آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بینالملل: شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی، روز جمعه اعلام کرد که تصمیم گرفته است به بنیامین نتانیاهو رهبر راستگرایان برای تشکیل دولت آینده این رژیم ماموریت دهد.
این فراخونی برای تشکیل دولت رژیم صهیونیستی درپی انتخابات پارلمانی دهم فوریه، (بیست ودو بهمن)، صورت میگیرد.
دفتر رئیس رژیم صهیونیستی در بیانیه ای اعلام کرد: «پرز تصمیم خود را در خصوص تشکیل دولت اتخاذ کرده است و بنیامین نتانیاهو را در ساعت چهارده وپانزده دقیقه به وقت محلی، (دوازده و پانزده دقیقه به وقت گرینویچ)، فرا خواهد خواند تا این وظیفه را به او محول کند».
پس از این اعلام، پرز در ساعت مقرر در اقامتگاه خود در بیتالمقدس با نتانیاهو دیدار کرد.
رئیس رژیم صهیونیستی، در این دیدار مطابق مرسوم نامهای به نتانیاهو تحویل داد که در آن وی را مامور تشکیل دولت کرد. رئیس حزب لیکود نیز به نوبه خود نامهای را به رئیس رژیم صهیونیستی تحویل داد که در آن وی به طور رسمی این مسئولیت را میپذیرد.
این تصمیم پس از شکست آخرین تلاش پرز در متقاعد کردن نتانیاهو رهبر لیکود و تزیپی لیونی وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی و رهبر حزب کادیما، (راست میانه)، برای تشکیل دولت ائتلافی به رهبری نتانیاهو اتخاذ شد.
نتانیاهو به محض آن که پرز او را به طور رسمی به این مقام منصوب کند، بیست وهشت روز مهلت دارد تا دولتی را به کنست، پارلمان اسرائیل، معرفی کند. این مهلت چهارده روز دیگر قابل تمدید است.
بنامین نتانیاهو پس از دیدار با پرز، از «تزیپی لیونی»، رئیس حزب کادیما و ایهود باراک رئیس حزب کار خواست برای تشکیل دولت وحدت ملی به وی بپیوندند.
واکنش فلسطینیها به دنبال اعلام خبر مأمور شدن بنیامین نتانیاهو برای تشکیل کابینه رژیم صهیونیستی، تشکیلات خودگردان فلسطین، روز جمعه اعلام کرد با دولت تحت رهبری نتانیاهو در اسرائیل چنانچه از صلح شانه خالی کند تعامل نخواهد کرد.
«نبیل ابو ردینه»، سخنگوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، گفت: «ما با دولت اسرائیل تعامل نخواهیم کرد مگر اینکه راه حلی را مبنی بر دو کشور بپذیرد، شهرک سازی را متوقف کند و به توافقنامههای گذشته احترام گذارد».
در غزه هم جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، که نتانیاهو درپی سرنگونی آن است اعلام کرد اسرائیل برای خود افراطیترین رهبر را برگزید.
فوزی برهوم سخنگوی حماس گفت: «اسرائیل به سوی افراطیگری و خطر بیشتر گام برخواهد داشت». وی گفت: «دعوت از نتانیاهو برای تشکیل دولت در اسرائیل از دوره صلح و ثبات در منطقه حکایت ندارد».
انتخاب نتانیاهو و پرسشهای بیجواب اعراببا روی کار آمدن فردی مانند نتانیاهو و رسیدن او به منصب نخست وزیری اسرائیل میتوان کار صلح خاورمیانه را تمام شده دانست.
آنچه جای هیچ شک و شبههای ندارد این است که فلسطینیها اکنون وارد فرایندی پانزده ساله شدهاند که هیچ دستاورد مایه افتخاری برای آنان نداشته است و ایجاد کشور فلسطینی هنوز در هالهای از ابهام است.
در واقع مساله این نیست که نتانیاهو یا نخستوزیر آتی اسرائیل بخواهد وارد گفتگوهای صلح شود یا نه، بلکه مشکل این است که فرایند صلحی که در گذشته شاهدش بودیم اصلا فرایند صلح نبود.
بر اساس این فرایند، فلسطینیها و اسرائیل چندین توافقنامه امضا کردهاند و اوضاع همچنان در این مناطق رو به وخامت است. خواستهای که افرادی مانند محمود عباس مطرح می کنند این است که اسرائیل دست کم باید کشور فلسطینی را به رسمیت بشناسد و دست کم به خروج نیروها و برچیدن شهرکهایش از کرانه باختری و قدس شرقی پایبند باشد.
اگر اسرائیل چنین کاری نکند امثال محمود عباس را کاملا در موضع ضعف و تحقیر قرار میدهد و این به افزایش قدرت گروههای مقاومت، مانند حماس که فرایند صلح را از پایه و اساس رد میکنند، میانجامد.
میتوان اطمینان داشت با انتخاب نتانیاهو به نخستوزیری، فرایند صلح در ظاهر ادامه خواهد داشت ولی اعتقاد و باور صلح بین اسرائیل و فلسطینیها از بین خواهد رفت.
اعراب در سال 2000 طرح صلحی را پیشنهاد و در نشست بیروت در 2002 آن را تصویب کردند ولی هیچ نشانهای در دست نیست که نخستوزیر آینده اسرائیل این طرح را بپذیرد.
این مساله در نشست آتی اعراب در دوحه این سوال را مطرح میکند که آیا این طرح با انتخاب چنین نخستوزیری در اسرائیل، همچنان به قوت خود باقی است؟ مساله دوم نیز این است که آیا آنان خواهند پذیرفت که وزیر دفاع یا خارجه اسرائیل شخصی مانند لیبرمن باشد که تهدید به بمباران مصر یا حمله به ایران کرده است؟
اینها سوالهایی هستند که اعراب در یک یا دو هفته آینده با آن روبهرو میشوند.
من فقط يه نكته مي خواهم بگم، اونهم اينكه با وجود تمام مصائب ملت فلسطين و مظالم اسرائيلي ها، اينطور نوشتن در مورد اين مساله بين المللي ساده سازي مساله است؛ يك مقدار نگاههاي مختلف را در تحليل هاي خود وارد كنيد تا قدرت تحليل خوانندگان را هم افزايش دهيد. مثلا حماس با گذاشتن پيش شرطهايي، اسرائيل را به عنوان يك واقعيت در منطقه مي پذيرد، و اين در مذاكرات خود آنها هم درج مي شود. حال بايد دانست كه اهداف حماس چيست و چرا با تحقق اين پيش شرطها حاضر است با اسرائيل مذاكره كند. آيا سياست ايران به مردم فلسطين در اين زمينه كمك مي كند يا خير؟ اين ها سوال هايي است كه بايد در تحليل هاي شما جوابي برايشان باشد!!