چند ده سالی میشود که سودان به دلیل یک سری درگیریهای خونین، رهبری و حکمرانی بد، فساد بومی مزمن، دورههای طولانی انزوای کامل بینالمللی و ضعف و آسیبپذیری اقتصادی در ادبیات دانشگاهی و گزارشهای رسانهای به عنوان مثالی بارز از یک دولت شکستخورده مطرح شده یا در میان دولتهای شکننده طبقهبندی شده است.
به گزارش الجزیره، امروزه روز سودان مورد حمله یک نیروی شبهنظامی شبهداعش سرکش قرار گرفته و با توجه به اینکه جامعه بینالمللی تمایلی به انجام اقدامات لازم برای حفاظت از نهادهای شکننده این کشور ندارد، این کشور در آستانه فروپاشی قریبالوقوع قرار دارد. احتمالی که در صورت وقوع نه تنها برای مردم سودان بلکه برای کل منطقه میتواند فاجعهبار باشد.
در هفت شهر متعلق به منطقه دارفور که در حال حاضر تحت کنترل نیروهای شبهنظامی پشتیبانی سریع هستند، جنگجویان فروشگاههای مواد غذایی را به آتش کشیده و غارت کردهاند.
این جنگجویان غیرنظامیان را نیز مورد حمله و ارعاب قرار داده و تمامی خطوط ارتباطی با جهان خارج را قطع کردهاند.
میزان اتفاقات هولناکی را که در این شهرها روی میدهد و تاکنون از نگاه جامعه جهانی پنهان نگه داشته شده است، تنها میتوان تصور کرد.
در این میان پایتخت سودان- خارطوم- نیز که از 15 آوریل به این سو محل درگیری نیروهای شبهنظامی پشتیبانی سریع با ارتش و دولت بوده، به شدت ویران شده است.
شبهنظامیان تأسیسات عمومی از جمله بیمارستانها را اشغال و بیشتر فروشگاهها را غارت کردهاند.
ادارات و دفاتر دولتی و غیرنظامی مستقر در مرکز شهر و همچنین خانههای محلههای طبقه متوسط نیز غارت و ویران شدهاند.
هیچ یک از خدمات دولتی، از جمعآوری زباله تا کمکهای پزشکی در مرکز و محلات حومه شهر در دسترس نیست. کمترین کنترلی بر ترافیک وجود ندارد و هیچ دادگاهی فعال نیست. در این شرایط حتی مدارک ضروری از قبیل گواهی تولد یا فوت و گذرنامه را نیز نمیتوان دریافت کرد.
در حقیقت میتوان گفت که در حال حاضر دولت سودان حضور شبحآمیزی دارد- و نکته مهم این که این حضور شبحوار فقط در پایتخت مصداق دارد و در دیگر مناطق سودان حتی در این حد نیز نشانی از دولت نیست.
سودان هیچگاه در زمان حیاتش به اندازه امروز با خطر انحلال ناگهانی و مطلق حاکمیت نزدیک نبوده است.
البته کتمان نمیتوان کرد که وضعیت وخیم امروز نتیجه مستقیم اشتباهات گذشته است.
وضعیت سودان قدرتهای منطقهای و جهانی را که مدتهای مدیدی پیشبینی میکردند دولت سودان «در نهایت شکست خواهد خورد» یا به عبارت بهتر «خواهد شکست»؛ با انتخابهای دشواری روبرو کرده است.
قدرتها و بازیگرانی که به جای این که توهمات خود را درباره نیروهای پشتیبانی سریع کنار گذاشته و به آسانی بپذیرند که این شبهنظامیان چیزی جز یک سندیکای جنایتکار فئودالی نیستند که به نسلکشی میپردازند.
این سندیکای فئودال، بحران جاری سودان را بهطور سادهانگارانهای به یک درگیری ناگوار بین دو ژنرال تقلیل میدهند و درخواستهای مردم سودان برای مداخله معنادار و سازنده را نادیده میگیرند.