آیین معرفی مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» و نکوداشت مسعود دهنمکی، با حضور غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ وحید جلیلی قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما؛ سیدمحمد هاشمی، جانشین وزیر و فرشاد مهدی پور، معاون امور رسانه و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ سعید اوحدی، مشاور وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی؛ محمداسماعیل کوثری، سمیه رفیعی و زهره الهیان نمایندگان مجلس شورای اسلامی؛ مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور، «کاظم نظری» مدیرکل هنرهای نمایشی؛ سردار «سید مجید هاشمیدانا» مدیرعامل خبرگزاری دفاع مقدس؛ «حمید داودآبادی» نویسنده؛ «سید محمود رضوی» تهیه کننده سینما و جمعی از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه ۲۵ دی ماه در تالار رودکی برگزار شد.
این مجموعه دایرة المعارف اسارت است
سعید اوحدی مشاور وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در امور راهبردی: کتابهایی که امروز رونمایی میشوند، بستری برای عبور از ظاهر به باطن اسارت است. در این مجموعه بیش از چندین هزار صفحه به رشته تحریر در آمده است. این مجموعه دایرة المعارف اسارت است. در این مجموعه بیش از چندین هزار صفحه به رشته تحریر در آمده است. این مجموعه دایرة المعارف اسارت است. رهبر انقلاب در چهلمین سالگرد دفاع مقدس فرمودند یکی از آفتهای بزرگ دفاع مقدس «تحریف» است؛ تحریف میتواند منجر به فروپاشی ارزشها شوند و جریانهای فرصت طلب با تحریف، همه چیز را وارونه را نشان دهند و کار دهنمکی برای شفافسازی فرهنگ اسارت است که نسل به نسل برای آینده خواهد ماند. نگارش ۷۰۰ موضوع برای اسارت در ۸۰ هزار صفحه با نگاه تحلیلی یک اراده قوی میطلبد. چه شد که با وجود اینکه بعثیها برای شستشوی مغزی اسیران ما از روان شناسان استفاده میکردند خداوند عظمتی به این عزیزان داد که رهبری درباره آنها فرمودند، اسرا گنجینه بزرگ این انقلاب هستند. حلقههای عالم خلقت ظاهر و باطنی دارند؛ یک وقت ما از یک کویر عبور میکنیم که یک ظاهر خشک دارد که با چشم سر باید از این کویر عبور کرد، اما اگر یک مهندس زمینشناس در این کویر حضور داشته باشد، شاید با کاوش در لایههای زمین به گنجینههای بزرگی از معادن برسند. پدیدههای معنوی نیز چنین میباشند؛ نماز و عبادت ما نیز چنین است که اگر دل به انها داده شود نماز موجب معراج مومن میشود لذا کنه و درون پدیدههای عالم مهم است. فاصله ظاهر و باطن پدیدههای عالم به شناخت انسانها ربط دارد. ما به هر اندازه که از پدیدهها شناخت داشته باشیم در واقع از ظاهر برای شناخت آن بهره گرفتهایم؛ این مسئله درباره اسارت وجود دارد. اتفاقی که رهبر انقلاب درباره آن فرمودند، اسرا ذخایر بزرگ و گنجینههای این انقلاب میباشند. مرحوم ابوترابی اسارت را قطعهی از بهشت بر روی زمین میدانست و تاکید میکرد امروز که اسیران بعد از اسارت در جامعه هستند از این ابراز نگرانی دارند چراکه از یک بهشت زمینی عبور کردهاند. بعد از رحلت حصرت امام (ره) در اردوگاه درگیری شد و بعثیها میدانستند حاجآقای ابوترابی مایه وحدت است، برای همین قصد داشتند ایشان را از اردوگاه ۱۷ جابهجا کنند درحالی که ایشان نگران انسجام اسرا بودند. ابوترابی در لحظه آخر قرآن را بلند کردند و گفتند، عزیزان من! اگر جرأت کردید پا روی این قرآن بگذارید که میدانم نمیگذارید، بگذارید، اما روی حرمت یکدیگر پا نگذارید. انسان هم یک ظاهر و باطن دارد و ابوترابی به باطن انسانی نگاه میکرد که خلیفهالله است. ایشان متوجه شدند ما ابهام داریم و فرمودند خداکند قرآن را از عرش به قلب پیامبر نازل کردند تا انسان را از فرش به عرش برساند. این کتابها زمینههای خواهند بود تا از هیجانات خاطرات اسارت به کنه و باطن برسیم.
مسعود دهنمکی جوهرهای انقلابی دارد
حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: افرادی همچون دهنمکی به تشویق کسی کار نداشتند و خلاف جریان عمل میکنند و عادت بهسختی دارند. اولا باید از کار جدید ایشان تقدیر بکنیم و قدر آن را ۵۰ یا ۱۰۰ سال بعد نسلهای بعد خواهند فهمید. دهنمکی بدون هیچ مقدمه وارد هر کاری شده است در رده یک آن قرار گرفته است. ایشان وقتی نشریه منتشر کرد پرفروشترین شد و مستندهای ایشان پرفروش شد. در سینما هم که وقتی وارد شد پرفروشترین فیلمهای سینمایی را تولید کرد که نشان میدهد او جوهرهای انقلابی دارد که باید به این استقامت، شجاعت و خلاقیتش احترام گذاشت. او کارهای زیادی انجام میدهد و بیشتر از بسیاری مجموعهها که بودجههای زیاد دارند، کار میکنند. این نمونهها الگوهای خوبی برای جوانان و نوجوانان است که نامید نباشند و بدانند در چنین شرایطی میتوان کار اثرگذار کرد. هنوز غربیها براساس یاداشتها و متون محتواهای جدید را به نام مستند تولید میکنند و این در راستای مدیریت افکار عمومی به اسم تاریخ گذشته است. آنها جای شهید و جلاد را عوض میکنند و از چهرههای بد آدمهایی وب میسازند و آنچه در آینده مانع تحریف میشود کارهایی از جنس همین فرهنگنامه اسارت و اسارت است. ممکن است خط و مشی و سلیقههای افراد مختلف بشود. برخیها فقط به پول معتقدند و بخاطر پول فیلم و کتاب تولید میکند و این افراد بخاطر اینکه دروغگو هستند مورد استقبال قرار میگیرند. مرحوم طالبزاده در زمینه نقل شهدا تلاش کرد و از دنیا رفت و شهید آوینی در زمان خودش این طور بود و از طرفی افرادی چنین کارهایی میکنند، اما ظرفیت ادامه دادن ندارند و یکمرتبه بهشک میافتند که چرا باید از ارزشها و انقلاب دفاع کنیم.
روایت زیبایی شناسی شیعی
وحید جلیلی، قائممقام رئیس سازمان صدا و سیما در امور فرهنگی: خدا را شاکرم که آقای ده نمکی با اثر ماندگار دیگری، خدمت تازهای به فضای فرهنگی کشور ارائه کرده اند. امیدواریم این اثر سنگ بنا و نقطه شروعی برای محصولات رسانه ای، هنری و پژوهشی باشد. موضوع اسارت هر دو جنبه تراژدی و حماسه را در خود دارد.
آقای ده نمکی در مجموعه فعالیتهای رسانهای و هنری خود، طی این چند دهه، نشان دادند که به تراژیکترین وجوه و نیز حماسیترین وجوه واقعیتهای اجتماعی، توجه دارند. ایشان از فقر و فحشا ساخته اند و آسیبها و زشتیها را انکار نکردند و در اخراجیها و معراجیها نیز در عین اینکه رنج و هزینه دادن انسانها را دیده، بر وجه معنوی، معرفتی و حماسی نیز چشم نبست. بخشی از جریان هنری، رسانهای و فرهنگی کشور ما در طول یکی دو سده گذشته در جامعه ایرانی صرفاً عقب ماندگی، آسیب و تباهی دیده؛ شاید آنچه دیده غیرواقعی نبوده، اما در همان مستقر شده و دیگر حاضر نشد چشم باز کند و زیباییها و حماسههای جامعه را ببیند. آزادگان ما از این جهت که توانستند در دل تهدید، فرصت بیافرینند و در دل رنج ها، گنج ایجاد کنند، نمادی از تاریخ معاصر ملت ایران هستند. ملتی که مثل آزادهها در اسارت استبداد و استعمار بود و در کشور خود تحقیر میشد؛ کسانی بر این ملت حکومت میکردند که آنها را حقیر میخواستند و به خاطر هویت و معنویتشان آنها را تقبیح میکردند. از رضاخانها تا تقی زاده ها، رزم آراها و... تلاش میکردند هویت مردم را بگیرند و حتی به زور سرنیزه آنها را از گذشته تاریخی پرشکوه خود، از هویت فرهنگی عمیق خود دور کنند. ملت ما در چنین شرایطی انقلاب کرد و توانست از دل آن رنج ها، فرصتهای بزرگ تاریخی برای خود خلق و به سوی آیندهای درخشان حرکت کند. شاید ملت ایران این ویژگی را از فرهنگ عاشورایی خود دارد.
به اعتقاد من تمام هنر حماسی، معنوی و شیعی ما از جمله «ما رأیت الا جمیلا» شروع میشود؛ که در دل رنج، زیبایی میبیند و تلاش میکند زیبایی شناسی حقیقت را در مصاف با باطل کشف و روایت کند. آقای ده نمکی تلاش کردند که در این مجموعه بزرگ، همان خط زینبی و همان روایت زیبایی شناسی شیعی را دنبال کنند و این بنیانی است که همه هنرمندان ما میتوانند تا همیشه از آن سیراب شوند و مبتنی بر چنین مبنای معرفتی جامعه خود را روایت کنند؛ برخلاف کسانی که تلاش میکنند جامعه ایرانی و تجربیات سترگ معاصر، از جمله دفاع مقدس را نبینند یا ناقص و صرفاً زشتی و نابودی و تباهی ببینند و جنبههای حماسی آن را انکار کنند. با وجود اینکه تا ایده آلها فاصله زیادی داریم، جریان هنر مقاومت بحمدلله امروز سربلند است و توانسته کارهای بزرگی انجام دهد و هدایای هنری زیادی به جامعه تقدیم کند. امیدواریم این جریان پرفروغ ادامه پیدا کند و نسل به نسل به قلههای بالاتری برسد.
آزادگان در مقایسه با شهدای جنگ و حتی رزمندگان، مظلوم واقع شدند
غلامعلی حدادعادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی: انقلاب، جنگ و دفاع مقدس جامعه ما را تغییر داده است. جامعه ایران، جامعه قبل از انقلاب و قبل از جنگ نیست. من ۳۳ سال قبل از انقلاب زندگی کردم و میتوانم مقایسه کنم. چون درون این اتفاق بودیم آن را حس نمیکنیم. چون دفعی نیست، تدریجی است احساسش نمیکنیم. واقعا جامعه ما عوض شده است. یکی از نمونههای این تغییر، فراوانی واژگانی است که قبل از انقلاب کاربرد زیادی نداشته است. فراوانی واژه شهید و شهادت را در زبان مردم مقایسه کنید با قبل از انقلاب. کاری که آقای ده نمکی کرده کار کوچکی نیست؛ کار سنگین، مفصل، طولانی، مستمر و سخت بوده است.
کنار ایشان که نشسته بودم گفتم اسم جلسه رونمایی از کار ده نمکی است، ولی به شوخی و با شیوه بچههای جنوب شهر میتوان گفت ده نمکی با این ۷۸ جلد کتاب از همه «رو کمنمایی» میکند. کسی که ۱۰۰ صفحه کتاب نوشته باشد میفهمد ۷۸ جلد کتاب گردآوردن ولو رونویسی هم باشد چقدر سخت است. حس تاریخی در ما ایرانیها ضعیف است. ما طوری تربیت نشدیم که ارزش تاریخ و تاریخنگاری را بدانیم و به موقع برای تاریخنگاری اقدام کنیم و لوازمش را فراهم کنیم. اسناد، اسباب تالیف تاریخ حقیقی است. اسناد، مصالح یک تاریخ واقعی اند. تاریخی معتبرتر است که برپایه اسناد تالیف شده باشد و گردآوری و انتشار اسناد یک کار واجب برای یک واجب دیگر است. ما در این کار در انقلاب کوتاهی کردیم. معتقدم با همه سندنگاریهایی که شده است هنوز مثل کوه یخی که ۹ دهم آن زیر آب است، اسناد انقلاب و دفاع مقدس ثبت و ضبط نشده است. البته با پیروزی انقلاب فصل تازهای در انتشار اسناد تاریخی قبل از انقلاب به وجود آمد که تاریخنگاری بعد از انقلاب را به تاریخنگاری قبل از انقلاب متفاوت کرد. بسیاری از رجال بزرگ دوره قبل از انقلاب بودند که خاطرات داشتند و جرات نمیکردند منتشر کنند. انقلاب باعث شد این اسناد منتشر شود. من خیلی از این خاطرات خواندم و در این ۴۵ سال بسیاری از خاطرات منتشر شده که باید در جای خودش درباره آن صحبت کرد. مخالفان انقلاب نسبت به انقلابیون در ثبت وقایع انقلاب پیش دستی کردند. حبیب لاجوردی اول کسی که در آمریکا سراغ ضدانقلاب فراری رفت و با آنها مصاحبه کرد. ممکن است با محتوایش مخالف باشیم، اما کارش کار هوشمندانه و به موقع بود. امروز آنها به درد ما هم میخورد درحالی که از زبان دشمن است و ما دیر جنبیدیم.
اما هرجا جلوی ضرر را بگیریم منفعت است. دیگر اینکه تاریخ را کسانی باید بنویسند که در صحنه بودند. اگر ما تاریخ انقلاب را ننویسیم برایمان تاریخ انقلاب مینویسند و مقام معظم رهبری هم این را تذکر دادند. لازم است به دو نمونه از تحریفهای تاریخی خیلی روشن، اشاره میکنم. مثل اینکه روز روشن را کسی انکار کند. خاطرات پرویز ثابتی به نام «در دامگه حادثه» منتشر شده است. کتاب حدود ۶۰۰ صفحه است. پرویز ثابتی رسما انکار میکند که در ساواک شکنجه وجود داشته است. ببینید انکار شکنجه در ساواک، توسط فرد اول مدیر شکنجه در ساواک چه دروغ بزرگی است. هنوز در جامعه آدمهایی مانند عزت شاهی و دیگران که آثار شکنجه را همراه خود دارند زنده اند. شهید رجایی وقتی به شورای امنیت سازمان ملل رفت، پایش را بالا زد و جای شلاغهای زندان را به مردم دنیا نشان داد. بعد ثابتی به صراحت میگوید ما شکنجه نمیکردیم و کتاب هم چاپ میکند و جلوی دانشگاه هم با جذابه زیرزمینی، فروخته میشود و جوان امروز میخواند و تصدیق میکند. من خاطرهای دارم که ثابتی در اوین از این اتاق به آن اتاق میرفت و بالا سر زندانیانی که زیر شکنجه بودند سر میزد و در جای دیگر خواهم گفت. اسدالله علم یادداشت هایش در ۷ جلد منتشر شده است. توصیه میکنم حتما این ۷ جلد را بخوانید. به اعتقاد من که نوع چنین خاطراتی را خواندم، معتبرترین و مفیدترین خاطرات به جا مانده از دوره طاغوت برای اثبات حقانیت انقلاب است؛ که هیچ جای شک و شبهه ندارد. این خاطران اینقدر رسوا کننده است که ضد انقلاب ترجیه میدهد در مورد آن فقط سکوت کند. در جایی از این مجلدات مینویسند: به شاه میگوید از عفو بین الملل آمدند و از زندانهای ما بازرسی کردند و با ۳ هزار زندانی مصاحبه کردند و گزارش دادند که ۳۰ درصد آنها هنوز آثار شکنجه بر بدن شان مشهود است. شاه هم میگوید میدانم، اما آنها قول دادند گزارش شان را منتشر نکنند. این را چند سال قبل از انقلاب نوشته، کتاب هم خارج از ایران چاپ شده و ما هم هیچ اطلاعی نداشتیم. ببینید اگر تاریخ ننویسید مینویسند. همین دو سه ماه پیش گفتند از آقای آهنگران تقدیر شده است. فردی به آهنگران فحش داده بود که تو بودی که جوانها را به کشتن دادی! یعنی ما نشستیم با ۱۲ لشکر و سه هزار تانک به کشور حمله کرده و بعد کسی آمده و معرکه جنگ را با شعر و هنر خودش گرم کرده و یک عده هم رفتند جان شان را فدا کردند و به آقای آهنگران هم هیچ ربطی نداشته است. حالا این فرد آمده ادعای طلب کاری میکند که نو باعث شدی جوانان کشور کشته شوند. هنوز آزادگان در کشورما زنده اند که چنین ارزشهای جنگ زیر سوال میرود. پس بدانید که کار به این سادگیها نیست. من تصور میکنم آزادگان در مقایسه با شهدای جنگ و حتی رزمندگان، مظلوم واقع شدند. این یک واقعیت است و کار آقای ده نمکی میتواند مقدمهای باشد که مسئله اسارت و آزادگان در جای طبیعی خودش از نظر فرهنگی قرار بگیرد. همانطور که ما شهدای گمنام داریم باید بگوییم قهرمانان گمنام هم داریم. اسرا، قهرمانان گم نام هستند. باید روی این کار سرمایه گذاری ویژه کرد. اهمیت گزارشهایی که از رزمندگان جنگ باقی مانده در مقایسه با سایر آثار هنری در این است که واقعیت دارد. نوشتههای هنری حاصل خیالات فرد است، اما وقتی خاطرات اسرا را مانند کتاب من زنده ام یا پایی که جاماند و... که گزارش اسارت است را میخوانید، تخیل نیست، واقعی است. اینها تاثیرش روی خواننده کتابها بسیار زیاد است.
«فرهنگنامه اسارت و آزادگان» در مخزن کتابخانههای اصلی قرار میگیرد
مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور: از انتشار مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» سالها میگذرد و حتی مراسم رونمایی این اثر نیز برگزار شده است؛ از آنجایی که بین رونمایی و انتشار این اثر به معنی در دسترس قرار گرفتن کار، فاصله افتاد، این برنامه امروز برگزار شد. انتشار این مجموعه، قطعا برای تولیدات متعدد و متنوع پیش برنده خواهد بود و این موقعیت مهمی است. ما در نهاد کتابخانههای عمومی کشور برگزاری این مراسم را وظیفه خود میدانیم؛ چراکه اولا به لحاظ محتوایی مجموعه نهاد کتابخانههای عمومی برای تهیه محتوا همکار آقای ده نمکی بوده است؛ به لحاظ فنی و حرفه ای، یکی از رسالتهای کتابخانه انتشار و گسترش اطلاعات است؛ به علاوه در رویکرد جدیدی که در مجموعه نهاد پیگیری میشود، توسعه فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و هنری در اولویت است؛ همچنین گرامی داشتن چهرههای موثر فرهنگی، هنری، تاریخی و سیاسی نیز وظیفه کتابخانه عمومی است. اینها دلایلی برای برگزاری این رویداد در این بستر بوده است. با برگزاری این برنامه، مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» در مخزن همه کتابخانههای اصلی ما در کشور و کتابخانههای مهم قرار میگیرد. این مجموعه همزمان بر روی سکوهای کتاب الکترونیک کشور منتشر شده و قابل دسترسی است. بنده در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، معاون آقای حسینیان بوده ام؛ در آن مقطع مطلبی در خصوص این کتاب برای ایشان نوشتم و ایشان یادداشتی گذاشتند مبنی بر اینکه «مجموعه فوق را تورق و مطالعه کردم؛ آن را کاری بزرگ، مانا و اصولی یافتم.» من آقای حسینیان را یکی از کسانی میدانم که در حوزه تاریخ و تاریخ انقلاب اسلامی کار کردند و عمر صرف کردند. این چند جمله برای بنده حجت است که این کار را منتشر کنیم. این جلسه علاوه بر معرفی این مجموعه، تجلیل از خدمات و زحمات آقای ده نمکی در حوزههای مختلف هنر و رسانه است. ایشان بر هر حوزهای دست گذاشتند، موفق بوده اند؛ در این مراسم ما تلاشمان این بود که به ابعاد دیگر شخصیت ایشان نیز بپردازیم. ایشان در حوزه کتاب، آثار دیگری نیز دارند که بخشی منتشر شده و بخشی نیز آماده انتشار است. به اعتقاد بنده برخی موضوعات مخاطب خاص دارد و هر کسی توفیق حضور در آن برنامهها را ندارد و قطعا موضوع آزادگان، یکی از آنها است. امیدوارم این برنامه ذخیرهای برای آخرت ما باشد.
این مجموعه هدیه من به آزادگان است
مسعود ده نمکی: به اعتقاد من در بین ایثارگران، چند قشر مظلومتر از سایرین هستند؛ آنها به دلیل عدم فرهنگ سازی و اینکه اهل ادعا و تملق نبودند و حقوق خود را مطالبه نکردند، مظلوم واقع شدند؛ من معتقدم مظلومترین آن ها، جانبازان اعصاب و روان و آزادگان هستند. کنت الکساندر دومارانش، رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه در سفر به عراق از اردوگاههای اسرای ایرانی بازدید کرد و در کتاب خود نوشته است «من در اردوگاههای اسرای ایرانی چهرهها و چشمهایی را دیدم که استقامتشان، برای ما تداعی کننده جنگ جهانی چهارم بود. متأسفانه ما از درک این موضوع عاجزیم و مفهوم ناقصی به ذهنمان متبادر میشود.» اگر آزادهها از خود بگویند، همه فکر میکنیم از خود تعریف میکنند. اما اینگونه نیست. اداره کنندگان اردوگاههای اسرا را از خبیثترین افراد انتخاب میکردند تا با اسرا برخوردی از سر رحمت و رأفت نداشته باشند؛ اما یکی از فرماندهان اردوگاههای اسرای ایرانی، در مقابل اسرای ما احترام نظامی گذاشت و گفت «ما اسیر شما بودیم، نه شما اسیر ما.» باید ببینیم چه اتفاقی است که دشمن را به این اعتراف بزرگ وا میدارد.
باید تاریخ آزادگان را مطالعه کنیم تا بفهمیم نسل امروزی بعثی ها، یعنی داعشی ها، وهابیان و... چگونه با شیعیان برخورد میکنند. من در برابر آزادگان سر تعظیم فرود آوردم. مظلومیت اسرا در این است که تنها عدهای از آنها شناخته شده اند؛ ما در اردوگاهها دهها قهرمان داشتیم که گمنام و ناشناخته مانده اند. کسانی که اگر هر جای دیگر دنیا بودند، به آنها مدال افتخار میدادند. مظلومیت اسرا، مرا بر آن داشت که کار بر روی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» را آغاز کنم؛ پروژهای که ابتدای راه تخمین میزدم یکی دو دهه به طول بیانجامد. مرحله پژوهش آغاز شد و به مدت ۲۰ سال، ۵۰ مصاحبه گر، ۵۰ تایپیست و... که تمام تیم از بانوان بودند، کار پیاده سازی حدود ۵ هزار ساعت مصاحبه را انجام میدادند؛ برای هر اردوگاه، اردوگاه نگاری انجام شد؛ اسناد صلیب سرخ اخذ و ترجمه و با خاطرات و اسناد موجود، تلفیق شد و به این ترتیب مجموعه ۷۸ جلدی «فرهنگنامه اسارت و آزادگان» پدید آمد. این مجموعه هدیه من به آزادگان و سازمانهایی که در این زمینه کار میکنند و باید بگویم خروجی آن مصاحبه ها، چیزی فراتر از این ۷۸ جلد کتاب است. من ۷۸ جلد کتاب را در طول ۲۰ سال به سرانجام رساندم، اما حالا دیگر فکر میکنم شاید عمرم برای ادامه کار، کفاف ندهد. این کار در مدت ۲۰ سالی که گذشت، بی سر و صدا انجام شد و دلیل آن تعبیر حضرت علی (ع) است، مبنی بر اینکه «کاری به سرانجام میرسد که سرپوشیده باشد.» این کار حتماً قابل نقد است؛ اما در هر حال کار پایهای است که در اختیار آزادگان قرار میگیرد. باید از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور قدردانی کنم که بانی خیر شدند و کتابهایی که ۱۰ سال پیش کارشان تمام شده بود، امروز به مرحله چاپ رسید و به کتابخانههای مرجع اهدا خواهد شد. دیتای این مجموعه، میلیونها صفحه فیش برداری شده است که میتواند به آثار دیگری تبدیل شود.
حجم این دیتاها ۸ ترابایت است و من برای اهدای آنها با چندین سازمان مکاتبه کردم، اما متأسفانه برای خیلیها بی اهمیت بود و متوجه شدم که نذر فرهنگی یا کار فرهنگی هم مظلوم واقع شده است. اما شاید ۵۰ سال بعد این آثار محل رجوع بسیاری از پژوهشگران باشد؛ چراکه ما دیگر نیستیم که خاطرات جنگ را تعریف کنیم و رجوع به این کتابها میتواند زمینه ساز تولید رمان ها، فیلم نامه ها، سریالها و... باشد.
آنچه در این مجموعه ارائه شده، روایتی جمعی است که از بیرون به مقوله اسارت نگاه میکند و هیچ تحلیلی روی آن نشده است؛ یعنی اگر کسی چیزی گفته و فرد دیگری چیزی مخالف آن گفته، هر دو نگاه آورده شده است. این کار برای من حاصل ۲۰ تا ۳۰ سال پژوهش بوده است و از همراهی خانواده ام در این مسیر تشکر میکنم که شاید اگر صبوری آنها نبود، این کار به سرانجام نمیرسید.