کد خبر: ۸۹۸۲۷
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۵:۴۶
نباید سرمان را مثل کبک زیر برف فرو کنیم

موسوی: وزیر چندصد میلیارد تومانی نشانه جدایی دولت از زهد است

دانشگاه، نگاه تحجرآمیز به مسایل جهان را بر نمی‌تابد
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: میرحسین موسوی در گفت‌وگوی خود در رادیو معارف با تشریح دیدگاه‌های خود در زمینه مسایل فرهنگی، کتاب و سینما تاکید کرد که نظام آموزش عالی ایران برای ایجاد ارتباط با مسایل دینی و اسلامی باید نگاه خود را به معنویت و مذهبی‌تر کردن جامعه تغییر دهد چرا که با قیود و فشار نمی‌تواند جامعه را مذهبی کند.

به گزارش گروه سیاسی آفتاب، در این برنامه رادیویی از میرحسین موسوی سوال شد: «وزارتخانه‌ای چون آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری، ارشاد و مراکزی چون مرکز ملی جوانان، مشارکت زنان زیر نظر رییس جمهور قرار دارد، نقش رییس‌جمهور در اصلاح فرهنگ این مراکز و وزارتخانه‌ها تا چه اندازه حایز اهمیت است»؟

موسوی پاسخ داد: «انتصاب رییس‌جمهور یکی به دلیل قدرت اجرایی فراوان برای حل مشکلات مربوط به فرهنگ و دوم، انتظاری که از آشنا بودن رییس‌جمهور با فرهنگ ملی و نقش جامعی که برای هماهنگی دستگاه‌های مختلف و تسهیل امور در پی رسالت فرهنگی خود دارد، حایز اهمیت است؛ بعضی از این مراکز و وزارتخانه‌ها مستقیماً زیر نظر دولت هستند و بعضی دیگر به صورت غیر مستقیم؛ اما انتقاد من نسبت به نقش شورای عالی فرهنگ است که نقش آن به اتخاذ تصمیماتی عادی و در ارکان کم اهمیت، تنزل یافته و نشانگر عدم توجه ما به فرهنگ و اهمیت آن در این شورای بزرگ تصمیم‌گذار فرهنگی است».

از موسوی سوال شد: «در قانون اساسی رشد فضایل اخلاقی جزو وظایف دولت تصریح شده، برنامه شما در این خصوص چیست»؟

میرحسین پاسخ داد: «با توجه به وظیفه‌ای که به دولت نسبت داده شده، دولت باید دولتی اخلاقی باشد و اقتصاد اخلاقی که موضوع مطرح شده از جانب بنده است به معنی آن است که رفتار، گفتار و سیاست‌های دولت منشا توزیع معنویت در جامعه است و صداقت در وعده‌ها و عمل به آن و نگاه به برنامه بودجه و تطابق با قانون و نگاه اخلاقی به مدیران داشتن از مصادیق دولت اخلاقیست.

دولتی که نمی‌تواند منش اخلاقی را در انتخاب مدیران، همکاران و کارمندان خود و نیز وعده‌ها و سیاست‌های خود داشته باشد، نمی‌تواند مدعی رشد فضایل اخلاقی باشد. چنانچه فرهنگ غیردولتی که من مطرح کرده‌ام باید از سوی مردم در راستای دولت اخلاقی و در ارتباط با رقبا، منتقدین، مخالفین به وضوح دیده شود. به‌دلیل نزدیکی به فضای انتخابات و امکان نقد صریح می‌توانم این مساله را یادآور شوم که اگر مدیر ورزشی که بازی را باخته در همان شب با بی‌ادبی کنار می‌گذاریم، نمونه‌ای از بی‌اخلاقی است؛ و از چنین مدیریتی نمی‌توان انتظار داشت صادر کننده اخلاق در جامعه باشند.

دولت در مرکز است و چشم‌ها بدان و سیاست مدیران در معرض دید مردم است و رفتار دولت نباید به گونه باشد که در معرض اتهام قرار گیرد؛ همان‌طور که در آموزه‌های دینی، مومن خود را در معرض اتهام قرار نمی‌دهد. ظن مقاصد غیراخلاقی می‌رود که توزیع بی‌حساب و کتاب بعضی امکانات برای طلب رای از مردم باشد؛ چنانچه کمیته امداد امام خمینی (ره) چند روز پیش اعلام کرده با توجه به نزدیکی انتخابات چیزی را در میان مردم توزیع نخواهد کرد چرا که متهم به چشمداشتی از سوی مردم شده است.

در بحث مردم‌شناسی نیز کسی که به کسی هدیه‌ای می‌دهد، هدیه گیرنده در خود احساس نوعی پاسخ در قبال آن هدیه را می‌کند؛ چنانچه در فرهنگ ما کسی که در ظرفی چیزی برای ما می‌آورد با گلی یا نباتی آن ظرف را به صاحبش بر می‌گردانیم؛ رشوه نیز از این ریشه است.

هدیه دولت به مردم اگر به حق باشد که به جای خود اما اگر به شکلی باشد که انتظار چیزی در آن نهفته باشد، فساد است. مانند عیدی دادن‌ها، تراول چک‌ها، توزیع سیب‌زمینی که تنها جنبه اقتصادی و سیاسی ندارد بلکه امری اخلاقیست و واکنش مردم نیز به آن به دلیل نوعی حس تعرض به آنها واکنشی اخلاقی است.

دولت باید توجه داشته باشد مانند فردی صالح هیچ نوع سوءظنی را برای خود ایجاد نکند زیرا بازتاب آن متعاقبا در جامعه بداخلاقی یا اخلاق مداریست».

از موسوی سوال شد: «آیا به راهکار فرهنگی برای حل مشکلات اقتصادی جامعه اعتقاد دارید»؟

میرحسین با بیان پاسخ مثبت به این سوال، به مثال و خاطره‌ای اشاره کرد و گفت: «در اوایل انقلاب و زمانی که در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار بودم، در راه بازگشت به منزل به سمت نارمک می‌رفتم که سوار خودرویی شدم که با توجه به شور و نشاط انقلابی در میان مردم، مسافران را صلواتی به مقصد می‌رساند؛ در طول راه بحث انتخابات و مرحوم خلخالی، مدنی و بنی‌صدر مطرح بود. در زیر پل رسالت با توجه به این که ظرفیت خودرو تکمیل بود، اما همه مسافران حاضر بودند مسافری که کیسه بزرگی در دست داشت نیز همراه ما سوار ماشین شود؛ او از درون کیسه ماهی که در آن زمان به قیمت ارزانی از طرف شیلات در اختیار مردم بود را به تک تک مسافران داد و من در هنگام پیاده شدن به این فکر می‌کردم که چگونه با امنیت کامل بحث سیاسی کردیم، مجانی سوار ماشین شدیم و با یک ماهی در دست به مقصد رسیدیم. این بیانگر اوج فرهنگ در یک جامعه است و من معتقدم، دولت نقش فرعی در آن زمان داشت. البته عده‌ای این فکر مرا اغراق‌آمیز تلقی کردند در صورتی که اگر به نظام جامعه خود بنگریم می‌توانیم راهکار حل مشکلات فرهنگی را در درون جامعه بیابیم».

از موسوی پرسیده شد: «با توجه به دغدغه‌هایی که در حوزه نشر کتاب و ممیزی آن وجود دارد، سیاست شما در قبال این مساله چیست»؟

وی پاسخ داد: «دولت باید متوجه باشد که کتاب مهم است و در نظام پیچیده امروزی و بیش از 70 میلیون جمعیت در قرن 21 یکی از وسایل گسترش فرهنگ است که با قشر عظیم تاثیرگذار و متفکر روبه‌روست و وزارتخانه مرتبط با آن باید متوجه عظمت فرهنگ جهانی و تاثیر آن بر فضای داخلی باشد و رویکردهای روشنی را در این خصوص اتخاذ کند.

تغییرات سریع فرهنگ و مسایلی چون سنت، دین و نظام ارزشی جامعه به همراه گسترش فضای مجازی و هجوم اطلاعات گوناگون باید مدیریت تغییر این فضا را پیش‌بینی کند نه برخورد صدگونه با تغییرات هر چند خوب و مفید.

در نگاه نخست ممکن است سوءظنی نسبت به این مباحث و تغییرات وجود داشته باشد اما نگاهی دیگر اجتناب‌ناپذیری این تغییرات و مدیریت سرمایه‌های موجود را مورد تاکید قرار می‌دهد؛ اما ممیزی به معنی طرح کلیدواژه یا به عنوان مثال کتابی که 15 مرتبه در دولتی مجوز گرفته اما تصادف چاپ 16 با دولت بعدی همراه با عدم مجوز باشد، بیانگر بدبینی به اهل فرهنگ و نویسندگان است.

هنرمند نمی‌خواهد مخالف هنجارها و مسایل ملی حرکت کند بلکه انتظار فهم فضای فکری فرهنگی و دغدغه‌های ذهنی خود را از سوی دیگران دارد که واسط آن وزارت ارشاد است و ممیزی باید معطوف به مواردی باشد که اتفاق نظر دولت اخلاقی و فرهنگی و اکثریت نویسندگان بر آن باشد اما متاسفانه چنین دیدگاهی را در شرایط فعلی کشور کمتر می‌بینیم و نگاه منفی ایجاد شده نسبت به دولت به صلاح مملکت نیست.

ما نباید سرمان را چون کبک زیر برف فرو کنیم و نادیده بگیریم کتاب‌هایی که با ممنوعیت چاپ مواجهند به تعداد فراوان و نه در یک جلد و دو جلد در میدان انقلاب یافت می‌شود؛ کتاب‌هایی که ارزشی ندارند به دلیل مهر عدم تایید روی آن شهرت عجیب و غریبی یافته‌اند و مورد استقبال خواننده‌ها قرار گرفته‌اند. وسعت اختیار دولت برای روبه‌رو شدن با افراد و اشخاص و تفسیر از آن کتاب نشان‌دهنده ضعف در نظام تصمیم‌گیری جامعه و تخریب دولت است».

از موسوی سوال شد: «وضعیت سینمایی ایران را چگونه تشریح می‌کنید، چه انتظاراتی از آن دارید و برنامه شما برای پیشرفت سینمایی کشور چیست»؟

موسوی پاسخ داد: «بعد از انقلاب شاهد تحول بزرگی در سینمای کشور تحت گفتمان غالبی بودیم که در جامعه ایجاد شده بود که حیثیت دینی و ملی‌مان را لحاظ می‌کرد و حد و حدود کاملا روشن و صریحی داشت و در زمان نخست‌وزیری من با توجه به منابع مالی کم، بودجه را به این بخش اختصاص دادم زیرا معتقد به رشد سینما در کنار سایر موارد و نیاز مردم به سینما وجود داشت اما بعد از مدتی تفسیر از فیلم، از خوب و بد تغییراتی یافت و شاید به دلیل رقابت پیش آمده میان صدا و سیما و سینما، تیزرها و رعایت نشدن مالکیت معنوی دلیل مهم‌تری بود که به زیان سینما تمام شد و امروزه گفتمان غالب فرهنگی نه به شیوه آمرانه و دستوری بلکه ایجاد حس تعهد و صیانت از فضای فرهنگی جامعه در میان فیلم سازان باید باشد.

به‌خاطر داشته باشیم فیلم‌سازی برای جامعه خود یا جهان متناقض با هم نیست اما سینمای گیشه‌ای که هرچند متناسب با فضای فرهنگی ما نیست؛ البته نباید حذف شود بلکه تغییراتی در آن صورت گیرد. صدا و سیما نیز باید کمی گذشت داشته باشد و با باز کردن فضا به عنوان عاملی تشویق‌کننده، از سینما حمایت کند؛ البته حفظ مالکیت معنوی هم حساس است زیرا مشکلات چند سال گذشته فیلم‌سازان در تکثیر غیرمجاز فیلم‌هایشان قبل از اکران عمومی، برخورد جدی دولت را می‌طلبد.

از موسوی سوال شد: «یکی از مسایل مهم در حوزه فرهنگ، اسلامی شدن دانشگاه‌هاست. وضعیت امروز دانشگاه‌ها با ساختار دینی و فرهنگی تطابق دارد و آیا به تغییر متون آموزش اعتقاد دارید و یا خیر»؟

وی گفت: «زمانی که بنده به عنوان رییس شورای انقلاب فرهنگی بودم، عده‌ای بحث تدوین کتاب‌های علوم انسانی چون اقتصاد، حقوق و جامعه‌شناسی اسلامی را مطرح می‌کردند و به خارج کردن مجموعه کتاب‌های علوم انسانی موجود از دانشگاه‌ها عقیده داشتند.

من در آن زمان مخالف این مساله بودم چرا که گستردگی رشته‌های علوم انسانی و فضای موجود جامعه نمی‌تواند با نوشته‌های محدود پاسخگو باشد و جامعه با بن‌بست روبه‌رو می‌شد.

چنانچه شوروی که علم جامعه‌شناسی را علم سرمایه‌داری می‌دانست و آن را از دروس خود حذف کرده بود، قادر به تحلیل دلایل شکست و ضعف خود نبود و نباید در مقابل ترجمه کتاب‌های جدید ایستاد چرا که آزادی به رسمیت شناخته شده و یاران انقلاب و امام (ره) همان دانشجویان بودند که بدون محدودیت کتاب‌های جامعه شناسی، فلسفه و مردم شناسی در دسترسشان بود و حتی اگر محدودیت در اوایل انقلاب امکان‌پذیر بود، هم اکنون امکان‌پذیر نیست چرا که دانشگاه، نگاه تحجرآمیز به مسایل جهان را بر نمی‌تابد و در مقابل فرهنگ داخلی و مسایل روز ایستادن با شرایط امروزی جامعه سازگاری ندارد و با وجود حکومت دینی موجود در رأس جامعه این ایستادگی‌ها از جانب حکومت دینی گمان می‌شود و بدترین لطمه را به دین و اعتقاد جوانان می‌زند.

نگاه مدرن و نو برای حل مشکلات با حذف کتاب و جایگزینی کتابی دیگر راهش نیست و مشکل ما محتوای کتاب‌ها نیست بلکه فضای عمومی است که با نگاه پرنشاط دانشجو و جوان‌پسندانه به آینده ترسیم خواهد شد. حکومتی که دانشجو و جوان را متهم نکند و برخوردی دوستانه و عطوفت‌آمیز با جوانان داشته باشد موجب حفظ عرف و هنجار جامعه و مسایل دینی خواهد شد.

نظام آموزش عالی ایران برای ایجاد ارتباط با مسایل دینی و اسلامی باید نگاه خود را به معنویت و مذهبی‌تر کردن جامعه تغییر دهد چرا که با قیود و فشار نمی‌تواند جامعه را مذهبی کند و با زور نمی‌توان کسی را به بهشت برد نه این که مراقبت و استراتژی در میان نباشد اما با سوءظن به استاد و دانشجو این معنویت حاصل نمی‌شود.

از میرحسین سوال شد: «امام (ره) و مقام معظم رهبری تاکید فراوانی به زهد و ساده زیستی مسوولان داشتند؛ این مساله چگونه عملیاتی می‌شود و روش تحقق آن در جامعه چگونه است»؟

موسوی پاسخ داد: «این مساله مهمی است که با توجه به شعار اصلاح الگوی مصرف و نام‌گذاری امسال با این عنوان باید بدان توجه بیشتری شود و دولت به عنوان بزرگ‌ترین مصرف کننده هر گونه تلاشی را در این راستا انجام دهد. زهد به معنی مصرف نکردن پول نیست یا آنکه وقتی فردی می‌خواست تلفن بزند، دو ریالی‌‌اش را به کناری می‌گذاشت، اینها به تنهایی نشان‌دهنده زهد نیست؛ آنچه بیانگر زهد است مقید بودن دولت به مصارف و مخارج عمومی است و وقتی قانون‌گذار، برنامه‌ای را تدوین کرده، در راستای آن برنامه هزینه کردن و درست هزینه کردن نمادی از زهد است.

امام و رهبری به ساده زیستی و انتخاب وزرایی که از قشر مردمی هستند توصیه داشتند و نه انتخاب وزرایی که مشهور به توان بالای مالی‌اند؛ وزیر چندصد میلیارد تومانی بیانگر جدایی دولت از زهد است.

ممکن است دوستی میلیاردری داشته باشیم که پولش را از راه حلال به دست آورده باشد و این خوب است اما وزیر باید از طبقه متوسط رو به پایین جامعه باشد و ریخت و پاش‌های وسیع و برکت نداشتن هزینه‌های دولت به دلیل این است که در جای خود هزینه نشده و در پی آن ایجاد تورم در جامعه است.

از میرحسین سوال شد: «قدرت فرهنگی در تقویت سیاست خارجه و توجه به مسایل اخلاقی جامعه ایران چگونه باید باشد»؟

وی بیان کرد: «در وضعیت فعلی اقتدار فرهنگی در سیاست خارجه و تعامل ما باید با اصول اخلاقی سازگار و تفسیرپذیر باشد؛ در سفرهای خارجی خود دیدم که افراد ضعیف به دنبال یافتن چنین تناقض‌هایی در سیاست خارجه کشور بودند و موضع ما در قابل مثلا رژیم صهیونیستی وقتی با رفت و برگشت‌های غیرعادی مشاهده شود، بیانگر غیراخلاقی بودن سیاست ما است.

مثلا ما در مقطعی دشنام به اسراییل می‌دهیم و زمان دیگر مجبور می‌شویم صحبت از دوستی ملت اسراییل مطرح کنیم؛ این موارد اقتدار ما را در داخل کشور از بین می‌برد و بیانگر علامت‌هایی از سوی ماست یا به جهان امپریالیستی و سردمدار آن آمریکا فحش می‌دهیم و در جایی دیگر نامه تبریکی به آنها‌ می‌فرستیم یا ماجرای سفر رییس جمهور به سوییس و اتفاقی که به کشور لطمه زده اما ما در داخل کشور از آن به عنوان حماسه یاد می‌کنیم که این رفتار ما از سوی رسانه‌های خارجی بیانگر آن است که ما در داخل کشور نگرانی از بیان وقایع داریم و نمی‌توانیم آنچه اتفاق افتاده را با مردم در میان بگذاریم.

بحث منظومه موزون بودن سیاست خارجی است که از عنصر اخلاقی برای پیگیری کردن خواسته‌های به حقمان استفاده کنیم. در غیر این صورت سرمایه نخستین انقلاب را از دست می‌دهیم».
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین