آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله امروز 27 تیر 88 آورده است:
نماز جمعه دیروز تهران نه فقط یکی از مهمترین رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری که نقطه عطف دیگری در تاریخ کشور و انقلاب است برای توجه و تامل امروز مردم و قضاوت آیندگان از آنچه در این روزها در ایران گذشته و میگذرد.
حاشیههای برگزاری این مراسم به قدری تلخ و گزنده بود که دل هر یک از دلسوزان نظام و انقلاب و کشور را به درد میآورد. همین حاشیههای قبل و بعد از مراسم، از توهین به مردم، شخصیتها، فحاشیها و درگیریها گرفته تا برنامههای از پیش تعیین شده برخی گروهها که کوشیدند زمینهای فراهم کنند تا سخنان آقایهاشمی از تریبون نماز جمعه که طبق سنت اسلامی خطبههای آن باید محور اصلی بحثهای جامعه باشد، تحت تاثیر خبرهای دیگر قرار گرفته و انعکاس کمتری داشته باشد، همه گویای اهمیت نماز جمعه دیروز است.
خطبههای آقایهاشمی را باید در این مقطع حساس هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ محتوایی با اهمیت بدانیم. سخنانی که صرف نظر از ویژگیهای آقایهاشمی که برآمده از عقلانیت و تدبیر برای جمهوری اسلامی است، برای هر انسان اهل مطالعه، دلسوز، با تجربه، اندیشمند و منصفی، نکتههای قابل تاملی دارد. نماز جمعه روز گذشته از دو بعد دارای اهمیت بود: نخست به لحاظ تعداد نمازگزاران و اینکه مردم با سلیقهها، دیدگاهها و گرایشهای متنوع در این مراسم حضور داشتند و آمده بودند که بگویند ما هم هستیم و دیگر اینکه قرار بود آقایهاشمی پس از چند هفته سکوت برای نخستین بار درباره انتخاباتی که با حواشی و اما و اگرهای بسیار برگزار شد، صحبت کند.
پس از برگزاری انتخابات، شخصیتهای سیاسی،گروهها و احزاب و رسانههای داخلی و خارجی بارها انتخابات و رویدادهای پس از آن را تحلیل کردهاند با این همه بخش عمده این تحلیلها یا از سویی دچار برداشتهای احساسی و آنی و قضاوتهای یک طرفه بوده یا از سوی دیگر به وادی انتقامجویی کشیده شده، حال آنکه برای عبور از شرایط دشوار این روزها نه به برخوردهای احساسی نیازی هست و نه با روحیه انتقامجویی میتوان از این گذرگاه صعب و سخت گذشت.
اگرچه شاید همین امروز هم گروهی از منتقدان و نیز افراطیون، سخنان آقایهاشمی را افراطی یا محافظهکارانه بخوانند، اما با نگاهی منصفانه و به دور از پیش زمینهها خطبههای دیروز او را باید عقلانی، مدبرانه و دلسوزانه دانست؛ از این منظر که او هم از «تردید»های غیر قابل چشمپوشی گروههای قابل توجهی از مردم و نخبگان درباره انتخابات و لزوم توجه به آن سخن میگوید و روزها و شرایط پس از انتخابات را برای همه «تلخ» توصیف میکند و هم اینکه ضرورت مدیریت این بحران را مورد توجه قرار میدهد و اینکه باید تلاش كنیم آثار بدی كه پس از انتخابات به وجود آمده، از بین برود، اعتماد اجتماعی ترمیم شود، زندانیان سیاسی آزاد شده و صداوسیما فرصتهای برابر برای طرح دیدگاههای موافق و مخالف در اختیار همه افراد و گروهها قرار دهد.
سخنان هاشمی وقتی از تریبون نماز جمعه مطرح میشود، فراجناحی است و بهرغم دیدگاههای شخصی، فقط تامین کننده منافع گروه خاصی نیست. هر کسی که در شرایط کنونی بخواهد مسائل و حوادث اخیر کشور را با واقع بینی تبیین و تحلیل کند به چنین نگاهی نیاز دارد: چندوجهی، عقلانی، دلسوزانه و مدبرانه. بسیاری از کسانی که پس از انتخابات در تریبونهای مختلف درباره انتخابات صحبت کردند، خالی از این دو جنبه(قضاوتهای یکسویه یا انتقامجویی) نبودند و به همین دلیل یا به واقعیت مساله نرسیدند یا نتوانستند افکار عمومی را با خود همراه کنند و حتی گاه بر شدت اعتراضها افزودند.
سخنان آقای هاشمی در نماز جمعه که در سه بعد تحلیل اسلامی - دینی، تاریخی و جهانی جمعبندی شد، یک مرکز ثقل اصلی داشت: «مردم»؛ چه آن زمان که با استناد به روایات و منابع اسلامی از شیوه حاکمیت پیامبر اکرم(ص) و تحولاتی گفته شد که ایشان با اتکا به قدرت مردم در عربستان دوران جاهلیت ایجاد کردند یا آن زمان که تاکید شد «پیامبر به علی (ع) فرمود كه اگر مردم از تو حمایت نكردند وظیفهای برای حكومت نداری» و حضرت امیر(ع) 19 سال خانهنشینی را بر حکومت ترجیح داد و تنها زمانی قدرت را به دست گرفت که خواست مردم این بود، و چه آن زمان که به خاطرات دوران مبارزه اشاره شد و اینکه نگاه و برنامه و اصل برای امام خمینی(ره) چه قبل و چه بعد از انقلاب خواست مردم بوده و بس.
تکیه آقای هاشمی روی بحث مردم برای همه قابل توجه است به ویژه برای نیروهایی که این روزها ممکن است به انگیزه یا بهانه آسیب به انقلاب نگران یا توجیهگر الگوهای انقلاب رنگین هستند و فکر میکنند خطر این پدیده برای انقلاب ما آنقدر مهم هست که هر بهایی را حتی برخورد با نیروهای سابقهدار و اصیل انقلاب یا حرکت در مقابل تودههای عظیمی از مردم را توجیه کند در حالی که این مساله به آنها یادآوری میکند گرچه پاسداری از اسلام و انقلاب ایجاب میکند که همواره هشیار و نسبت به هر خطری حساس باشیم اما خطر تخلیه انقلابی چون انقلاب اسلامی ایران از پشتوانه مردمی و تودهای به مراتب نگرانکنندهتر است که اگر چنین احتمالی وجود داشته باشد دیگر نیازی به جلوگیری از انقلاب مخملی نیست که کیان یک انقلاب بدون پشتوانه مردم با سادهترین تهاجمها تهدید میشود.
از منظر اسلامی و دینی سخنان هاشمی از این رو حائز اهمیت است که باز هم یادآوری میکند توجه به رای و افکار مردم چه جایگاه والایی در حکومت اسلامی داشته و دارد. این نکته در شرایط امروز برای فقها و اندیشمندان اسلامی بسیار قابل ملاحظه و ضروری است که این مساله را مورد توجه قرار داده و ابعاد آن را بررسی کرده و به مردم ارائه کنند.
از بعد تاریخی، نکات مطرح شده در خطبههای هاشمی یادآوری مهمی است برای کسانی است که امروز خود را مبدا و منشا همه چیز میدانند و گاه خط بطلان بر گذشته میکشند، تا به یاد بیاورند انقلاب 57 و پس از آن نظام جمهوری اسلامی بر مبنای چه حرکتی شکل گرفت و اینکه ریشه، سنت و اصل و زیربنای این انقلاب همان مردمی بودن آن است، اینکه جمهوریت پا به پای اسلامیت آمده و نبود هر یک به معنای زایل شدن دیگری است. اینکه به خاطر داشته باشیم، بدون توجه به اصل و ریشه انقلاب یعنی مردم، باید نگران بود، نگران اینکه از کجا به کجا میرویم.
آقای هاشمی در خطبههای نماز جمعه همچنین نگاهی به وضعیت جهان داشت. اینکه چگونه جهان و دشمنان انقلاب از این اتفاقات و گاه بیتدبیریها استفاده ابزاری میکنند. اینکه چگونه میتوان برای مسلمانان چین یا مسلمانان در هر نقطهای دیگر از جهان دلسوزی کرد اما گروه متکثری از جامعه _ حداقل اگر 14 میلیون نفر هم باشند _ را نادیده گرفت و اغتشاشگر خواند، گروهی را راهی زندان، اهل قلم را محدود و وضعیتی شکننده را ایجاد کرد که حتما با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر جامعه جهانی، به سود کشور نیست.
در بحبوحه روزهای جنگ هرگاه که زمزمههای ناامیدی از فضای جامعه به گوش میرسید، این هاشمیرفسنجانی بود که با حضور در رادیو، تلویزیون و نماز جمعه فضای امید را دوباره به جامعه باز میگرداند. در گذشته هم هاشمی در سختترین شرایط کسی نبوده که هیجان زده شود. او بر مدار عقلانیت، آرامش و اعتدال تاکید کرده و میکند. در نماز جمعه دیروز هم یک بار دیگر هاشمی این رسالتش را به انجام رساند.
شاید بسیاری از کسانی که روز جمعه پای خطبه هاشمی آمدند از منتقدان او بودند و هنوز هم نسبت به حرکتهای او موضع انتقادی داشته باشد اما هر چه هست هاشمی در نماز جمعهای که یکی از تاریخی ترین نماز جمعههای تاریخ 30 ساله انقلاب بود با سخنانش نشان داد که مردم در میان مسوولان عالی رتبه نظام تنها نیستند، او تردیدهای مردم را به رسمیت شناخت و حماسه حضور آنان در پای صندوقهای رای را به حساب خود آنان نوشت و رای آنها را خرج خریدن آبرو برای کسی یا چیزی نکرد. بدون ابایی صحیح ترین واژهای را که مناسب این روزهاست «بحران» را به کار گرفت و در شرایطی که به نظر میرسد دیگر گوشی از مسوولان شنیدار پیام مردم نیست برای عبور از بحران راهکار ارائه کرد. هاشمی طرف مردم ایستاد و سعی کرد حلقه واسطی باشد میان آنها و حکومت.