آفتابنیوز : آفتاب: سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه در انتخابات سومین دوره مجلس خبرگان گفت: «در مناظرهای که با محمدرضا خاتمی در دانشگاه تهران داشتم ایشان داغتر از من بحث احکام ولایت فقیه و امام (ره) را مطرح میکرد. او همان فردی است که روزی ولایت فقیه را دیکتاتوری و استبداد میدانست اما اکنون دو آتشهتر از ماست».
قاسم روانبخش در دومین نشست انتخاباتی مجمع عمومی اتحادیه جامعهی اسلامی دانشجویان، با بیان اینکه در آستانه حماسه بزرگ دیگری یعنی انتخابات 22 خرداد 1388 قرار داریم به توضیحاتی درباره جریانهای سیاسی قبل از انقلاب پرداخت و گفت: «از آغاز انقلاب اسلامی و حتی پیش از کلید خوردن قیام 15 خرداد جریانهای سیاسی مختلفی در کشور با شاه و طاغوت مبارزه میکردند، اما همه زیر لوای یک جریان سیاسی قرار نداشتند، بلکه مبانی فکری آنها متفاوت بود و هر فردی با انگیزهای خاص مبارزه میکرد».
وی ادامه داد: «در آن زمان هدف امام (ره) و بچه مسلمانها مبارزه برای تحقق حاکمیت اسلامی و ارزشهای دینی بود، اما افراد دیگری همچون جبههی ملی و گروههای چپ کمونیستی برای تحقق حکومت دیگری با اشکال لیبرالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم تلاش میکردند».
روانبخش خاطرنشان کرد: «با نزدیک شدن به انقلاب همه اقشار و گروهها با نظرات و تفکرات گوناگون شعار مرگ بر شاه میدادند، اما اهداف آنها از یکدیگر متفاوت بود. در این شرایط افرادی که به مسائل آگاه بودند شعارها را کنترل میکردند و اجازهی بیان هر شعاری داده نمیشد. آنها مراقب بودند مسیر درستی طی شود. از سوی دیگر مردم به دلیل رهبری امام و حضور روحانیت حواسشان برای فعالیت در این زمینه به خوبی جمع بود. آنها گام به گام در این مسیر شفاف و روشن حرکت کردند تا ما امروز در این مکان قرار بگیریم».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه اضافه کرد: «پس از انقلاب اسلامی و بعد از سال 60 فضا به گونهای شد که دیگر کسی نمیتوانست به صراحت بگوید کمونیست است. این شرایط بدین معنا نیست که حزب توده، چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین وجود نداشتند، بلکه آنها دیگر به صورت رسمی و علنی نتوانستند فعالیت کنند. این افراد زیر یک چتر دیگر به فعالیت پرداختند. آنها در قالبی با نام اسلامی اما با محتوای غیراسلامی فعالیت میکردند.
وی اضافه کرد: به این افراد آموزش دادند به فعالیت با برچسب اسلامی بپردازد. البته آنها حتی چنین گروههایی را تاسیس نکردند بلکه با زرنگی و برنامهریزی خاصی به تشکلهایی همچون انجمنهای اسلامی نفوذ کردند. این افراد زیر تابلوی اسلامی و در لوای نام اسلام کار خود را میکنند و به صراحت بیان نمیکنند که کمونیست هستند. در این شرایط در دانشگاه افرادی را که اسلام را قبول ندارند برای سخنرانی دعوت میکنند و برایشان کف میزنند. اگر چیزی مبنی بر بیدینی و بیاسلامی به آنها بگوییم میگویند که اسلام شما فاشیستی و اسلام ما آزاد است. خطری که اکنون ما را تهدید میکند این است که افرادی با نام اسلام اما با محتوای کفر فعالیت میکنند».
روانبخش افزود: «چند سال پیش آیتالله مصباح در دوران اصلاحات فرمودند که یک مرتبه بگویید اسلام بیاسلام. آنها میگفتند ما اسلام را قبول داریم اما اسلامی که نظرات اسلامیاش با همهی ادیان و مکاتب بشری میسازد و با اعلامیهی حقوق بشر کاملا تطبیق میکند. به طور مثال آنها رسما میگویند حدود و قصاص در اسلام باید تعطیل شود. از سوی دیگر بنا به گفتهی آنها از آنجا که احکام حقوق زن در اسلام با مکاتب آنها نمیسازد، باید حذف شود. به طور مثال بحث تفاوت ارث زن که آیهی صریح قرآن است را نباید در نظر گرفت. به باور آنها اگر زندگی پیامبر ادامه پیدا میکرد این مورد را تصحیح میکرد».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه، افزود: «همچنین آنها میگویند در اسلامشان باید برخی احکام اقتصادی و حقوقی را نیز کنار گذاشت. در این صورت تنها چیزی که باقی میماند فقط نامی از اسلام است و محتوایش اسلام نیست. بر این اساس آقای صانعی در مصاحبهای با روزنامهی همشهری گفته بود اگر به او اجازه بدهند اسلام را آنطور که خود میداند به جهان معرفی کند از شش میلیارد مردم 10 میلیارد مسلمان میشوند. بنده در واکنش گفتم که از دیدگاه آنها باید تابلوی کفر و اسلام را با هم عوض کرد و در این شرایط حرف آنها محقق میشود».
وی ابراز عقیده کرد: «ایشان حدود اسلام را قبول ندارد و بیان میکند حقوق زن و مرد جز در بحث ارث با هم هیچ تفاوتی ندارد».
روانبخش در ادامه گفت: «آنها در سخنانشان نام شهید مطهری را میبرند در حالی که افکار شهید مطهری با سخنان آنها صد درصد در تعارض و تناقض است».
وی افزود: «بر این اساس افرادی که بخواهند با اسلام مبارزه کنند راهی جز اینکه زیر تابلوی اسلام قرار گیرند و سپس به مبارزه بپردازند ندارند».
روانبخش در ادامه به سفر اوباما به ترکیه اشاره و خاطرنشان کرد: «اوباما در سخنرانی ترکیه ابتدا به ساعتش نگاه میکند و میگوید نیم ساعت به اذان ظهر باقی است، باید طوری سخنرانیام را تطبیق دهم که با اذان تعارض پیدا نکند. فضا امروز به گونهای شده که به فضل الهی و به رغم مبارزات با دین، امروز دین اسلام با ارزشهای دینی با گفتمان امام (ره) احیا شده است. چنین رویکردی را در سودان، ترکیه، عربستان، فلسطین و حتی آمریکا که سمبل شیطان بزرگ است میبینیم. در چنین شرایطی شما توقع دارید در داخل کشور برخی رسما بگویند اسلام بدرد نمیخورد؟ آنان سخنانی را که در هشت سال اصلاحات بیان کردند دیگر نمیگویند. دیگر نمیگویند که امام (ره) باید به موزهی تاریخ برود و امام زمان (عج) را میتوان استیضاح کرد».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه ادامه داد: «در حال حاضر نسبت به سخنان همان چند نفر از حامیانشان همچون مجتهد شبستری و اکبر گنجی اعتراض میکنند. آنها در واکنش به سخنان اکبر گنجی گفتند او زمانی در گروههای ما قرار داشته است اما اکنون جزو ما نیست».
وی همچنین گفت: «در چنین شرایطی یکی از رسالتهای مهم ما این است که چنین افرادی را که پشت این فکر و تابلو قرار گرفتهاند بشناسیم. در حال حاضر دقت کنیم چقدر بحث امام (ره) داغ شده است».
وی ابراز عقیده کرد: «در مناظرهای که با محمدرضا خاتمی در دانشگاه تهران داشتم ایشان داغتر از من بحث احکام ولایت فقیه و امام (ره) را مطرح میکرد. او همان فردی است که روزی ولایت فقیه را دیکتاتوری و استبداد میدانست اما اکنون دو آتشهتر از ماست».
روانبخش در ادامه با اشاره به طرح نامزدی میرحسین موسوی با طرح این پرسش که چرا امروز این کاندیدا را بعد از 20 سال معرفی کردهاند، گفت: «آنها به خیال خودشان فکر میکردند چنین فردی در فضای کنونی جواب میدهد. آنها شعارهایی همچون یاور بهشتی و رجایی را سر میدهند و میگویند بوی بهشتی و امام (ره) آمد».
وی افزود: «افرادی همچون سازمان مجاهدین با سوابق و ایدئولوژی و اظهاراتشان که در دورهای مراجع در بیانیهای اعلام کردند که مشروعیت ندارند امروز این کاندیدا را تایید میکنند. اینکه همه این گروهها پشت یک کاندیدا آمدهاند باید مورد توجه قرار گیرد. ما به خود فرد کاری نداریم اما افرادی که از او حمایت میکنند مگر همانهایی نبودند که صدها مقاله در روزنامهها در مجلات علیه قانون اساسی و ولایت فقیه نوشتند. مگر آنها در لایحه افزایش اختیارات ریاستجمهوری به دنبال محاکمه ولایت فقیه نبودند. حال این افراد با فرد دیگری در صحنه حاضر شدهاند. ما کاری به آن مرد نداریم، چرا که این افراد برایشان آن فرد مهم نیست، بلکه میخواهند پشت هر فردی که کارشان را پیش ببرد بروند؛ حتی اگر این فرد روزی نتواند انتظارات آنها را برآورده کند از او نیز عبور میکنند و پشت فرد دیگری که برایشان سودمند است میروند. باید به این جریان بسیار توجه کرد».
عضو گروه رایحه خوش خدمت، در ادامه گفت: «البته سوال ما از این فرد که به عنوان کاندیدای این جریان معرفی شده این است که آیا این افراد را میشناسد یا خیر؟ اگر آنها را میشناسد چرا به آنها تن داده و این بدان معناست که همراه آنهاست و اگر نمیشناسد کفایت سیاسی ندارد، چرا که فردی که پس از 20 سال نتواند این جریانها را بشناسد چطور میخواهد رییسجمهور کشور شود و جریانهای سیاسی دنیا را بشناسد».
وی خطاب به دانشجویان حاضر گفت: «باید حواسمان جمع باشد و متوجه باشیم استراتژی کار آنها چیست. سپس با اطلاع کامل این موارد را به مردم اطلاع دهیم. مهمترین وظیفه ما شناختن این جریان سیاسی است که از کجا شکل گرفته و به کجا میرسد».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه در سومین دوره انتخابات مجلس خبرگان، با بیان اینکه مادر همه این جریانها سازمان مجاهدین است به تاریخچه شکلگیری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اشاره و اظهار کرد: «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از بهم ریختن حزب جمهوری اسلامی و دو دستهشدن آنها و همچنین تعطیل کردن احزاب منحل شد. پس از آن در سال 70 سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد که پشت سر این ماجرا حلقه کیان در سال 71 شکل گرفت که افراد این سازمان جزء افراد اساسی و ریشهای این حلقه بودند. در آن زمان سعید حجاریان که یکی از ردههای بالایی کشور به حساب میآمد عضو حلقه کیان بود. او پس از دورانی اعلام کرد اصل جریان نواندیشی اصلاحطلبی کلیدش در دفتر ریاستجمهوری وقت خورده است. از این رو شاهد بودیم در آستانه انتخابات 84 هاشمی رفسنجانی اعلام کرد حلقه کیان از افتخارات دوران اوست».
روانبخش در ادامه با بیان اینکه حزب کارگزاران از دولت سازندگی ایجاد شده است، گفت: «سازمان مجاهدین، کارگزاران و حلقه کیان ماجرای سال 76 را ایجاد کردند. در آن دوره دو کاندیدای اصلی یعنی آقای ناطق نوری و خاتمی در انتخابات حضور داشتند. ناطق میگفت نوکر هاشمی است و از آن طرف کارگزاران که پدر معنویاش هاشمی بود، از خاتمی حمایت میکرد. با پیروزی هر کدام از این کاندیداها، برندهی نهایی کارگزاران و هاشمی بودند، از این رو شاهد بودیم در دولت خاتمی کلیدهایی اصلی کشور کارگزارانی بودند».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه، ادامه داد: «حزب مشارکت نیز از دل دولت خاتمی بیرون آمد. اکنون همه آنها یعنی کارگزاران، مجمع روحانیون مبارز، مشارکت و سازمان مجاهدین، همه در این انتخابات یکی شده و به یک راه پیوستهاند. این مجموعه که خاتمی از آنها حمایت و پدر معنویشان است ابتدا تلاش کردند تحت عنوان تشکیل دولت وحدت ملی فعالیت کنند، به گونهای که میگفتند هر که را بیایند قبول دارند، فقط احمدینژاد نباشد. آنها در نهایت به این جمعبندی رسیدند از کاندیدای فعلیشان حمایت کنند».
وی افزود: «البته در شرایط فعلی برخی از آنها احساس خطر کردهاند؛ چرا که اگر در این انتخابات کاندیدای این گروه نتواند رای بیاورد همه آنها از صحنه میروند و اگر پیروز شوند همه با هم هستند. البته طبق خبرهای رسیده وضعیت نشان میدهد که آنها در باتلاقی فرو رفتهاند».
روانبخش در ادامه به سفر اخیر رییسجمهور به کرمان اشاره و تصریح کرد: «شما شاهد بودید که حضور مردم در کرمان و یزد حساستر از بقیه نقاط کشور بود چرا که آنها بیشتر این جریان را از درون درک کرده بودند. حال به حضور مردم در ایلام و اهواز نیز نگاه کنید. در شرایط فعلی که برای آن جریان شرایط مرگ و حیات برقرار است و آنها همه توان خود را از قبیل توان رسانهای، تبلیغاتی، پولی را وسط گذاشتهاند باید ما نیز کاری کنیم. آنها چارهای جز این این رویکرد ندارند؛ چرا که اگر شکست بخورند باید همه از صحنه کنار بروند».
عضو رایحهی خوش خدمت، اضافه کرد: «شاهد بودید طی چند هفته گذشته همه این جریان به مثابه یک مسابقه از کاندیدایشان حمایت میکردند. این در شرایطی است که میتوانستند برای داغ نگه داشتن تنور انتخابات به فاصله یک هفته این حمایتها را اعلام کنند. اما چون کاندیدایشان به آنها گفته بود باید همه از او حمایت کنند وگرنه از صحنه کنار میرود و چنین اتفاقی نیز در حال رخ دادن بود، شاهد بودیم همه این جریان پشت سر هم حمایتشان را از او اعلام کردند. در چنین فضایی وظیفه همه ما این است که همت و تلاش خود را به کار بریم و اجازه ندهیم جریانی که روزی رسماً مقابل دین بود امروز در قالب شهید بهشتی، اسلام، امام زمان (عج) و امام (ره) حرف بزند و روی کار بیاید».
وی ادامه داد: «کاندیدای آنها عنوان کرده در دوران هاشمی و خاتمی برای حضور در صحنه احساس خطر نمیکرده است و اکنون یعنی در زمان احمدینژاد احساس خطر میکند. این در حالی است که مقام معظم رهبری در مورد این دولت میفرماید که در این دوره فکر و اندیشه امام (ره) احیاً شده، ولی این کاندیدا بیان میکند احساس خطر میکند. به عبارت دیگر آنها احساس خطر میکنند؛ چرا که ممکن است برای همیشه از صحنه دور شوند».
روانبخش خطاب به دانشجویان حاضر گفت: «باید در این شرایط از جریان بدلی شناخت کافی داشت. آنها مکرر نام شهید بهشتی را میآورند در حالی که مجتهد شبستری در زمان حیات شهید بهشتی او را قبول نداشت، اما امروز نام آن شهید را میبرد».
سردبیر سیاسی هفتهنامه پرتو، به نامه شهید بهشتی به امام (ره) در پایان سال 59 اشاره و اظهار کرد: «در آن نامه شهید بهشتی عمده اختلافات کشور را بین دو بینش میداند. امروز نیز پس از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی عمده اختلافات بین دو بینش است. از میر حسین موسوی در ایلام راجع به مشارکت و سازمان مجاهدین پرسیدند که گفت آنها مسلمانند و نماز میخوانند. این در شرایطی است که بازرگان که از ریشههای جریان نهضت آزادی بود نیز نماز میخواند، اما امام (ره) فرمود که اسلام آنها اسلام آمریکایی است».
وی افزود: «روزی دکتر احمدینژاد گفت تابلوی قطار هستهای را کنده و دیگر این قطار ترمز ندارد. آنها در آن روز گفتند رییسجمهور بلد نیست سخن بگوید و سخنانش با جمهوری اسلامی در تعارض است. آنها میدانستند رییسجمهور چه میگوید به گونهای که اکنون آخرین حلقه سوخت هستهیی تکمیل شده است. این شرایط را میتوان با سخنان بهزاد نبوی به عنوان نمایندهی مجلس مقایسه کرد که در آن زمان میگفت من از آمریکا میترسم و هر فردی که از آمریکا نترسد شعور ترسیدن ندارد، سپس آنها نامهی 135 نفری نمایندگان مجلس را به مقام معظم رهبری دادند و گفتند تو نیز جام زهر را بنوش».
روانبخش مجددا به نامه شهید بهشتی اشاره کرد و ادامه داد: «شهید بهشتی در آن نامه به امام (ره) به توضیح دو بینش موجود در کشور پرداخت که طبق سخنان ایشان بینش اول بینشی است که با توکل به خدا بسترهای لازم را برای پیشرفت امت و نظام فراهم میکند. اکنون ما شاهدیم طبق این بینش کشور وارد فاز ساخت نیروگاه هستهیی شده و کمتر از 10 سال خودمان میتوانیم نیروگاه بسازیم. ما میتوانیم به همه نوع پیشرفت دست پیدا کنیم اما نباید در فرهنگ غرب ذوب شویم، اما بینش دوم طبق سخن شهید بهشتی بینشی است که به غرب وابسته است. این شرایط را از سوی متفکر این جریان یعنی خاتمی میتوان به خوبی مشاهده کرد که او رسماً گفت برای پیشرفت و ماندن راهی جز راه غرب وجود ندارد».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه، افزود: «طبق بینش اول باید ملاک همه مدیران در کشور تقوا باشد. در حالی که مطابق با بینش دوم خود به خود راه برای نفوذ مدیران بیمبالات در همهی سطوح مدیریت کشور باز میشود. حال میتوان به خوبی مشاهده کرد که چه افرادی عنوان میکردند چرا مدیران را کنار گذاشتهاید و چه افرادی زمانی که مدیر متخلفی در دادگاه محاکمه میشود و از زندان بیرون میآید او را به سفر حج میبرند، همچنین چه کسانی از فردی که به جاسوسی متهم بوده و در دادگاه پرونده دارد حمایت میکنند و چه کسانی میگفتند که در پروژهای عظیم، خوردن 60 میلیون تومان طبیعی است».
روانبخش افزود: «شهید بهشتی در آن نامه 10 نکته را به امام (ره) گفت. وی از تلاشهای رییسجمهور وقت یعنی بنیصدر و همفکرانش که برای حذف ولایت فقیه در آینده سخت میکوشیدند، پرده برداشت. شهید بهشتی در آن نامه توجه امام (ره) را به این نکته جلب کرد که این افراد امام (ره) را قبول دارند، اما برای نفی تداوم ولایت فقیه و رهبری در جامعه تلاش میکنند. حال آن شرایط را با سالهایی که برخی برای حذف ولایت فقیه قلم میزدند مقایسه کنید. آنها چه افرادی بودند؟ آیا همانهایی نیستند که اکنون پشت تابلوی اسلام و امام (ره) پنهان شدهاند»؟
عضو ستاد رایحه خوش خدمت، ادامه داد: «در آن نامه شهید بهشتی گفت این دو جریان فکری با یکدیگر نمیتوانند جامعه را جلو ببرند. اگر هر دو جریان بر سر کار بیایند کارهای مردم پیش نمیرود. بر این اساس به امام (ره) پیشنهاد کرد افرادی که دارای بینش اول هستند نهادهای لشگری و کشوری به وسیلهی آنها اداره شود و اداره جمهوری اسلامی بهوسیله این افراد که دارای بینش اسلام ناب محمدی هستند، انجام شود».
وی همچنین گفت: «در طول این چند سال شاهد بودیم که به دلیل آنکه چنین بینشی در کشور حاکم شده است پیشرفتهای بزرگی برای کشور به ثمر رسیده و گامهای بلندی برداشته شده است. کمتر شعار داده شده و بیشتر عمل شده است. در زمانی تنها شعار باور کردن جوانان را سر میدادند اما اکنون جوانان به معنای واقعی باور شدهاند. آنها چرخه سوخت هستهای را راه انداختهاند؛ چرا که به باور بینش اول باید به جوان اعتماد کرد و با توکل به خدا پیش رفت».
وی افزود: اما طبق بینش دوم تنها باید التماس کرد و از غربیها خواست اجازه دهند ما انرژی هستهیی داشته باشیم. این افراد همانهایی هستند که طبق فرمودهی مقام معظم رهبری اگر تفکر شاه سلطان حسینیها در کشور حاکم شود کار کشور تمام است. وی افزود: «انشاءالله در کمتر از ده سال آینده با ادامه این روند نیروگاه هستهای را با دست پرتوان جوانان خود میسازیم و به آن نقطه که مقام معظم رهبری خواستند برسیم. این شدنی است و برای رسیدن به آن جریانهای سیاسی، اعتقادی کشور باید مسیر صحیح را طی کنند، وگرنه با سنگهای سر راه ممکن است کارها به کندی پیش رود».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه، در ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به باور برخی از اصولگرایان اگر خودیها از دولت انتقاد کنند علم انتقاد از افرادی که صلاحیت ندارند برداشته میشود و انتقاد در چارچوب درست مطرح نمیشود؛ این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: «این رویکرد درست است؛ چرا که ما باید خود پرچم انتقاد را در دست بگیریم. البته انتقاد صحیح و سازنده و نه انتقامهای شخصی که تنها به تخریب میانجامد. اگر کسی در جبهه اصولگرایی یا اصلاحات انتقاد کند اشکالی ندارد؛ چرا که موجب رشد و تعالی میشود اما برخی به جای انتقاد به تخریب میپردازند».
عضو ستاد رایحه خوش خدمت ادامه داد: «در شرایطی که کارشناسان بر روی طرح تحول اقتصادی به خوبی کار کردهاند این طرح در مجلس طی چند جلسه تصویب نمیشود، اما اکنون شاهدیم تنها راه نجات برای اصلاح الگوی مصرف طرح تحول اقتصادی است. در زمینه بودجه نیز چنین اتفاقی افتاده است؛ چرا که دولت در این زمینه بسیار کار کارشناسی انجام داده اما وقتی بودجه وارد مجلس میشود، آن را کلی بهم میریزند و یک شرایط بحرانی برای دولت ایجاد میکنند. با این وجود دکتر احمدینژاد کلیه دستگاهها را موظف کرده تا همه توان خود را برای اجرای بودجه بگذارند».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه، در بخش دیگر سخنانش با اشاره به استعفای میرحسین موسوی در دوران نخستوزیری افزود: «میر حسین موسوی استعفا کرد چون دو وزیرش در مجلس سوم رای اعتماد نیاوردند، که امام (ره) در نامهای از ایشان گله کرد، اما اکنون هنگامی که به وزرای دکتر احمدینژاد رای اعتماد نمیدهند، او صدایش درنمیآید؛ چرا که بر این باور است که صلاح نیست مردم را درگیر اینگونه کارها کنیم و این موضوع برای اصل اصولگرایی نیز خوب نیست».
در ادامه یکی از دانشجویان گفت: «در بحث آقای هاشمی رفسنجانی گفته میشود اگر هاشمی به سمت چنین جریانهایی رفته بدان دلیل است که میخواهد مراقب آن جریانها که ممکن است برای نظام خطرناک باشد، باشد و نگذارد آنها برای نظام چالشزا باشند».
عضو ستاد رایحه خوش خدمت، در واکنش به این سخن گفت: «اگر این صحبت صحت داشته باشد بنابراین باید هاشمی حرفهایی بزند که طرف مقابل را نیز جذب کند. اگر از آن جریان حمایت میکند حداقل یکبار از آقای احمدینژاد که حمایت طیف وسیعی را در اختیار دارد و مقام معظم رهبری اینگونه از ایشان حمایت میکند، تعریف کند و به طور مثال یکبار در خطبههای نماز جمعه از دولت به خاطر بحث ماهواره امید تشکر کند. این در شرایطی است که مقام معظم رهبری، مجلس و مردم همه از دکتر احمدینژاد در بحث ماهواره قدردانی کردند، ایشان در این زمینه هیچ سخنی نگفت».
روانبخش ادامه داد: «نکته دیگر اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی در مباحث فکری و اعتقادی است که برای ما مهمتر است. اینها حرفهایی است که دچار اشکال است. ایشان میتوانند همچون مقام معظم رهبری که بر اصول خود محکم ایستاده و همه گروهها را همراهی میکند، عمل کند. این رویکرد نشان میدهد مبانی فکریشان چیز دیگری است».
عضو ستاد رایحه خوش خدمت، در پاسخ به این پرسش که چرا باید احمدینژاد را انتخاب کرد نیز گفت: «احمدینژاد یک معصوم نیست و همچون همه انسانها ممکن است خطا کند. جدا از اینکه آیا ایشان برای برخی موارد جواب دارد یا خیر؟ فرض کنید که در دورانی اشتباهاتی نیز رخ داده اما چطور میتوان تضمین داد که آقایانی که اکنون به عنوان کاندیدا مطرحند درصد اشتباهشان از احمدینژاد کمتر باشد. کما اینکه اکنون آنها مشاورانی دارند که مشخص است رویکردشان چه خواهد بود».
وی ادامه داد: «برخی تا آنجا به فردی اعتماد دارند که ممکن است کارهایش را نیز توجیه کنند، اما ما نمیخواهیم چنین رویکردی داشته باشیم. ما نمیگوییم اشتباهی رخ نداده است، میپذیریم که در زمانی اشتباه انجام شده است اما در مجموع احمدینژاد فردی است که بر روی اصول محکم ایستاده است. گر چه ممکن است در برخی روشها و نوع انتخاب مدیران اشتباه داشته باشد. با این حال روی اصول محکم ایستاده و بر این اساس ما عاشق چشم و آبروی کسی نیستیم».
سخنگوی ستاد نخبگان حوزه و دانشگاه در پایان گفت: «اگر روزی فردی را پیدا کردیم که از احمدینژاد در دو مورد دینداری و پایبندی به اصول و خدمت به مردم قویتر باشد واجب است انتخاب اصلح کنیم اما ما در جمعبندی به این نتیجه نرسیدهایم. امیدواریم در چهار سال بعد نیرویی تربیت کنیم که بهتر باشد و به سمت ظهور امام زمان (ع) پیش رویم».