تشکیل کمیته پنجگانه متشکل از آمریکا، سعودی، قطر، مصر و فرانسه برای حل بحران لبنان با آن که دلایل توجیهی قابل قبولی دارد اما به خودی خودی این مسئله را در اذهان متبادر میکند که در نهایت لبنانیها باید کاندیدایی را به عنوان محصول مشترک بپذیرند که کشورهای خارجی آن را پختهاند.
یکی از دلایل توجیهی شکل گیری این کمیته توسط فرانسه آن است که کمکهای مالی به لبنان پس از انتخاب رییس جمهور، از بستر همین کمیته پیگیری شود به خصوص آن که سعودی و قطر در کنار آمریکا نیز در این کمیته حضور دارند و میتوانند کمکهای مالی گستردهای به لبنان کنند.
سایه دخالت خارجی بر ماموریت لودریان در لبنان
آن چه مسلم است این است که از سال ۱۹۷۲ میلادی که جنبش ملی فلسطین از اردن به لبنان منتقل شده و سپس جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵ آغاز شد، همیشه انتخاب رئیس جمهور لبنان متاثر از موازنههای سیاسی منطقهای بوده است که محورهای ذیل در آن نقش ایفاء کردهاند:
۱- پس از آغاز جنگهای داخلی لبنان روند سیاسی انتخابات لبنان چه در حوزه ریاست جمهوری و چه در حوزه پارلمان لبنان عملا تا سال ۱۹۹۰ یا متوقف شده یا تحت تاثیر شدید موازنههای بینالمللی و یا منطقهای قرار گرفت.
۲- حضور ارتش سوریه در لبنان از سال ۱۹۷۶ تا سال ۲۰۰۵ یعنی تا پس از ترور نخست وزیر فقید لبنان "رفیق الحریری" باعث شد دولت سوریه قدرت بلامنازعی در این کشور پیدا کند و همین امر همیشه در طول این سالها منشاء مهمی برای تصمیم گیری در باره انتخابات ریاست جمهوری این کشور باشد.
۳- وجود رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان و حضور مستقیم یا نیابتی آن در جنگهای داخلی و تاثیر گذاری بر تصمیمهای مهم سیاسی این کشور به موضوعی انکار ناپذیر در بین احزاب مارونی مرتبط با اسرائیل شده بود، از همین رو حتی اگر اسرائیلیها قدرت تاثیر گذاری مستقیم بر تحولات سیاسی این کشور نداشتند اما در طول این سالها آمریکاییها همیشه به عنوان نماینده بلامنازع اسرائیلیها در تعیین خطوط کلی سیاست لبنان حضور داشتند. تعیین بشیر الجمیل در سال ۱۹۹۲ به عنوان رئیس جمهور لبنان با آن که چند صباحی بیشتر طول نکشید شاید یکی از مهمترین مصادیق ایفای نقش رژیم صهیونیستی در لبنان بود.
۴- با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکل گیری و تجدید حیات نیروهای مقاومت اسلامی در لبنان، از نگاه جامعه بینالملل و دیگر بازیگران منطقهای، ایران به عنوان یکی از تاثیرگذاران مهم در فضای سیاسی لبنان شناخته میشود. پیروزی حزبالله لبنان بر رژیم صهیونیستی و موفقیت این نیروی مقاومت در اخراج نیروهای اشغالگر اسرائیلی از جنوب این کشور و شکست برنامههای ارتش صهیونیستی برای ریشه کنی این حزب در نبردهایی همچون جنگ ۳۳ روزه، عملا باعث گردید تا هم پیمانان سیاسی ایران در لبنان از قدرت و نفوذ مضاعفی در لبنان برخوردار شوند که آثار آن در انتخابات پارلمان و ریاست جمهوری اخیر و انتخاب میشل عون قابل مشاهده بود.
۵-آغاز جنگ در سوریه و توسعه یافتن نیروی نظامی داعش در عراق و سوریه و سپس شکست سنگین داعش در سوریه و عراق که با حمایت ایران از هم پیمانانش عملی شد و نیز شکست پروژه سرنگونی نظام در سوریه از جمله اموری بود که با دیگر منجر به قدرت گرفتن نیروهای هم پیمان ایران در لبنان و منطقه شد که تاثیر بسیار مهمی در لبنان بر جای گذارد.
۶- سیاست حفظ امنیت رژیم صهیونیستی که همیشه در صدر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه قرار داشته است، باعث شده است تا واشنگتن هیچگاه به تحولات داخلی لبنان بی توجه نباشد و به صورت دایمی یک بازیگر پرقدرت در لبنان باشد، از همین رو سایه سیاستهای آمریکایی در داخل لبنان همیشه گسترده بوده است.
با وجود این محورها به سختی میتوان گفت که انتخابات در لبنان و آنچه که از این انتخابات به دست میآید فقط یک صناعت داخلی لبنانی است.
بحرانی که امروز لبنان برای انتخاب رئیس جمهورش شاهد میباشد یکبار با پایان دوران ریاست جمهوری میشل سلیمان در سال ۲۰۱۴ تجربه کرده است. انتخاب رئیس جمهور پس از وی تا ۳۰ اکتبر سال ۲۰۱۶ به درازا کشید تا آن که میشل عون از سوی پارلمان لبنان به عنوان رئیس جمهور انتخاب گردید. لبنان پس از میشل عون ۲۹ ماه بدون رئیس جمهور سپری کرد و اکنون پس از خروج میشل عون از کاخ ریاست جمهور بعبدا در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۲ لبنان همچنان ۹ ماه را بدون رئیس جمهور سپری میکند.
در چنین اوضاع و احوالی و در حالی که پس از انفجار بندر بیروت، لبنان در یکی از سختترین و فاجعهبارترین دوران اقتصادیش به سر میبرد، دولت فرانسه که دارای ارتباط سنتی و دیرینه با جامعه مسیحی لبنان و دیگر طوایف لبنانی و نهادهای سیاسی و فرهنگی این کشور است، نماینده ویژه خود "ژان لودریان" وزیر خارجه اسبق خود را به لبنان گسیل داشته است تا شاید بتواند گره کور انتخاب رییس جمهو جدید لبنان را باز کند.
ماموریت سخت و دشوار لودریان در بیروت
صحنه دیپلماسی فرانسه در رابطه با وضعیت لبنان، یک روز پس از دیدار امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و در آستانه آغاز به کار فرستاده شخصی رئیسجمهور به لبنان "ژان ایو لودریان" رنگ و بویی دیگر گرفت.
پاریس برای دیپلماسی جدید خود در لبنان منتظر نتایج آخرین جلسه پارلمان لبنان در ۱۴ ژوئن که به انتخاب رئیس جمهور جدید برای این جمهوری اختصاص داشت، نماند تا حرکت خود را با هدف حل بحران ریاست جمهوری لبنان آغاز نماید، دیپلماسیای که به اعتقاد لبنانیها مبتنی بر بازبینی و تصحیح گامهای فرانسه در این کشور استوار است. از نگاه فرانسه تحقق انتخاب رئیس جمهور جدید برای لبنان مقدمهای برای آغاز روند احیای نهادهای قانون اساسی و راه اندازی اصلاحات سیاسی مورد نیاز است تا لبنان شاهد اینگونه بحرانها نشود. آن چه که امروز تحت عنوان فرآیند سیاسی دیپلماسی فرانسوی در لبنان پیگیری میگردد نتیجه حضور سه جایگاه مهم فرانسه یعنی کاخ الیزه، دستگاه وزارت خارجه و آژانسهای امنیتی این کشور است.
روند ارزیابی جدید فرانسه منجر به بازخوانی جلسات و تماسهای مختلف، چه در پاریس و چه در بیروت، و مشاوره و گفتگو با اعضای کمیته پنج گانهای شد که فرانسه برای حل بحران سیاسی لبنان تشویق به ایجاد آن نموده است؛ کمیتهای که نمایندگان آن علاوه بر واتیکان از پادشاهی سعودی، ایالات متحده آمریکا، مصر، قطر و فرانسه میباشند. سیر روند دیپلماتیک دولت فرانسه در حل مشکل سیاسی لبنان باید واقع بینانه باشد و بر همین اساس جا دارد تا ایران نیز به عنوان عضو ششم این کمیته در جلسات کمیته حاضر شود و البته ایران چراغ سبز را برای این امر نشان داده است.
انتخاب لودریان به عنوان نماینده شخصی رئیس جمهور فرانسه نشان میدهد فرانسه ظرفیت بالایی برای موفقیت تلاشهایش برای حل بحران لبنان در نظر گرفته است. تقریبا میتوان گفت که هیچکس و هیچ طرفی مخالف فعالیتهای فرانسه برای حل بحران لبنان نیست اما آن چه مسلم است این است که دولت فرانسه باید از اقدامات مشابه خود در لبنان درس بگیرد و شکستها و ناکامیهای گذشته در لبنان را تکرار نکند. از همین رو از هم اکنون همه منتظرند تا ببینند آیا پس از انتخاب رئیس جمهور جدید، آیا در دوران پایان کار رئیس جمهور آینده، پارلمان لبنان مستقیما به سوی انتخاب رئیس جمهور جدید میرود یا آن که دوران پایانی میشل سلیمان و میشل عون بار دیگر تکرار میگردد؟
دیدار چهار روزه ژان ایو لودریان، فرستاده ریاست جمهوری فرانسه که در تاریخ ۲۱ ماه گذشته برگزار شد شامل یک دور کامل گفتگو با رهبران و شخصیتهای رسمی، مذهبی و سیاسی لبنان بود و از نگاه این شخصیتها در فضایی کاملا مثبت بیروت را ترک کرد. نکته قابل توجه این بود که این مقام فرانسوی پس از هر جلسه با مقامات لبنانی، حضور رسانهای بسیار کمی داشت و از هرگونه اظهار نظری خودداری میکرد اما در پی هر دیداری مقامات و شخصیتهای لبنانی اظهار میداشتند که دیدار آنها با لودریان "بسیار مثبت" بوده است، عبارتی که نبیه بری، رئیس پارلمان نیز آن را تکرار کرد. در واقع این جمله که مذاکرات با لودریان بسیار مثبت و سازنده بود، از همه شنیده شد، از جمله از سلیمان فرنجیه، رئیس جریان المرده لبنان، نخست وزیر موقت لبنان نجیب میقاتی و سمیر جعجع، رئیس نیروهای لبنانی.
خوش بینی مقامات و شخصیتهای لبنانی
در اینجا این سوال مطرح میشود که اگر واقعا فضا "مثبت" بود، آیا واقعا لبنانیها در آستانه پایان بحران انتخابات ریاست جمهوری لبنان قرار دارند؟
بر اساس آنچه رسانههای لبنانی منتشر کردهاند، لودریان به کشورش باز گشته و گزارشی از دیدارهای خود را به رئیسجمهور امانوئل ماکرون ارائه میکند و او نیز به نوبه خود با مشاورانش در مورد لبنان گفتگو خواهد کرد و با تشریک مساعی با مشاورانش ابتکاری یا طرحی را آماده خواهد کرد تا لودریان در ماه پیش رو دوباره به بیروت با خود ببرد و تلاش میکند تا نیروهای سیاسی لبنان را در جریان آن قرار داده و نظر مثبت آنها را نسبت به طرح جلب نماید. و البته به موازات همه این تلاشها با سعودیها و قطریها در چهارچوب مشاوره با اعضای کمیته پنج نفره گفتگو خواهد کرد و دست پر به بیروت باز خواهد گشت.
واقعیت آن است که آنچه به عنوان «فضای مثبت» در جریان دیدارهای لودریان از سوی شخصیتهای لبنانی بیان شده است در حقیقت نظر همین شخصیتها است و معلوم نیست عین واقعیت باشد و ممکن است بیانگر دیدگاههای مقامات و شخصیتهای لبنانی متناسب با آرزوی درونیشان باشد. این در حالی است که مثل روز روشن است اگر ماهیت و حقیقت طرح ابتکاری فرانسه برای حل بحران ریاست جمهوری لبنان بر ملا شود آنگاه بخشی وسیعی از شخصیتهای لبنانی که از مثبت بودن مذاکرات سخن گفته بودند دیگر هرگز آن را تکرار نخواهند کرد.
از نگاه رسانههای لبنانی لودریان با طرحی جدید به بیروت نخواهد آمد مگر آن که پیش از آن این سیاستمدار کهنه کار فرانسوی نظر موافق ایران و سعودی را کسب کرده باشد و این جز این معنا را نمیدهد که بخش مهمی از جریاناتی که برای خود کاندیدای ریاست جمهوری لبنان را تعیین کردهاند باید از این نظر خود عقب نشینی کنند.
