آفتابنیوز : آفتاب: میرحسین موسوی با بیان اینکه به دنبال احیای ارزشهای جامعه برای نگه داشتن کشور هستیم، اظهار کرد: «به نظر من هیچ چارهای در دنیای پر از مشکل امروزی نداریم، غیر از آنکه به ارزشها برگردیم».
به گزارش آفتاب، نخستوزیر دوران دفاع مقدس در دیدار جمعی از ایلامیهای مقیم مرکز با بیان اینکه "ایلام به گردن همه ما حق دارد"، افزود: «در زمان جنگ تعرض زیادی توسط دشمن به ایلام شد و مردم، نقشی اساسی در پیروزی ما در آن منطقه ایفا کردند که هیچگاه آن مبارزات را فراموش نمیکنیم».
وی تاکید کرد: «اگر نقش مردم را در زمان جنگ درنظر بگیریم، خواهیم دید که کارهای دولت در آن زمان، در مقابل آن رشادتها، اندکی بیش نبوده است».
موسوی به ظرفیتهای استان ایلام اشاره کرد و گفت: «ایلام منابع بالقوه زیادی دارد که مهترین آن، سابقه تاریخی آن منطقه است و میتواند در جذب گردشگر بسیار موثر باشد. نکته قابل توجه این است که آن منطقه باید به بازار ملی بپیوندد و اگر این اتصال را برقرار کنیم، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد زیرا اگر از مزیتهای نسبی این استان استفاده شود، میتوانیم نتایج بسیار خوبی بگیریم».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: «آنچه در مورد ایلام باید تاکید شود، تکیه بر نیروی انسانی آن منطقه و وفاداری آنهاست. در سالهای آخر جنگ اگر وفاداری، مقاومت و آگاهی مردم آن منطقه نبود، دولت و کشور با مشکل جدی مواجه میشد».
وی همچنین به انتخاب ایلام به عنوان اولین مقصد سفرهای خود اشاره کرد و افزود: «من ایلام را به عنوان اولین استان قرار دادم زیرا شاید جزو معدود افرادی باشم که شدت وسعت فداکاری مردم آنجا را در لحظات حساس دیدهام. آمدن به ایلام نوعی قوت گرفتن نیز هست به طوری که به مردم کل کشور گفته شود آنچه موجب استحکام و قدرت ماست، وفاداری مردم است».
موسوی با بیان اینکه در دیدار با نخبگان ایلام، ایدهها و دیدگاههای آنها را دریافت خواهد کرد، درباره ستاد انتخاباتی خود نیز گفت: «ستادی که ما داریم حالت جناحی ندارد. ما با همه گروها در تماس هستیم و ستاد ما یک حالت باز دارد که افراد مختلفی میتوانند در آن فعالیت و همکاری کنند».
نخست وزیر دوران دفاع مقدس خاطر نشان کرد: «تصمیم دارم عقاید و برنامههای خود را آن طور که هست با مردم در میان بگذارم و آنها خود تصمیم بگیرند. من نمیتوانم به مردم دروغ بگویم یا خودم را غیر از آن چیزی که هستم، معرفی کنم».
وی با تاکید بر لزوم وحدت در جامعه اظهار کرد: «مردم عادی در کشور ما که بار اصلی انقلاب را به دوش میکشند، همه موارد خوب جناحها را با هم دارند و چه بسا بتوانیم اختلافات بین جناحها را در سطح ملی کم کنیم، زیرا این برای کشور ما حیاتی است که همه نیروها در کشور ما با هم کار کنند یا حداقل دشمنی و خصومتی با هم نداشته باشند. اگر دقت کنید امام (ره) هم همواره در سخنرانیهای خود همه را به وحدت دعوت میکردند».
موسوی با بیان اینکه من دربین گروههای مختلف دوستانی دارم و در دولت قبلی خود از افراد مختلف بهره میبردم، یاد آورشد: «آن زمان در دولت اختلافاتی بود، اما این موجب نمیشد که مانعی برای کار کردن به وجود آید. قبلا هم گفتهام که در کابینه حدود 8 یا 9 نفر کاملا خط سیاسی متفاوتی داشتند اما یک ذره هم در همکاری برای خدمت به کشور خدشه وارد نشد و در آینده هم میتوان این خط مشی را ادامه داد».
شاید اولین سوالی که با دیدن بیانیه حزب مشارکت ومجاهدین درحمایت از موسوی به ذهن می رسد این است که کسانی که خاتمی را برآورده کننده کف انتظارات وخواسته های خود می دانستندودر توجیه طرفدارانشان درحمایت از او دچار مشکل بودند،چگونه می توانند در عرض چند روز به این نتیجه برسند که موسوی تمام خصوصیات کاندیدای مورد نظرشان را دارد؟!حمایت ایشان از موسوی ایجابی است یا سلبی و حمایتهایی از این جنس که با اماو اگرهای فراوانی همراه است تا چه میزان می تواند بر فرایند انتخابات تاثیر بگذارد؟
اولین تحلیلی که درمورد نوع حرکت جریانات مدعی اصلاحات به ذهن می رسد این است که موسوی از ابتدای امر، کاندیدای دوم خردادی ها بوده و مسایلی که در حول وحوش کاندیداتوری خاتمی اتفاق افتاد ،همه برای بازار گرمی وبرانگیختن توجه دیگران بوده است...این تحلیل براین پایه استوار است که ما مجموعه احزاب این جریان را مجموعه ای به هم پیوسته و هم فکر قلمداد کنیم در صورتیکه که جبهه دوم خرداد حتی در زمانی که در قدرت بود هم نتوانست مفاهیم مورد نظر خودرا تبیین وتعریف کند و اجماعی در بین پدید آورندگان خود،پدید آورد
آنچه از شواهد وقرائن پیدا است این است که با آنکه سیاست بازیهای مربوط به انتخابات در این جریان ،زودتر از همیشه شروع شد ولی هرکدام از این احزاب براساس آمال وآرزوهای خود،صحنه انتخابات را نشانه رفتند وتیر خودر ا رها نمودند،تیرهایی که در تاریکی جهل وقدرت طلبی صاحبان آن به سنگ خورد و حاصلی جز تشدید اختلافات درون گروهی نداشت....
ابتدای امرکارگزارانیها از کاندیدای میانه بین اصولگرا واصلاح طلب سخن گفتند که این قضیه با واکنش تند احزابی نظیر مشارکت ومجاهدین روبرو شد؛ با کاندیداتوری کروبی ،همین تندروها به صرافت افتادند که خاتمی را وارد صحنه کنند وبا حضور موسوی واستقبال سرد از خاتمی درسفرهای استانی،خاتمی دریافت که این میدان جز شکست وناکامی حاصلی ندارد و با زرنگی خاص خود میدان را به دیگران واگذار کرد...این روزها اگر آقای حسن روحانی هم به عنوان کاندیدای اختصاصی حزب کارگزاران وارد صحنه شود پازل انتخابات تکمیل است....و البته در این بین تندروهایی نظیر حزب مشارکت ومجاهدین به دلیل اینکه هیچ جایگاهی نه در بین مردم ونه در بین نظام دارند اجباراً روغن ریخته خودرا نذر امامزاده کرده اند !....آنها خیلی خوب می دانند که میرحسین هیچ شانسی مقابل احمدی نژاد ندارد به همین خاطر با حمایت از ایشان ،هم از بین بدو بدتر (کروبی)،بد را انتخاب کرده اند وهم موسوی که هیچ تقارب فکری ورفتاری با آنها ندارد را مصادره نموده اند،مصادره ای که مطمئنا به بدنامی ایشان خواهد انجامید وخیال افراطیون را برای چهار سال دیگری که احمدی نژاد در انتخابات حضور ندارد ، راحت خواهند کرد.....
ودر آخر اینکه ما نمی دانیم آقای موسوی براساس چه تفکری در برابر احمدی نژاد قرار گرفته ...راستش را بخواهید هرچه می خواهیم اورا همردیف احزابی مانند مشارکت ومجاهدین بنشانیم نمی توانیم...موسوی از نظر ما ذخیره ای برای نظام وانقلاب بود که هیچگاه تصور نمی کردیم روزی او را ملعبه وبازیچه دست سیاسیون سیاهکاری چون مشارکت ومجاهدین ببینیم ....ولی چه می شود کرد انگار قرار است بعضی ها قدر خودرا نشناسند واسیر باز ی پنهان سیاست بازان حرفه ای شوند