کد خبر: ۸۹۰۱۳
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۵

نامزد‌های ریاست جمهوری و طرح امنیت اجتماعی

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- افسر موموندی: رئیس جمهور به اصطلاح اصولگرای کشور3۰ بهمن سال گذشته در گفتگویی تلویزیونی، ضمن انتقاد از طرح امنیت اجتماعی، گفت: «طرح امنیت اجتماعی، انتظامی‌نیست بلکه فرهنگی است و عناصر فرهنگی باید با کمک گرفتن از مردم آن را اجرا کنند».
 
این سخنان در آستانه دور تازه انتخابات، یادآور سخنان مشابه احمدی‌نژاد درانتخابات پیشین برای جلب رای زنان و جوانان است. آن زمان که وی نامزدی ناشناخته بود و شانسی اندک برای پیروزی داشت، با شگردهای تبلیغاتی، پوشش بخشی از افراد جامعه و تاثیر آن بر اخلاق اجتماعی را از مسایل جدی کشور جدا کرد. 

احمدی‌نژاد با شعار عدالت اقتصادی و اجتماعی، ایرانی را دارای چنان کرامتی دانست که اختلاف پوشش او با موازین شرعی نمی‌توانست دلیلی برای ورود به حریم خصوصی‌اش باشد. چنین تعابیری از حقوق شهروندی فضای انتخابات را به سود این کاندیدای به اصطلاح اصولگرا تلطیف کرد. با اینکه شعارهای مدنی احمدی‌نژاد میتینگ‌های خیابانی اصلاح طلبان را نیز به تسخیر آورد، اما جنس هوادارانش اقدامات و سخت‌گیری‌های اجتماعی بسیاری را در صورت پیروزیش قابل پیش‌بینی می‌کرد.

در سال دوم ریاست‌جمهوری، احمدی‌نژاد از زنان برای بازگشت به خانه دعوت کرد و طرح‌هایی را درخصوص نحوه حضور آنها در محیط‌های اداری به مجلس برد که حضور اجتماعی‌شان را بیش از پیش کم‌رنگتر وکم اثرتر می‌ساخت. هیاهوی محدودیت‌های اجتماعی زنان به بهانه تکریم خانواده، چندان به درازا نکشید که گشت‌های ارشاد با تدابیر امنیتی و به فرماندهی سردار تازه نفس نیروی انتظامی ‌تهران بزرگ، خیابان‌های پایتخت را اشغال کردند. 

طرح بازداشت زنان و جوانان در میان ناباوری مراجع قضایی و با گرمای تابستان آغاز شد. قوه قضائیه این طرح را مغایر با قانون اعلام کرد، اماغوغای تند روان اصولگرا و اصرارشان بر بازداشتهای خیابانی زنان و جوانان به عنوان تنها راه نجات و تطهیر جامعه، قوه قضاییه را نیز به تمکین واداشت. باگسترش طرح، معتادان و اوباشان نیز همانند زنان و جوانان بد لباس مخل امنیت اجتماعی شناخته شدند و در چند عملیات ضربتی و مثال‌زدنی شهر از لوث وجودشان پاک شد! 

همزمان با گرمی ‌هوا پلیس هم به مبارزه با بدحجابی پرداخت و هم به یاد آورد که معتادان و اوباش نیز مخل امنیت اجتماعی هستند و این انحرافات، ریشه در یک جای دارند و اقدامی ‌از یک جنس را برای ریشه‌کن شدن می‌طلبند. در این میان آنچه فراموش می‌شد، این حقیقت بود که آیا طرح‌های فوریتی با ایجاد رعب و وحشت، قابلیت کاستن از آسیب‌های اجتماعی غیر قابل انکار را دارند؟ 

با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی‌ درمبارزه با انحرافات اجتماعی و فساد به کجا رسیده‌ایم ؟ آیا نابسامانیهای اجتماعی ایران ریشه در پوشش گروهی از زنان و جوانان دارد؟ و اگر این پوشش به اجبار تغییر کرد ما به امنیت و سلامت اجتماعی دست یافته‌ایم؟ 

مگر نه این است که بسیاری از تلاش‌های آمرانه برای احیای ارزش‌های انسانی، بدون دریافت دلایل اصلی انحراف شهروندان ایرانی از معیارهای اجتماعی بی‌نتیجه مانده است و روند رو به رشد انحرافات با ظهور زنان، دختران و مردان خیابانی به جلوه‌های پیچیده‌تری از  آسیب‌های اجتماعی و انحرافات جنسی تبدیل شده‌اند. 

آیا تغییر رفتارهای اجتماعی با رواج پوشش‌های غیر متعارف مردانه در میان دختران و یا آرایش‌های زنانه درمیان پسران به‌راستی از مقوله‌های امنیتی به شمار می‌روند و با اقدامات انتظامی‌خنثی می‌شوند؟ آیا انحرافات خزیده به درون جامعه ایرانی ناشی از تغییرات جهانی و ایجاد راه‌های متعدد نفوذ فرهنگ غربی است؟ یا حاصل دوران گذار و بحران‌های ناشی از جنگ و نا پایداری‌های اقتصادی و اجتماعی؟ ویا اینکه ما پس از30 سال ترویج ارزش‌های اسلامی ‌و دفع تهاجم فرهنگ بیگانه ناکام مانده‌ایم؟ 

پاسخ به این پرسش‌ها باید راهگشای جامعه‌ای باشد که ارزش‌های کهن فرهنگی‌اش را غوغای جهانی شدن به طور جدی در معرض دگرگونی و آسیب قرارداده است. طرح امنیت اجتماعی، بدحجابی را به طور نمادین نشانه رفت، در حالی که رواج ناروایی‌های بسیاری چون تبعیض‌های جنسی نابه‌جا، ریا‌کاری، خرافه گرایی، عدم رعایت حقوق شهروندی، رشوه خواری و.... بنیان‌های زندگی مدنی را ویران می‌کنند. اموری که سیاستمداران به‌راحتی از کنار آن عبور کردند و بدون ره بردن به اعماق پدیده‌ها با منع و حصر‌های فصلی چهره واقعی آسیب را پنهان داشتند. 

اوباش و راهزنان امنیت و جان و ناموس را در کنار دختران و پسران جوان به یک چوب راندن، خطای تعمدی و آشکاری است که انتقاد به طرح ناسنجیده گشت‌های ارشاد را خنثی کند. 

جمع‌آوری رهزنان و پیراستن کوی و برزن از لوث وجود عربده‌کشان، امری بدیهی است؛ گرچه آن نیز خود دارای آداب و قواعد انسانی است. اما شکستن حرمت زنان و مردان جوان مسلمان در انظار عمومی ‌آن هم به بهانه ارشاد از اموری است که خود به ناامنی اجتماعی دامن می‌زند. 

حال که غوغای انتخاباتی دیگر بر پاست و نامزد‌های اصلاح طلب نیز از در انتقاد به طرح امنیت اجتماعی وارد شده‌اند، آیا می‌توان به انتظار درمان بیماری‌های جامعه با اقداماتی بنیادین نشست؟ 

میر حسین موسوی نامزد طیف گسترده‌ای از منتقدان وضع موجود، از جمع آوری گشت‌های ارشاد می‌گوید و مهدی کروبی در دانشگاه زنجان از توقف گشتهای ارشاد خبر می‌دهد... اگر پیروز انتخابات باشند... 

اصول‌گرایان چون اصلاح‌طلبان با چشیدن طعم اقتدار، دریافته‌اند که تقابل با پدیده‌های اجتماعی به شیوه‌های کنونی از تنبیه، تحریم و مجازات تا ارشاد و آموزش‌های سطحی، حریم‌های ارزشی جامعه را مصون نمی‌دارد و از میزان آسیب‌ها نمی‌کاهد. در بسیاری از موارد برخورد‌های پلیسی چنان به بروز احساس ناامنی منجر می‌شوند، که انسجام اخلاقی و اجتماعی را تهدید می‌کنند. 

به نظر می‌رسد این شیوه مقابله با مشکلات اجتماعی، هزینه‌های زیادی را بر مجریان طرح تحمیل کرده است. هزینه‌هایی که فقط انزجار جمعی را به دنبال آورده‌اند. این همه از آن است که دربرخورد با مسایل اجتماعی از هم اندیشی‌های کارشناسی در حوزه‌های تخصصی (سیاسی، اجتماعی، امنیتی، مذهبی) و بررسی ریشه‌های تاریخی و اجتماعی آسیبها غفلت شده‌است. در نتیجه تلاش‌های دولت با اقدامات انتظامی ‌و ارشادی از نوع غیر کارشناسی به سطحی‌گرایی تقلیل یافته‌اند. 

پیروز انتخابات ریاست جمهوری درصورتی خواهد توانست ناامنی‌های اجتماعی را بدون خلق آسیب‌های جدید کاهش دهد که هدفی والاتر از ارضای طرفدارانش با مهار مقطعی مشکلات داشته باشد. امنیت در جامعه با آرزوهای انسانی و حفظ کرامت انسان پدیدار می‌شود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین