آفتابنیوز : آفتاب: در حالیکه اغلب رسانهها معتقدند اهانتهای بیسابقهای که طی چهار سال گذشته در عرصه بینالملل به آقای احمدینژاد صورت گرفته باعث وهن نظام و تحقیر ایرانیان شده؛ رئیس دولت نهم به سیاق سایر اظهاراتش دست پیش را گرفت و مدعی شد که خاتمی در ملاقات با ژاک شیراک مورد اهانت و «تحقیر» قرار گرفته است.
به رغم مساله فوق؛ مهمترین نکته در گفتگوی رادیویی عصر چهارشنبه آقای احمدینژاد را نه این مساله که میتوان تاکیدات مکرر و معنادار رئیس دولت نهم بر مساله «شکایت» از منتقدان و حتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دانست. موضوعی که نشانگر عمق نارضایتی احمدینژاد از انتقادات فراگیر رسانهای است و شاید هم بتوان آن را به تلاشی در راستای کنترل فضای تند فعلی تعبیر کرد.
در حالی که برخی رسانهها روز گذشته از شکایت یکی از وزارتخانهها از میرحسین موسوی خبر دادند؛ محمود احمدینژاد در سخنرانی عصر چهارشنبه خود حداقل چهار بار موضوع شکایت از منتقدان را به پیش کشید و به عنوان اولین نمونه گفت: «بعضیها در این 4 سال دیگر چه چیزی میخواستند بگویند که نگفتهاند؟ آنها علیه دولت و شخص رئیس جمهور انواع توهینها، دروغها و تمسخرها را مطرح کردند و حتی کاریکاتور رئیس جمهور را کشیدند اما ما شکایت نکردیم و بجز چند مورد انگشتشمار حتی به وزارتخانهها نیز گفتم که شکایتهای خود را پس گرفتند، کمترین تعداد تعطیلی روزنامهها نیز در این دولت بود و فقط یکی دو مورد بود که آنقدر خرابکاری کردند که دادستان آنها را توقیف کرد».
رئیس دولت نهم در دومین باری که مساله شکایت از منتقدان را به میان کشید؛ به موضوع شکایت از نامزدهای انتخابات پرداخت و تصریح کرد: «طبق قانون انتخابات هیچ کاندیدای حق ندارد کاندیدای دیگر را تخریب کند اما نه تنها این کار را انجام ندادند حتی پیش از موعد تبلیغات خود را آغاز کردند و حتی افترا زدند که اگر شکایت میکردم قطعاً قادر به پاسخگویی نبودند».
وی در بخش دیگری از اظهارات خود به ماجرای شکایت خود از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 84 اشاره کرد و گفت: «در انتخابات ریاست جمهوری گذشته علیرغم آنکه مجریان انتخابات و دولت وقت مخالف روی کارآمدن من بود یکی از کاندیداها گفت که فلانی تقلب کرده است و من هم از ایشان شکایت کردم اما چندین نفر را فرستاد تا از شکایتم صرفنظر کنم و من هم کوتاه آمدم و تاکنون هم تحمل کردم اما حالا باز هم همان حرفها را میزنند».
رئیس دولت نهم در بخش دیگری از اظهارات رادیویی خود که شامل چهارمین اشاره مستقیم به شکایت از منتقدان بود، گفت: «بعضیها از مفهوم آزادی سواستفاده کردهاند و برای دیگران هیچ حقی قائل نیستند؛ آنها گفتند دولت به مردم سیبزمینی داده است تا به استقبال بیایند در حالی که چنین حرفی از مردم مؤمن، تمدنساز و دقیق اصفهان بدور است و بیان کردن چنین حرفی یعنی نشناختن حریم آزادی و توهین به ملت؛ آنها بعد از آن نیز گفتند اینها به مردم پول دادهاند. آزادی حقیقی زمانی محقق میشود که به کرامت انسانها احترام گذاشته شود اما میبینیم که به مردم توهین میکنند و به بنده نیز تهمتهای متعدد از جمله دروغ، دزدی و بیعقلی زدهاند؛ آنها مردم را دستکم گرفتهاند و بنده نیز قطرهای از این ملت هستم».
وی ادامه داد: «آمدند و گفتند دولت پرتقال اسرائیلی وارد کرده است در حالیکه اینگونه نبود و اگر بنده شکایت کنم والله نمیتوانند ادعاهایشان را اثبات کنند و تاکنون هم 3 بار شکایتهایم را پس گرفتهام».
ماجرای «عزت» و «تحقیر» محمود احمدینژاد در این برنامه رادیویی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه عدهای سیاستهای شما در عرصه خارجی را ماجراجویی دانستهاند، گفت: «مخالفین دولت در این چند سال هر توهینی که توانستهاند انجام دادهاند و دهها تریبون و 30 روزنامه مدام به ما تهمت زدند اما تاکنون جواب ندادهایم».
وی ادامه داد: «یکی از این آقایان هنوز نمیفهمد که در دنیا چه میگذرد و به همین دلیل به ما میگوید چرا به سراغ آمریکای جنوبی رفتهاید در حالی که استدلال ما این است که غربیها به دنبال منزوی کردن ایران بودند اما ما به حیات خلوت آمریکا رفتیم و حتی سنگینترین سخنرانی ضدآمریکایی را در نیکاراگوئه انجام دادم و قطعاً حضور فعال ما در آمریکا لاتین یک عملیات هوشمندانه بسیار دقیق بوده است».
وی تصریح کرد: «غربیها به وسیله هولوکاست برای خودشان یک مظلومیت دروغین درست کرده بودند و با استفاده از آن ملتها را تحت ستم قرار میدادند اما هولوکاست را مورد هدف قرار دادیم و آنها حتی باور نمیشد که چنین کاری انجام شده است چون نقطه ضعف اصلی آنها را مورد هدف قرار دادیم و میبینید که امروز ایران هم وزن آمریکا در معادلات جهانی مؤثر است؛ کجای این ماجراجویی است؟ مگر آنها نمیگفتند که اگر احمدینژاد بیاید جنگ میشود، پس چطور شد که سایه تهدید برداشته شده است. »
رئیس دولت نهم با بیان اینکه با عقبنشینی نمیتوان تهدید را برطرف کرد، بر لزوم حفظ «عزت» ملت ایران در عرصه سیاست خارجی تأکید کرد و گفت: «آن روزی که رئیس جمهور سابق با آن وضعیت به فرانسه رفت یکی از غمانگیزترین روزهای زندگیام بود چرا که ژاک شیراک در بالای پلههای محل استقرار خود ایستاده بود و رئیس جمهور قبلی ایران در پایین پلهها از ماشین پیاده شد و پلههای متعدد را پشتسر گذاشت تا به او برسد و این حرکت از موضع ضعف باعث «تحقیر» ما شد».
آقای احمدینژاد البته توضیح نداد که ایستادن وی زیر تابلوی خلیج عربی/ شرکت در کنفرانسی که در قطعنامه پایانی آن ایران یک کشور اشغالگر خوانده شده و جزایر سهگانه متعلق به امارات دانسته شده است/ غائله دانشگاه کلمبیا و دشنامهای مستقیم رئیس این دانشگاه چشم در چشم آقای احمدینژاد/ غائله اجلاس ژنو/ آزاد کردن ملوانهای متجاوز انگلیسی و بدرقه رسمی آنها کمتر از 24 ساعت پس از اولتیماتوم تونیبلر/ ماجرای سفر آقای احمدینژاد به ایتالیا و امتناع حتی مقامات دست سوم دولت ایتالیا از دیدار با رئیسجمهور ایران/ نامههای بیپاسخ آقای احمدینژاد و بیاعتنایی مشمئزکننده، گستاخانه و تحقیرآمیز جرج بوش و پاپ بندیکت شانزدهم به این نامهها/ اهانتهای مستقیم پادشاه عربستان چشم در چشم آقای احمدینژاد (به ادعای وزیر خارجه عربستان) و دهها مساله دیگر آیا باعث «عزت» ایرانیان شده است یا باعث «تحقیر» آنها؟!
وی با این حال افزود: «ما دیگران را تحقیر نمیکنیم اما اجازه هم نمیدهیم که دیگران ما را تحقیر کنند و معتقدیم کسانی که در طول آن سالها به ثروتهای فراوان دست یافتند قادر به تأمین منافع ملت نیستند چرا که باید در داخل تواضع و در خارج اقتدار و شجاعت داشته باشیم».
آقای احمدینژاد در پایان ابراز عقیده کرد که سیاست خارجی دولت نهم «دقیقترین» و «علمیترین» سیاست خارجی است و خاطرنشان کرد: «پیش از این آنها حتی به صورت هفتگی به ما مهلت میدادند که مجبور به انجام کاری شویم اما اکنون در موضعی قرار داریم که میگوییم در فرصت مناسب به درخواست شما جواب میدهیم و آنها هم موضع ما را سازنده مینامند».
دولت نهم در روزهای آخر چه میکند؟ با آن که اظهارات حامیان دولت مبنی بر این که در دوران آقای احمدینژاد بیشترین میزان آزادی بیان وجود داشته و کمترین شکایت از رسانهها صورت گرفته نیز مانند بسیاری از تبلیغات دولت نهم اغراقگونه و غیرواقعی است؛ اما منصفانه این است که بگوییم دولت احمدینژاد در برخورد قضایی با رسانهها راه تندی را هم نپیموده است.
در حقیقت اگر شکایات متعدد اسفندیار رحیم مشایی (معاون سازمان گردشگری و پدر عروس آقای احمدینژاد) از دهها خبرنگار و رسانه و شکایات چند دستگاه نظیر سازمان بهزیستی و وزارت کشاورزی را نادیده بگیریم؛ دولت نهم مجموعاً در قبال رسانهها برخوردی عادی داشته است. درست است که تهدیدات لفظی افرادی چون غلامحسین الهام و صفار هرندی و عملکرد نامناسب سه دستگاه یعنی سازمان گردشگری، وزارت کشاورزی و سازمان بهزیستی رابطه دولت و رسانهها را در موجی از بدبینی و سوءتفاهم فرو برده و شکایاتی که در یک مقطع توسط نهاد ریاست جمهوری (ظاهراً با دستور آقای زریبافان) صورت گرفت نیز به این فضای نامناسب دامن زده است؛ اما دستگاههایی را هم میتوان پیدا کرد که تحت انتقادات بسیاری قرار گرفته اما مطلقاً به شکایت از رسانهها روی نیاوردهاند. دستگاههایی چون وزارت اطلاعات، وزارت خارجه، وزارت کشور (تا پیش از دوران آقای محصولی) و چند نهاد و وزارتخانه دیگر که اتفاقاً از رابطه چندان بدی هم با رسانهها برخوردار نیستند.
اشارههای مکرر محمود احمدینژاد به مساله شکایت از منتقدان و نامزدهای انتخاباتی در حالی است که وی مردادماه سال گذشته دستور داد تمامی شکایات دستگاههای دولتی از رسانهها پس گرفته شود. این دستور که مجدانه از سوی وزارت ارشاد و نهاد ریاست جمهوری پیگیری شد، میرفت تا برای اولین بار به رابطه دولت و رسانهها سروسامانی دهد. با این حال، شکایت ناگهانی اسفندیار رحیم مشایی از یکی دو رسانه، شکایات سازمان بهزیستی و چند رویداد دیگر مجدداً فضا را در هم ریخت و دولت و رسانهها را به پله اول بازگرداند.
اکنون معلوم نیست که اظهارات روز چهارشنبه محمود احمدینژاد را میتوان نوعی هشدار به منتقدان و رسانهها و تلاشی برای کنترل انتقادات فراگیر از دولت نهم دانست یا این که باید منتظر ماند تا دولت نهم در آخرین ماههای عمر خود؛ دور تازهای از شکایت و فشار بر منتقدان را آغاز کند؟ تحولات روزهای بعد پاسخ این سئوال را خواهد داد...
خدا بهش رحم کنه
آدمی که داره می افته تو چاه به هر چی گیرش بیاد چنگ می زنه.
ننگ بر دولت مردم فریب