آفتابنیوز : آفتاب: رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه میزبان تعدادی از مدیران و خبرنگاران ارشد چند روزنامه، خبرگزاری و سایت خبری بود تا در گفتگویی دوستانه اما صریح با آنها پیرامون مهمترین مسایل سیاسی روز کشور شرکت کند.
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، دکتر حسن روحانی در ابتدای این نشست که بخش اعظم آن به دلیل پرسشهای حضار و همچنین حملات مسؤولان ارشد دولت نهم ناگزیر به پرونده هستهای ایران اختصاص یافت، با تاکید بر ضرورت حضور پرشور مردم در انتخابات 22 خرداد گفت: «شور و هیجان فعلی این امید را به وجود میآورد که انتخابات پرشوری را پیش رو داشته باشیم. حضور پرشور مردم مایه اقتدار ملی، عزت افزونتر و باعث ثبات و استحکام بیشتر نظام خواهد شد و جامعه را در مقابل بسیاری از آفات و خطرها مصون میکند. به همین دلیل رسانهها و نخبگان باید مردم را تشویق کنند که اولین حق شهروندی خود یعنی حق حضور در سرنوشت را نادیده نگیرند».
عضو مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از ایجاد صفبندیهای کاذب میان ملت تصریح کرد: «
برخی صفبندیهای کاذب نظیر دو تکه کردن ملت ایران به «فقیر» و «غنی»، «روستایی» و «شهری» یا «بیدین» و «دیندار» باعث خدشهدار شدن وحدت ملی میشود. نگوئیم فقرا دنبال فلان کاندیدا و اغنیاء دنبال یک کاندیدای دیگر هستند. امروزه در عصر اطلاعات دیگر تفاوت عمیقی بین شهرهای بزرگ، شهرستانها و روستاها وجود ندارد و تمام ملت تقریباً در یک مسیر حرکت میکنند. نباید ادعا کنیم که هواداران فلان کاندیدا، دیندار و هواداران کاندیدای دیگر، بیدین هستند. همه شهروندان ایرانی از فقیر و ثروتمند و شهری و روستایی، جزئی از ملت ایران محسوب میشوند و آرای آنها نیز از ارزش یکسانی برخوردار است».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: «مساله مهم دیگر سلامت انتخابات است. مقام معظم رهبری بر سلامت انتخابات تاکید فرمودهاند و دستگاههای اجرایی نیز از نظر قانونی، اخلاقی و شرعی موظفند انتخابات کاملاً سالم و بیحاشیهای را برگزار کنند. البته انشاءالله انتخابات حتماً با سلامت کامل برگزار خواهد شد اما باید اطمینان عمومی به سلامت انتخابات و احساس سلامت را نیز احیا کرد».
وی در همین زمینه افزود: «حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها بسیار مهم است و بر اساس قانون، نمایندگان نامزدها حق دارند در پای هر صندوق و در تمام مراحل اخذ رای و شمارش آرا حضور داشته باشند. قانون تصریح میکند که جلوگیری از حضور نمایندگان نامزدها در پای صندوقها هنگام اخذ رای یا هنگام شمارش آرا «جرم» است و هر کسی در هر مقام و موقعیتی که مانع نظارت نمایندگان نامزدها شود، مجرم محسوب میشود».
قوه قضائیه رسانههای خاطی را مورد پیگرد قانونی قرار دهدروحانی ادامه داد: «مساله اموال عمومی نیز از مسایل مهمی است که تاثیر بسیاری بر سلامت انتخابات دارد.
بر اساس نص صریح قانون، رسانههای متعلق به اموال عمومی حق ندارند به نفع یک کاندیدا یا علیه کاندیدای دیگر وارد عمل شوند، این در حالی است که متاسفانه این روزها برخی از رسانههای دولتی یا متعلق به اموال عمومی آشکارا در حال حمایت از یک نامزد و تخریب سه نامزد دیگر هستند. عملکرد این رسانهها مصداق بارز اعمال مجرمانه است و دستگاه قضایی باید مسؤولان این رسانهها را مورد پیگرد قانونی قرار دهد».
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک تاکید کرد: «امیدواریم آن چه که شنیده میشود که برخی کاندیداها برای رفت و آمدهای انتخاباتی از اموال عمومی استفاده میکنند یا بودجه عمومی را صرف تبلیغات انتخاباتی مینمایند، نادرست باشد. در غیر این صورت، جای این سئوال باقی است که چرا شورای نگهبان علناً اعتراض نمیکند».
وی همچنین یادآور شد: «قانون تصریح کرده است که عوامل اجرای انتخابات مخصوصاً استانداران، فرمانداران، بخشدارها، وزیر کشور و اعضای شورای نگهبان نباید به هیچ وجه به نفع یک نامزد یا علیه یک نامزد دیگر مداخله کنند».
حملات محمود احمدینژاد به بیانیه سعدآباد و مساله تعلیقدبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در بخشی از این نشست در پاسخ به سئوالی پیرامون حملات اخیر مسؤولان دولتی به مذاکرات سعدآباد گفت: «برای تحلیل واقعبینانه و درست یک پدیده باید آن را در ظرف مکانی و زمانی خودش مورد بررسی قرار دهیم. در شهریور 1382 قطعنامهای علیه ایران با اتفاق آرا در شورای حکام آژانس صادر شد که حاوی یک ضربالاجل پنجاه روزه به ایران بود.
یادمان نرود آن قطعنامه در شرایطی تصویب شد که آمریکا در حرکتی ضربتی، افغانستان و عراق را اشغال کرده بود و سناتورهای آمریکایی با غرور و سرمستی تمام به صراحت تاکید میکردند نوبت به ایران رسیده است. در همان مقطع، وزرای خارجه سه کشور اروپایی در تاریخ 1382.5.15 در نامهای به وزیر خارجه ایران خواستار توقف فعالیتهای هستهای ایران شدند و یک روز بعد یعنی در تاریخ 82.5.16 نیز وزیر خارجه روسیه در نامهای به جمهوری اسلامی همان درخواست را تکرار کرد».
روحانی افزود: «در شرایطی که آمریکا و اسرائیل به دنبال کشاندن ایران به شورای امنیت بودند و میکوشیدند پرونده هستهای را امنیتی کنند و در حالی که شمارش معکوس محافل صهیونیست برای حمله به ایران آغاز شده و نوعی اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته بود؛
نظام تصمیم گرفت اجماع جهانی را بشکند و آمریکا و اسرائیل را منزوی کند. من از آقای احمدینژاد میخواهم بدون حاشیهروی به این سئوال پاسخ دهند که این اقدام خوب بود یا بد بود؟ وزیر خارجه وقت آمریکا در اسفند 1383 در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که هدف آمریکا انزوای ایران بود اما ظاهراً بالعکس، جمهوری اسلامی توانسته است آمریکا را منزوی کند.
آقای احمدینژاد باید بگوید این که آمریکا رسماً اعتراف کرد منزوی شده است، خوب بود یا بد بود»؟
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ادامه داد: «
طی چهار سال گذشته آقای احمدینژاد بارها با افتخار تاکید کردهاند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیتهای هستهای ایران را صلحآمیز دانسته است. من از آقای احمدینژاد میپرسم که اذعان آژانس به صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران دستاورد کدام دوره است؟ سیاست نظام و مذاکرات ما بود که باعث شد البرادعی در گزارش نوامبر 2004 رسماً به شورای حکام اعلام کند ایران انحرافی در مسیر فعالیتهای هستهای نداشته و برنامه اتمی تهران صلحآمیز است. بنابراین،
آقای احمدینژاد باید بگوید این که ما اثبات کردیم فعالیتهای هستهای ایران صلحآمیز است، خوب بود یا بد بود؟ این که نگذاشتیم ایران مورد تحریم واقع شود، خوب بود یا بد بود»؟
مسؤول اسبق پرونده هستهای تصریح کرد: «پرونده هستهای ناگفتههای زیادی دارد و ما حرفهای بسیاری برای گفتن داریم.
آقایان فکر نکنند که زندگی همین چهار روز انتخابات است و میتوانند با سوءاستفاده از تریبونهای قدرتمند خود و با دروغ و تهمت، سیاستهای نظام را زیر علامت سئوال ببرند و همه ساکت بمانند. ما این مساله را رها نمیکنیم و روزی خواهد رسید که همه مردم از حقایق آگاه خواهند شد».
روحانی افزود: «یکی از اهداف مذاکرات هستهای این بود که میخواستیم فرصت مناسب را برای تکمیل چرخه سوخت داشته باشیم. ما آن زمان UF6 نداشتیم و فرصت میخواستیم تا تاسیسات اصفهان کامل شود. فرصت میخواستیم که بتوانیم تاسیسات نطنز را کامل کنیم.
به رغم تمام دروغهایی که گفته میشود به صراحت تاکید میکنم در طول 22 ماهی که من مسؤول پرونده هستهای بودم برای یک لحظه، تاسیسات اصفهان، اراک، نطنز، بندرعباس و پروژههای عظیم تحقیقاتی ما متوقف نشد. جمهوری اسلامی در هر مرحله موردی را تعلیق کرد اما هیچ وقت زیر بار تعلیق کامل نرفت. سیاست کلی ما نیز این بود که هر بخشی را که کامل بود برای مدتی تعلیق میکردیم تا بتوانیم بخشهای ناقص را تکمیل کنیم. به همین دلیل است که بعد از مذاکرات سعدآباد، فعالیتهای تکمیل پروژه اصفهان چند شیفته ادامه یافت و نهایتاً این تاسیسات تکمیل شد».
مسؤول اسبق پرونده هستهای ادامه داد: «تاسیسات UCF اصفهان در فروردین 1383 افتتاح و در پایان همان سال تکمیل شد. سئوال من از آقای احمدینژاد این است که
اگر ادعای شما درست است و فکر میکنید که نظام همه چیز را بعد از مذاکرات سعدآباد تعلیق کرد، پس چگونه توانستیم تاسیسات اصفهان را در فروردین 83 (حدود 6 ماه بعد از مذاکرات سعدآباد) افتتاح کنیم. من از آقای احمدینژاد میخواهم از افراد آگاه و کسانی که در جریان فعالیتهای هستهای ایران هستند سئوال کند تا حقایق برای وی روشن شود. طبق گزارش آژانس در آذرماه 1383، تعداد سانتریفیوژهای ایران در مقطع مذاکرات سعدآباد کمتر از 160 عدد و در آذر 83 حداقل 1274 سانتریفیوژ بوده است.
من از آقای احمدینژاد میپرسم که اگر به ادعای شما تمام فعالیتهای هستهای ایران تعلیق بوده است، پس چگونه توانستهایم ظرف یک سال حدود 1000 سانتریفیوژ را بسازیم»؟روحانی تصریح کرد: «آقایان ادعا میکنند که فنآوری غنیسازی در دولت نهم آغاز شده است. این در حالی است که محمد البرادعی در اسفند 81 طی مصاحبهای رسماً اعلام کرده که ایران به فناوری غنیسازی دست پیدا کرده و به جرگه ده کشور دارای فناوری غنیسازی پیوسته است.
در تمام 22 ماهی که من مسؤول پرونده هستهای بودم، تمامی بخشها به صورت 24 ساعته و سه شیفته مشغول فعالیت و توسعه بودند. این که میگویند ما نطنز را تعلیق کردیم یک دروغ بزرگ است. آن چه که تعلیق شد فقط تزریق گاز به سانتریفیوژها بود نه فعالیت در نطنز. من نمیدانم که آقایان چه اصراری دارند که حقایق را تحریف کنند و آبروی نظام را برای چند رای بیشتر یا کمی قهرمانسازی به حراج بگذارند».
وی افزود: «آقای احمدینژاد تاکنون چند بار گفته که در زمان پیروزی در انتخابات، تمام فعالیتهای هستهای ایران تعلیق و پلمپ بوده و کارشناسان و دانشمندان ما بیکار بودهاند. برای آگاهی ایشان تاکید میکنم که تولید کیک زرد در بندرعباس حتی برای یک لحظه هم تعلیق نشد. پروژه آب سنگین اراک و ساخت راکتور اراک برای یک لحظه تعلیق نشد. فعالیتهای زیربنایی در نطنز حتی برای یک دقیقه تعلیق نشد. فعالیتهای تکمیلی در اصفهان یک ثانیه تعلیق نشد. فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) نیز برای یک لحظه تعلیق نشد. همان زمان گزارشهای آژانس نشان میدهد که تحقیقات ما بر روی سانتریفیوژ P-2 به صورت مستمر ادامه داشت. من نمیدانم چه کسانی به آقای احمدینژاد گزارش دادهاند که درب تمام آزمایشگاههای هستهای ایران بسته بوده است. اما اگر آقای احمدینژاد واقعاً از سر ناآگاهی این حرفها را میزند و قصد تخریب و فریب افکار عمومی را ندارد؛ به صراحت به ایشان میگویم تمام این گزارشها دروغ است».
حملات آقای احمدینژاد درباره پروتکل الحاقیروحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به انتقادات آقای احمدینژاد از اجرای پروتکل الحاقی بدون مصوبه مجلس گفت: «اول این که آقای احمدینژاد به خوبی میداند موافقت اولیه دولتها با پروتکلهای مختلف جزو اختیارات دولت است و البته زمانی رسمی و قطعی میشود که در مجلس تصویب شود. اما مزید اطلاع یادآور میشوم که مجلس وقت (مجلس ششم) طرحی سه فوریتی را در دستور کار گذاشته بود تا دولت را به امضای پروتکل الحاقی ملزم کند. اتفاقاً این ما بودیم که نگذاشتیم این طرح مطرح شود. ما نمیخواستیم چون معتقد بودیم برای تصویب آن باید امتیازات لازم را کسب کنیم.
اظهارات آقای احمدینژاد در این زمینه برای من مثل سایر حرفهای ایشان قابل درک نیست. الان که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در اختیار خود آقای احمدینژاد است و میتواند به آسانی به اسناد آن دسترسی داشته باشد، بنابراین واقعاً نمیدانم چرا این گونه سخن میگوید. امضای پروتکل الحاقی مصوبه رسمی شورای عالی امنیت ملی را داشته و ایشان بهتر است از افراد مطلع بپرسند که روند کار چگونه بوده است».
دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: «ضمن آن که تیم مذاکرات هستهای هیچ تعهدی را بر دوش کشور نگذاشت. حتی درباره همین تعلیق و پروتکل الحاقی هم که خواسته رسمی جامعه جهانی و شورای حکام بود؛ ما توانستیم کشورهای اروپایی و شورای حکام را وادار به اذعان این مساله کنیم که هم تعلیق و هم اجرای پروتکل به صورت «داوطلبانه» و «غیر الزامآور» اجرا خواهد شد. در مقابل هم امتیازات بسیاری را گرفتیم که جلوگیری از ارسال پرونده به شورای امنیت، جلوگیری از تحریم ایران، آغاز مذاکرات پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و حضور در کمیته MNA بخشی از این امتیازات است».
ماجرای توافق بروکسلروحانی در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به انتقادات آقای احمدینژاد از مذاکرات بروکسل گفت: «در آن مقطع تفاهم شد که قطعهسازی و مونتاژ تعلیق شود و در مقابل، اتحادیه اروپا از عادی شدن پرونده ایران در اجلاس بعدی شورای حکام حمایت کند. ب
ه صراحت میگویم کسانی که این گونه سخن میگویند، هیچ اطلاعی از مسایل حقوقی و بینالمللی ندارند و نمیدانند عادی شدن پرونده ایران در آژانس یعنی چه. اگر پرونده ایران در اجلاس خرداد 83 شورای حکام عادی میشد، یعنی ایران میتوانست بدون هیچ مشکلی غنیسازی را ادامه دهد. بعد از مذاکرات بروکسل، جرج بوش شخصاً با تونی بلر تماس گرفت و تاکید کرد که جمهوری اسلامی سر سه کشور اروپایی کلاه گذاشته و بازی را برده است. فشار شدید آمریکا در آن مقطع باعث شد که اروپا به تعهدات خود بر مبنای توافق بروکسل عمل نکند که البته ما هم در مقابل فوراً در اوایل تیرماه 1383 تعلیق قطعهسازی و مونتاژ سانتریفیوژها را شکستیم».
حملات آقای احمدینژاد به مذاکرات پاریسمسؤول اسبق پرونده هستهای در بخش دیگری از اظهارات خود در واکنش به حملات مسؤولان دولت نهم به مذاکرات پاریس نیز گفت: «توافق پاریس باعث شد که شورای حکام در قطعنامه خود به صراحت اعلام کند تعلیق فعالیتهای هستهای ایران یک اقدام «داوطلبانه»، «غیر حقوقی» و «غیر الزامی» است. به دنبال آن، در قطعنامه اجلاس آذرماه 1383 شورای حکام به صراحت اعلام شد که فعالیت ایران صلحآمیز است و اگر هم تخلفی شده باشد، ایران اقدامات جبرانی لازم را انجام داده است. این مسایل دستاوردهای مهمی است که تنها اهل فن و کارشناسان آگاه به مسایل فنی و حقوقی قادر به درک اهمیت آن هستند. بر اساس توافق پاریس، ایران توانست به رغم مخالفت علنی جرج بوش عضو کمیته MNA شود و در آن کمیته نیز کاری کند که ایران جزو کشورهای دارای فناوری غنیسازی شناخته شود. همچنین بر اساس آن توافق، فرآیند عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی پس از سالها آغاز شد که از لحاظ اقتصادی میتواند برای کشور بسیار مهم باشد».
روحانی ادامه داد: «ما در توافق پاریس، تعلیق فعالیتهای هستهای را به پیشرفت مذاکرات منوط کردیم و پس از سه ماه که پیشرفت مهمی به دست نیامد مجدداً تعلیق را شکستیم.
نمیدانم آقایان چه اصراری به تکرار این ادعای بیاساس خود دارند که دولت نهم قهرمان شکستن تعلیق است. طی 22 ماه مدیریت بنده در پرونده هستهای حداقل سه بار یعنی در تابستان 1383، در پائیز 1383 و در تابستان 1384 تعلیقها شکسته شد. منتها بحث اصلی این است که ما میدانستیم چگونه با تدبیر عمل کنیم و چگونه حرف بزنیم که شکستن تعلیق هزینه نداشته باشد.
آقایان توضیح دهند اکنون که به دلیل بیدرایتی و مواضع هیجانآمیز و تحریککننده، پرونده ایران به شورای امنیت رفته و پنج قطعنامه تحریم علیه جمهوری اسلامی تصویب شده، آیا اتفاق افتخارآمیزی رخ داده است. من به آقای احمدینژاد میگویم فرض کنید سیاست شما به نتیجه رسیده و «قطعنامهدان» شورای امنیت «پاره» شده؛ آیا تصویب و اعلام بازرسی بینالمللی از کشتیها و هواپیماهای عازم ایران یا تحریم اقتصادی ایران جای افتخار دارد؟ ما تعلیق الزامی را غیر الزامی کردیم اما در دولت ایشان، آن تعلیق داوطلبانه و غیرالزامی در قطعنامهها الزامی شد. آیا این مساله افتخار دارد»؟
وی تصریح کرد: «
مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی در تابستان 84 در آستانه موفقیت بود و وزیر خارجه دولت نهم هم در مصاحبه با شبکه «اناچکی» ژاپن به نحوی این واقعیت را اعلام کردند. با این حال متاسفانه مساله انتخابات پیش آمد و توافق به بعد از انتخابات محول شد».
ماجرای تعطیلی رشتههای دانشگاهی!دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به یکی دیگر از اتهامات آقای احمدینژاد به مذاکرات سعدآباد مبنی بر این که کشورهای اروپایی به دنبال تعطیلی تمامی رشتههای دانشگاهی مرتبط با فعالیتهای هستهای و حتی رشته فیزیک در ایران بودند، گفت: «متاسفانه آقای رئیسجمهور گاهی حرفهایی میزند که آنقدر مضحک و بیاساس است که نیازی به جواب ندارد و همه نخبگان به واهی بودن این سخنان آگاهند. این حرف که بارها از سوی آقای احمدینژاد در سخنرانیهای عمومی مطرح شده، از بیخ و بن دروغ است. این ادعا و خواسته آن قدر سخیف است که حتی آمریکا هم دنبال آن نبود. ضمن آن که دقیقاً بر عکس اظهارات ایشان، طرحی که در اردیبهشت 84 توسط ما به مجلس شورای اسلامی ارایه و تصویب شد، وزارت علوم را موظف کرده است که رشتههای مرتبط با دانش هستهای را در دانشگاههای کشور تقویت کند».
روحانی افزود: «متاسفانه
تنها بحثی که درباره محرومیت دانشجویان ایرانی از تحصیل در رشتههای مرتبط با مسایل هستهای مطرح شده، یکی از دستاوردهای همین دولت و مربوط به دوران خود آقای احمدینژاد بوده است. قطعنامه 1737 شورای امنیت (دسامبر 2006)، تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای مربوط به دانش هستهای و فعالیتهای موشکی در کشورهای خارجی را تحریم کرده و در بند هفدهم از کشورهای دنیا خواسته است مانع تحصیل دانشجویان کشورمان در این رشتهها شوند. بند 24 همان قطعنامه تاکید میکند که حتی اگر ایران به درخواستهای شورای امنیت نیز عمل کرد، باز هم برخی از تحریمهای بینالمللی ادامه خواهد داشت که ممنوعیت تحصیل دانشجویان ایرانی در دانشگاههای خارجی در زمینه فعالیتهای هستهای و موشکی از این موارد است. متاسفانه
آقای احمدینژاد به جای عذرخواهی از ملت ایران و اعتراف به این که بیتدبیری دولت نهم باعث شده است دانشجویان ایرانی از تحصیلات در رشتههای بسیار مهم محروم شوند، تصمیم گرفته است به دولتهای قبلی حمله کند».
جشن ملی و بزرگترین پیروزی صد سال اخیرروحانی در پاسخ به سئوال خبرنگاری پیرامون برگزاری جشن ملی از سوی دولت به خاطر یکی از گزارشهای مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کرد: «متاسفانه
گزارشی که از سوی دولت یکی از بزرگترین پیروزیهای ملت ایران در صد سال اخیر خوانده شد و برای آن جشن گرفتند، یکی از بدترین و خطرناکترین گزارشهای آقای البرادعی بود. آن گزارش با مطرح کردن موضوع «مطالعات ادعایی» برای اولین بار به صورت رسمی پرونده فعالیتهای هستهای ایران را نظامی کرد و این اقدام، خطرناکترین کاری بود که میتوانست علیه ایران صورت بگیرد».
انکار نقش دولتهای گذشته در فناوری هستهایوی افزود: «فنآوری هستهای نه تنها حق مسلم مردم ایران که غرور ملی مردم ایران است. برای این دانش زحمات بسیاری کشیده شده است. من از سال 1361 قدم به قدم در کنار این پروژه بودهام و از تمام ابعاد آن آگاهی دارم. دولتهای میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی زحمات بسیاری را برای این پروژه کشیدند و نقش غیرقابل انکاری در موفقیت ملت ایران دارند. البته در دوران آقای احمدینژاد هم زحماتی در این مسیر کشیده شده است که ما منکر آن نیستیم. اما عجیب آن است که مسؤولان دولت نهم، کسانی که سه دهه برای این پروژه زحمت کشیده و آن را از هیچ به اینجا رساندهاند را مورد حمله قرار میدهند اما در مقابل میکوشند خود را منجی این فناوری و قهرمان صنعت هستهای معرفی کنند».
دعوت مجدد روحانی از احمدینژاد برای مناظرهدکتر حسن روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود با اعلام آمادگی مجدد برای مناظره با محمود احمدینژاد گفت: «بنده چند روز قبل و در اوج حملات غیرمنصفانه آقای احمدینژاد به مذاکرات هستهای دولت گذشته از ایشان دعوت کردم که اگر واقعاً میتوانند از اظهارات خود دفاع کنند، در محضر افکار عمومی به مناظره بنشینیم. قصد من از این مناظره مطلقاً دفاع از خودم یا تیم سابق مذاکرات هستهای نیست، چرا که همه میدانند موضوع هستهای متعلق به کل نظام است و فرماندهی آن در دستان باکفایت مقام معظم رهبری است».
مسؤول اسبق پرونده هستهای ادامه داد: «
در زمان حضور من در شورای عالی امنیت ملی کمیتهای وجود داشت که دکتر ولایتی، مهندس آقازاده به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی، دکتر خرازی به عنوان وزیر امور خارجه، آقای یونسی به عنوان وزیر اطلاعات، آقای شمخانی به عنوان وزیر دفاع، آقایان دکتر لاریجانی و حسینی تاش و البته خود بنده از اعضای آن بودیم. اعضای این کمیته را نیز من تعیین نکرده بودم بلکه توسط سران نظام انتخاب شده بودند. در این کمیته تمام پیشنهادات کارشناسی و راهکارهای موجود جمعبندی و به صورت مکتوب به سران نظام ارایه میشد تا مورد تصویب قرار گیرد. علاوه بر این کمیته، جلسهای هم در سطح عالی و با حضور سران نظام تشکیل میشد تا درباره موضوعات مهم و سیاستهای مرتبط با پرونده هستهای بحث و تصمیمگیری کند. تمام تصمیمات اصلی پرونده هستهای از جمله اصل مذاکرات هستهای در این جلسات مورد تصویب قرار گرفته و مصوبات آن به صورت مکتوب در بایگانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی وجود دارد».
روحانی تاکید کرد: «متاسفانه باید بگویم حملاتی که آقای دکتر احمدینژاد به مذاکرات هستهای انجام میدهند زیر سئوال بردن کل نظام است و بحث فرد یا تیم نیست. هنگامی که مقام معظم رهبری با صراحت تاکید کردهاند بر روند فعالیت هستهای نظارت داشتهاند و هیچ گونه تسلیم، عقبنشینی یا اقدام خلافی صورت نگرفته است،
هنگامی که رهبری نظام با صراحت اعضای تیم مذاکرات هستهای را سربازان خط مقدم نظام خواندهاند؛ واقعاً جای سئوال دارد که آقای رئیسجمهور دنبال چه هستند و هدف نهایی ایشان از نادیده گرفتن این واقعیات چیست»؟
دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: «میخواهم بپرسم هنگامی که فردی در جایگاه آقای احمدینژاد به خود اجازه میدهد تصمیماتی که سران نظام در فرآیند آن دخالت داشته و مقام معظم رهبری بر آن نظارت داشتهاند را این گونه زیر سئوال ببرد؛ واقعاً دیگر کدام مدیر در کشور میتوان کار کند؟ کدام دیپلمات جرات میکند در محافل بینالمللی به مصاف دشمنان نظام برود؟ وقتی که مذاکرات مهم نظام با سه کشور قدرتمند اروپایی و بسیاری از کشورهای مؤثر دنیا این گونه مورد حمله قرار میگیرد، انتظار داریم از این پس کدام کشور به مذاکره با جمهوری اسلامی ایران اعتماد کند؟ هنگامی که چنین شبهاتی را در ذهن مردم ایجاد میکنیم و اعتمادملی را خدشهدار میسازیم، چگونه انتظار داریم که مردم از این پس به تصمیمات نظام اعتماد داشته باشند»؟
روحانی تاکید کرد: «البته همان زمان که آقای احمدینژاد را به مناظره دعوت کردم میدانستم که نه صدا و سیما اجازه چنین مناظرهای را خواهد داد و نه آقای احمدینژاد و مشاوران ایشان موافقت میکنند.
صدا و سیما البته بر اساس قانون موظف است به تمام افراد و دستگاههایی که در برنامههای رسانه ملی مورد اتهام و تخریب قرار میگیرند، دو برابر زمان بدهد تا از خود دفاع کنند. من به جناب آقای ضرغامی هم گفتم که طبق قانون باید به ما فرصت کافی برای پاسخگویی به اتهامات آقای رئیسجمهور داده شود».
وی افزود: «تمامی افراد و نهادهایی که توسط آقای احمدینژاد در صدا و سیما مورد اتهام قرار گرفتهاند، باید جوابیه خود را برای رسانه ملی ارسال کنند و سازمان صدا و سیما هم موظف است طبق قانون این جوابیهها را پخش کند تا باعث آگاهی مردم از حقایق شود. چرا که د
ر غیر این صورت و با ادامه این روند چیزی از جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند».
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: «جالب است که این روزها خود آقای احمدینژاد دائماً مشغول تکرار این جمله هستند که دولت نهم مورد تخریب قرار گرفته و تخریب یک اقدام مجرمانه و قابل پیگرد است.
اگر مسؤولان دولتی معتقدند تخریب و سیاهنمایی بد است که حتماً بد است؛ باید پرسید که پس چرا خودشان شبانهروز در حال تخریب دولتهای گذشته و ایراد اتهامات بیاساس به این و آن هستند؟ رطب خورده که نمیتواند منع رطب کند. میخواهم بپرسم که
آیا آقایان اجازه میدهند و تحمل میکنند عین عبارات و جملاتی را که علیه دولتهای گذشته به کار بردهاند، در یک رسانه علیه خودشان منتشر شود؟ من نمیدانم این همه تخریبی که مسؤولان دولت نهم دائماً از آن گلایه میکنند در کدام روزنامه یا خبرگزاری صورت گرفته است؛ اما این را میدانم که
اگر یکی از این جملاتی که خود آقای احمدینژاد علیه سیاستهای هستهای نظام در دولت قبل یا مسؤولان ارشد گذشته به کار بردهاند عیناً در رسانهای علیه خود ایشان منتشر میشد، تاکنون آن رسانه صدبار تعطیل شده بود».
علت مانور دائمی دولت نهم در زمینه پرونده هستهایدبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی در بخش دیگری از اظهارات خود تصریح کرد: «پرونده هستهای ایران مساله بسیار پیچیدهای است و به آسانی نمیتوان درباره آن حرف زد.
یکی از دلایل مانورهای مداوم آقای احمدینژاد بر روی پرونده هستهای هم این است که میداند این موضوع «منطقه ممنوعه» است و بسیاری از افراد وارد آن نمیشوند و به حملات دولت پاسخ نمیدهند، چرا که مشکلاتی برای آنها ایجاد میشود».
روحانی افزود: «مسؤولان دولت نهم با توجه به همین مساله با استفاده از تریبونهای قدرتمند خود دائماً بر روی پرونده هستهای مانور میدهند. این در حالی است که منتقدان دولت از هیچ گونه امکاناتی برای پاسخگویی برخوردار نیستند و نمیتوانند دروغهایی که گفته میشود یا حملات غیرمنصفانه و تبلیغاتی را پاسخ دهند. امیدوارم مردم تحت تاثیر این جوسازیها قرار نگیرند و رسانهها نیز احساس مسؤولیت کرده و راساً واقعیات را به مردم منتقل کنند».
حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و مساله «افشاگری»عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از اظهارات خود در پاسخ به سئوالی پیرامون حملات مکرر آقای احمدینژاد به دولتهای گذشته و آن چه که «افشاگری» نامیده میشود، گفت: «
شاید برخیها تصور کنند که مردم ایران به سادگی فریب میخوردند و با هوچیبازی، نمایشهای ساختگی و دروغگویی میتوان نظر افکار عمومی را به خود جلب کرد. اما من معتقدم که مردم ما ساده نیستند و هر چند که ممکن است در ظاهر ساکت باشند، اما با هوچیگری، جنگ روانی و وارد کردن اتهامات سنگین به شخصیتهای نظام نمیتوان آرای مردم را خرید. همانطور که مطمئنم با سیبزمینی و تراول چک هم نمیتوان کشور را تحت کنترل خود درآورد».
عضو مجلس خبرگان تاکید کرد: «دولت نهم طی چهار سال گذشته بر سر کار بوده و اکنون باید توضیح دهد که در این مدت چه کرده و چه دستاوردهایی داشته است. آقای احمدینژاد باید به جای فرافکنی و فرار به جلو؛ به سئوالات اصلی مردم و نخبگان پاسخ دهد».
دولت به سئوالات مهم جامعه پاسخ بدهدرئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به گزارش تفریغ بودجه سال 86 که در مجلس قرائت شد اشاره کرد و گفت: «یکی از مواردی که دولت باید به جای متهم کردن پاسخگو باشد سوالات ایجاد شده به وسیله این گزارش است که اتفاقا ما آن را نپرسیدهایم بلکه دیوان محاسبات به عنوان نهاد رسمی حکومت این سوال را مطرح کرده است که البته متاسفانه رسانهها زیاد به آن نپرداختند. این گزارش میگوید
در سال 86، دو میلیارد و دویست میلیون دلار نفت فروخته شده ولی پول آن به بانک مرکزی داده نشده است. بلکه دولت بدون مجوز مجلس با این پول، فرآورده نفتی خریداری کرده و این فرآوردهها را در داخل به فروش رسانده اما باز هم پول آن را به خزانه واریز نکرده است».
روحانی با تاکید بر این که «بحث دو میلیارد و دویست میلیون دلار پول در میان است نه یک ریال و دو ریال»، گفت: «در گزارش دیوان محاسبات همچنین اشاره شده است که حساب بیش از 9 میلیارد متر مکعب گاز درسال 86 نامشخص است. یا این که طبق گزارش وزارت نفت در این چهار سال بیش از 21 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش میعانات گازی داشتهایم اما این رقم هنگفت در محاسبات وجود ندارد و نحوه هزینه آن مشخص نیست.
همچنین در سال 86 حدود 800 میلیارد تومان پول نفت صرف بخش غیرنفت شده است. شرکت نفت نیز حدود 22 میلیارد دلار درآمد داشته است. دولت باید بگوید که این پولها کجا مصرف شده است»؟
وی ادامه داد: «مردم باید بدانند چه کسی قانون مدار است و چه کسی قانون گریز است؟ چه کسی اطلاعات شفاف میدهد و چه کسی با آمارسازی و تحریف آمارها، ادعاهای گزافی را درباره خود مطرح میکند».
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک تصریح کرد: «بالاخره باید توضیح داده شود که مجموع درآمدهای نفتی کشور طی چهار سال گذشته و موجودی فعلی حساب ذخیره ارزی چقدر است. آن چه که گزارش وزارت نفت می گوید این است که در این چهار سال حدود 270 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهایم. درآمد غیرنفتی هم بر اساس گزارش خود دولت حدود 57 میلیارد دلار بوده است. یک نفر باید بگوید که این درآمد هنگفت 330 میلیارد دلار بالاخره چه شد و کجا خرج شد؟ دولت نهم باید توضیح دهد چقدر کار زیربنایی انجام داده و با این پول بیزبان چه کرده است»؟
روحانی افزود: «این
گزارشها البته باید صادقانه و واقعی باشد نه این که مثل گزارش آقای احمدینژاد در برنامه تلویزیونیاش؛ ادعاهایی درباره مسائل پتروشیمی، پالایشگاه پارسیان و فازهای 9 و 10 پارس جنوبی مطرح شود که بعداً مشخص شد، نادرست است».
وی در پایان گفت: «
این که به جای توضیح عملکرد و پاسخ به سئوالات نخبگان و افکار عمومی، مدام به دولتهای قبلی حمله کنیم یا ادعاهای بی سر و تهی را درباره مافیا مطرح نماییم، دردی از دولت نهم دوا نخواهد کرد. این حرفهای درشت علیرغم تصور برخیها، رایآور نیست و دوران این هوچیبازیها و ادا درآوردنها گذشته است. دولت نهم الان باید توضیح دهد که در این چهار سال چه کرده است و اگر دستاوردی نداشته، حداقل آن قدر شجاعت داشته باشد که از مردم عذرخواهی کند. به هر حال مردم را نباید ساده و عوام فرض کرد. عوامفریبی دیگر جواب نخواهد داد».