این هنرمند هم مانند بسیاری از ما در گذر پرشتاب زمان، تاریخ از دستش رفته و وقتی با تماس ما برای تبریک سالروز تولدش مواجه میشود، میگوید: مگر امروز چندم است؟
او البته تاریخ تولد یار دیرینش سعید پورصمیمی را به یاد دارد و ادامه میدهد: تازگی تولد سعید بود، ولی تاریخ از دستم رفته و روز تولد خودم یادم رفته بود. یادم بود تولدم ۲۰ اسفند است، ولی نمیدانستم امروز، چندم برج است.
بابک در گفتگو با ایسنا برای مردم سرزمینمان آرزوی شادی دارد و گشایش.
از او درباره تازهترین کارهایش میپرسیم که میگوید: تازگی یک فیلم سینمایی کار کردم که فیلمبرداری آن تمام شد. کاری از عادل تبریزی بود و یک جور کمدی کلام و موقعیت. تلاش کردیم فیلم مفرحی بشود، چون مردم واقعا به خنده نیاز دارند.
اما درباره احتمال حضورش در تئاتر میگوید: این روزها کار تئاتر خیلی سختتر شده. پیدا کردن یک گروه خوب دشوار است. از طرف دیگر رفت و آمد در این شهر پرهیاهو هم سختی دیگری است. خود من بیشتر ترجیح میدهم در خانه بمانم و خیلی حال و حوصله رانندگی ندارم. برای تئاتر فکرهایی دارم و صحبتهایی هم شده که جدی نیست. فعلا این عید را بگذرانیم تا ببینیم برنامهها چطور میشود.
و مثل همیشه از امید میگوید: همین امید است که به آدمی انرژی میدهد و او را سرپا نگه میدارد. بخصوص در این روزگار.
از او میخواهیم که به انگیزه سالروز تولدش، آرزویی برای مردم داشته باشد که میگوید: آرزوی روزهای روشن و پر از مهربانی و عشق دارم. امیدوارم امسال، سال نور باشد. خوشبختانه این روزها هوا خوب است و با خوب شدن هوا، حال ما هم خوب میشود. اکسیژن تنها چیزی است که باید به صورت رایگان در اختیار همه مردم جهان قرار بگیرد؛ ثروتی که در اختیار هیچ نهادی نیست و با عملکرد نادرست هوای پاک آلوده میشود.
بابک که همواره دغدغه محیط زیست را دارد، ادامه میدهد: امیدوارم زمین و آسمان نفسی بکشند و امسال، سال هنر و خرد و دانش و کار باشد. همیشه همه هنرها به مردم کمک کردهاند، هم آنان را شاد کردهاند و هم آگاهیبخش بودهاند. هنر، نیاز روحی انسان است و همیشه برای او نجاتبخش بوده. بخصوص اگر از کودکی آن را در اختیار بچهها قرار بدهیم؛ و در پایان میگوید: دوباره آرزو میکنم که عشق و خرد بر جهان حکمفرما شود، چون اگر چنین شود، همه امور دیگر حل میشود.