آفتابنیوز : آفتاب: انتصاب اسفندیار رحیممشایی به سمت معاونت اول ریاست جمهوری از طرف آقای رئیس جمهور، گذشته از بیاعتنایی و دهنکجی به رهبری، مراجع تقلید، نخبگان سیاسی و مردم انقلابی که به افکار و عملکرد مشایی انتقادات اساسی دارند، حاکی از ادامه تکروی و عدم مشورت و تصمیمات ناگهانی و استفاده از اصل غافلگیری توسط آقای احمدینژاد در دولت دهم است.
معلوم نیست چرا آقای رئیسجمهور بهرغم تضاد افکار و بینش فرهنگی و سیاسی مشایی با مبانی و اهداف انقلاب اسلامی اصرار دارند که ایشان را در عالیترین سمتهای دولتی به کار گیرند و بر تنشهای سیاسی بیفزایند. حتی حامیان متعصب دولت نیز با استفاده از آقای مشایی در پستهای کلیدی مخالفند
چگونه مردم ما بپذیرند کسی که قائل به دوستی ملت ایران با مردم اسرائیل است و معتقد است که در دنیای امروز نمیتوان سخن از حاکمیت اسلام گفت و مرزی میان اسلام و کفر وجود ندارد و در مجلس رقصی در ترکیه به جای اعتراض، با ادامه حضور خود به عنوان معاون رئیسجمهور ایران مهر تایید بر آن مراسم زده است، آری چگونه مردم ما بپذیرند که چنین کسی شخص دوم دولت جمهوری اسلامی باشد؟ مگر اینکه این امر پیامی برای کشورهای غربی باشد که در این صورت از سیاست اسلامی فاصله گرفتهایم.
البته حق سوال از رئیسجمهور محترم در این خصوص برای نمایندگان مجلس محفوظ است. از اهداف انقلاب اسلامی، استقلال فرهنگی، عدالت اجتماعی و آزادی بیان بوده است.
اندکی تامل نشان میدهد که دولت دهم در این سه حوزه با مشکل مواجه است. به کارگیری اینگونه افراد در دولت دهم استقلال فرهنگی ما را به خطر میاندازد.
نحوه تبلیغات آقای احمدینژاد در انتخابات دهم ریاستجمهوری نیز نشان داد که عدالتخواهی بیشتر بهعنوان یک ابزار و وسیله برای حفظ قدرت و نه بهعنوان یک حقیقت به کار میرود.
نگاهی به وضعیت روزنامههای حامی دولت نیز که به شدت از درج نظرات مخالف خودداری میکنند، ثابت میکند که آنها کمترین اعتقادی، به آزادی بیان ندارند.
در این صورت چگونه میتوان این دولت را اصولگرا نامید؟ البته دیر نشده است تازه آغاز راه دولت دهم است. امیدواریم عقلای قوم، رئیسجمهور محترم را به تحقق این اهداف ترغیب نمایند و شاهد تحول در دولت دهم باشیم.
علی مطهری