لزوم وجود محورهای شش گانه در وساطت فرانسه در لبنان
منابع لبنانی معتقدند که تصمیم دولت فرانسه برای انتخاب لودریان به عنوان نماینده ویژه ماکرون، رییس جمهور فرانسه ابعاد بسیاری دارد: اول آنکه نشان میدهد فرانسه به تداوم تلاشها و عدم بازگشت به عقب و جلوگیری از تکرار بحران اصرار دارد. دوم آن که نماینده فرانسه در حل بحران از درجه مشاور ساده به درجه وزیر مشاور کارکشته با تجربه کافی در حوزه لبنان ارتقاء پیدا کرده است، فردی که جایگاههای مهمی در هیئت دولتهای فرانسه داشته است. سوم آن که لودریان در حال حاضر یکی از برجستهترین نامزدها برای تصدی ریاست «موسسه جهان عرب» در پاریس است که حل بحران لبنان میتواند شاه کلید حضور لودریان در این پست باشد. چهارم این که تلاشهای لودریان نشان میدهد او تلاش دارد تا نه فقط بحران انتخاب رئیس جمهور لبنان پایان یابد بلکه روندی را ایجاد نماید که طرحی گستردهتر و جامعتر برای حل بحرانهای سیاسی و اقتصادی لبنان را ایجاد نماید، از همین رو واقع گرایی و احترام به موازنههای سیاسی لبنان میتواند محک مهمی برای تلاشهای لودریان باشد و شاید به همین دلیل است که به رغم اختلافات سیاسی حزبالله با فرانسه، اما تا کنون فرانسه این جریان سیاسی مهم و بسیار سرنوشت ساز لبنانی را به انزوا یا حاشیه نرانده است.
جالب است که پارلمان اروپا در حالی که در مصوبات اخیر خویش در باره لبنان از انسداد سیاسی در باره انتخاب رییس جمهور لبنان به دلیل دخالت شبه نظامیان لبنانی سخن گفته و خواستار خلع سلاح آنها شده است اما دولت فرانسه به عنوان یکی از ارکان اصلی اتحادیه اروپا آن را عملا نادیده گرفته است و دایره گفتگوها در لبنان را بر اساس میل پارلمان اروپا پیش نبرده است و به خوبی میداند بدون حزبالله نه تنها تلاشهای لودریان به نتیجه نمیرسد بلکه بخش مهمی از جامعه لبنان به صورت مستقیم در برابر سیاستهای فرانسه در لبنان قرار میگیرند.
لبنانیها میگویند لودریان که به صراحت و گاه سختگیری معروف است، نمیتواند با مسامحه کاری بن بست سیاسی لبنان را به سرانجام برساند و به همین دلیل در گفتگو با طرفهای لبنانی به نقش تحولات منطقهای و بینالمللی بر لبنان کاملا آگاهی دارد و هرگز در هیچ گفتگویی این امر را با شخصیتها و مقامات لبنانی فراموش نمیکند و از طرفهای لبنانی میخواهد تا شجاعانه درباره حل بحران تصمیم بگیرند. دادههای اخیر لودریان در گفتگو با اعضای کمیته پنجگانه (که با حضور ایران کاملتر خواهد شد) و شخصیتها و طرفهای لبنانی نشان میدهد:
۱- اکنون در قالب پارلمان لبنانی و تقسیم کرسیهای نمایندگی، شرایط به گونهای نیست که طرفی بتواند بر طرف دیگر شروط و ایدههای خود را تحمیل کند.
۲- جریانات سیاسی لبنان نمیتوانند راه دیدار و گفتگو دو جانبه را بر خود ببندند و باید آماده این گفتگوها باشند.
۳- دموکراسی عددی در پارلمان لبنان نتیجهای برای حل بحران ندارد و آخرین انتخابات انجام شده در پارلمان به خوبی نشان داد که تفوق عددی محدود هرگز منجر به ایجاد راه حل برای بحران انتخاب رئیس جمهور لبنان نمیگردد.
۴- زندگی مشترک در سایه اتخاذ تصمیمات سازنده و بکار گیری اصل همزیستی مسالمت آمیز طوایف لبنانی و رسیدن به یک انتخاب مشترک همچنان اصل مهم و اولیه برای لبنان است.
۵- بازی های سیاسی داخلی برخی جریانات لبنانی برای حذف نماینده و کاندیدای طرف مقابل بی نتیجه است و هرگز به نتیجه نمیرسد لذا اصل گفتگو و تفاهم در سایه همزیستی مسالمت آمیز همچنان برای لبنان یک اصل ضروری است.
۶- با آن که اصل انتخاب توسط خود لبنانیها و تصمیم باید بر اساس موازنههای داخلی لبنانی باشد و به قول معروف باید انتخاب "لبنانی لبنانی" باشد اما هرگز نمیتوان از تحولات منطقهای مانند اعاده روابط سیاسی بین ایران و سعودی و نقش مشترک سعودی و قطر در حل بحران لبنان غافل شد زیرا قرار بر این است تا مکانیسمی و روندی انتخاب شود که هم زمان با حل بحران ریاست جمهوری، بحران اقتصادی شدید این کشور نیز حل شود و این امر با نزدیکی قطر و عربستان و حمایت سیاسی ایران از روند کنونی حاصل میگردد و میتواند منشا تحولات مثبت برای لبنان گردد.
این در حالی است که نیم نگاه پاریس معطوف به تشکیل نشستی بینالمللی برای کمکهای اقتصادی به لبنان است که جز در سایه هماهنگیهای منطقهای و توافق بینالمللی میسر نمیگردد.
پاریس به خوبی میداند که به تنهایی هرگز شانسی برای حل بحران لبنان ندارد و با همین نگاه هم زمان با ایجاد کمیته پنجگانه با همه طرفهای سیاسی لبنان باب مذاکره را باز نموده است.
فرانسه و دو نهاد ارتش و بانک مرکزی لبنان
پس از انفجار بندر بیروت و تحولات اقتصادی در لبنان رئیس جمهور فرانسه تلاش مضاعفی را در این کشور آغاز نمود تا بار دیگر به نقش سنتی خود در این کشور شکل تازهای ببخشد.
از نگاه کاخ الیزه دو نهاد مهم در لبنان باید مورد توجه قرار میگرفت. اولین آن تثبیت قدرت ارتش لبنان و دیگری ترمیم و بازسازی یا همان احیای نقش بانک مرکزی لبنان در تحولات این کشور است.
در همین چهارچوب ابتدا تلاش نمود با سازماندهی کنفرانسی بینالمللی نیازهای فوری ارتش لبنان را تامین کند و در گام دوم راه برای تحقیق و تفحص از رئیس بانک مرکزی لبنان ریاض سلامه را هموار نمود، فردی که بیشترین ثروتش را در فرانسه ذخیره کرده است.
کاملا روشن بود که فرانسه به این نتیجه رسیده است که بدون مبارزه با فساد مالی در لبنان حتی امکان کمک به ارتش لبنان نیز وجود ندارد و باید این موضوع را در صدر توجهات خویش قرار دهد. دیدارها و و گفتگوهای لودریان در لبنان نیز از همین سیاست فرانسه حکایت میکرد.
امنیت و ثبات مالی لبنان و تثبیت جایگاه ارتش این کشور اهداف فرانسه برای تغییرات و اصلاحات در لبنان را نمایش می دهد و این از برگزاری کنفرانس حمایت از ارتش لبنان هم زمان با حضور فرمانده ارتش این کشور "جوزف عون" در پاریس در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۱ تا کنون قابل فهم است. پاریس با این اقدام خود سعی نموده است تا نشان دهد به حاکمیت ارتش بر کشور و حفظ وحدت لبنان تاکید دارد.
فرانسه به ریاست و اداره بانک مرکزی لبنان اعتمادی ندارد و آنچه را که تحت عنوان کمک به ارتش لبنان قبلا تصویب کردند به صورت مستقیم به دست ارتش میرسید و بانک مرکزی در آن نقشی را ایفاء نمیکرد. و این همان سیاستی بود که پس از انفجار بندر بیروت پیگیری شد و بسیاری از کمکهای فرانسه و دیگر کشورهای غربی بدون حضور بانک مرکزی لبنان به طرفهای لبنانی میرسید.
پاریس با حمایت طرفهای داخلی لبنان خواستار تحقیقاتی شفاف و فراگیر از عناوین مختلف فساد در سیستم مالی لبنان گردید و همه موانع داخلی و خارجی برای چنین اقدامی را کنار زد تا ریاض سلامه، رئیس بانک مرکزی لبنان پاسخگوی تحقیقات در این باره باشد.
در حقیقت فرانسویها تلاش نمودند تا لبنانیها و همه طرفهای سیاسی در این کشور بدانند که روی کار آمدن یک دولت و رئیس جدید باید هم زمان با اصلاحات اساسی در بزرگترین نهاد مالی این کشور باشد و موسسات مالی این کشور دیگر هرگز به عقب باز نمیگردد. حالا در سایه حمایت پاریس از تحقیقات مفصل و فراگیر در نظام مالی این کشور باید دید آیا پروندههای فساد مالی بزرگی که شهروندان لبنانی در بانک مرکزی و دیگر جاها از آن سخن میگویند به نتیجه خواهد رسید و همه پستوها و پشت پردههای آن افشاء خواهد شد یا آن که در قالب دفاع از نظام طایفی لبنان، همچون دیگر پروندههای مالی و امنیتی لبنان به فراموشی سپرده خواهد شد.
آیا جوزف عون کاندیدای فرانسه در لبنان خواهد بود؟
با توجه به استقبال گرم و دیپلماتیک کاخ الیزه از جوزف عون، فرمانده ارتش لبنان در سال ۲۰۲۱ و اهمیت استقبال متمایز مقامات فرانسوی از وی، فرانسه تمایلی ویژه برای ریاست جمهوری جوزف عون دارد؟ آیا در حالی که لودریان فعالیت سیاسی گستردهای را در داخل لبنان و منطقه و سطح بینالمللی برای خروج لبنان از بحران انتخاب ریاست جمهوری فرانسه آغاز کرده است؟ آیا فرانسه در نهایت از میان کاندیداها به سوی فرمانده ارتش تغییر مسیر خواهد داد؟ آیا پیشنهاد اولیه فرانسه که از پایان اکتبر ۲۰۲۲ و پایان دوره ریاست جمهوری میشل عون مبنی بر حمایت از کاندیداتوری سلیمان فرنجیه مطرح شده بود، در میان اشتیاق آمریکاییها به جوزف عون به دست فراموشی سپرده خواهد شد؟
این سوالات که به عنوان سوء تفاهمات احتمالی میتوانست کار لودریان در بیروت را با دشواریهای زیادی همراه کند موجب شد تا مقامات رسمی فرانسوی هرگونه تلاش برای کاندیداتوری فرمانده ارتش برای ریاست جمهوری لبنان را تکذیب کنند گرچه لبنان سیاست زده در شرایطی است که به سختی میتواند چنین چیزی را بپذیرد.
تشکیک در شفافیت ماموریت لودریان باعث شکست پاریس میشود
در شرایطی که پاریس تلاش دارد تا توافقنامه طائف جدیدی در لبنان برای حل بحران ریاست جمهوری ، اصلاحات مالی و پولی در موسسات لبنانی همچون بانک مرکزی و حمایت از وحدت ملی و اراضی لبنانی با حمات از ارتش لبنان را پایه گذاری کند، بروز شائبههای تصمیم گیری پیش از موعد در پاریس برای فرمانده ارتش به عنوان رئیس جمهور آتی لبنان، بدون شک میتواند چالههای بزرگی برای عملیت نجات لودریان در بیروت ایجاد کند چه آن که بسیاری از طرفهای گفتگوهای لودریان در لبنان سوال میکنند، اگر پاریس تصمیم خود را برای انتخاب رئیس جمهوری لبنان گرفته است پس دیگر لودریان چه وظیفهای در لبنان برای خود تدارک دیده است؟
اگر این موضوع در سیاست خارجی فرانسه در لبنان حل و فصل نگردد و همچنان نگاه بدبینانهای همراه با تردید به تلاشهای لودریان در بیروت ایجاد شود بدون شک میتواند پایه گذار شکست دیگری برای سیاستهای فرانسه در لبنان باشد. لودریان برای آنکه نشان دهد پاریس در گفتگوهای بیروت شفاف است با همه طرفها از جمله نمایندگان حزبالله لبنان باب گفتگو را باز کرده است و البته همه میدانند که لازمه چنین انفتاحی در گفتگوها عدم انتخاب قبلی رئیس جمهور از بین کاندیداهای فعلی میباشد و به طور معمول و علی القاعده باید نتیجه روند این گفتگوها به انتخاب توافقی رئیس جمهور آینده لبنان منجر شود و این به طور طبیعی با انتخاب از پیش تعیین شده کاملا منافات دارد.
اکنون همه در لبنان منتظر نتیجه رایزنیهای لودریان در ریاض، دوحه و پاریس هستند تا ببینند وی چه دستاوردهایی را با خود به بیروت آورده است.