کد خبر: ۸۴۴۷۶
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۴:۱۵
داستان شیخ روحانی و امام خمینی (ره)

یک سخنرانی تاریخی‌ که آیت‌الله خمینی دوبار به نوار آن گوش داد

کسی‌که در 29 سالگی لقب امام بر آيت‌الله خمينی نهاد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- گروه سیاسی: برای اولین بار، هشتم آبان ماه سال 1356 در مسجد ارک تهران و در مراسم شهادت آقا «مصطفی» فرزند ارشد آیت‌الله‌ خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود که واژه «امام» در کنار «خمینی» به کار برده شد، بر سر زبان‌ها افتاد و به گوش‌ها رسید. 

متن کامل سخنرانی دکتر روحانی در مجلس بزرگداشت شهید مصطفی خمینی (کلیک کنید)

روایت روحانی از سخنرانی در مجلس رحلت حاج آقا مصطفى خمينى (کلیک کنید)

این‌چنین بود که مرگ پرحاشیه مصطفی خمینی به نقطه عطفی در حرکت انقلاب ایران منجر شد و شیخ حسن روحانی، که سخنران 29 ساله این مراسم بود با لقب دادن «امام» به آیت الله خمینی، تصویری جدید از رهبری ایشان در انقلاب ایران ارائه کرد. اتفاقی که اگرچه با تشویق بسیاری از نیروهای انقلابی روبرو شد و خشم ر‍ژیم را نیز برانگیخت اما با انتقاداتی از سوی برخی علمای سنتی نیز همراه بود. 

ماجرایی که روحانی، خود چنین به روایت آن می‌پردازد: «بعضى از مقدسین خشک و علماى مقدس‏نما هم ایراد مى‏گرفتند و به من مى‏گفتند شما چگونه جواب خدا را مى‏دهى که آمدى براى ما امام سیزدهم درست کردى».

روحانی اما برای طرح این ایده در سخنرانی خود، با تردیدهایی نیز روبه‌رو بود که البته بر آنها فائق آمد. او شرح آن تردیدها و تصمیم نهایی اش برای استفاده از لفظ «امام» در آن سخنرانی را چنین بازگو می‌کند: «مى‏خواستم لقب «امام» را براى رهبر انقلاب پیشنهاد نمایم؛ در مسیر راه از منزل به مسجد، فکرم به همین مسئله مشغول بود. ابتدا دچار تردید شدید بودم. فکر مى‏کردم ممکن است مردم براى پذیرش این پیشنهاد آمادگى نداشته باشند، زیرا واژه امام در جامعه ما کلمه مقدسى بود که مردم صرفاً آن را درباره ائمه اطهار(ع) به کار مى‏برند. در حقیقت تردید و بیم من از این بود که مردم بگویند اینها مى‏خواهند آیةاللَّه العظمى خمینى را در کنار دوازده امام قرار دهند و امام سیزدهم درست کنند. این مطلب مرتب در ذهنم خلجان مى‏کرد. از طرفى هم تنها لقبِ شایسته و مناسب براى رهبرى انقلاب، کلمه "امام" بود که داراى بار دینى و سیاسى و انقلابى بود. سرانجام به این تصمیم رسیدم که این پیشنهاد را مطرح کنم و از رهبرى انقلاب با عنوان "امام" یاد نمایم».

*** 

روحانی درحالی پیشنهاد مرتضی مطهری برای سخنرانی در مسجد ارک تهران به مناسبت درگذشت مصطفی خمینی را پذیرفت که در آن زمان ممنوع‌المنبر بود و وقتی این نکته را با مطهری در میان گذاشت، نیز البته چنین پاسخ شنید: «چه بهتر، چون اگر ممنوع‏المنبر هم نباشى، شما را به خاطر این سخنرانى قاعدتاً ممنوع‏المنبر مى‏کنند و یا حتى ممکن است دستگیر کنند».

به گزارش ساواک در حدود ۸ هزار نفر از طبقات مختلف مردم از جمله جامعه روحانیت تهران، اساتید دانشگاه، دانشجویان، جامعه‌ مهندسین، رهبران سابق جبهه ملی و رهبران نهضت آزادی، بازاریان و افراد عادی در آن مراسم شرکت داشتند. این‌چنین بود که حسن روحانی نیز در برابر حضور چنین جمعیتی در پای سخنرانی خود گفت: «این مجلس نشانۀ همبستگى و پیوستگى بین همه اقشار با روحانیت و حوزۀ علمیه قم است. چشم دشمن کورباد».

در میانه چنین برنامه و سخنرانی‌ای بود که شیخ حسن روحانی در اقدامی دور از ذهن حاضران، به یکباره گفت: «اى ابراهیم زمان! اى ابراهیم عزیز! همه امتحانات سخت و بزرگ براى تو پیش آمد. اما آخرین امتحان را هم باید بگذرانى که: «ان هذا لهوالبلاء المبین»، آن آزمایش بزرگ و آشکار مربوط به اسماعیل عزیزت مى‏باشد. آنگاه که همۀ امتحانات و آزمایشات را با موفقیت پشت سرگذاشتى، «و اذاابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمّهن قال انى جاعلک للناس اماما»، آنگاه تو به مقام والاى امامت مى‏رسى. امامت مقامى است که آخرین امتحان آن، امتحان فرزند است. ابراهیم! اکنون که این امتحان را هم با موفقیت به اتمام رساندى پس «انى جاعلک للناس اماماً». بنابراین من یک لقب براى مرجع بزرگ و رهبر عظیم الشأن، آن ابراهیم زمان، مى‏پسندم و آن لقب امام است. بنابراین: «امام خمینى». 

طبیعی بود اگر این جمله او با صلوات پر طنین حاضران همراه شود. «به محض اينكه اين جمله را بر زبان جارى كردم، مردم با دنيايى شور و احساسات آنچنان صلواتى فرستادند كه از شدت آن، مسجد به لرزه درآمد».

بدین ترتیب شیخ حسن روحانی بعد از منبر، با تشویق فراوان دوستان روبه‌رو شد اگرچه به روایت او «برخى نیز مثل آیت الله موسوى ‏اردبیلى به من گفتند که سخنان شما خیلى تند بود».

***
ماجرای خروج روحانی از محل سخنرانی در پایان مراسم نیز داستانی پرماجرا بود. او در فکر پیامدهای این سخنرانی و بازداشت احتمالی خود بود که «آقاى ناطق نورى رسید و دست من را گرفت و گفت چرا ایستاده‏اى؟ الان دستگیرت مى‏کنند. سریع با من بیا. آقاى ناطق ورزشکار و قوى بود و لذا با قدرت، جمعیت را مى‏شکافت و تقریباً من را همراه خود مى‏کشید. نزدیک درب مسجد، عمامه من را برداشت و سپس من را از میان انبوه جمعیت و از مقابل مأموران به سرعت عبور داد و به خیابان پشت مسجد برد که اتومبیل پیکان خودش را در آنجا پارک کرده بود و فورى با ماشین او از صحنه دور شدیم».

روحانی به خانه یکی از دوستان رفت و پس از چندی نیز به خانه خود بازگشت و با این حال به خانواده‌اش گفت که در صورت مراجعه هر فردی به منزل و در پاسخ به هر تماسی، از غیبت او و رفتن‌اش به مسافرت بگویند و بدین ترتیب او مدتی را در خانه به خفا سپری کرد؛ اگرچه بسیاری او را توصیه به خروج از تهران کرده و داریوش فروهر نیز به واسطه مرتضی مطهری به او پیغام داده بود که برای دوهفته به مشهد برود بلکه آب ها از آسیاب بیافتد و آنگاه بازگردد.

آیت‌الله خمینی اما به سرعت در جریان ماجرای آن سخنرانی قرار گرفته بود، آنچنانکه روحانی، سالها پس از آن ماجرا، بازتاب آن سخنرانی در نجف و بیت امام را چنین شرح می دهد: «شاید پس از حدود دو هفته از تاریخ تشکیل مجلس مسجد ارک، آقاى امام جمارانى را دیدم، ایشان به من گفت احمد آقا از نجف تلفنى با من صحبت کردند و گفتند به آقاى روحانى سلام برسان و بگو امام از سخنرانى شما خیلى راضى هستند و ایشان که کمتر نوار سخنرانى کسى را گوش مى‏کنند، سخنرانى شما را دو بار گوش کرده‏اند».

