وحید شقاقیشهری درباره افزایش سهم مالیات در لایحه بودجه ۱۴۰۳ با اشاره به لزوم افزایش کف مالیاتی در حقوق و دستمزدها گفت: با توجه به تورمهای یکه در اقتصاد ایران اتفاق افتاده باید کف مالیات گیری را به اعداد بالاتر برسانیم و در کلانشهرها مالیات باید برای حقوق و درآمدهای بالاتر از ۲۵ میلیون تومان در ماه باشد، اما در حال حاضر درآمد و حقوقهای بالای ۱۰ میلیون تومان مشمول مالیات میشوند.
وی با بیان اینکه مشخص است که جامعهای که فقیر شده نمیتواند مالیات بپردازد و باید حمایتهای یارانهای مختلفی هم مشمول این خانوار شود که سرپا بمانند نه اینکه از آنها مالیات هم گرفته شود، افزود: در این شرایط کف مالیات حداقل باید بالای ۲۰ میلیون تومان برای خانوار تعرف شود. جمله معروفی است که میگوید اگر میخواهید جامعه را له کنید، آن جامعه را بین دو سنگ آسیاب تورم و مالیات قرار بدهید و در این وضعیت طبقه متوسط جامعه خود به خود از بین میرود.
شقاقیشهری به خبرگزاری ایلنا گفت: موضوع دیگر در حوزه مالیات این است که مردم یکبار مالیات میپردازند و یک بار هم هزینه سیاستگذاریهای غلط پولی را تحت عنوان تورم را میپردازند و تورم خود یک مالیات پنهان است که مردم آن را پرداخت میکنند؛ بنابراین مردم هم مالیات میدهند و هزینه مالیات پنهان تورم را میپردازند. اصولا دولت در این شرایط باید بر روی مهار تورم متمرکز شود چراکه مردم توان پرداخت این همه هزینههای مالیاتی به ویژه مالیات پنهان با این شدت در مدت ۷ سال را ندارند و برای خانوار بسیار سخت است.از سوی دیگر در کشورمان هیچ نقشه راه مالیاتی وجود ندارد که مشخص کند چه کسانی مالیات میپردازند و دلایل معافیتهای مالیاتی چیست و دولت چگونه از کانال مالیات از تولید حمایت میکند. تمام این موضوعات ابهاماتی است که به مسائل مالیاتی اضافه میکند.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: موضوع مهم دیگر این است که در هیچ کجای دنیا این میزان پایههای متعدد مالیاتی وجود ندارد چراکه این میزان تنوع و تعدد در پایههای مالیاتی کار را پیچیده میکند و یک سردرگمی در این میزان پایههای مالیاتی در ایران حاکم است و هنوز در همین موضوع مالات بر ارزش افزوده ایهامات زیادی وجود دارد که به کدام بخش و مسیر از فرایند تولید باید اصابت کند.
وی با بیان اینکه مخالف افزایش شاخصهای نسبتهای مالیاتی نیستم، اما باید بدانیم که هر سیاستهای اقتصادی که پیاده میشود باید جاده دوطرفه باشد، گفت: مردم امروز میگویند که به یک دولتی مالیاتی میدهیم که بهرهوری آن منفی است و مابهازای مالیاتی که میپردازند خدمات نازل و بی کیفت دریافت میکنند یا اینکه به دولتی مالیات میدهند که درجه فساد آن بالا است و پولهای مالیات حیف و میل میشود. اگر مردم بدانند که مالیاتی که میدهند حیف و میل نخواهد شد و با این درآمدهای مالیاتی دولت به مردم خدمات باکیفیت سلامت، اموزش و ... ارایه میدهد، مقاومت کمتر خواهد شد، اما تا کنون گزارش مستندی از مصرف درآمدهای مالیاتی ملاحظه نشدهاست چراکه عمده این درآمدهاه صرف هزینههای جاری میشود.
چرا بجای بهبود روشها و عزل مدیران ناکارآمد، مالیات را افزایش می دهید؟
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله خود به انتقاد از عملکرد دولت ابراهیم رئیسی پرداخت و نوشته است: اقدامات مشترک مجلس و دولت در زمینه بالا بردن هزینه زندگی مردم که در روزهای اخیر به شکلهای مختلف بروز کرده و میکند، این واقعیت تلخ را نشان میدهد که گویا کارگزاران و حکمرانان از مشکلات معیشتی مردم خبر ندارند و یا اگر خبر دارند نمیخواهند به حل این مشکلات بپردازند. افزایش سن بازنشستگی، خودداری از تغییر میزان معافیت مالیاتی کارمندان، اخذ مالیات از کشاورزان، اخذ یورو به عنوان عوارض خروج از کشور، بیعملی در برابر هجوم روزافزون بدون مجوز اتباع افغانی که هزینه سنگینی را بر اقتصاد کشور تحمیل میکند و دود آن مستقیماً به چشم عموم مردم میرود و... از مواردی هستند که آینده معیشتی قشر متوسط و پائین جامعه را با مشکلات روزافزون مواجه میکنند.
آیا حکمرانان ما نمیدانند در شرایطی که تورم افسارگسیخته امان کارمندان را بریده، ثابت ماندن میزان معافیت مالیاتی در ۱۰ میلیون تومان به معنای وارد شدن فشار مضاعف بر آنانست؟! کشوری که نفت و گاز فراوان دارد و از انواع ثروتها برخوردار است، چرا حکمرانانش برای تأمین بودجه به مالیاتهای سنگین متوسل میشوند؟ آیا حکمرانان ما نمیدانند افزایش سن بازنشستگی علاوه بر اینکه تخلف از تعهدی است که هنگام ورود کارمندان و کارگران به شغلی که پذیرفتهاند به آنها داده شده اصولاً بار مشکلات مالی آنها را افزایش میدهد؟! دولت چرا به جای حل بیکفایتی مدیران صندوقهای بازنشستگی به سراغ بالا بردن سن و میزان خدمت کارمندان و کارگران رفته است؟
آیا حکمرانان ما نمیدانند ورود میلیونها اتباع خارجی بدون مجوز چه فشارهائی در زمینه آب، نان، انرژی، مسکن و سایر امور معیشتی به اقشار ضعیف این کشور وارد میکند؟! آیا حکمرانان ما نمیدانند کشاورزان جامعه ایرانی با چه مشکلات کمرشکنی دست و پنجه نرم میکنند و اگر به درآمد ناشی از محصولات کشاورزی آنها مالیات ببندند چه فشار مضاعفی بر آنها وارد خواهد شد؟! آیا حکمرانان ما نمیدانند در کشوری که ارز مستقل دارد، اخذ ارز خارجی از اتباع داخلی نوعی اهانت به استقلال و اقتصاد و اقتدار کشور و ملت و حتی خود حکمرانی است؟!
شما به جای برطرف ساختن ضعفهای خود، تغییر سیاستهای نادرست و کنار گذاشتن مدیران بیتجربه که بحران اقتصادی کشور را باعث شدهاند و هر روز به آن دامن میزنند، چرا میخواهید با اخذ مالیاتهای سنگین و وارد ساختن فشار بر مردم درصدد تأمین بودجه مورد نیاز برآئید؟
مطمئن باشید اگر با این فرمان به پیش بروید، هم قدرت را از دست خواهید داد و هم مردم را. اگر میخواهید بمانید، دست از وارد ساختن فشار بر مردم بردارید و از راه اشتباهی که در پیش گرفتهاید برگردید.