پس از رفتن منوچهر شاهسواری، مرضیه برومند به عنوان رئیس خانه سینما معرفی شد، ریاستی که عمر چندانی نداشت.
زمانی که مرضیه برومند بر مسند ریاست نشست همه از اون به عنوان یک هنرمند سرسخت یا کردند، اما هفته پیش خبر رسید که استعفایش پذیرفته شده، استعفایی که برومند دهم مهر آن را نوشته بود.
بعد از یک هفته اعلام شد علی دهکردی به عنوان رئیس خانه سینما در این جایگاه قرار خواهد گرفت و نکته اصلی ماجرا هم همین بود که چرا برومند رفت؟
شاید علت اصلی این ماجرا را خود برومند بهتر بتواند توضیح دهد، اما برای بررسی رفتوآمدهای در خانه سینما به گفتگو با محمدرضا لطفی منتقد سینما و از اعضای هیات مدیره و بازرس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران پرداختیم که در ادامه میخوانید.
آیا شرایط فعلی خانه سینما یک بازتاب کلی از تمام سینمای ایران است؟
اینکه بخواهیم بگوییم خانه سینما بازتابی از کل سینمای ایران است تقریبا صحت دارد به این خاطر که هرگوشهای از سینما بازتابی از کل سینمای کشور است. اصل ماجرا هم در این است که در خانه سینما یک مناقشهای وجود دارد. در گام اول ما باید تعریفشان از صنف را بررسی کنیم، صنف یک نهادی است که دخل و خرج خود را از طریق حق عضویت اعضا تامین میکند و یک نهاد مستقل تعریف میشود و در مقابل حق عضویتی که دریافت میکند یک امکاناتی را در اختیار فرد قرار میدهد و همین باعث میشود آن عضو هزینه را با رضایت تمام تقبل کند. در مجموع رابطه صنف با عضو و عضو با صنف یک رابطه تعریف شده و متقابل است و این اتفاق برای رفاه صنف اعمال میشود، این تعریف صنف است.
حالا در کشور ما چه صنفی وجود دارد که این رابطه علت و معلولی در آن شکل گرفته است؟ اصلا ما تعریف صنف نداریم یا حتی در کشور صنف واقعی هم نداریم. ما یک جایی به نام خانه سینما داریم که اگر بخواهد آن استقلال را داشته باشد باید یک درصد بسیار بالایی از دستمزد دستاندرکاران سازنده را بگیرد و در مقابل هیچگونه نگاه مالی به دست دولت، سازمان سینمایی، وزارت ارشاد، صندوق اعتباری هنر و هیچ نهاد دیگر نداشته باشد آن زمان میتوانیم بگوییم خانه سینما مستقل است، اما زمانی که حتی یک ریال بودجه از سازمان سینمایی، یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ میشود، نمیتوانیم خانه سینما را نهاد مستقل بدانیم. خانه سینما نمیتواند مستقل باشد، چون مادامی که حتی یک ریال از نهاد دیگری دریافت میکند نمیتواند طبق آن چیزی که میخواهد پیش برود.
پس با این شرایط ما نمیتوانیم از خانه سینما توقع داشته باشیم، چون نمیتواند کاری انجام دهد؟
دقیقا همینطور است، این توقع بیجایی است که ما از خانه سینما داریم، مادامی که این استقلال رخ ندهد در روی همین پاشنه میچرخد.
هر رئیسی که بیاید و برود، هر هیئت مدیرهای که برود و بیاید، مادامی که بخش تامین مالی خانه سینما مشخص نشود وضع همین است، منابع مالی دامنه حرکتی شما را تعیین میکنند.
از زمان استعفای فرهاد توحیدی و همزمان با دعوا برسر برگزاری یا عدم برگزاری جشن خانه سینما تا استعفای مرضیه برومند، چه اتفاقی افتاد سازوکار استعفا چه بود و در گام بعدی چگونه علی دهکردی به عنوان رئیس معرفی شد؟
درباره سازوکار استعفا من نمیدانم که داخل آن چه اتفاقی رخ داده، شاید میخواستند مرضیه برومند را راضی کنند که سر کارش باشد، این ماجرا را نمیدانیم.
مرضیه برومند به عنوان یک آدم سرسخت در ذهن ما مجسم شده است چه اتفاقاتی درون خانه سینما درحال رخ دادن است که آدمی مثل مرضیه برومند هم پا پس کشید؟
من خیلی راحت بگویم شما در خانه سینما بخواهی تکان بخوری باید هزینه پرداخت کنی، از یک پذیرایی ساده گرفته تا هر چیز دیگر و برای اینکه منابع مالی خانه سینما هم وابستگی مالی دارند، هم ندارند، هم میخواهد مستقل باشد، هم نمیتواند مستقل باشد، این برهم ریختگی را ایجاد کرده و مرضیه برومند که سهل است الان مارتین اسکورسیزی را هم مدیرعامل خانه سینما کنیم، هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. پس این را هم در ذهنمان داشته باشیم که علی دهکردی قرار نیست کار ویژه یا خاصی انجام دهد، اصلا نمیتوانیم چنین انتظاری از او داشته باشیم، چون در تمام ادوار اوضاع همینگونه بوده کاری با دولت فعلی و دولت سابق هم نداریم. یک زمانی خانه سینما و دولت همسو بودند یک زمانی زاویه داشتند، اما این ماجرا هیچ ارتباطی به تامین منابع مالی ندارد.
اما این را میشنویم که از زمانی که پای خانه سینما به فعالیتهای سیاسی باز شد، کارایی سابق خود را از دست داد.
موضوع سر این است که ما در جامعهای زندگی میکنیم که خانه سینما بخش کوچکی از آن جامعه به شمار میآید، در یک دورهای نگاه سیاسی پررنگتر است و در دورهای نگاه سیاسی کمرنگتر میشود و این در جامعه ما طبیعی است، شرایط فعلی جامعه یک رویکرد سیاستزده است و این طبیعی است که آدمها نگاه سیاسی پررنگتری نسبت به گذشته داشه باشند. در واقع خانه سینما کنشگری سیاسی نداشته است اقتضای جامعه باعث شده که خانه سینما در بامزهای از زمان واکنشهایی داشته باشد مثلا همین ماجرای ممنوع الفعالیتی بازیگران یک بحث سیاسی است، اما به هر حال به خانه سینما هم مرتبط است.
اگر نمیتواند کاری انجام دهد، ضرورت برقرار آن چیست؟
داستان فقط برسر این نیست که یقه ارشاد یا سازمان سینمایی را بگیرد، به هر حال صنوف مختلف قوانین و اعضای خاص خودشان را دارند. خانه سینما یکسری اهداف خرد صنفی وجود دارد که محقق شده، اما به واسطه مسائلی که مطرح کردم خانه سینما نتوانسته به اهداف کلان خود آنطور که میخواسته برسد و این را هم یادمان نرود که بودن خانه سینما بسیار بهتر از نبودن آن است، چون ما یکبار تجربه تعطیلی خانه سینما را پشت سر گذاشتیم.
در آن دوره چه اتفاقی افتاد و چه آسیبی به سینما وارد شد؟
سادهترین مثال اینکه ما نمیتوانستیم که یک فیلمنامه ساده ثبت کنیم و این پیشپاترین اتفاقی بود که رخ داد. آسیب بزرگترش هم ورود بیرویه یکسری از افراد به صنوف مختلف از جمله تهیهکنندگی و کارگردانی بود.