کد خبر: ۸۸۲
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۸۳ - ۱۲:۲۳
موسویان در گفتگو با آفتاب:

اروپا باید نگرانی آمریکا را برطرف کند

آفتاب‌‌نیوز : در يك سوي پرونده هسته‌اي ايران، ايالات متحده قرار گرفته كه سعي دارد اين پرونده را از مسير عادي خود خارج كرده و به هر نحو ممكن آن را به سمت و سوي شوراي امنيت بكشاند. در حال حاضر مدت‌هاست كه سيگنال‌هاي متضاد و متفاوتي را از سوي مقامات آمريكايي دريافت مي‌كنيم. از يك‌سو بوش با نوعي ناخشنودي از اينكه واشنگتن بايد به مذاكرات ايران و اتحاديه اروپا دلخوش كند، ياد كرده و معتقد است آمريكا قدرت تأثيرگذاري خود بر ايران را از دست داده و از سوي ديگر پس از مراسم تحليف رياست جمهوري، وي به همراه چني ايران را تهديد به اقدام نظامي مي‌كنند.
اما  در حالي كه هنوز رسانه‌هاي جهان سرگرم بررسي اين رويكرد خصمانه هستند، جك استراو پس از مذاكره با مقامات آمريكايي مي‌گويد كه هم چني و هم رايس راه‌حل نظامي را نفي كرده و از مذاكرات اتحاديه اروپا حمايت مي‌كنند. دليل ارسال اين سيگنال‌هاي متناقض را چه مي‌دانيد؟

آمريكايي‌ها هدف اصلي خود را عدم موفقيت ايران و اروپا در اين روند مي‌دانند و در نهايت با تمسك به ابزارها و دلايل حقوقي كه مربوط به روابط ما و آژانس مي‌شود، پرونده را به شوراي امنيت ارجاع دهند، سپس در شوراي امنيت پرونده ايران را سياسي – امنيتي كنند تا بتوانند زمينه سازي لازم براي اتخاذ تصميماتي عليه كل توان هسته‌اي ايران فراهم نمايند. اين اصل استراتژي و هدف آمريكايي‌هاست.
گفت‌وگويي كه ميان ايران اروپا آغاز شده، آمريكايي‌‌ها را واقعاً در موضعي قرار داده است كه نمي‌توانند اين هدف خود را به صورت علني و با حمايت دنيا، دنبال كنند. به عبارت ديگر ايالات متحده، در حال حاضر سياست خود را دنبال مي‌كند، اما اين سياست با حمايت بين‌المللي همراه نيست. دليل اين عدم حمايت هم صرفاً به تفاهم و توافق ايران و اروپا باز مي‌گردد. بنابراين فكر مي‌كنم تا پايان روند مذاكرات هسته‌اي، فارغ از آنكه با اروپايي‌ها به توافق برسيم يا نرسيم، آمريكايي‌ها دست از سياست خود برنخواهند داشت.
آمريكايي‌ها تصور مي‌كنند ايران لقمه چربي است كه اگر پرونده‌اش به شوراي امنيت ارجاع شود، مي‌توانند اين لقمه را ببلعند، در عين حال اصلاً از ته دل راضي و خوشحال نيستند كه اروپاي‌ها موفقيتي در حل و فصل اين بحران به دست بياورند. چرا كه اين امتياز سياسي بزرگي براي اروپا و مهر تأييدي بر چند جانبه‌گرايي در برابر يك جانبه‌گرايي آمريكاست. بنابراين دليل تعقيب اين سياست‌ از سوي آمريكايي‌ها روشن است.

اگر سياست آمريكا براين مبنا شكل گرفته است، پس دليل ارسال سيگنال‌هاي متضاد چيست؟ به نظر مي‌رسد در درون آمريكا هنوز سياستي واحد براي تعامل با ايران شكل نگرفته است.
اين سيگنال‌هاي متناقض براي سست كردن روند شكل گرفته ميان ايران و اروپا است. آمريكايي‌ها سعي دارند اين روند را تا حد امكان بي‌اعتبار كنند و با ايجاد ترديد در نزد افكارعمومي جهان، آن را به عنوان روندي ناكارآمد جلوه دهند.

جك استراو، چند روز پيش دوسيه‌اي را به مجلس عوام در مورد موفقيت‌آميز بودن روند مذاكرات هسته‌اي با ايران و نفی هر نوع اقدام غیر دیپلماتیک ارائه كرد. اين در حالي است كه در مورد عراق، استراو دوسيه‌اي را در مورد لزوم مشاركت در تهاجم به عراق به مجلس مي‌برد. علت اين رويكرد متفاوت  را چگونه مي‌بينيد؟
انگليسي‌ها و اروپايي‌ها در طول يك سال گذشته صداقت، حسن‌نيت و پايبندي ايران را به معاهدات بين‌المللي هسته‌اي آزمايش كرده‌اند. آنها ديده‌اند كه ايران پروتكل را پذيرفت و همكاري گسترده‌اي با آژانس را صورت داده و به هرحال در 15 ماه گذشته ايران اجازه حدود 1000 نفر – روز بازرسي به آژانس داده است. ايران حتي سايت نظامي خود را هم به روي آنها گشود. بنابراين از يك‌سو مي‌بينيد ايران تعهد خود را به پروتكل، پادمان و NPT نشان داده و از سوي ديگر سياست شفاف ايران در همكاري با آژانس اثبات شده است.
از يك‌سو هم ديده اند كه بازرسي‌ها 15 ماهه آژانس اثبات كرده است كه هيچ انحرافي در برنامه‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران وجود ندارد. به عبارت ديگر ايران سياستي را اتخاذ كرده است كه آمريكايي‌ها خلع سلاح شده‌اند. صدام كاملاً نوع متفاوتي از برخورد را انتخاب كرده بود، حتي در برخورد با ايران و كشورهاي منطقه هم اين موضوع قابل مشاهده بود. اصلاً امكان مقايسه در كشور وجود ندارد. ايران در چارچوب يك تعامل معقول، منطقي و سازنده بين‌المللي، بحران هسته‌اي خود را مديريت مي كند و در عمل نيز اين موضوع را نشان داده است. بنابراين دليلي ندارد كه اروپا به دنبال جنگي ديگر در منطقه باشد. ضمن اينكه آنها از نتيجه بحران عراق هم راضي نيستند. اروپايي‌ها متوجه شده‌اند سياست ائتلاف در عراق هم سياست جامع و مانعي نبود و امروزه با مشكلات بسياري مواجه شده‌اند. اداره كردن اين مشكلات براي اروپايي‌ها حداقل 2 تا 3 سال زمان نياز دارد.

مقامات آمريكايي به نحوي از نقش نداشتن خود در اين روند مذاكرات هسته اي ابراز ناخشنودي كرده اند، آيا جمهوري اسلامي ايران مي پذيرد كه ايالات متحده هم در سطحي برابر با سه كشور ديگر در مذاكرات حضور يابد؟
ما اعلام كرده ايم كه اروپايي ها خود دارند تلاش مي كنند در اين فرآيند مذاكرات حمايت ساير كشورها را نيز جلب كنند؛ کشورهایی چون  روسيه، چين، ژاپن، آمريكا، استراليا، كانادا، غيرمتعهدها و... .
 اما در شرايط فعلي طرف مذاكره ما، اروپاست. توافقنامه ها را نيز با اروپا امضا كرده ايم. اروپا بايد خود نشان بدهد كه توانمندي انجام تعهدات خود را دارد.

سوال من به همين موضوع برمي گردد. ما با اروپايي ها وارد مذاكره شده ايم. آیا اين مذاكرات درواقع براي برطرف كردن نگراني هاي آژانس و اعتمادسازي جهاني است يا  به عنوان راهي براي برطرف كردن نگراني هاي آمريكا؟
روندي كه ما و اروپايي ها از اكتبر 2003 آغاز كرده ايم، باعث شد اكثريت قريب به اتفاق اعضاي شوراي حكام به اين نتيجه برسند كه فعاليت هاي هسته اي ايران خطرناك نيست و به سمت ساخت تسليحات هسته اي منحرف نشده و فعاليت هاي هسته اي ايران صلح آميز است. بنابراين مدل كار ايران و اروپا براي جامعه بين الملل كه اكثر آنها را اعضاي شوراي حكام تشكيل مي دهند، قابل قبول بوده است. نگراني هاي آمريكا را هم اروپا بايد برطرف كند.

در مورد انتقاداتي كه از كاركرد تيم مذاكره كننده هسته اي ايران ابراز مي شود، مبني بر اين كه ايران بيش از حدلازم به آژانس امتياز مي دهد، چه پاسخي داريد؟
من معناي امتياز را نمي فهمم. واقعاً منظور دوستاني كه مسأله امتيازدهي را مطرح مي كنند چيست؟ ايران با آژانس در چارچوب تعهداتش و براي اثبات صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي هر كاري مي كند. نمي توان گفت كه ايران با اين همكاري ها در حال امتيازدهي است، برعكس زماني كه ثابت كنيم فعاليت هاي هسته اي، صلح آميز است، بزرگترين امتياز را خواهيم گرفت.
تمام هدف كشور، نظام و ملت اين است كه اولاً توان هسته اي موجود را حفظ كرده و بحران را پشت سر بگذارند، چرا كه بحران عليه توان هسته اي موجود خواهد بود. ثانياً ماهيت صلح آميز فعاليت هسته اي ايران را به جهانيان اثبات كرده ثالثاً زمينه اي براي ارتقاي همكاري هاي تكنولوژيك فعلي در عرصه فعاليت هاي هسته اي صلح آميز را افزايش دهند. راه رسيدن به اين اهداف از همكاري ما با آژانس و ايفاي تعهدات بين المللي مي گذرد. معاهده NPT در مجلس ايران تصويب شده و تبديل به قانون ايران شده است. موافقتنامه پادمان هم تصويب شده است. همكاري هاي ما با آژانس در چارچوب توافقات بين المللي است. اما عده اي اطلاع ندارند و تصور مي كنند بازرسي كه مي آيد، امتياز اضافه اي است كه ما به دنيا مي دهيم! ما عضو كنوانسيون منع تسليحات شيميايي هستيم. بازرسان اين كنوانسيون مرتباً به ايران رفت و آمد مي كنند و هيچ جنجالي وجود ندارد. قبل از بحران هسته اي بازرسان آژانس مرتب به ايران مي آمدند، اما هيچ سروصدايي نبود، اما الان كه بحران ايجاد شده و همان همكاري ها با آژانس صورت مي گيرد، برخي آن را امتياز تلقي مي كنند.
به نظر من طبيعي است كه براي كسب امتيازات بزرگ بايد همكاري هاي جدي انجام داد. يعني ايران نمي تواند با سياستي بسته و دگم به دنيا ثابت كند كه ماهيت فعاليت هاي هسته اي اش صلح آميز است. بايد نشان بدهد كه به تعهدات، كنوانسيون و همكاري با آژانس پايبند است و در قبالش امتيازات بزرگي هم بگيريم.

در مورد تهديدات آمريكا و يا گزارش هايي چون نفوذ كماندوهاي آمريكايي چه نظري داريد؟
اين گزارشات و تهديدات را جدي نمي گيريم. بلكه بخشي از سياست هاي خصمانه، تبليغاتي و بين المللي آمريكايي هاست كه در طول بيش از 25 سال عليه ايران ادامه داشته است. از اين گونه موارد در رفتار و گفتار آمريكايي ها بسيار مشاهده كرده ايم. من احساس مي كنم اين موارد براي جمهوري اسلامي تكراري و بي ارزش است اما متاسفانه در دنيا انعكاس وسيعي پيدا مي كند، اما براي ما ارزشي ندارد.

پرونده ايران از حالت اضطراري سابق خارج شده و قرار است مديركل آژانس درباره آن گزارشي را تهيه و ارائه كند. آيا زماني براي ارائه اين گزارش پيش بيني شده است؟
اين زمان در اختيار مديركل قرار داشته و بسته به بازرسي ها و گفت و گوهايي با آژانس در مورد حل و فصل ابهامات باقي مانده است.

اين ابهامات شامل چه مواردي است؟
دو ابهام باقي مانده است. P2 و آلودگي. در هر دو ابهام كه از نظر آژانس حائز اهميت است تا 50 درصد پيشرفت داشته ايم. چون در اين ابهام آلودگي همكاري كشور ثالث هم شرط است، صحت گفتار ما ثابت شود كه آلودگي منشأ خارجي داشته است. اميدواريم كه با توجه به گفته هاي البرادعي كه تلاش مي كند ظرف شش ماه آينده پرونده ايران حالت عادي بگيرد، اين امر صورت گرفته و پرونده هسته اي ايران به حالت عادي برگردد.

درخواست بازديد دوباره از پارچين و همزمان انتشار گزارشي مبني بر ماندن بازرس ها در ايران، در چه راستايي صورت گرفته است؟
بازرس ها كه مرتب در ايران هستند، مربوط به پارچين نيست. بازرسي هاي آنها حتي پيش از بحران هسته اي هم به صورت منظم صورت مي گرفت.

يعني پارچين مشكل خاصي ندارد؟
نه. پارچين مشكل خاصي نداشته و هنوز هم درخواستي براي بازديد مجدد از پارچين به ما ارائه نشده است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین