محسن خیابانی در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری ایسنا گذاشته، نوشته است:
هر ساله، فیلمها و سریالهای زیادی برای نوجوانان یا درباره نوجوانان ساخته میشود. اغلب این آثار، نوجوانان را درگیر با روابط عاشقانه، مشکلات گروه همسالان و مدرسه، بحران هویت و مسائلی از این دست نشان میدهند. اما کمتر اثری درباره نوجوانان بزهکار (بهعنوان موضوع اصلی) سراغ داریم. شخصیتهای اصلی مینیسریال ده قسمتی عدالت برای نوجوانان (Juvenile Justice) بزرگسال هستند و سریال اصولاً برای نوجوانان ساخته نشده، اما از این جهت که هر یک یا دو قسمت آن به دادگاهیشدن یک یا چند نوجوان مجرم اختصاص دارد، به اثری متفاوت در ردۀ فیلمهای دربارۀ نوجوانان تبدیل شده است.
سوال اصلیای که از ابتدا تا انتهای سریال «عدالت برای نوجوانان»، ذهن بیننده را مشغول نگه میدارد، این است که آیا باید به مجازات سخت نوجوانان مجرم پرداخت تا درس عبرتی برای سایرین بشوند یا تلاش دستگاه قضاوت باید بر درک هرچه بیشتر آنها باشد تا به اصلاحشان بیانجامد؟ «عدالت برای نوجوانان» حتی بین سریالهای کرهای از موقعیتی ممتاز برخوردار است، چون نه از موقعیتهای مبتذل کمدیهای رمانتیک کرهای بهره میبرد و نه اساساً ربطی به درامهای تاریخی این کشور دارد. حتی قرابتش با ژانر جنایی، باعث نشده دارای خشونت و برهنگی رادیکال فیلمها و سریالهای جنایی کرهای باشد، البته خشونت کلامی و فیزیکی سریال به حدی هست که تماشایش برای افراد زیر ۱۸ سال، مناسب نباشد.
شخصیت اصلی سریال، قاضی زن میانسالی به نام شیم یون سوک است. در همان ده دقیقه ابتدایی قسمت اول، او را در حال مصاحبه میبینیم. وقتی مصاحبهگر از او میپرسد که چرا قاضیشدن در دادگاه نوجوانان را انتخاب کرده است، جواب میدهد:، چون از مجرمهای نوجوان متنفرم! همین افتتاحیۀ جذاب به قلابی محکم تبدیل شده و مخاطب را در پی درک هرچه بیشتر این شخصیت میکشاند. قاضیای که ابتدا عبوس و شکستناپذیر به نظر میرسد، ولی هرچه پیشتر میرویم، به مهربانیهایش و آسیبپذیریش، بیشتر پی میبریم.
سوال اصلیای که از ابتدا تا انتهای سریال، ذهن بیننده را مشغول نگه میدارد، این است که آیا باید به مجازات سخت نوجوانان مجرم پرداخت تا درس عبرتی برای سایرین بشوند یا تلاش دستگاه قضاوت باید بر درک هرچه بیشتر آنها باشد تا به اصلاحشان بیانجامد؟ سازندگان از دادن پاسخی قطعی به این پرسش سر باز میزنند و بیشتر به تشریح پیچیدگیهای برخورد با مجرمین نوجوان میپردازند. به همین منظور، مجرمین این سریال طیف وسیعی را در بر میگیرند که در یک سر این طیف، نوجوانانی داریم که با آگاهی به انجام شنیعترین جنایتها دست زدهاند و در سوی دیگر نوجوانانی که بیشتر قربانی هستند تا هیولا.
سازندگان همچنین نه اختیار نوجوانان در انجام افعال مجرمانهشان را کتمان میکنند و نه از اهمیت تأثیر محیط و تربیت چشم میپوشند. برای همین حتی شرورترین شخصیتها رگههایی از آسیبپذیری و قربانیشدن نشان میدهند و از طرف دیگر، نوجوانان مظلوم، فاقد قوۀ اختیار و بیتقصیر، تصویر میشوند.
سریال از نظر فیلمنامه تا حد زیادی مینیمالیستی پیش میرود و وقت بیننده را با تعلیقهای باسمهای و سکانسهای الکی طولانیشده، هدر نمیدهد. برای همین تمام پروندهها، کمتر از دو قسمت از سریال را به خود اختصاص دادهاند.
این سریال، توجه ویژهای روی کارمندان دادگاه نوجوانان دارد و به هر یک به اندازهای که نیاز بوده، پرداخته است، چنان که پرداخت منشی حامله، از یک تیپ فراتر نمیرود، ولی قاضیها به شخصیتهای چندبعدی و عمیق تبدیل میشوند. تمرکز اصلی سریال هم، در واقع روی چالشهای ذهنی و انگیزههای قاضیها میچرخد، مخصوصاً شیم یون سوک. همینجا باید عملکرد خوب بازیگران سریال مخصوصاً کیم هه سو در نقش شخصیت اصلی را خاطرنشان شد. هه سو از نظر ویژگیهای فیزیکی و میمیک صورت، انتخاب مناسبی برای نقش بوده است. او به راحتی میتواند در یک سکانس هم بسیار موقر و جدی باشد و هم شکننده و آسیبپذیر.
«عدالت برای نوجوانان» سراغ موضوعی رفته که میتواند در کشورهای مختلف، متناسب با فرهنگ و چالشهای آن جامعه، مورد توجه دستاندرکاران تولید فیلم و سریال قرار بگیرد. امیدوارم در کشور ما نیز چنین سریالهایی ساخته بشود البته با تحقیقات مناسب، دراماتیککردن درست وقایع و داشتن فضایی ایرانی-اسلامی.