آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز 28 تیر 88 آورده است:
یکی از ضرورتهای بزرگ در نگرش کلان به موضوع بازسازی و مهیا کردن همه زمینههای رشد و توسعه در ابعاد و جنبههای گوناگون ـ و نه در گرایشات یکسویه و فاقد جامعیت ـ «بازسازی اخلاقی جامعه» است.
اصل بازسازی اخلاقی جامعه نشان میدهد که موضوع «اخلاق» برخلاف تفکرات سطحی که این اصل حیاتی را در حصار مسائل اخلاق فردی به بند میکشند و محدود مینمایند دارای گسترهای است که سراسر جامعه و کشور را دربرمیگیرد و در همه عرصهها حضور دارد و در تمام تعاملات تاثیر میگذارد و هیچ قشر از اقشار جامعه و هیچ نقطه از حوزه فعالیت دولت و ملت را خالی از نفوذ وجود خود نمیگذارد.
برای اثبات این اصل مهم و حیاتی هیچ استدلالی را مستحکم تر ازاین نمیدانیم که انگیزه بعثت رسول گرامیاسلام حضرت محمد(ص ) متجلی کردن اخلاق در سطح جامعه و کشور اسلامی است و هیچ پشتوانه فکری و نظری را همچون این کلام گهربار آن حضرت نمییابیم که فرمود :
« انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
« من برای تتمیم و تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدم »
آنچه امروز از بداخلاقیهای گوناگون در جامعه میگذرد: پدیده جدید و نوظهوری نیست و همواره بوده و درآینده هم احتمال وجود آن بسیار است . آفات و آسیبهایاین بداخلاقیها نیز همیشه جامعه ما را رنج داده و بزرگان و ذخایر ارزشمند کشور را به شدت آزرده و خار در چشم و استخوان در گلو در غربتی دردناک فرو برده است . بداخلاقیهای جامعه ما که معمولا در مقاطع انتخابات شدت و فزونی میگیرد نشانگر چند نکته است .
اول آنکه فلسفه کلام جامع و ژرف پیامبر اسلام را که انگیزه بعثت را تکمیل مکارم اخلاق اعلام میکنند درک نکردهایم و نسبت به این اصل بنیادی و ضرورت تحقق آن در سراسر جامعه و کشور قصور و غفلت ورزیدهایم .
دوم آنکه اخلاق را با تمام اهمیتی که دارد و با همه نقش و آثار تحول زای آن در اخلاق فردی خلاصه کردهایم و حال آن که هم برمبنای کلام رسول خدا(ص ) که تتمیم و تکمیل مکارم اخلاقی را محدود در موضوع و جنبهای خاص نمیکنند و بطور گسترده به این ماموریت و رسالت اخلاقی تصریح دارند و هم براساس رهنمودهای صریح و روشنی که در متون فرهنگ و معارف اسلامی نهفته است اخلاق دارای ابعاد و جلوههای متنوع و منطبق با صحنههای تلاش و فعالیتهای گوناگون انسان میباشد و از همین روست که دارای ابعاد موضوعی مختلفی چون اخلاق فردی اخلاق اجتماعی اخلاق اقتصادی اخلاقی سیاسی اخلاق خانواده اخلاق مطبوعاتی اخلاق مدیریت اخلاق تعلیم و تعلم اخلاق حکومتی یا اخلاق دولتمردان و کارگزاران و اخلاق رسانهای میباشد.
سوم آنکه اخلاق در هیچیک از ابعاد و جلوهها فقط با یافتههای علمی و انباشته شدن مفاهیم و دانستههای فکری و نظری در خزانه ذهن تحقق نمییابد زیرا اخلاق را جز رفتار و عمل دقیق و همه جانبه و در تمام صحنهها و عرصههای تلاش و فعالیت و مدیریت به تجلی دینی در نمیآورد و از همین روست که دیدهایم و میبینیم کسانی را که به تعبیر حضرت امام خمینی حتی علم توحید را علم اخلاق را علم عرفان را به خوبی جمع آورده و به حافظه سپردهاند لکن چون خود را «تزکیه» نکردهاند برای جامعه انسانی خطرناک و آسیب رسان گشتهاند. شگفت انگیزاین که فرهنگ و تفکر اسلامیبه دلیل پیوند گسست ناپذیری که برای «علم» و «عمل» قائل است هر دانش آموختهای را که «دانا» نام میگیرد به آن دلیل که دانستههایش را با تزکیه به هم نیامیخته و به رفتار و عمل در نیاورده است «نادان» میداند.
و چهارم آنکه بداخلاقیهای متجلی در عرصه فعالیتهای سیاسی یک عارضه سخت و بیماری مهلک است که هم لایههایی از مسئولان و هم اقشار و گروههای وسیعی از « ملت » به آن گرفتارند. منحصر کردن لایههایی از متولیان امور و پرهیز از مطلقاندیشی دراین باره و نیز محدود کردناین بداخلاقیها به اقشار و گروههایی از ملت عین واقعیت است .
با توجه بهاین واقعیت انکارناپذیر بازسازی اخلاقی جامعه و کشور را نمیتوان در «شعار» و آن هم فقط محدود به گروههایی خاص از ملت مورد توجه قرار داد و از کنار آن به سادگی و سهولت گذشت و همه چیز را به «سلامت» خاتمه داد! برعکس باید با دقت و جدیت به این پرسشها نیز پاسخ اساسی داد:
1 ـ در جایی که برمبنای نظام سیاسی اسلام زمامداران و دولتمردان باید برای تودههای مردم جامعه «الگوی اخلاق» باشند چگونه بایداین لایه از مسئولان را به راه آورد و به وظایف اخلاقی متعهد ساخت
2 ـ چه کسی پاسخگوی عملکردهای تباه و ضد اخلاقی گروههایی از مردم جامعه است که براساس مشاهدات و شنیدهها و خواندههائی که منتسب به بعضی مسئولان است به تحریک و تحرک درآمدند و شایعههای ساخته و پرداخته شده درباره افراد گوناگون را در سطح کشور و حتی تا دور افتادهترین روستاها منتشر کردند
3 ـ اقدامات خلاف قانون یا زیر پا نهادن قانون توسط برخی مسئولان سطح بالا چگونه توجیه پذیر میباشد و حال آن که مسئولان خود باید در اجرای قانون پیشقدم باشند
4 ـ در روزهای تلخی که بر اسلام و نظام جامعه و کشور گذشت چه کسانی به شیوههای ناجوانمردانه آغازگر «هتک حرمت» شدند و صالحان و مبارزان و مدیران دلسوز و خدوم نظام را مورد تهاجم قرار دادند و بدترین بداخلاقیها را در قالب تهمت و دروغ در حق آنان روا داشتند تا جایی کهاین حرکت زشت و خلاف شرع و عقل توسط گروهی از طلاب ناآگاه نیز تکرار شد و شگفتی مراجع و اعتراض علمای فرهیخته را برانگیخت.
مشاهده میکنیم که بازسازی اخلاقی جامعه ـ که انگیزه زیربنایی بعثت است و رسول گرامیاسلام مامور به انجام آن ـ امری بسیار مهم حیاتی محوری و وسیع و گسترده است و نباید نسبت به آن قصور و مسامحه شود و در سطح و ظاهر بماند و در شعارهای همیشگی محدود و اسیر گردد.
اکنون که در سالگشت واقعه بزرگ تاریخی بعثت قرار داریم چه بزرگداشتی مهم تر و اساسی تر ازاین خواهد بود که بزرگان با پشتوانههای طولانی تجارب مفید برای نجات جامعه و کشور از بداخلاقیها و حرمت شکنیها و تحرکات زشت و متضاد با حیثیت و آبروی نظام چارهای بیندیشند و راهکارهای عملی روشنی را ارائه نمایند.
اگر براین باوریم که انقلاب باید به راه خود ادامه دهد و از اصول و اهداف و آرمانهای اولیه و اساسی عدول نکند بایداین واقعیت را نیز باور کنیم که در امتداداین راه فراز و نشیبها و مشکلات و موانع پیش آمده را باید مرتفع نمود تا حرکت انقلاب رو به رشد و بالندگی باشد و امروز تحرکات برخاسته از نفسانیتهای فردی و گروهی ـ دولتی و غیردولتی ـ در محیطهای گوناگون از موانع بزرگ حرکت سالم انقلاب و بازسازی اخلاقی جامعه با به میدان آمدن بزرگان یک ضرورت حیاتی و اجتناب ناپذیر است.