در فوتبال تصمیم گیر اول و آخر یک تیم شخص سرمربی است. او با انتخاب دستیاران برای کارهای مختلف قدرت مدیریت خود را نشان میدهد و با خرید بازیکن، دنبال اجرایی کردن برنامههای ذهنی خود میرود. وقتی یک مربی در نیمه فصل جانشین مربی دیگر در تیمی میشود، هیچ کدام این ابزارها را ندارد و در نتیجه کارش سختتر خواهد شد.
تغییر برای معجزه
با این فرض که تیمها در شرایط نرمال دست به تغییر مربی نمیزنند، مشخص است که وقتی یک تیم مربی خود را کنار میگذارد از شخص تازه وارد انتظار معجزه دارد. به خصوص اگر آن تیم، تیمی بزرگ و با توقف و فشار قهرمانی باشد و آن مربی به جای یک نام بزرگ بیاید...
تمام این مشخصات ویژگیهای اسمار ویرا بود. مرد برزیلی که توسط یحیی گل محمدی انتخاب شد تا همه کاره تمرینات و طراحی مسابقات باشد. وقتی یحیی بعد از ناکامیهای دور رفت استعفا داد و رفت، از نامهای ریز و درشت بین المللی برای جانشینی او یاد شد. صحبت از بزرگان داخلی هم بود و وقتی این سمت به ویرا رسید، تحت تاثیر همان جوسازیها موجی منفی علیه او شکل گرفت.
استارت با شکست
مرد برزیلی کارش را هم با شکست استارت زد. چه در بازیهای دوستانه و چه اولین بازی رسمی در اراک مقابل آلومینیوم، اما او پتانسیلی داشت که اهل فن به وضوح میدیدند و اعتماد همه را جلب میکرد. حتی وقتی در جام حذفی دوباره در اراک ویرا متحمل دومین شکست شد، باز کارشناسان به او نمره قبولی دادند.
تیم او در خانه حریف دو بار در بازی پیش افتاد و هر دو بار در وقتهای تلف شده گلهای مساوی را دریافت کرد و تیمی که با این شرایط بازی دو بر صفر برده را ۲-۲ و بازی ۴-۲ برده را ۴-۴ مساوی میکند، معلوم است که در ضربات پنالتی دست پایینتر را دارد. جایی که برتری روانی شرط اصلی است و تیم میزبان به لطف تماشاگران و انرژی و انگیزه ناشی از کامبک مسلماً برتر است.
برگ برنده.
اما اوج هنر ویرا در هفته بیست و هشتم لیگ تعریف شد. جایی که او از ابزارهایش به عنوان یک سرمربی به بهترین شکل استفاده کرد. یک سرمربی برای تاثیرگذاری در مسابقه فقط چند ابزار و امکان در اختیار دارد. او آنالیز و تمریناتش را انجام داده و روز مسابقه با انتخاب ارنج اصلی اولین برگ خود را رو میکند.
در طول بازی هم بازی خوانی ابزار دیگر اوست و در نهایت تعویضها که مربی برزیلی بعد از شکست سه بر صفر در نیمه اول به بهترین شکل از آنها استفاده کرد. او برای این امکان استفاده باید ابتدا خود را حفظ میکرد تا بتواند روحیه جنگندگی و امید به پیروزی را به تیمش تلقین کند.
پیام پیروزی
مرد برزیلی بازیکنانی را بین دو نیمه به میدان آورد که انتخاب اول او در ترکیب اصلی نبوده و نیستند، اما پیام واضحش به تیم رسید، اینکه از نمایش و نتیجه راضی نیست. اینکه به بازیکنان ذخیره همان فرصتی که ماهها منتظرش بودند را داده و حالا نوبت آنهاست تا پاسخ اعتمادش را بدهند.
قدرتنمایی ویرا در نیمه مربیان عجیب و غریب بود. او شکست سه بر صفر در خانه را به برد ۴-۳ تبدیل و به نشانه بزرگی و اهمیت کارش صدر جدول را از استقلال گرفت. همه چیز مرهون تدابیر فنی او بود و بعد از سه تعویض بین دو نیمه، بزرگترین تغییر را درون زمین انجام داد که محمد خدابندلو را به قلب دفاع برد تا حسین کنعانی به خط حمله برود و آزاد شود. وحید امیری که جانشین عالیشاه به عنوان مهاجم سایه میشد در کنار او به عنوان وینگر بازی کرد و آزاد شدن کنعانی نتایجی داشت که همه دیدیم!
حرفهای و آماتور!
عملکرد ویرا در این یک مسابقه میتواند الگو و سرلوحه سایر مربیان ما باشد. به خصوص شخص جواد نکونام که در بازی حساس همزمان مقابل نساجی نتوانست امتیاز را بگیرد و صدر جدول را در حساسترین مقطع از دست داد، اما بجای عبرت از اشتباهاتش ترجیح داد به حواشی پناه ببرد و دیگران را مقصر بداند.
تفاوت عملکرد ویرا و مربی ایرانی همان تفاوت تفکر حرفهای و آماتور بود که منجر به جابجایی در رنگ صدر جدول شد.