید قدرت منطقه ای کشور را در جهان اسلام و در سطح جهان بالاتر ببریم. قاعدتا بخشی از آن از طریق نیروی نظامی است و بخشی نیز از طریق پیشرفتهای اقتصادی و سیاسی و تکنولوژیک. البته باید توجه داشت که بخشی از این قدرت از طریق یافتن دوستان و متحدان مناسب در سطح جهان تحقق میپذیرد و این محل سوال است که ما چرا نمیتوانیم در سطح منطقه و جهان اسلام جز اندکی دوستان دائم داشته باشیم که بتوانیم با دست پر با رقبا و کسانی که با ما وضعیت خصمانه ای دارند روبرو شویم. پایبندی به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی نباید با ماجراجویی و حادثه جویی در سطح جهان مخلوط شود. این دو موضوع با یکدیگر تفاوت دارد. پایبندی به این اصول با ایجاد حادثههای غیر لازم واقعا سازگاری ندارد. اگر تمام این موارد را کنار هم قرار دهیم آنوقت به دستمان میآید که از چه چیزی دفاع کنیم؟ با چه کسی متحد شویم؟ دنبال چه هدفی باشیم و پیش برویم؟ بله، به اعتماد سازی در جهان احتیاج داریم. اما این اعتمادسازی باید با دستان پر صورت گیرد و باید دقت شود که سیاستهای خارجی ما در خدمت منافع ملی مان باشد و صرفا برای مصرف سیاستهای روزانه داخلی نباشد».
مهندس موسوی با یادآوری مجدد این مساله که یکی از مولفههای موثر در سیاست خارجی پیشرفتهای تکنولوژیک است تاکید کرد: «مشکلاتی که در زمینه سیاست خارجی، ناشی از عوامل گوناگون، پیدا میکنیم، نباید به پیشرفت تکنولوژیک ما لطمه بزند. ما نباید از یاد ببریم که در دنیای معاصر مجبور هستیم خودمان را از هرجهت، چه از نظر اقتصادی، تکنولوژیک، و ... قوی کنیم. در این زمینه رقابت شدیدی در جهان معاصر وجود دارد».
میرحسین موسوی تغییر دولتها در برقراری روابط کشورها با جهان را بسیار کم اثر دانست و با اشاره به استراتژی امنیت ملی کشورهای مختلف در این زمینه، گفت: «این خودش یک نوع واقعبینی است که ما وقتی مثلاً با کشوری مثل آمریکا روبهرو میشویم، فکر نکنیم با تغییررییس جمهور در منافع ملی آنها تغییری ایجاد میشود یا دچاردگرگونی میشوند. البته تصور اینکه این نوع تغییرات هیچ نوع تاثیری ندارد هم نابجاست».
وی لزوم اتخاذ سیاستهای محتاطانه در برخورد با کشورهای بزرگ و تعهد برای حفظ و صیانت از منافع ملی را شاه کلید برقراری ارتباط با دیگر کشورها دانست و گفت: «اگر در سیستم مدیریت کشوری تغییراتی ایجاد شد و یا زمینهای برای تغییر به وجود آمد یا حتی ادعای تغییری شد، باید بتوانیم از این موضوع نهایت استفاده را ببریم. در موقعیتهایی که شرایط عوض شده است دچار تعصبهای دیرینه بودن یا یک حرف را تکرار کردن میتواند بسیار خسارت بار باشد».
آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود بسیاری از رفتارهایی که خلاف شئون فرهنگی و کرامت و آزادی انسانها ست را ناشی از جبر نان و فقر در جامعه دانست و گفت: «فقر و مشکلات فرهنگی قرین یکدیگرند و اصولا توسعه سیاسی در جامعه ما منفک از توسعه اقتصادی و بالابردن سطح زندگی افراد مستضعف نیست».
کارد که به استخوان برسد باید منتظر حرکتهای خشن باشیموی مشکلات جامعه در سیر زندگی روزمره نظیر کاهش سطح درآمد یا افزایش تورم، بالارفتن هزینههای درمان، مشکلات مسکن و سطح پایین حقوق در کشور را نافی توسعه آزادی و توسعه سیاسی دانست و گفت: «خدای نکرده اگر کارد به استخوان اقشار مستضعف برسد ممکن است زمینه برای استفاده از راه حلهای خشن فراهم شود. لازم است توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی در کنار یکدیگر مطرح شود و این همان چیزی است که ما به آن اعتقاد داشتهایم».
وی تاکید کرد : «مساله عدالت و مساله آزادی را باید توامان با یکدیگر دید و با یکدیگر دنبال کرد و اصولا اینها را باید از یکدیگر جدایی ناپذیر تلقی نمود. میرحسین موسوی قشرهای مستضعفی که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند از مهمترین حامیان انقلاب و حافظان نظام دانست و گفت: «اگر قشرهای متوسط و پایین جامعه لمس کنند و این موضوع برایشان جا بیافتد که حکومت متوجه منافع آنهاست، و این اقشار احساس کنند حق و حقوق آنها پایمال نمیشود و احساس کنند که حقوقشان احیا میشود، آن قشر مهمترین مدافع انقلاب خواهند بود و خودشان مهمترین مدافع آزادیها خواهند شد».
توزیع صدقه و منت گذاشتن بر سر مردم راهی اشتباه است
وی توزیع صدقه و منت گذاشتن بر سر مردم را راهی اشتباه در این زمینه دانست و گفت: «صرف اینکه عدهای ثروتمند بشوند منجر به دفاع از انقلاب و نظام نخواهد شد اما همین که اقشار کم درآمد احساس کنند نظام، صادقانه در جهت منافع آنها حرکت میکند، باعث بسیج نیروها در پشت سر انقلاب میشود و معجزاتی از این بسیج شدن مردم میتوانیم ببینیم که قابل قیاس با هیچ چیز دیگری نیست».
وی به بیان خاطرهای در این زمینه پرداخت و گفت: «در طول زمان دفاع مقدس که مردم به جبههها کمک میکردند. حسابی داده شده بود که مردم به آن پول واریز مینمودند. همچنین خانوادهها، به خصوص اقشار مستضعف برای مثال در دهات و شهرستانها، طلاهای خود را به جبههها هدیه میدادند. گزارش این موضوع به صورت روزانه به من میرسید. یک روز گفتند که میخواهیم طلاها را درتابلوهایی به نمایش بگذاریم که وزرا، مسئولین و سایر اقشار مردم با دیدن آن روحیه پیدا کنند. چندین صفحه بزرگ مخصوص این کار تهیه شد که بخشی از آن را هم به دولت آوردند. بنده متذکر این موضوع شدم و بقیه دوستان هم توجه ویژهای نمودند. در تمام اشیایی که مردم هدیه داده بودند نمیتوانستید یک گردنبند قیمتی پیدا کنید. همه آنها از طلاهای ارزان قیمتی بود که مثلا معلوم بود از گوش بچه خود باز کردهاند یا از گردن خود در آوردهاند یا مثلا تمام دارایی فرد بوده است که هدیه کرده به جنگ که من این را بارها گفتم. نکته مهم این بود که این طلاها ارزش مادی زیادی در مقابل هزینههای جنگ نداشت. تدارکی دیده شد که این اشیا را نگاه دارند که اگر موزه جنگی برپا شد نمایش داده شود که مردم ببینند. من یقین دارم خانوادههایی که این طلاها را داده بودند فرزندشان هم در جنگ حضور داشته است. یعنی این آخرین چیزهایی بوده که میتوانستند بدهند».
وی رویکرد به اقشار مستضعف را بزرگترین سرمایه برای توسعه کشور دانست و در پایان خاطر نشان ساخت: «قصد بنده در این دوره این بود که به دلیل ورود به دهه چهارم انقلاب درباره دهه اول به صحبت بپردازم، بلکه موثر واقع شود و باید همه دعا کنیم بتوانیم وظیفه خود را در حد توان به انجام رسانیم».
گفتنی است پیش از سخنان مهندس موسوی، تعدادی از نمایندگان دانشجویان به طرح دیدگاههای خود پرداختند.