***
روحانی در بخشی از سخنرانی خود در مراسم درگذشت مصطفی خمینی، به توصیف روحیه امام به هنگام شنیدن خبر درگذشت فرزندشان پرداخته و برای همگان بازگو نیز کرده بود که خبر شهادت به این صورت به امام منتقل مى‏شود که «عدّه‏اى از بزرگان و علماى نجف به منزل ایشان رفته و به محضرشان شرفیاب مى‏شوند. امام از حضور آنان و چهره‏هاى غم آلود آنان وقوع حادثه‏اى را احساس مى‏کند. به یکى از نزدیکان رو کرده و مى‏فرماید چه خبر شده است؟ همه به هم نگاه کرده، اشک مى‏ریزند و آیه استرجاع به زبان جارى مى‏کنند و مى‏گویند عزیزت از دست رفته است. ایشان آیۀ "انا للَّه و انا الیه راجعون" را بر زبان جارى کرده و سر به زیر مى‏اندازند. عجیب آنکه حضور این پدر در تشییع پیکر فرزندشان هم همانند حضور ایشان در بقیۀ تشییع جنازه‏ها بوده و نه بیشتر. آنچه نقل کرده‏اند این است که در کنار قبر عزیزش فقط یک فاتحه خواند و برخاست». 

این سخنان حسن روحانی تاثیری جدی بر مخاطبان گذاشت و با اظهار تاثر آنها همراه شد.


***
بدین ترتیب در آبان ماه سال 56 و با فوت مشکوک و پر شبهه آیت الله مصطفی خمینی بود که آیت‌الله‌العظمی خمینی، «امام» شیعیان انقلابی در ایران شد و حرکت انقلاب در مسیر خود با شتابی دوچندان در مسیر پیروزی قرار گرفت.

روحانی اما که پیشتر تحصیل حقوق قضایی را نیز در دانشگاه تهران پشت سرگذاشته بود، با سخنرانی‌های انتقادی خود، آنچنان مغضوب حکومت شد که تصمیم گرفت، در مقام یک «روحانی دانشگاهی» عازم فرنگ شود و فوق لیسانس خود در «حقوق عمومی» و بلافاصله دکترای خود در «حقوق اساسی» را از دانشگاه «گلاسکو»ی اسکاتلند بگیرد. 

او البته پس از تحصیل دروس دینی و علمی یک چندی نیز گویی باید در کار نظامی می‌شد تا با سه‌گانه دین و علم و امنیت نسبتی برقرار کرده باشد و اینچنین بود که با انقلاب ایران به اداره سیاسی و عقیدتی ارتش رفت و به یک «روحانی دانشگاهی و فعال در عرصه دفاع مقدس» تبدیل شد. 

*** 
با وقوع انقلاب، عصر جدیدی برای شیخ حسن روحانی آغاز شده بود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۸:۱۰ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۲
0
0
جالب بود.
ناشناس
|
-
|
۲۰:۲۸ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۲
0
0
اين شيخ همان حسن روحا نيست كه قصد كانديداتوري دارد؟
ناشناس
|
-
|
۲۱:۰۸ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۲
0
0
قابل توجه احمدي نژاد وحاميان تندروش
ناشناس
|
-
|
۰۲:۲۹ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۳
0
0
میزان حال فعلی افراداست . امام خمینی
چند هزار بار باید اینو بهتون بگیم؟؟؟!!!
ناشناس
|
-
|
۱۳:۴۶ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۳
0
0
فقط احمدي نژاد
ناشناس
|
-
|
۱۷:۱۰ - ۱۳۸۷/۱۱/۲۳
0
0
البته که میزان حال فعلی افراد است. آقای روحانی مگر از خط امام و انقلاب منحرف شده است ایشان به آرمان های انقلاب از اول وفادار بود و هنوز هم هست و تا آخر هم هست و این آقا یک نمونه فقط یک نمونه ذکر کنند که حسن روحانی از راه منحرف شده است.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین