آفتابنیوز : آفتاب: در حالیکه این روزها حملات حامیان احمدینژاد به دولتهای گذشته شدت گرفته و منسوبان دولت نهم میکوشند هر اقدام پیش پا افتاده یا حتی اشتباه خود را به عنوان یک «شاهکار بیسابقه»! معرفی کنند؛ محمود احمدینژاد روز چهارشنبه با حمله به سیاست هستهای دولت خاتمی پروژه تبلیغاتی جدیدی را کلید زد.
احمدینژاد ظهر روز چهارشنبه طی سخنانی تند و تحریکآمیز در زادگاه خود (سمنان) توافقنامه ایران و سه کشور قدرتمند اروپایی در دولت خاتمی مشهور به «توافق سعدآباد» را «یک جانبه و ننگین»! خواند و مدعی شد که این توافقنامه در راستای «سیاستهای استعماری» جهان غرب و با هدف «تمام کردن کار ملت ایران» تنظیم شده بود.
وی همچنین مدعی شد که توانسته است ایران را «از قعر به اوج بکشاند» و افزود: «ادبیات آنان (کشورهای غربی) نسبت به چهار سال گذشته خیلی فرق کرده است چرا که آنها در چهار سال گذشته نمیتوانستند ایران را ببینند و ما توانستیم ایران را از قعر به اوج بکشیم».
این اظهارات جدید احمدینژاد که توسط حامیانش «معجزه هزاره سوم» نامیده شده در حالی است که به اعتقاد اکثریت کارشناسان؛ سیاست خارجی تند، تهاجمی و تحریکآمیز احمدینژاد طی چهار سال گذشته ضربات جبران ناپذیری را به منافع کشور و وجهه نظام در عرصه بینالمللی وارد آورده است.
با این حال آن چه که باعث حیرت ناظران میشود نه ادعای رساندن «ایران از قعر به اوج» که حمله بیمحابای رئیس دولت نهم به توافقنامهای است که با صراحت از سوی رهبری انقلاب مورد حمایت قرار گرفته است.
محمود احمدینژاد در حالی توافقنامه سعدآباد را «ننگین» خوانده است که رهبر انقلاب در تاریخ 12/8/82 طی سخنانی صریح در جمع کارگزاران نظام، توافق ایران و سه کشور اروپایی را «درایت و تدبیر» نامیدند و تاکید کردند: «نظام اسلامی با درایت و تدبیر روشی را انتخاب کرد تا ضمن حفظ فناوری هستهای، فعالیتهای هستهای خود را در معرض بازدید قرار دهد و به این وسیله تبلیغات دروغ آمریکاییها و صهیونیستها را افشا کند».
حضرت آیتالله خامنهای در آن سخنرانی معروف همچنین، طرز فکری که توافق سعدآباد را نوعی تسلیم میدانست غیرمنطبق با واقعیات برشمردند و افزودند: «حرکت اخیر یک کار سیاسی، دیپلماتیک و یک گفتوگو و قرارداد بود و هیچ تسلیمی در آن وجود نداشت».
رهبر انقلاب سپس با تشکر از «دقت و زحمات» رئیسجمهور و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی تصریح کردند: «تاکنون کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نشده است. ضمن آنکه هر جا احساس کنم برخلاف ضوابط و جهتگیریهای نظام و اهداف انقلاب قدمی برداشته میشود جلوی آن را خواهم گرفت».
البته درباره توافقنامه سعدآباد، شرایطی که منجر به امضای این توافق شد و مسایل پشت پرده آن، گفتنیهای بسیاری وجود دارد.
با این حال اولین سئوالی که به ذهن متبادر میشود این است که محمود احمدینژاد چگونه خود را مجاز میداند توافقنامهای که با موافقت «نظام» انجام شده و به صراحت از سوی شخص اول حاکمیت مورد حمایت قرار گرفته است را «ننگین» بخواند؟!
نکته جالب آن است که آقای احمدینژاد در حالی ادعا میکند «ایران را از قعر به اوج» آورده که اتفاقاً شواهد موجود و اظهارات اغلب کارشناسان دقیقاً چیزی خلاف این ادعا را نشان میدهد.
واقعاً اگر توافقنامه سعدآباد «ننگین» بوده است؛ ایستادن زیر تابلوی «خلیج ع ر ب ی» و شرکت در کنفرانسی که در قطعنامه پایانی آن ایران «اشغالگر» خوانده شده و جزایر سهگانه متعلق به امارات متحده دانسته شده است را با کدام واژه میتوان توصیف کرد؟! اگر حضور بیسابقه وزرای خارجه سه کشور اروپایی در تهران و قرارداد هوشمندانه سعدآباد را میتوان «ننگین» دانست؛ نامههای بدون پاسخ آقای احمدینژاد به سران آمریکا و اروپا که با بیاعتنایی تحقیرآمیز آنها مواجه شد را چه میتوان نامید؟!
اگر توافقنامه سعدآباد «ننگین» بوده است؛ عملکرد دولت نهم در ماجرای سهم ایران از دریای خزر را با چه عبارتی میتوان توصیف کرد؟ اگر چنین توافقنامهای را میتوان ننگین دانست؛ اظهارات تند و موهن پادشاه عربستان چشم در چشم آقای احمدینژاد (بنا بر اظهارات وزیر خارجه عربستان)، آزاد کردن ملوانهای بریتانیایی حدود 16 ساعت پس از اولتیماتوم تونیبلر، درخواست آقای احمدینژاد برای شرکت در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس، بدرقه باشکوه سربازان انگلیسی بازداشت شده در آبهای سرزمینی ایران و دهها حادثه مشابه را چه میتوان نامید؟! ...
سئوال دیگر این است که اگر جمهوری اسلامی ایران واقعاً در سال 1384 «در قعر» بوده است؛ شرایط فعلی را با کدام واژه میتوان توصیف کرد؟ تصویب متوالی قطعنامههای تحریم ایران در شورای امنیت آن هم با اجماع کامل تمام کشورها و بدون حتی یک مخالف، رسوایی مخالفت جامعه جهانی با عضویت ایران در شورای امنیت سازمان ملل، بیانیههای تند کشورهای عرب علیه جمهوری اسلامی، قطع رابطه کامل برخی کشورها با تهران، دشنامهای سران مصر و عربستان و امارات و کویت به مسئولان ارشد جمهوری اسلامی، انگشتنگاری و توهین به اتباع ایران در اغلب کشورهای دنیا و حتی در کشورهایی چون امارات و عراق و دانمارک، بازرسی از هواپیماها و کشتیهای ایرانی، وقایع تحقیرآمیزی نظیر ماجرای دانشگاه کلمبیا و اجلاس دوربان ژنو، قطع رابطه اقتصادی بسیاری از کشورها با ایران و صدها حادثه دیگر را واقعاً چگونه میتوان توصیف کرد؟ ...
محمود بمون تا با رای نیاوردنت مزه..........رو بچشی
لقمه رو دور سرتون نچرخونین رییس جمهور رو رای مردم انتخاب میکنه پس صبر میکنیم تا آخرش برسه!!!
عزیزان من! آقای احمدی نژاد زیر تابلوی «دول الخلیج العربیه» ایستاد. هر بچه ای با سواد دوم راهنمایی می داند معنی این عبارت، «دولتهای عربی خلیج» است نه «دولتهای خلیج عربی». «العربیه»، چون در این عبارت، شکل مونث دارد نمی تواند صفت خلیج باشد که مذکر است، بلکه صفت دول است که مونث مجازی است. اگر روی تابلو نوشته بود «دول الخلیج العربی»، معنایش می شد «دولتهای خلیج عربی» ولی حالا که نوشته شده است «دول الخلیج العربیه»، معنایش می شود «دولتهای عربی خلیج». متاسفانه مثل کبک سرتان را کرده اید زیر برف و بدون توجه به این استدلال، هی تکرار می کنید که احمدی نژاد زیر تابلوی خلیج عربی ایستاده است و با این حرف بی سوادی خودتان را نشان می دهید.
برای سلامتی کروبی ،رضائی، موسوی ورئیس جمهور آینده دکتر احمدی نژاد بلند صلوات
یکبار دیگر خبرهای مربوط به مسابقات همبستگی رو بخونید کشورهای عربی اعلام کردند یا خلیج به تنهایی یا خلیج عربی اما پاسخ مردم غیور ایران یک کلمه است خلیج همیشگی فارس و لا غیر و ننگین تر از همه این است که فارس خلیج رو فراموش کنیم
این خلیج، همیشه فــــــــــارس است