آفتابنیوز :
آفتاب- سرویس بینالملل: هیچ کسی هنوز نمیداند که آیا تهران حاضر است مذاکرات در خصوص برنامه غنیسازی خود را از سر بگیرد یا خیر ولی یک کارشناس مسائل امنیتی در اروپا هشدار میدهد که اتحادیه اروپا باید در برابر هر گونه اقدامی از سوی دولت اوباما برای به دست گرفتن رهبری مذاکرات هستهای در قبال ایران مقاومت نماید.
به اعتقاد این کارشناس مسائل امنیتی، اگر اتحادیه اروپا نتواند رهبری مذاکرات بینالمللی در خصوص برنامه هستهای ایران را به دست بگیرد، جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه سیاست خارجی از دست خواهد داد.
به گزارش سرویس بینالملل آفتاب «والتر پوچ» از کارشناسان موسسه مطالعات امنیتی اروپا با انتشار مقالهای در مجله «اروپا» هشدار داده است که هر گونه بی توجهی اتحادیه اروپا به مذاکرات هستهای با ایران، جایگاه آینده اتحادیه اروپا را در جامعه بینالمللی بهعنوان یک قدرت مهم و تاثیرگذار تهدید میکند.
«پوچ» در این خصوص با اشاره به اینکه اتحادیه اروپا بر خلاف سایر قدرتها، دیپلماسی را به استفاده از رویکرد قدرت سخت در مناسبات بینالمللی ترجیح میدهد، مینویسد: «اتحادیه اروپا با صحبت از طریق یک کانال مشخص و عمل به شیوهای متناسب و مبنی بر رضایت همه طرفین به نتایج بهتری دست مییابد ولی اگر از مسیر اتحاد و هماهنگی خارج شود جایگاه خود را از دست خواهد داد».
این کارشناس مسائل ایران، عراق و ترکیه در دفاع از دیدگاه خود به مواضع اتحادیه اروپا در خصوص جنگ عراق اشاره کرده و میافزاید: «زمانیکه جنگ عراق پیش آمد همدلی و یکدستی اتحادیه اروپا از بین رفت و شکافی در میان اعضا به وجود آمد و برای مدتی اینطور به نظر میرسید که سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا با یک پایان زودرس و نابههنگام مواجه شده است؛ به همین علت برای اینکه سیاست اروپا در قبال ایران را درک کنیم باید مسائلی که بعد از جنگ عراق بهوجود آمد را مد نظر قرار دهیم».
«پوچ» در ادامه مقاله خود تصریح میکند: «بعد از جنگ عراق خیلی زود برای اروپا مشخص شد که بروز شکاف در بین اتحادیه و روابط تیره فرا آتلانتیکی آن میتواند به عنوان بی تفاوتی اروپا بعنوان یک بازیگر مهم در عرصه سیاست خارجی ترجمه و تفسیر شود؛ بنابراین اگر اتحادیه اروپا مجددا در خصوص ایران شکست بخورد ممکن است که دیگر هیچوقت نتواند نقش مهمی را در جامعه بینالمللی ایفا نماید».
«پوچ» در ادامه با اشاره به نقش سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در حفظ جایگاه اتحادیه اروپا به عنوان یک قدرت مهم در عرصه سیاست خارجی مینویسد: «اتحادیه اروپا باید برای عکسالعمل نشان دادن در قبال بحران ایجاد شده در خصوص برنامه هستهای ایران دست به کار شود و این کار در اروپا از دست همان کشورهایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) برمیآید که اختلاف نظر آنها بر سر عراق به جایگاه اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه سیاست خارجی ضربه وارد کرد».
این کارشناس مسائل ایران با اشاره به اینکه انگلیس، فرانسه و آلمان باید فعالیتهای خود را برای به دست گرفتن رهبری مذاکرات هستهای با ایران گسترش دهند، میافزاید: «زمانی که وزرای امور خارجه سه کشور مذکور به منظور متقاعد کردن ایران به همکاری در خصوص مساله هستهای، در سال 2003 به تهران سفر کردند آنها این کار را با ابتکار خودشان و علی رغم مخالفت آمریکا یا حتی مطرح کردن این موضوع در میان کشورهای اروپایی انجام دادند ولی بعد از کسب موفقیت اولیه، اتحادیه اروپا قادر شد سکان را بدست بگیرد و "خاویر سولانا" کمیسر سیاست خارجی اتحادیه اروپا به سرعت به مذاکره کننده اصلی با ایران تبدیل شد».
«پوچ» در ادامه مقاله خود با اشاره به اینکه به واسطه این اقدام ابتکاری انگلیس، فرانسه و آلمان تا فرا رسیدن سال 2004 تمام مواضع اتحادیه اروپا در قبال ایران، توسط سه کشور مذکور به علاوه سولانا هماهنگ میگردید، میافزاید: «مذاکرات با دولت خاتمی نتایج ارزشمند و قابل لمسی را به همراه داشت: "تا اواخر سال 2003 ایران طبق گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در سال 2007 فعالیت هستهای نظامی خود را کنار گذاشت، پروتکل الحاقی را نیز امضا نمود و حتی در راستای توافقنامه پاریس در نوامبر سال 2004 و برای نشان دادن حسن نیت خود فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم را نیز متوقف نمود"».
این کارشناس مسائل امنیتی با اشاره به اینکه تحلیل دلایل به نتیجه نرسیدن مذاکرات کار دشواری است، میافزاید: «قطعاً رو به پایان بودن دوران ریاست جمهوری خاتمی و امید اروپاییها به پیروزی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران که برای آنها فردی شناخته شدهتر بود از دلایل شکست مذاکرات هستهای بودند».
بنابر مقاله «پوچ» یکی دیگر از دلایل شکست مذاکرات هستهای عدم رضایت و خشنودی ایرانیها از مشوقهایی بوده است که اروپاییها در تابستان سال 2005 در ازای تعلیق غنیسازی به ایران پیشنهاد کرده بودند.
آقای «پوچ» اما علی رغم اشاره به چنین عواملی مهمترین علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای را پافشاری ایرانیها به حق خود برای غنیسازی اورانیوم عنوان میکند.
«پوچ» در ادامه مقاله خود با اشاره به اینکه از آن زمان به بعد روابط ایران اروپا در نتیجه اقداماتی نظیر کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت، تحریم ایران و سایر اقدامات رو به تیرگی گذاشته مینویسد: «در حال حاضر مهمترین سوال این است که گام بعدی اروپاییها چه باید باشد؟ بحران هستهای ایران هنوز حل نشده باقی مانده است و تنها راهکار موجود این است که اروپایی دوباره به خانه اول خود "اقدام ابتکاری" باز گردند».
بنابر دیدگاه آقای «پوچ»، سه کشور اروپایی باید در اقدام ابتکاری این بار خود تلاش کنند تا مستقیماً با رهبر معظم انقلاب به عنوان کسی که قدرت واقعی را در ایران در اختیار دارد وارد تعامل و مذاکره شوند چون این کار باعث میشود که انرژی تازهای که برای دادن نیرویی تازه به روند متوقف شده مذاکرات لازم است، به مذاکرات تزریق شود.
این کارشناس مسائل ایران در انتهای مقاله خود با اشاره به برخی استدلالهای غلطی که در خصوص نحوه آغاز مذاکرات جدید با ایران وجود دارد هشدار میدهد: «در حال حاضر این استدلال در اتحادیه اروپا وجود دارد که قبل از آغاز هر گونه مذاکرهای باید صبر نمود تا ایرانیها پاسخی شایسته به پیشنهاد ژوئن 2008 بدهند ولی این گزینه مناسبی برای اتحادیه اروپا نیست زیرا انتظار بیهوده کشیدن در حال حاضر تا اینکه اتفاقی بیافتد به مثابه این است که اتحادیه اروپا نقش رهبری خود در مذاکرات هستهای با ایران را واگذار نماید و پذیرش چنین استدلالی به معنای این است که تمام تلاشهایی که اتحادیه اروپا تاکنون در این خصوص انجام داده بیهوده و بدون هیچ نتیجهای بوده که همین مساله ضربهای جدی به اعتبار سیاست خارجی اتحادیه اروپا وارد خواهد کرد».