آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بینالملل: آیا آمریکا باید به کشوری در خاورمیانه که به نظر میرسد نیازی به فنآوری هستهای ندارد، رآکتورهای اتمی پیشرفته برای مقاصد صلحآمیز بفروشد؟ کشوری که میتواند تا 100 سال دیگر نفت استخراج کند، دارای میادین بزرگ گاز طبیعی است و از بیابانهای وسیع جهت بهرهمندی از انرژی خورشیدی برخوردار است.
اشتباه نکنید، منظورمان ایران نیست. این امارات متحده عربی است که قصد دارد کارآمدترین و امنترین برنامه تولید برق هستهای را که میشود با پول خرید، راهاندازی نماید. این کشور تصمیم دارد رآکتورهای هستهای نسل سوم از فرانسه، آمریکا، کره جنوبی یا ژاپن خریداری نماید تا از آنها جهت تأمین انرژی شهرهای کویری خود بهره جسته و همزمان با گرمای اضافه این رآکتورها اقدام به شیرینسازی آب آشامیدنی مورد نیاز خود نماید. در این شرایط، به سود منافع ملی آمریکا است که به امارات برای نیل به این هدف یاری رساند. هرچند که این مسئله ممکن است با مخالفت محافظهکاران، سبزها و طرفداران منع گسترش هستهای مواجه شود.
چرا؟ نخست اینکه اگر هم بخواهیم، نمیتوانیم از پیشرفت امارات در این زمینه جلوگیری کنیم. امارات متحده به پیمان منع تکثیر سلاحهای هستهای و چندین پیمان بینالمللی دیگر در این زمینه پیوسته است. بنابراین تنها کاری که از کنگره آمریکا برمیآید، این است که کمپانیهای آمریکایی را از عقد قرادادهای پرسود با این کشور محروم سازد.
دوماً، امارات یک کشور عربی دوست است که به ناتو در نبرد افغانستان یاری میرساند. 11 میلیارد و ششصد میلیون دلار از صادرات آمریکا در سال 2007 راهی این کشور شده و از طرف دیگر اماراتیها در شرکتهای عظیم آمریکایی سرمایهگذاری میکنند که خرید 7 میلیارد و پانصد میلیون دلار از سهام «سیتی گروپ» از جمله آنها است. یک پایگاه نیروی هوایی ایالات متحده در خاک امارات قرار دارد و حاکمان سنیمذهب این کشور بیش از ما از خطر یک ایران قدرتمند و مجهز به سلاح هستهای وحشت دارند.
اما مهمتر از همه اینکه کمک و همراهی آمریکا با امارات متحده میتواند منجر به الگوبرداری ایران و سایر کشورها از این کشور شود و به آنها بیاموزد که چگونه میتوانند بدون برانگیختن سوءظن جهانیان نسبت به اهداف خود، یک نیروگاه هستهای صلحآمیز و پاک از نظر محیط زیست بسازند.
دلایل زیادی برای نگرانی وجود دارد. کره شمالی توانسته با استفاده از سوخت مصرفشده در نیروگاه هستهای «یانگ بیون» پلوتونیوم کافی برای ساخت شش بمب هستهای تولید نماید. این کشور در سال 2006 یک بمب هستهای آزمایش کرد و هفته گذشته نیز با پرتاب موشکی که توانایی حمل کلاهک هستهای دارد، نگرانی غرب را برانگیخت. از طرف دیگر، ایران کارخانه تولید سوخت هستهای خود را در نطنز افتتاح کرده که گفته میشود قرار است سوخت مورد نیاز نیروگاه برق بوشهر را تأمین نماید. قرار است نیروگاه بوشهر در سال جاری آغاز به کار کند. در نهایت، ایرانیها ظرف کمتر از 10 سال آینده قادرند اورانیوم کافی برای ساخت بمب هستهای تولید نمایند.
همسایگان ایران نه تنها نگران دستیابی این کشور به سلاح هستهای هستند، بلکه از گرد و غبار اتمی ناشی از یک صانحه وحشت دارند. مقامات کویت خاطر نشان ساختهاند بوشهر که کمتر از 200 مایل (320 کیلومتر) با شهر کویت فاصله دارد، در یک منطقه زلزلهخیز واقع گشته است. کویتیها با یادآوری حادثه چرنوبیل اظهار میدارند که بادهای خلیج فارس در مسیر پادساعتگرد و به طرف آنها میوزد.
مدل امارات خالی از عیب نیست. دغلبازی و حوادث همواره امکان وقوع دارند. اما همه امنیت لازم برای یک برنامه هستهای تأمین خواهد شد. ابوظبی با طرح اینکه رآکتورهای آب سنگین، زبالههای هستهای آغشته به پلوتونیوم به جای میگذارند؛ از پذیرش فنآوری کانادا خودداری ورزید و فنآوری روسیه را نیز قدیمی و خطرآفرین توصیف کرد. این موضوع باعث شده است کشورهای آمریکا، ژاپن، کره جنوبی و فرانسه به عنوان فراهمآورندگان احتمالی فنآوری رآکتورهای آب سبک برای این کشور باقی بمانند.
دولت بوش در آخرین روزهای کاری خود یک قرارداد همکاری در زمنیه فنآوری صلحآمیز هستهای با امارات امضا نمود. لازم است قرارداد در ماه می به تأیید کنگره آمریکا برسد و اماراتیها لابی خود را برای رای آوردن آن شروع کردهاند. دولت اوباما نیز باید به سرعت آن را بپذیرد.
جالبترین جنبه برنامه اماراتیها، کاری است که انجام نمیدهند. ابوظبی تصمیم گرفته برای از میان برداشتن احتمال انحراف این کشور به سمت سلاح، از دستیابی به چرخه سوخت صرف نظر کند. در عوض قرار است این کشور سوخت مورد نیاز رآکتورهای خود را از خارج تهیه کرده و پسماند سوخت را نیز جهت بازیابی برگرداند. در طی مذاکرات کشورهای اروپایی با ایران، روسیه پیشنهاد مشابهای به این کشور ارائه کرده بود اما تهران ضمن پایفشاری بر غنیسازی در داخل ، از پذیرش این پیشنهاد خودداری نمود. این موضوع منجر به تقویت بدگمانیها در مورد نیات این کشور شده است.
اوباما وعده داده که برای بهبود روابط با ایران تلاش میکند اما پیشگامی او در ماه گذشته با بیاعتنایی ایران مواجه شد. مقامات ایران تغییرات آمریکا را ناچیز قلمداد کرده و خواستار جبران خطاهای گذشته شیطان بزرگ هستند.
گفته میشود کاخ سفید در حال بررسی ارائه یک پیشنهاد مفصل به ایران است. در این پیشنهاد ممکن است آنچه ایران میگوید به دنبال آن است، مورد توجه قرار گیرد. یعنی یک برنامه پیشرفته و صلحآمیز هستهای که ایران را در رده اول کشورهای صاحب این فنآوری قرار میدهد. تهران اجازه مییابد نسبت به تهیه همان فنآوری هستهای که امارات قصد خرید آن را دارد اقدام نماید و در عوض تعهد میدهد که غنیسازی را متوقف کند و با بازرسان همکاری داشته باشد.
آمریکا به دلیل گرفتاریهای شدید در عراق و افغانستان فاقد عزم کافی برای اعمال فشار بر ایران است. تحریمها نیز ایران را مرعوب نساخته است. اکنون تنها راه واقعگرایانه برای متوقف ساختن ایران این است که به این کشور چیزی را پیشنهاد دهیم که به دنبال آن است. آیا انرژی هستهای پیشرفته، عادیسازی روابط با آمریکا، پایان بخشیدن به تحریمها و کاهش تنش بین ایران و همسایگانش برای جلب علاقهمندی ایران کافی است؟ آیا ایرانیها پیشنهادی را که از سوی مسکو رد کردند این بار از سوی اوباما میپذیرند؟ آیا ورای ساخت بمب، خواسته دیگری دارند؟
شاید نه، اما اگر ایران این پیشنهاد را رد کند تتمه اعتباری را که برایش باقی مانده و ناشی از ادعای صرفاً صلحآمیز بودن برنامه هستهای است، از دست خواهد داد. از طرف دیگر ناچار است به شکایتهای خود پایان دهد که آمریکا قصد دارد ایران را عقبمانده نگه داشته و از ورود این کشور به باشگاه کشورهای هستهای جلوگیری کند.
و اگر پاسخ ایران مثبت باشد، سال آینده که در این کشور «روز ملی فنآوری هستهای» برگزار میشود، دلیلی برای جشن گرفتن وجود خواهد داشت.
ولی این موضوع فردی همچون خاتمی یا موسوی خواهد.و با تند روی به جایی نمی رسیم.