آفتابنیوز : آفتاب: امیرمحبیان معتقد است: «ظهور احمدینژاد در بالاترین سطح مدیریت اجرایی نهتنها اصلاحطلبان بلكه اصولگرایان را نیز به شگفتی واداشته است».
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، امیر محبیان از تحلیلگران سرشناس جریان اصولگرا با انتشار یادداشتی در شماره دوشنبه روزنامه اصلاح طلب "اعتماد ملی" به نقد احمدی نژاد پرداخته است.
محبیان با اشاره به بی توجهی احمدی نژاد به احزاب اصولگرا تاکید کرده است: «در دور دوم در برابر هاشمیرفسنجانی تردیدی نیست كه بخش مهمی از 12 میلیون رای اضافی احمدینژاد مرهون تشكلهای اصولگرا بود ولی هیچكدام اینها احمدینژاد را وانداشته است تا نسبت به تشكلهای اصولگرا احساس دین كند».
وی پس از برشمردن برخی نکات مثبت دولت احمدی نژاد انتقادات جریان اصولگرا از احمدی نژاد را اینگونه برشمرده است:
1- تعویض سریع وزرا را هر چند از جهاتی دارای منافعی دانسته ولی ضرر آن را بیشتر میدانند؛ بهویژه تعویض وزرای ریشهداری كه جانشینان لایقتری نیافتند.
2- میان اصولگرایان در مورد كارشناسی بودن برنامهها و لوایح دولت بحث است؛ دولتیها از كار كارشناسی جدی سخن میرانند و مجلسیها بر نقاط ضعف انگشت میگذارند.
3- نسبت به بعضی از مواضع اتخاذ شده توسط افرادی در دولت بهویژه در مورد صهیونیسم و... انتقاد جدی هست. شاید دولت آنها را دلسوزانی میداند كه با فضاسازی، فشارهایی را از دوش دولت برداشتند ولی اصولگرایان پرداختن هزینه زیاد بابت بعضی از این افراد را غیرعاقلانه میدانند بهویژه اگر منجر به مخالفت با نظر روحانیتی شود كه دارای جایگاه ویژه در نزد اصولگرایان هستند.
4- سرعت بالای دولت بهویژه شخص احمدینژاد در اقدامات سیاسی و اقتصادی هرچند از جهاتی مایه شادی است ولی افراد نهچندان كمی هم هستند كه معتقدند سرعت خیلی بالا در كارهای استراتژیک ممكن است كمدقتی به همراه داشته و هزینههای كلان تولید كند.
5- اصولگرایان معتقدند چتر دولت نهم نهتنها همه نیروهای دلسوز انقلاب در دو جبهه را بلكه حتی نیروهای صادق اصولگرا را نیز پوشش نمیدهد. دولت معتقد است به مردم متعهد هستیم و نه گروههای سیاسی ولی اصولگرا و اصولگرایان این خواست خود را معرفی نیروی نخبه و كمك به دولت میدانند و نه سهمخواهی.
محبیان در مورد انتخابات نیز راهبرد اصولگرایان را اینگونه ترسیم کرده است:
1- برای اصولگرایان مهم است كه رئیسجمهور آتی اصولگرا باشد.
2- رئیسجمهور دهم غیراصولگرا نباشد، بهویژه در برابر آقای خاتمی (بیشتر به خاطر بعضی تندروهای به ظاهر حامی كه هشت سال تنش آفریدند) صفبندی دارند.
3- كارآمدی و مقبولیت مردمی (توان رایآوری) كاندیدای اصولگرا اهمیت زیادی دارد.
4- نظرات او منطبق با نظر اجماعی اصولگرایان بوده و حداقل كمترین تعارض را با اجماع آنها داشته باشد.
5- مقوم نكات مثبت احمدینژاد و فاقد نقاط مورد انتقاد او باشد.
بر این اساس از نظر وی:
1- اگر احمدینژاد بتواند انعطافی مناسب از خود نشان داده و انعطاف او انتخاباتی دیده نشود گزینه بسیار خوبی است.
2- ولی اگر احمدینژاد نتواند نظر همه اصولگرایان را جلب كند و امكان ریزش رای او باشد چه بهتر كه آرای ریزش شده در اختیار یک اصولگرای دیگر قرار گیرد تا یک دوم خردادی.
3- اگر احمدینژاد در دور نخست پیروز انتخابات بود كه هدف حاصل است ولی اگر انتخابات به دور دوم كشیده شد اولا بهتر است رقیب او یك اصولگرا باشد تا هر كس پیروز شد اصولگرا باشد والا رقابت احمدینژاد با كروبی بهتر از میرحسین و رقابت با میرحسین موسوی (ولو امید رای بیشتری نسبت به خاتمی داشته باشد) بهتر از خاتمی است.