کد خبر: ۸۹۵۷۴
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۱:۱۶
در نخستین نطق رادیویی مهندس میر حسین موسوی بیان شد:

من میرحسین موسوی هستم، ‌روستازاده‌ای از میان شما

دولت نسبت به عرق ملی ضعیف است
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: مهندس میر حسین موسوی امروز در گفت‌وگوی رادیویی خود با مردم کشورمان در انتقاد از سیاست‌های دولت نهم گفت، در کشوری که قانون اجرا نشود، همه چیز ممکن است. طبیعی است که از این قضیه می‌ترسیم.

به گزارش گروه سیاسی آفتاب، مهندس میر حسین موسوی در گفت‌وگوی خود با مردم کشورمان گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام خدمت همه هم‌وطنان، من میر حسین موسوی هستم؛ یک روستازاده ساده از میان شماها که انقلاب اسلامی به او فرصت داد در یک عرصه‌هایی فعال باشد که این ویژگی در همه انقلاب‌ها چنین است؛ افراد فرودست و پایین را در یک فرصت در موقعیت‌های ویژه‌ای قرار می‌دهد؛ بنده هم از چنین سرنوشتی برخوردار بودم».

وی در ادامه گفت: «قبل از انقلاب فعالیت‌هایی داشتم، اما پس از انقلاب در مسیر اتفاقاتی که برایم رخ داد مرا به سمتی برد که در یک نقش‌هایی در خدمت مردم عزیم می‌باشم؛ به ویژه در شرایط بسیار حساس دفاع مقدس».

موسوی گفت: «یکی از سعادت‌های بنده، بودن در دوران مبارک حضرت امام (ره) است و بودم در خدمت شما مردم؛ از زمانی که در مقابل دشمنان ایستاده بودیم و همه جهان علیه شما بود و شما به عنوان یک ملت واحد و تک، ولی برخوردار از ایمان و اعتقاد و سرشار از امید توانستید در مدت جنگ مقاومت کنید. و بنده هم جزئی از اجزای بسیار کثیر خدمت‌گزارانی بودم که در آن دوران انقلاب اسلامی خدمت می‌کردم».

مهندس موسوی ادامه داد: «بعد از اتمام جنگ و تغییرات قانون اساسی که در سال 1368 رخ داد بنده به فعالیت‌های دیگری پیوستم، اما از فعالیت سیاسی دست برنداشتم و حضور داشتم؛ در دانشگاه هنر درس می‌دادم و فرهنگستان هنر بودم و به عنوان مشاور برای مسئولین محترم جمهوری اسلامی کار می‌کردم؛ پس از به روی کار آمدن دولت نهم باز هم سعی کردم که نظریات مشورتی خودم را منتقل کنم ، اما پس از مدتی دیدم این نظریات هم کم اثر است و دیگر ارتباطات ما قطع شد، اما پس از دو، سه سال اظهاراتی را که در کشور صورت گرفت مشکل ساز دیدم که از این رو برای انقلاب کشور و ایران عزیزمان از لحاظ سیاسی حساس شدم و به تدریج این فکر در من قوت گرفت که فعال‌تر از گذشته در صحنه سیاسی حضور داشته باشم؛ به ویژه با توجه به تجربیاتی که در دوران جنگ داشتم».

همچنین مهندس موسوی گفت: «من با شما مردم صمیمانه صحبت می‌کنم و دغدغه‌های خودم را بیان می‌کنم؛ همان دغدغه‌هایی که باعث شد در صحنه انتخابات حاضر شوم. بنده با دولتهای قبلی هم اختلاف سلیقه‌هایی داشتم که این یک مساله طبیعی است و در بعضی مواقع نظرهایمان یکی بود، اما هیچ وقت دغدغه این را نداشتم که کشور با یک مشکل اساسی و جدی روبه رو است و مرا به صحنه فرا می‌خواند».

وی ادامه داد: «آن چیزی که وجه تمایز این دولت با دولتهای قبلی بود، و آنچه که در مرحله اول برای من مهم بود و می‌خواهم در این فرصتی که رادیو پس از مدتها در اختیار من قرار داده است تا از طریق رسانه گرد هم بیاییم و به شما منتقل کنم اولین آن، دغدغه من قانون‌گریزی بود که احساس کردم در دولت این مسئله وجود دارد».

موسوی افزود: «بنده به این مساله حساسم؛ در دانشگاه تربیت مدرس علوم سیاسی تدریس می‌کنم و مسائل سیاسی روز را درس می‌دهم. مسایلی است که با سیاست‌های دولت به تدریج با آن مشکل پیدا کردم؛ آنچه که قوی‌تر از مسائل دیگر مرا به صحنه راند این است که دیدم این دولت برخلاف دولت های قبلی خیلی مقید به قوانین و مقراراتی که نظام جمهوری اسلامی خواستار آن است و انقلاب کردیم تا بر اساس آن عمل کنیم و به آن پایبند نیست؛ البته این مساله را می‌توان از سند چشم انداز 20 ساله نیز شروع کرد».

وی هم‌چنین گفت: «این سند نشان می‌دهد که ایران 20 سال آینده چه کارهایی را باید انجام دهد و ما رقیب های زیادی در جهان داریم؛ این سند خط روشنی می‌کشد که بالاخره ما از نظر اقتصادی و توسعه در 20 سال آینده باید در چه نقطه‌ای بایستیم تا بتوانیم منافع ایران و ملت عزیزمان را حفظ کنیم؛ لذا این سند، سند بسیار مهمی است».

موسوی ادامه داد: «بر اساس این سند چشم انداز دولت برنامه ریزی می‌کند و باید طبق آن کارهای خود را پیش ببرند و بنده مطمئن شدم که دولت نهم به دلیل این که از برنامه چهارم به اصطلاح عامیانه خوشش نمی‌آید کلیات برنامه را کنار گذاشت و رعایت نکرد؛ لذا بی‌‌اعتنایی به سند چشم انداز بیست ساله شروع شد. از این رو مسئله بی اعتنایی به بعضی از قوانین و مقرراتی کشید که برخی از این مسائل در مجلس هم مطرح می‌شد».

وی افزود: «این را سعی کردم در مسافرت‌های استانی به تفصیل باز کنم که آن سرپیچی یا رویگرداندن از مصوبات مجلس است که دو معنا دارد که یکی از اثرات سیاسی آن است که فلان تصمیمی که مجلس صلاح دیده و ما اجرا نمی‌کنیم قطعا یک مشکلاتی را ایجاد می‌کند، اما از آن مهم‌تر این است که مجلس چیزی را تصویب کند، اما ما چون خوشمان نمی‌آید یا فکر می‌کنیم که درست نیست، آن را اجرا نمی‌کنیم».

موسوی ادامه داد: «در کشوری که قانون در آن اجرا نشود، همه چیز ممکن است. بنده در سابقه کاری خودم از اینگونه مسائل دیده‌ام و طبیعی است که از این قضیه می‌ترسیم. مخصوصا که در نظام جمهوری اسلامی وقتی اتفاقی رخ می‌دهد طوری به قانون نگریستیم که این قانون از حد یک مسئله عرفی به مسائل شرعی هم کشیده می‌شود. یادم هست زمانی مردم سر چهارراه‌ها می‌ایستادند و از چراغ قرمز رد نمی‌شدند؛ چرا که می‌گفتند رد شدن از چراغ قرمز حرام است. طبیعی است که مهم‌تر از همه نهادها و ارگانها شایسته است که دولت جمهوری اسلامی خود این قوانین را رعایت کند».

وی افزود: «وقتی مجلس بودجه‌ای را تصویب می‌کند باید آن را رعایت کند، وقتی برنامه 5 ساله‌ای را تصویب می‌کند باید رعایت کنند؛ اگر در کشور بر اساس قانون، شوراهایی تشکیل شدند که کشور را اداره کنند، دولت موظف به رعایت آنها است؛ حتی اگر خوشش نیاید و یا اگر مخالف این نوع قوانین باشد، باید از طریق قانون راهی را پیدا کنند، نه اینکه آن را اجرا نکند که با این موارد بسیار روبه‌رو شدیم».

وی تصریح کرد: «وقتی از این فراتر رفتم در رابطه با سیاست‌گذاری‌ها دچار مشکل شدم که این هم اولین حساسیت من بود. در سیاست گذاری‌ها احساس من این است که ملت ما بعد از سی سال که انقلاب کرده و پایه‌هایی در این انقلاب ریخته شده و قدم‌هایی برای توسعه برداشته شده است - همچنین آرمانهایی در قانون اساسی برای بهبود، پیشرفت و سعادت برای همه قشرها تامین و تهیه شده - دیدیم که عملاً با عدم اتخاذ سیاست درست ملت را دچار دشواری کردند. مهمترین موضوع این بود که به این نتیجه رسیدم و روی تصمیم من اثر گذاشت».

موسوی افزود: «لذا به این نقطه نظر می‌رسیم که دولت نسبت به عرق ملی ضعیف است. این حرف مهمی است؛ برای شما ملت باید توضیح بدهم و برای اثبات آن برهان بیاورم و آن را استدلال کنم. اگر کشور های مختلف را با هم بسنجیم خواهیم دید که عملا سعی می‌کنند از این واقعیت بیشتر استفاده کنند. در سند چشم انداز بیست ساله بحث هویت ایرانی، هویت ملی و مذهبی را مطرح کردیم که در سیاست‌های حاکم در برنامه های پنچ ساله نیز نسبت به آن تاکید شده که بگوییم هویت ملی برای وحدت و حفظ منافع ملی و امنیت‌مان بسیار مهم است».

وی ادامه داد: «از طرف دیگر این مساله در سیاست داخلی ما نیز مهم است؛ به طور مثال در تاریخ کشورمان زمانی مطرح بود که یک ایرانی باید جنس ایرانی بخرد که این هم مفهوم اقتصادی دارد و هم در آن یک حمایت از هویت ملی نهفته است. همیچنین در فرم لباسها پوشش‌ها و نوع برخورد ما با مسائل اقتصادی این مسئله روشن است. وقتی فکر می‌کنیم در مورد خودکفایی فرضا محصولات کشاورزی ضمن اینکه معنای اقتصادی دارد در عین حال برای اینکه بتوانیم در یک کالای استراتژیک مستقل شویم، مسئله علاقه به ایران نیز به طور مخفی در آن نهفته است و به طور یک انگیزه وجود دارد».

موسوی در ادامه گفت: «بنده متوجه شدم در مورد مسائل اقتصادی که هم برای مردم جنبه اقصادی دارد و هم از این نظری که گفتم؛ یعنی بحث پایبندی به یک نوع عرق ایرانی و وطن دوستی مهم است. می‌بینیم که در رشت یا شهرهای شمالی که مرکز برنج ما است از لحاظ اشتغال نیز بسیار مهم بوده و حساس هم هست. اگر دقت کنیم در مسافرت‌های اخیر دیدم برنج باسماتی پاکستانی و هندی بازار آنجا را پر کرده است و برنج شمالی گیلانی در انبارها می‌پوسد. احساس می‌کنیم دولتی که به کشور علاقه دارد یا به گیلان علاقه دارد غیر از آثار اقتصادی که منجر به بیکاری وسیع، خاک‌نشین شدن زارعین و کشاورزان می‌شود یک حس ملی هم داشته باشد که به این سادگی بازار داخلی به دست خارجی‌ها ندهد. سر مسئله پرتغال همین مسئله را می‌بینیم که پرتقال گیلانی و مازندرانی روی درخت مانده، اما ما عادت کردیم که پرتقال مصری داشته باشیم و کسی از اینکه انگور آفریقای جنوبی و سیب فرانسوی و یا میوه‌ای از آمریکای لاتین بر سر میزش باشد ناراحت نشود».

وی ادامه داد: «همچنین در حالی که باغ چای کشور در حال ویران شدن است؛ این را هم به دلیل اقتصادی و هم به دلیل عرق ملی می‌گویم، یک کشاورزی بومی شده در 120 سال فعالیت که گفته می‌شود کاشف السلطنه آن را بومی می‌کند و خانواده‌های زیادی فعال می‌شوند و اقتصاد قابل توجهی نیز دارد؛ به طوری که حدود 55 هزار خانوار از این راه امرار معاش می‌کنند ذائقه ملی هم تحت تاثیر این قضیه قرار می‌گیرد، همه به یاد دارید که چیدن اول چای شما چه قدر اهمیت دارد؛ ما به این مسئله بی اعتنایی می‌کنیم و نتیجه این می شود که اولا ذائقه عوض می‌شود و تمام بازارها و خانه‌هایمان مملو می شود از چای‌هایی که از نقاط مختلف وارد شده؛ این درحالی است که از نظر اشتغال باغ‌های چای کوچک‌تر می‌شوند و حدود 178 هزار تن چای در انبارهای ما باقی می‌ماند و چای ما روز به روز زمینه را از دست می‌دهد».

موسوی هم‌چنین گفت: «در مورد مسئله شکر و ابریشم و محصولات ملی هم همین طور بوده است؛ بنده هیچ نوع احساس نگرانی در دولت نهم ندیده‌ام که دلش بسوزد یا اعلام کند که چرا چنین حادثه‌ای رخ داده است و متاسف باشد و به نوعی این ناراحتی را نشان دهد که صنعت داخلی ما در حال فروپاشی است، کارخانه‌های منسوجات در حال تعطیل شدن است و کارخانه‌های الکترونیک ما در زیر آوار واردات کالاهای چینی و خاور دور در حال نابودی است. خود این مسئله صرف نظر از جنبه‌های اقتصادی و حس این که قضیه اقتصاد ملی ما در حال از بین رفتن است بدون اینکه به آن واکنش داشته باشیم».

وی ادامه داد: «قبل از اینکه به آثار اجتماعی، اقتصادی و معیشتی این سیاست ها بپردازیم می‌خواهم بگویم که هیچ کشوری نیرومند نیست مگر اینکه اقتصاد نیرومند ملی داشته باشد و قطعا این یک مسئله جهانی است. برای همین کشورهایی که اقتصاد نیرومند، نیروی نظامی قوی، اقتصاد قوی و مرزهای امنی دارند و امنیت داخلی آنها بهتر است رفاه مردمشان بالاست و حرف قوی‌تری در جهان دارند و در معادلات جهانی حضور بهتری دارند. صرف شعار ، صرف برخورداری از یک ایدئولوژیک و متکی بر یک منابع مالی اقتصادی که قوی نباشد و نیروی انسانی مرفه یا حداقل راضی نداشته باشد نمی‌تواند اقتدار ملی ایجاد کند و در سطح بین المللی فعالیت‌های در خور اعتنایی داشته باشد که این اولین خاصیت این مسئله است به ویژه زمانی که در معرض تهدید قرار می گیریم اهمیت آن صد چندان می شود».

موسوی افزود: «در یک اقتصاد قوی است که کشور امید ایستادگی دارد، ما از نظر داخلی نیز مشکلات معیشتی داریم که برای مردم فوق العاده مهم است. همچنین تورم که مساله مهمی برای مردم است و بنده در روزهای اخیر بارها مطرح کردم که عملا امکان پذیر نیست که تورم بالایی داشته باشیم و قشرهای ضعیف راضی از حکومت داشته باشیم؛ تورم یعنی کوچک شدن سفره مردم ، پائین آمدن استاندارد زندگی، افزایش مرگ زودرس، مریضی و اعتیاد. تورم یعنی عدم سلامت در اقتصاد ملی که همه این مسائل برای کشور ضایعه بار است و ما شاهد آثار و عواقب آن هستیم. خیلی دور نمی‌بینم و فکر می‌کنم شما مردم این مسئله را لمس می کنید. اگر در استانهای صنعتی هستید بیکاری‌های وسیعی را که در کارخانه‌ها می‌بینید نیروهای کاری که رها شده، حقوق معوقه بسیار زیادی که مانده و همچنین مشکلاتی که در زندگی با آن روبه رو هستید که این مسئله از یک طرف قضیه است از طرف دیگر به دلیل تورم بالا حتی اگر کسی دستی هم به کار دارد یک شیفت کاری اجازه نمی‌دهد که اوقات فراغت داشته باشد و فرهنگ و استاندارد زندگی اش را بالا ببرد و مجبور است 2 یا 3 شیفت کار کند که نتیجه اش دعوای خانوادگی، طلاق، اعتیاد و بسته شدن دورنماها به آینده است؛ تمام این ها مسائلی است که در جامعه ما زیاد رخ می‌دهد».

موسوی گفت: «زمانی که این سیاست‌ها را دیدم و دیدم که هیچ گونه توجه و نگاهی به اقتصاد ملی وجود ندارد و در کنار آن مسئله بیکاری معضلی است که دولت به عنوان یک شاخص به آن نگاه نمی‌کند تصمیم گرفتم وارد عرصه انتخابات شوم. قاطعانه می گویم و ادعا می کنم از روی تجربه‌ای که طی هشت سال مسئولیت خود داشته‌ام و همچنین در ارتباطی که با روسای کشور‌های مختلف داشته‌ام و این مسئله همه جا مصداق دارد، هیچ دولتی در جهان نیست که مسئله تورم و گرانی جز اولویت‌های قوی آن نباشد. در بسیاری از کشورها تورم اولویت اول آنها است؛ چون مهمترین شاخص است. در کشوری که تورم کنترل شده باشد تقریبا بیشتر مسائل اجتماعی و فرهنگی و حتی مسئله تولید هم حل شده است، اما بنده دیدم که این شاخص مورد توجه دولت نهم قرار نمی‌گیرد».

وی در ادامه گفت: «در کنار مسئله تورم شاخص دیگری داریم که تمام دنیا روی آن کار می‌کند و آن مسئله اشتغال و بیکاری است. هیچ کتاب اقتصادی را باز نمی کنید یا حتی خبر اقتصادی را نمی‌بینید که دغدعه کشورها غیر از این مسئله باشد. خبرهایی که از آمریکا به علت بحران اقتصادی می‌رسد یا تعطیلی کارخانه ها و بیکار شدن هزاران کارگر به گونه‌ای مطرح می‌شود که نشان‌دهنده دغدغه اصلی آنها است؛ با وجودی که آنها نیروی کار و اقتصاد بسیار بزرگی دارند، اما دغدغه اصلی‌شان بیکاری است. من احساس نکردم دولت نسبت به این مسئله حساسیتی داشته باشد؛ هر چند طرح‌های زودبازدهی را مطرح کردند و بدون توجه به نظر کارشناسان پول عظیمی را به جامعه تزریق کردند که این طرح‌ها تورم ایجاد می‌کند و کمر قشر پایین جامعه را می‌شکند، اما دولت گوش نکرد و این طرح‌ها نتیجه‌ای نداد؛ لذا می‌توان آن را جز برنامه‌های ناموفق دولت عنوان کرد. من این مسئله را به عنوان یک کاندیدا نمی‌گویم، چون بارها و بارها در مجلس نیز درباره آن به صراحت بحث شده و اقتصاددانان بزرگ مملکت بی‌طرفانه و از روی دلسوزی آن را مطرح کرده‌اند».

وی گفت: «دولت نهم به مسئله اقتصادی از بعد منافع ملت خیلی حساس نبوده‌ و بیشتر به فکر سر و صداها و هیاهوها و مسائل آنی و زود گذر بوده؛ در نتیجه از مسئله حیاتی و سرنوشت‌ساز قافل بوده است؛ اگر این موضوع را بیشتر بشکافیم خواهیم دید مسئله از آثار کوتاه مدت فراتر می‌رود و منجر به طرح شدن مسائل عمیق‌تر کاری برای کشور می‌شود؛ از جمله مسئله اعتیاد که از مهمترین معظلات کشور به ویژه در میان قشرهای فرودست جامعه است».

موسوی ادامه داد: «در سفری که به پاکدشت داشتم و مردم صحبت می‌کردند یکی از مهم‌ترین مسئله خود را ازدیاد اعتیاد مطرح کردند و یادم هست که مردم می‌گفتند از یک خانواده 10 نفره 7 نفر معتادند؛ اگر ریشه اعتیاد را که یک آسیب اجتماعی عظیم در کشور است بشکافیم خواهیم دید که در مرحله اول به تورم و سپس به عدم اشتغال برمی‌گردد».

وی افزود: «اگر دورنمایی داشته باشیم و این دورنما به گونه‌ای ایجاد شود که اشتغال و مسکن برای جوانان مهیا شود این مشکلات نیز حل خواهد شد، ولی عملاً به دلیل اینکه دولت به طور مستقیم به این مسئله نپرداخته و قبل از اینکه به این مدیریت‌ها بپردازد به اصطلاح خودش به مدیریت جهانی پرداخته است و به مسائلی که ربطی به کشور ما نداشته است و حتی در حیطه قدرت ما هم نبوده در نتیجه در این رابطه دچار ضایعات فراوانی شدیم که اصلاح آنها کار بسیار دشواری است».

موسوی هم‌چنین گفت: «نگرانی که مرا وادار کرد تا وارد صحنه انتخابات شوم آمارهای نادرستی بود که در کشور ارائه می‌شد جای آن دارد که وقتی یک مسئول، آماری را ارائه می‌دهد بتوان به آن تکیه کرد، اما شاهد هستیم که هر روز یک حرفی می‌زنند و آماری می‌دهند و مسئول دیگر آن را نقض می‌کند. در حالی که دادن آمار درست اهمیت فوق العاده‌ای برای نقدها و برنامه ریزی ها دارد. و بنده متوجه شدم آماری که داده می‌شود بر اساس مصلحت روز است و بعضاً خبر داشتیم که آمارها آمرانه و دستوری تنظیم می‌شوند که یکی از بدترین شیوه‌های اطلاع رسانی به مردم است؛ برای همین این مسئله یکی از نگرانی‌های اصلی من بود که منجر شد در شعارهای خودم بحث گردش آزاد اطلاعات و راست گویی را جز اصلی‌ترین اهدافم قرار بدهم».

وی ادامه داد: «برداشت بنده این است که یکی از دلایل حمایت مردم از دولت در دوران جنگ به دلیل شفافیت اطلاعات و اعتماد مردم به اطلاعاتی بود که دولت می‌داد که مسئله بسیار مهمی بود؛ این در حالی است که در شرایط فعلی حتی در مجلس هم احساس می‌کنیم به اطلاعاتی که دولت می‌دهد یک نوع عدم اعتماد وجود دارد و به گزارشاتی که دیوان محاسبات عمومی از عملکرد دولت داده ناشی از این قضیه است؛ همچنین بحث هزاران تخلف در اجرای یک بودجه سالانه و روشن نبودن بیش از یک میلیارد دلار مسائل روشنی است که یک نوع جو بی‌اعتمادی را ایجاد می‌کند و من در برنامه های آتی این مسائل را بیشتر تفسیر خواهم کرد».

موسوی در ادامه گفت‌وگوی رادیویی‌اش با مردم کشورمان گفت: «در این گفت و گو تلاش کردم آن نگرانی‌هایی که باعث شد به صحنه بیایم و در این فضای ملی توانایی‌های خودم را مطرح کنم برای تصمیم گیری‌ها بیان کرده باشم؛ صحبتم را با یک شعری تمام می‌کنم؛ این شعر را ترکی انتخاب کردم؛ دلیلش این است که بنده یک آذری‌زبان هستم که هیچ نوع خواسته‌ای با بقیه قومیت‌ها ندارم و همه را دوست دارم؛ در این شعر نگاهی که به مستضعفان داشته‌ام بیشتر تجلی دارد؛ فکر می‌کنم این شعر را ترکی بگویم؛ چون هر زمان به جنوب شهر رفتم در کنار بحث‌ها و گفت‌وگو‌هایی که داشتم بعضی از همشهری‌ها می‌گفتند دو کلمه هم ترکی بگو من این را به عنوان یک کار مردمی انجام می‌دهم. کاش به زبان کردی، بلوچ و عربی هم شعرهایی بلد بودم و می‌توانستم برای مردم می‌خواندم.

قوی بوانقلاب سئل کیمی اخسئن
قوی گورولده سین ایلئدرم شاخسئن
مستضعفین قوی حقه چاتارکن
اسلام با یداغئن داغلارا تاخسئن
مظلوم آهی گور الو چکیب
ظلمی ریشه دن یا ندئریب یاخسئن
آللاه سفره سی آچئق آلارمی
بیرعده یه سین یبرعده باخسئن
(بگذار این انقلاب همچون سیل، جریان یابد
آسمان رعد و برقی بزند،
برای رسیدن مستضعفین به حقشان
باید بیرق اسلام را رفیع‌ترین نقطه کوه‌ها کوبید
آه مظلوم در حال زبانه کشیدن است
که ظلم را از ریشه خواهد سوزاند)

موسوی گفت: «این قسمت را ترجمه می‌کنم برای ملت عزیزمان و هم وطنمان: سفره خدا در حالی که باز است یه عده بخورند و یه عده تماشا کنند؟ آیا این اهداف انقلاب اسلامی ما بود؟»

وی گفت: «این فاصله‌های طبقاتی و شکافهای درآمدی امروز به دلیل سیاست های ایجاد شده و به وجود آمده آیا به نفع ملت ماست؟ این همان چیزی است که یکی از نگرانی‌های اصلی بنده را تشکیل می‌دهد. ملت در این شکاف‌ها نمی‌تواند بایستد. یکی از مهمترین اهداف در انقلاب که به نظر من فراموش شده، این است که با کارهای بنیادی این شکاف‌ها را کم کنیم. این شکاف‌ها همان چیزی است که امروز به عنوان اقتصاد صدقه‌ای مطرح شده و نمی‌تواند پر شود و یکی از دلایل من برای آمدن به صحنه انتخابات است».
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین