همانگونه که در قسمت اول این گفتگو عنوان شد. پرخاشگری در کودکان میتواند دلایل مختلفی داشته باشد تجربه ناکامی، نداشتن اعتماد به نفس، یادگیری مشاهدهای و.... از جمله مواردی بودند که به آن اشاره شد. این که والدین در مقابل این کودکان چه واکنشی داشته باشند و چگونه آن را مدیریت کنند بسیار مهم است. در بخش پایانی این گفتگو، خانم سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان، به بیان تفاوت پرخاشگری با خشم، شکلهای مختلف پرخاشگری و راههای مدیریت آن پرداختند.
این روانشناس کودک در ابتدا با بیان تفاوت خشم با پرخاشگری میگوید: تفاوت اولیهای که پرخاشگری با خشم میتواند داشته باشد، این است که پرخاشگری منتج از خشم میتواند باشد. زمانی که کودک به هدفی نمیرسد، احساس خشم یا عصبانیت را اول تجربه میکند. این لزوما بد نیست. چون خشم در کنار ترس، محبت یا عشق جزء سه هیجان اصلی است که هر فرد با آن دنیا میآید. اما تجربه خشم به شکل وسیعتر میتواند منجر به یک کلام یا عملی شود که به آن پرخاشگری میگوییم.
پهلواننشان شکلهای مختلف پرخاشگری را این گونه عنوان میکند:
پرخاشگریها میتواند به شکلهای مختلفی دیده شود. برخی از افراد پرخاشگری کلامی دارند که حتی میتواند در دوران بزرگسالی هم بروز پیدا کند. برخیها پرخاشگری جسمی دارند که میتواند از آسیب و زیان به دیگران تا حتی رفتارهای خودآسیبرسان مثل خودجرحیها یا آسیب به سروصورت و مواردی از این دست باشد. بعضی مواقع پرخاشگری به شکل مخالفت با قوانین وهنجارها به ویژه دربعد فضای تحصیلی مثل مدرسه یا فضای اجتماعی مثل جامعه میتواند باشد که به شکل سرپیچی و نقض قوانین اتفاق بیافتد و گاهی ترکیبی از این مسائل میتواند باشد.
وی در رابطه با راهکارهای مدیریت پرخاشگری میگوید:
برای درمان پرخاشگری در کودکان باید به دنبال محیطی باشیم که جرقه این خشم و پرخاش را ایجاد کرده است. گاهی کودک ما به دلیل نقص در مهارتهای ارتباطی و اجتماعی واکنش دیگری به غیر از پرخاش بلد نیست. اگر این الگو را هم یاد گرفته باشد که دیگران به این شیوه به آن توجه و دستاورد رسیدند. ناخودآگاه اولین واکنش او هم پرخاشگری است. بنابراین استفاده از مواردی مثل زبان آموزش زرافه یا بحث آموزش مدیریت هیجانات به کودکان کمک میکند که اولا هیجانات را در خود و دیگران درست نام گذاری کنند. همچنین کمک میکند فارغ از بزرگنمایی، اغراقگرایی و احساساتی مثل خودسرزنشی ارزیابی واقعبینانهتری داشته باشند.
توصیه میشود که حتما کودک ساعتهایی را در منزل با گروه همسالان همجنس یا غیرهمجنس تعامل داشته باشد. از بازیها و ورزشهایی استفاده شود که فعالیت بدنی، جنبشی و حرکتی داشته باشند تا مازاد انرژی کودک تخلیه شود.
توسعه خزانه رفتاری و مهارتهای ارتباطی، اجتماعی، آموزش مولفههای تفکر نقاد یا جرات ورزی مثبت و نقادانه برای بیان و تعدیل احساسات کودکان، استفاده از جلسات بازیدرمانی یا درمان شناختی رفتاری که بتواند الگوی فکری بچهها را مثبتتر کند. همینطور آموزشهایی که در غالب جلسات فرزندپروری مثبت به پدر و مادر داده میشود برای این که زمان بیشتری برای کودک صرف کنند و پروژههای مشترک داشته باشند که در آن کودک حق انتخاب و احساس لذت بیشتری داشته باشد. چگونگی انجام این پروژهها مدنظر قرار میگیرد تا اگر والدین باید و نبایدهای غیر منطقی دارند سعی میشود که به آنها آموزش لازم داده شود.
توصیه میشود که حتما کودک ساعتهایی را در منزل با گروه همسالان همجنس یا غیرهمجنس تعامل داشته باشد. از بازیها و ورزشهایی استفاده شود که فعالیت بدنی، جنبشی و حرکتی داشته باشند تا مازاد انرژی کودک تخلیه شود. از فضاهای مرتبط با هنردرمانی مثل موسیقی، نقاشی، سفال و موارد دیگری از این قبیل استفاده شود. همچنین دستاوردهای مثبت و توانمندیهای بچهها درموقعیتهای خانوادگی یا مدرسه را بیان کرد تا بتوان به این بچهها کمک کرد.
گاهی پرخاشگری در کودکان به خاطر قرار تجربه یک ناکامی است. آن چیزی که از دست رفته شاید از نظر ما اهمیت نداشته باشد، اما برای کودک مهم است بنابراین به جای این که بگوییم چیز مهمی نیست و ارزشی ندارد یا مرد که گریه نمی کند. سعی کنیم، اول پذیرش مثبت و گفتگوی همدلانه با کودک داشته باشیم. اینکه میفهمم که برات خیلی مهم بوده است یا این که میفهمم الان حس تو بد است. بعد شروع به پیدا کردن راه حل کنیم. بنابراین گفتگوی همدلانه ویژگی است که باید برای بچهها رعایت شود.
موضوعی که بچهها را اذیت میکند این است که معمولاً از آنها خواسته میشود که خشم یا پرخاش را تجربه نکنند. اما ما میخواهیم که خشم و پرخاش را هم به شکل مثبت تجربه کنند. گاهی پرخاشگریها و ظهور خشم میتوانند عملکرد مثبت داشته باشد. برای مثال زمانی که دزدی به ما حمله میکند یا کسی قصد آسیب فیزیکی به ما را دارد، تنها راه دفاع از سلامت جسم و روان ما در آن مرحله استفاده از ابزار پرخاشگری است. یا وقتی میبینیم شخصی به قلمرو شخصی ما ورود پیدا میکند در اینجا میتواند با توجه به موقعیت، کارکردهای مثبتی هم داشته باشد. ما باید در واقع مهارت استفاده از این هیجان یا این عمل بشناسیم و بدانیم در چه موقعیت، زمان و مکانی و با استفاده از چه اصول و مولفههایی میتوان از آن استفاده کرد. میتوان کمک کرد که بچهها علاوه بر این مسئله یاد بگیرند که پرخاش با بیان قاطعانه وجراتورزانه کاملا متفاوت است چون گاهی مواقع این دو را به جای همدیگر اشتباه میگیرند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر فراوانی این مسئله در موقعیتهای مختلف به قدری زیاد است که روانشناس و مشاور هم اذعان میکنند که خیلی متناسب با جنس، دوره تحولی یا فضاهای کودک نیست و خیلی از این راهکارها هم انجام شده و آن نتیجه لازم گرفته نشده است. نیاز به استفاده از دارو زیر نظر روانپزشک هم به ایجاد شرایط بهتر برای کودک کمک میکند. چون در خیلی از مواقع لازم است که ما اول آن سطح اضطراب یا آن پرخاش را به حدی برسانیم که فرد سطحی از آرامش را تجربه کند تا بعد بتوانیم تکنیکهای خاص را آموزش دهیم. این هم نکتهای است که حتما باید مورد توجه قرار گیرد.